به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، پس از توقف ماشین جنگی صدام و ناکامی صدام که خود را سردار قادسیه مینامید به فتح سه روزه خوزستان، او به اشغال خرمشهر فخرفروشی میکرد به ویژه آنکه خرمشهر در کنار ساحل اروند، آرزوی دیرینه صدام را در خصوص سیادت عراق بر اروندرود و لغو قرارداد 1975 الجزایر که دیکتاتور معدوم عراق آن را ننگین نامهای برای کشورش توصیف میکرد برآورده میسازد.
سازمان تبلیغات ارتش صدام براساس دستورات ویژه سردار توخالی قادسیه، بلافاصله پس از تصرف کامل خرمشهر دست بهکار عراقیسازی این شهر مهم مرزی ایران میکنند. شهری که قدمت سیادت ایرانیان بر آن به دوره مادها و قبل از آن باز میگردد.
خرمشهر که به عنوان «میهمان راه» در عهد هخامنشیان و ساسانیان نامیده میشد توسط اشغالگران «محمره» نام گرفت. به دستور ستاد ویژه تبلیغات شورای فرماندهی انقلاب عراق، رادیو تلویزیون عراق و مطبوعات این کشور وضع هوای خرمشهر را در رأس اخبار خود اعلام میکردند. خط اتوبوسرانی بصره به خرمشهر و بالعکس در در این شهر اشغال شده با نمایش حضور ساختگی خانوادههای عراقی در خرمشهر به راه افتاد.
دیوارهای خرمشهر مملو از شعارهای بعثی شده بود. «البعث طریقنا»، «عاش صدام»، «وحده، عربیه»، «استراکیه» و از همه برای بعثیها مهمتر اینکه «ما آمدهایم که بمانیم» به چشم میخورد.
برخی از محلات خرمشهر به فلوجه، کنعان و صدام تغییر نام مییابند. سازمان کشاورزی بصره (المنشاه العامه للتسویق الزراعی بصره) درابتدای شهرک ولیعصر(عج) خرمشهر میدان میوه و ترهبار ایجاد میکند.
در این بازار ماهی، مرغ منجمد، میوه و سبزیجات با عنوان فروش مستقیم عرضه میشد و تابلوهای بزرگ آن در ابتدای جاده خرمشهر به شلمچه خودنمایی میکرد.
فرمانده نظامی خرمشهر که در مقر کنعان بهعنوان مرکز فرماندهی عراقی در خیابان عشایر خرمشهر مستقر شده بود برای خرمشهر شهردار تعیین میکند و این در حالی بود که بسیاری از اعراب خرمشهری که در روستاهای منطقه شلمچه و اطراف خرمشهر بر اثر غافلگیری به اسارت درآمده بودند به اردوگاههای اطراف بصره و سایر مناطق جنوبی عراق اعزام شده بودند.
به دستور صدام نقشههایی چاپ شده بود که در آنها خوزستان و خرمشهر و مناطق اشغالی به نقشه عراق ضمیمه شده بودند و از نامهای جعلی برای معرفی آنها استفاده شده بود. این زخمها را متجاوزینی بر پیکر خرمشهر گذاشته بودند که میپنداشتند سالها و همیشه در آن ماندگار خواهند شد. این وضعیت خیلی زود درهم شکست و به برکت مجاهدت دلیرمردانی از نسل سربداران و عاشورائیان، خرمشهر در نبردی سنگین پس از یکسالونیم اشغال با اتکا برقدرت لایزال پروردگار به پیکره اصلی خود ایران همیشه سربلند بازگشت.
سایه خفاشان شبپرست با ندای آسمانی اللهاکبر در مسجدجامع برای همیشه از آسمان خرمشهر رخ بربست تا شهر در سوم خرداد در زیر پای رزمندگان اسلام نفس تازه کند تا بر روی دیوارهای آن ببینیم که «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، تا ببینیم برروی دیوارهایش نوشتهاند «لبخند بزن برادر رزمنده»، تا بخوانیم «خرمشهر جمعیت 36 میلیون» نفر یعنی خرمشهر همه ایران.
«ما آمدهایم که بمانیم». این جمله معروفی است که بعثیها بر روی دیوارهای خرمشهر نوشته بودند. برای صدام، خرمشهر بسیار مهم بود. خرمشهر نماد فتح روزهای نخست جنگ او برعلیه ایران اسلامی بهشمار میرفت.