به گزارش مشرق، احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس نهم طی یادداشتی با عنوان «مجلس دهم چه کند؟» نوشت:
1. دیروز انتخابات هیأت رئیسه موقت مجلس انجام شد. قضاوت اجمالی آن است که اکثریت با اصولگرایان است. این از رأی کلی به 12 نفر فهمیده میشود: تنها 3 نفر از اعضای منتخب از اصلاحطلبان هستند. آرای تکتک منتخبان را نمیتوان به راحتی تفسیر کرد.
چه بسا کسانی که از یک فراکسیون به نامزد طرف مقابل رأی داده باشند. مهمتر از آن آرای مستقلان است که به ویژه در رأی رئیس بیشتر از موارد دیگر خود را نشان داه است. زیرا اگر همه آرای وی را اصولگرایان داده باشند، آرای دکتر دهقان را چگونه تفسیر کنیم؟
با توجه به اینکه میتوان با اطمینان گفت که برخی از اصلاحطلبان به دلایل دیگری مانند دوران درخشانی که با وی در اسارت صدامی گذرانده بودند، یا تجربه وی نسبت به سایر نامزدهای محترم نایب رئیسی، به دهقان رأی دادهاند، دلیلی وجود ندارد که مثلاً 50 نماینده اصولگرا به وی رأی نداده باشند. بنابراین رأی مستقلان مهم است. به نظر میرسد که اصولگرایان اکثریت را داشته باشند ولی نه با اختلاف زیاد.
2. تجربه نشان داده است که فراکسیونهای سیاسی در تقسیم قدرت و سمتهای مدیریتی در مجلس به غایت فعالند، ولی در اقدامات معطوف به مسائل واقعی مردم و کشور در نهایت بیتحرکی عمل میکنند. به همین دلیل، جز در برخی مواقع نادر، تحرک برای رد یا تصویب یک لایحه یا طرح به شکل سازمانیافته دیده نشده است.
این یکی از دردهای دموکراسی بدون حزب ما در چندین دوره اخیر است. یعنی یک دهه پیش لااقل تعلقات جناحی قوی بود و فقدان حزب را کمی جبران میکرد ولی تدریجاً تمایلات و رفتار بر تفکرات و افکار غلبه مییابد که البته شکل مبارک دارد و شکل نامبارک.
نوع نامبارک آن وقتی به نمایش گذاشته میشود که منافع محلی یا مسائل معطوف به قدرت به میان آید، آن وقت باید اصولگرایان و اصلاحطلبان واقعی را که مصالح کلان و ملی را فدای منافع محلی نمیکنند، یا حق را به قدرت و ثروت نمیفروشند، شناخت و شمرد.
در باره نوع مبارک هم میتوان گفت: در مجالس اخیر، وقتی پای یک پیشنهاد عدالتمحور از طرف جمعی از اصولگرایان مطرح میشد، بسیاری از اصلاحطلبان حمایت میکردند (مانند همین پزشکیان عزیز) و گاهی که در دفاع از آزادی دوستان اصلاحطلب ما پیشنهادی میدادند، بسیاری از اصولگرایان (مانند همین دهقان عزیز) پشتیبانی میکردند. پس سرشماریهای از نوع آنچه در این سطور یا مشابه آن دیده میشود قابل تکیه نیست.
3. مشکل اخیرالذکر در موقعیتی که اکثریت قاطع نباشد، بیشتر میشود. در این موقعیت قابلیت پیشبینی رفتار مجلس و محاسبهپذیری نمایندگان کمتر میشود که تبعات و زیان قابل توجهی در پی دارد. این وضعیت مجلس را ناکارآمد میسازد، قوانین نامناسب را بر مردم تحمیل میکند و حداقل زیان اقتصادیاش افزایش نااطمینانی و ریسک سرمایهگذاری است که کاهش تولید و اشتغال در پی آن میآید.
4. اگر برای رفاقت دو جناح طرحی نداشته باشید، به سرعت رقابت مخرب جای تعارفات روزهای اول را میگیرد. آن گاه آوار رکود دردآور 5 سال اخیر بر سر مردم بیچاره فرو میریزد و مأموریت دوستان هم شاید به سر آید!.
راه درست آن است که دو فراکسیون باور کنند که: 1) باید حرف یکدیگر را استماع کنند. شاید حقی باشد که از آن غافل بوده باشند. 2) باید حق قانونی آحاد جناح رقیب را در اظهارنظر در عمل به رسمیت بشناسند. 3) به جای رقابت مخرب برای مردم و اسلام به رفاقت بپردازند. 4) بین اصولگرایان افرادی هستند که به معنای واقعی از بسیاری از افراد به ظاهر اصلاحطلب اصلاحطلبتر هستند. و بین اصلاحطلبان افرادی پیدا میشوند که از بسیاری از افراد داخل جناح اصولگرا، اصولگراتر هستند.
