ترجمه متن کامل این مطلب به شرح زیر است:

همزمان با تنگ تر شدن حلقه محاصره علیه گروه تروریستی داعش داده های میدانی نیز دلالت بر این دارد که ایالات متحده آمریکا به عنوان نخستین حامی این گروه در اوایل بحران سوریه، تصمیم دارد وارد نبرد سرنوشت ساز دولت های عراق و سوریه در رقه و موصل علیه این گروه تروریستی شود.
 

پرسش اینجاست که آیا از دید آمریکا فعلا زمان آن است که وارد نبرد سرنوشت ساز نهایی علیه داعش شود؟

به رغم اینکه آمریکا باردیگر بازگشته است تا هم پیمانانش را قبل از نبرد بزرگ و سرنوشت ساز یکپارچه سازی کند همانگونه که در اثنای اشغال افغانستان و عراق و عملیات بمباران لیبی انجام داد اما اینبار به نظر می رسد تصمیم دارد به هم پیمانان محلی در صحنه نبرد در عراق ،‌سوریه و لیبی اعتماد نماید و گروههای از مستشاران آمریکایی و یگانهایی از نیروهای ویژه اش نیز این هم پیمانان را همراه با حملات هوایی همراهی کنند.

 اگر این تحلیل درست باشد معنایش آن است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا تصمیم دارد تا البغدادی را نیز به لیست پیروزی هایش قبل از ترک کاخ سفید بیفزاید و با یک تیر چند نشان را هدف قرار دهد و به این ترتیب فرصت پیروزی کاندیدای دمکرات برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا را افزایش دهد.

اوباما تا به امروز توانسته است پیروزی های زیادی را برای خود ثبت کند همانگونه که امپراطورها در تاریخ کردند. رهایی از اسامه بن لادن، معمر قذافی و این اواخر ملا اختر منصور. او می خواهد به این لیست رقه،‌موصل، سرت و البغدادی را هم اضافه کند. رییس جمهور آمریکا پستش را ترک خواهد گفت برای دست یابی به یک جایگاه تاریخی صرف نظر از اینکه چه بحرانها و مشکلاتی بر منطقه در نتیجه ماجراجویی آمریکا تحمیل شده است.

خب! اگر رقه و موصل و سرت سقوط کند داعشی های «مهاجر» ی که از نقاط مختلف دنیا خاصه از سعودی، تونس، یمن و سودان وارد عراق، سوریه و لیبی شدند، کجا خواهند رفت؟ و سرنوشت داعشی های «انصار» چه خواهد شد؟

احتمالا اگر سقوط این شهرها رخ دهد و رقه، موصل و سرت از لوث وجود داعش پاک شود «انصار» دیروز یا دست کم بخشی از آنان به «مهاجر» تبدیل شده و در پی پناهگاه جدیدی در سرزمین گسترده خدا بر روی زمین خواهند بود. و بقیه بازماندگان از «مهاجر»ین به «انصار» تبدیل خواهند شد و این یعنی ورود منطقه به دور جدیدی از خشونت که به ویژه ضربه بزرگی است بر پیکره دولت های مستقر منطقه مثل اردن، عربستان سعودی، تونس و الجزایر و این کشورها را بدون شک به عراق جدید و یا سوریه ای دیگر تبدیل خواهند کرد.

عربستان سعودی؛ نقاط قوت و ضعف

سعودی ها دارای امکانات امنیتی،‌نظامی، اقتصادی مهمی هستند که به آنها اجازه جلوگیری از هرچالشی و هرگونه خطری علیه ثبات داخلی شان را می دهد اما در مقابل وسعت اراضی و صحاری گسترده شان فرصت مغتنمی است برای چریدن دواعش و سازمانهای افراطی مشابه خصوصا القاعده به دور از چشم حکمرانان. نکته منفی در این خصوص اینکه اگر عربستان در یک درگیری نظامی طایفه ای طولانی مدت با یمن وارد شود آنگاه چشم ها بر خطر داعش پوشیده خواهد شد و به این ترتیب این فرصت به سازمان یاد شده داده خواهد شد که اسکان گسترده خود را به برکت جذب تعداد زیادی از شهروندان سعودی که از جنگ در عراق ، سوریه و لیبی برگشته اند، اجرایی کند.

در این باره باید گفت که جنگ طایفه ای در منطقه خلیج (فارس) دارای پیامدهای خطرناکی است چه اینکه می تواند آتشی باشد که نان داعش درآن پخت شود. همانگونه که جنگ کنونی در یمن با گذشت یکسال به طور مستقیم به نفع این سازمان تروریستی شد.

اردن: نقاط قوت و ضعف

عمان هم مثل ریاض از یک استقرار و ثبات نسبی به برکت توانمندی های امنیتی و ‌نظامی برخوردار است که او را قادر به مقابله با خطرات داخلی کرده است جز اینکه این توانمندی مصونیت تام به اردن در برابر خطر داعشی های مسافر از عراق، سوریه و لیبی نمی دهد.

البته اردن با عربستان تفاوت هایی دارد خصوصا اینکه اراضی اردن مثل عربستان وسیع نیست و این موضوع به امان کمک می کند که با قدرت بیشتری بر همه تحرکات داعش احاطه داشته و بر همه کانونهای بحرانی در کشورش سیطره داشته باشد. با این وجود گستردگی وجود کانون های داعش  این گروه را قادر کرده است مشکلات امنیتی بوجود آورد و بتواند با استفاده از تجارب عراق و سوریه موازنه قوا با حکومت امان را به نفع خود تغییر دهد.

تونس: نقاط قوت و ضعف

دولت تونس اما توانسته است سطح کمی از استقرار و ثبات را بعد از سونامی تغییری که این کشور در سال 2011 با ان مواجه شد ایجاد نماید. بااین وجود ظهور جنبش های افراطی مسلح همچنان قادر به انجام حملات خطرناک در کشور هستند بویژه اینکه از عمق لیبی نیز برای این مهم سود می برند. هرچند پس از حملات اروپا و امریکا به کانونهای حضور داعش در سرت لیبی که در آن صدها تونسی حضور داشتند داعشی های تونسی هنوز پناهگاهی برای خود نیافته اند و شاید هم اینک در اعماق صحرای لیبی یا صحرای الجزایر و یا مالی حضور داشته باشند.

اوضاع کنونی در منطقه عربی بویژه در سالهای اخیر تاکید براین نکته دارد که این کشورها در هر لحظه  لقمه آسانی برای سازمان تروریستی داعشی است که اینک در استفاده از هرج و مرج و ناتوانی حکومت های محلی در تحقق ثبات امنیتی،‌اقتصادی و اجتماعی استاد تمام عیاری شده است.