یکی از اولین کارهایی که نبی مکرم اسلام(ص) پس از هجرت به مدینه انجام دادند، ساخت مسجدی به عنوان محل عبادت و قرارگاه سیاسی و مرکز حکومت اسلامی بوده است. پس از آن نیز در طول سالهای حضور ایشان در مدینه، مساجد به عنوان مرکز اجتماع مسلمین برای دریافت دستورات اجتماعی و سیاسی پیامبر و محلی برای رایزنی و مشاوره درمورد امور مهمی مانند جنگها بوده است.
امیرالمؤمنین علی (ع) نیز در دوره حکومت خود، هنگامی که وارد شهر کوفه شدند، به قصری که سالهای پیش از آن به عنوان دارالحکومه در آنجا تأسیس شده بود، نرفتند و محل استقرار حکومت خویش را در مسجد کوفه قرار دادند.
حجتالاسلام محمدرضا زائری مدیر مجموعه فرهنگی شهدای سرچشمه و مدیر مسئول مجله خیمه در یادداشتی شفاهی به بیان مهمترین مأموریتهای یک مسجد تراز اسلامی پرداخته است که در ذیل میخوانیم:
یکی از اقتضائات زندگی در دوران غیبت و زندگی دینی در چارچوب زندگی شهری، حضور پررنگ و نقش مؤثر مساجد است به عنوان پایگاههای اصلی دینی در هر محله. یک تعبیری حضرت امام داشتند که یک مسجدی آباد باشد و عالم شایستهای در آن محله باشد، کل آن محله و منطقه و شهر را میتواند تحت تاثیر قرار دهد و آباد کند.
واقعیت این است که در هر محله و منطقه ای، مسجد می تواند به عنوان یک نقطه مرکزی، کل سازوکارها و روابط زندگی شهری و تعاملات اجتماعی و فرهنگی مردم محله را مدیریت و ساماندهی کند.
مسجد به تعبیری که حضرت امام راحل داشتند «سنگر» است، یعنی یک مسجد میتواند پایگاه اصلی جوشش، پویش و حرکت و زایش رویدادها و اتفاقات و انرژی و امید در کل آن محله و منطقه باشد. مسجد هرچه زندهتر و هر چه پرتحرکتر و هر چه امروزیتر باشد حضور بیشتری از مردم را سامان داده و بسیاری از مشکلات محله و منطقه را حل کند، بلکه میتواند از بسیاری مشکلات جلوگیری نموده و از بسیاری مسائل و بحرانها و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی در محله و منطقه پیشگیری کند.
برای تبدیل مسجد به یک مسجد تراز تمدن نوین اسلامی و تحقق آن جایگاهی که مورد انتظار است، چند مؤلفه و عامل باید کنار هم جمع شود:
مهم ترین این عوامل «امام جماعت» است که شخصیتش، روحیاتش، هوشمندی و دقتش و پایداری و استقامتش میتواند مسجد را آباد کند.
رکن دوم که از نظر جایگاه در مرحله دوم قرار میگیرد همدلی و همراهی و تعهد و ایستادگی خودِ اهالی محل و مأمومین است که در واقع اگر با امام جماعت همراهی کنند میتوانند مسجد آبادی را به وجود آورند.
مسأله سوم برنامه های محتوایی است که میتواند باعث جذابیت مسجد و اثرگذاری مسجد شود، کارهایی که می تواند در این مسجد اتفاق بیفتد، عملکرد دستاندرکاران مسجد، نوع رفتارشان، جذابیت هایی را میتواند ایجاد کند که هر کدام از ما در کودکی هایمان خاطراتی این چنین داریم که به خاطر اینکه این شانس و اقبال و بهره را داشتیم که مثلا در یک مسجدی با امام جماعت خاصی با رفتارها و برخوردهایی از جانب اهالی آن محل و حتی خادم آن مسجد روبرو شویم مسابقهای، سرگرمیای، فعالیتهای جانبیای، رویدادها و اتفاقات فرهنگی در آن مسجد توانسته است ما را به مسجد جذب کند و ما را مسجدی کند.
رکن چهارم که شاید از نظر اهمیت کمتر از موارد دیگر باشد ولی نمی شود آن را نادیده گرفت، قالب مسجد و شکل و فرم و چارچوبی است که این برنامه در آن قرار میگیرد، از معماری مسجد گرفته تا نظافت و بهداشت و بوی خوش تا موقعیت جغرافیایی و محل قرار گرفتن مسجد، تا نور و ویژگیها و خصوصیات ظاهری دیگری که همه اینها در کنار همدیگر میتواند به این قضیه کمک کند.
رکن پنجم به نظر من شاید این روزها آرام آرام بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، کارکردهای جانبی است که در کنار محراب و شبستان و نماز جماعت در مساجد گاهی اضافه میشود و می تواند به مرور یک مجموعه چندمنظوره دینی و یک کُمپلکس دینی فراهم بکند که این مجموعه چندمنظوره کارکردهایی از قبیل کتابخانه، فروشگاه محصولات فرهنگی، از قبیل مهدکودک، سالن غذاخوری و امثال اینها را میتواند در کنار مسجد اضافه بکند که اگر با هوشمندی مدیریت میشود که نه تنها آسیبی برای نماز جماعت مسجد نیست بلکه اتفاقاً بچهها و مخاطبان را مخصوصاً نسل جوان و نوجوان را به مسجد جذب کند.
یکی از خاطراتی که از مرحوم شهید بهشتی و مرحوم شهید اژه ای نقل کرده اند این است که در اصفهان [که در آستانه شهادت شهید بهشتی و شهید اژه ای و شهدای هفتم تیر هستیم] برای مسجدی که پایگاه اصلی جبهه انقلاب در اصفهان بود، وسایل بازی برای بچه ها فراهم کرده بودند، بعضی از میانسالان و بزرگسالان نمیپسندیدند و به شهید بهشتی اعتراض می کردند که چرا در زیرزمین مسجد، میز پینگ پنگ و وسایل ورزشی برای بچه ها قرار داده اند، اما به مرور زمان همین فضا و همین موقعیت، شرایطی را رقم زد که بیشترین تعداد رزمندگان در دوران دفاع مقدس از همین مسجد به جبهه ها عزیمت کردند و بزرگترین پایگاه انقلاب را در اصفهان به وجود آوردند.
بنده اولین سخنرانی ام را در مسجد انجام دادم، ۸ سال سن داشتم و اولین بار پشت تریبون رفتم و مقاله ای در دوران انقلاب خواندم، فضایی که مسجد برای من به وجود آورد و تشویق حاضرین و آن احساس بزرگی و اعتماد به نفسی که در فضای مسجد برای من به وجود آمد شاید مقدمه بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعیای شد که سالهای بعد داشتم.
مسجد می تواند فضایی را برای کودکان و نوجوانان به وجود بیاورد که هیچ وقت آنها از مسجد جدا نشوند و اگر خدای ناکرده بی دقتی و بی توجهی هم بشود می تواند یک برخورد نادرست و یک خاطره تلخ کاری کند که دیگر هیچ وقت آنها خدایی ناکرده سراغ مسجد نیایند.