5. رفاقت برای چه؟
• برای نجات کشور از فساد سیستمی تباهکننده همه چیز
• برای نجات اقتصاد ملی از رکود بیسابقه
• برای نجات مردم از چنبره فقر و نابرابری
محور رفاقت و ختم اختلاف هم رهبری است. این اقتضای عقل، دین، خط امام و قانون اساسی است. هر که مدعی است بسمالله
1. دیروز انتخابات هیأت رئیسه موقت مجلس انجام شد. قضاوت اجمالی آن است که اکثریت با اصولگرایان است. این از رأی کلی به 12 نفر فهمیده میشود: تنها 3 نفر از اعضای منتخب از اصلاحطلبان هستند. آرای تکتک منتخبان را نمیتوان به راحتی تفسیر کرد.
چه بسا کسانی که از یک فراکسیون به نامزد طرف مقابل رأی داده باشند. مهمتر از آن آرای مستقلان است که به ویژه در رأی رئیس بیشتر از موارد دیگر خود را نشان داه است. زیرا اگر همه آرای وی را اصولگرایان داده باشند، آرای دکتر دهقان را چگونه تفسیر کنیم؟
با توجه به اینکه میتوان با اطمینان گفت که برخی از اصلاحطلبان به دلایل دیگری مانند دوران درخشانی که با وی در اسارت صدامی گذرانده بودند، یا تجربه وی نسبت به سایر نامزدهای محترم نایب رئیسی، به دهقان رأی دادهاند، دلیلی وجود ندارد که مثلاً 50 نماینده اصولگرا به وی رأی نداده باشند. بنابراین رأی مستقلان مهم است. به نظر میرسد که اصولگرایان اکثریت را داشته باشند ولی نه با اختلاف زیاد.
2. تجربه نشان داده است که فراکسیونهای سیاسی در تقسیم قدرت و سمتهای مدیریتی در مجلس به غایت فعالند، ولی در اقدامات معطوف به مسائل واقعی مردم و کشور در نهایت بیتحرکی عمل میکنند. به همین دلیل، جز در برخی مواقع نادر، تحرک برای رد یا تصویب یک لایحه یا طرح به شکل سازمانیافته دیده نشده است.
این یکی از دردهای دموکراسی بدون حزب ما در چندین دوره اخیر است. یعنی یک دهه پیش لااقل تعلقات جناحی قوی بود و فقدان حزب را کمی جبران میکرد ولی تدریجاً تمایلات و رفتار بر تفکرات و افکار غلبه مییابد که البته شکل مبارک دارد و شکل نامبارک.
نوع نامبارک آن وقتی به نمایش گذاشته میشود که منافع محلی یا مسائل معطوف به قدرت به میان آید، آن وقت باید اصولگرایان و اصلاحطلبان واقعی را که مصالح کلان و ملی را فدای منافع محلی نمیکنند، یا حق را به قدرت و ثروت نمیفروشند، شناخت و شمرد.
در باره نوع مبارک هم میتوان گفت: در مجالس اخیر، وقتی پای یک پیشنهاد عدالتمحور از طرف جمعی از اصولگرایان مطرح میشد، بسیاری از اصلاحطلبان حمایت میکردند (مانند همین پزشکیان عزیز) و گاهی که در دفاع از آزادی دوستان اصلاحطلب ما پیشنهادی میدادند، بسیاری از اصولگرایان (مانند همین دهقان عزیز) پشتیبانی میکردند. پس سرشماریهای از نوع آنچه در این سطور یا مشابه آن دیده میشود قابل تکیه نیست.
3. مشکل اخیرالذکر در موقعیتی که اکثریت قاطع نباشد، بیشتر میشود. در این موقعیت قابلیت پیشبینی رفتار مجلس و محاسبهپذیری نمایندگان کمتر میشود که تبعات و زیان قابل توجهی در پی دارد. این وضعیت مجلس را ناکارآمد میسازد، قوانین نامناسب را بر مردم تحمیل میکند و حداقل زیان اقتصادیاش افزایش نااطمینانی و ریسک سرمایهگذاری است که کاهش تولید و اشتغال در پی آن میآید.
4. اگر برای رفاقت دو جناح طرحی نداشته باشید، به سرعت رقابت مخرب جای تعارفات روزهای اول را میگیرد. آن گاه آوار رکود دردآور 5 سال اخیر بر سر مردم بیچاره فرو میریزد و مأموریت دوستان هم شاید به سر آید!.
راه درست آن است که دو فراکسیون باور کنند که: 1) باید حرف یکدیگر را استماع کنند. شاید حقی باشد که از آن غافل بوده باشند. 2) باید حق قانونی آحاد جناح رقیب را در اظهارنظر در عمل به رسمیت بشناسند. 3) به جای رقابت مخرب برای مردم و اسلام به رفاقت بپردازند. 4) بین اصولگرایان افرادی هستند که به معنای واقعی از بسیاری از افراد به ظاهر اصلاحطلب اصلاحطلبتر هستند. و بین اصلاحطلبان افرادی پیدا میشوند که از بسیاری از افراد داخل جناح اصولگرا، اصولگراتر هستند.
5. رفاقت برای چه؟
• برای نجات کشور از فساد سیستمی تباهکننده همه چیز
• برای نجات اقتصاد ملی از رکود بیسابقه
• برای نجات مردم از چنبره فقر و نابرابری
محور رفاقت و ختم اختلاف هم رهبری است. این اقتضای عقل، دین، خط امام و قانون اساسی است. هر که مدعی است بسمالله