«علی مبارز» ساخته مشترک ریک باکستر و ویلیام گریواس، «بزرگترین» ساخته تام گریس، «رویارویی با علی» ساخته پیت مک کورماک، «محاکمه محمدعلی» ساخته بیل سیگل و «من علی هستم» ساخته کلر لوئینس برخی از فیلمهای مستند و داستانی هستند که با محوریت و حتی بازی خود کلی ساخته شدهاند. مشهورترین فیلم سینمایی هم که درباره کلی ساخته شده، فیلم «علی» به کارگردانی مایکل مان و با بازی ویل اسمیت در 2001 است که این بازیگر را نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد کرد.
وقتی که سلطان بودیم
قطعا بهترین تصویر کلی در سینما مربوط به فیلم مستند و برنده اسکار «وقتی که سلطان بودیم» ساخته لئون گاست است؛ فیلمی محصول سال 1996 که به مسابقه تاریخی محمدعلی با جورج فورمن در زئیر و حواشی آن میپردازد. فریادهای آفریقاییها وقتی به زبان محلی میگویند: علی بومایه (علی بکشش) با ضربات پیاپی کلی بر سر و صورت رقیب، براحتی از هزار فیلم سینمایی داستانی و ماجراجویانه اثرگذارتر و تماشاییتر است. محمدعلی، فورمن را شکست میدهد و بر بلندای بوکس سنگین وزن جهان میایستد، اما آن چیزی که از این بزرگمرد در تاریخ سینما و جهان جاودانه مانده، نه ضربات او در رینگ بوکس، بلکه ضربات بیامانی است که بر پیکر جنگ و بیعدالتی و ظلم و تبعیض نژادی در خارج از زمین مسابقه فرود آورد.
فریادهای ضداستعماری سینمایی ـ ورزشی
کلی
را حتی بیرون از زمین مسابقه هم با ژستهایی دیدنی و حضور در برنامهها و
مراسم نمایشی به یاد میآوریم؛ مثل آن زمان که با گروه «بیتلز» روی رینگ و
مقابل عکاسان حاضر شد و لحظات بامزهای را به وجود آورد. مسلمان شدن کلی و
تغییر نامش از کاسیوس به محمدعلی هم آوازهاش را جهانیتر کرد و شیفتگی
مسلمانان و آزادیخواهان جهان را هم به او بیشتر.
اعتراضات او به سیاستهای
استعماری دولت آمریکا هم در طول سالها از کلی مبارزی برای همه دوران ساخته
بود؛ نه فقط در لحظات مسابقه. امتناع او از حضور در جنگ ویتنام هم باعث
محبوبیت بیش از پیش او میان ضدآمریکاییها شد.
کلی حتی وقتی ورزش حرفهای
را کنار گذاشت و به بیماری پارکینسون مبتلا شده بود، دست از نمایشگری
برنداشت و همیشه چیزی برای غافلگیر کردن مردم و دوستدارانش داشت. وقتی سال
72 و با کلی اضافه وزن و بیماری به تهران آمد و در یک مسابقه نمایشی مقابل
اصغر کاظمی ـ از قهرمانان سابق بوکس ایران ـ قرار گرفت هم لحظهای از شوخی و
ادا غافل نشد و حتی داور مسابقه را هم به نرمی مورد نوازش قرار داد.
تماشاگران او همان مردانی بودند که در جوانی در قهوهخانههای ایران جمع میشدند و به تماشای دلاوریهای کلی مینشستند و اگر او برنده مسابقه میشد، چای و قلیان را مهمانِ قهوهچیباشی بودند. یکی از سینماییترین لحظات زندگی کلی وقتی بود که سال 1990 و در مراسم جایزه مرکز مطالعات ملی در بورهیلز کنار رابین ویلیامز، کمدین مشهور و فقید آمریکا قرار گرفت و به صورت نمایشی مشتهایی به سمت یکدیگر پرتاب کردند.