گروه اقتصاد مشرق - در هفتههای اخیر جریان اصلاحطلب و حامیان دولت، موضوع جدیدی را دستمایه جنجالسازی در کشور قرار دادهاند و میخواهند آن را به عنوان مسئله اول کشور مطرح کنند: لغو برخی کنسرتها در شهرستانها.
در مدت اخیر تعدادی از کنسرتهای موسیقی در شهرستانها به دلایل مختلف همچون عدم اخذ مجوز از نهادهای قانونی یا مخالفت ائمه جمعه، روحانیون و مردم لغو شده است.
همین مسئله با واکنش مسئولان ارشد دولتی مواجه شده است.
به عنوان مثال چندی پیش محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در پاسخ به سوالی در مورد لغو مجوز کنسرتها در شهرهای مختلف، به سخنرانیهای رئیس جمهور و تأکید او بر نارضایتی از چنین رفتارهایی اشاره کرد و گفت: رئیس جمهور در برخی سخنرانیهای خود به صراحت مراتب نارضایتی خود را از لغو مجوزهای قانونی کنسرتها بیان کردهاند.
سخنگوی دولت افزود: انتظار داریم در خصوص کنسرتهایی که با مجوز انجام میشود، شاهد لغو آنها نباشیم چرا که آثار اجتماعی و فرهنگی سویی دارند.
وی با اشاره به اینکه گاهی لغو مجوز کنسرتها در مورد هنرمندانی مثل استاد ناظری که شخصیت هنری برجسته کشور هستند، اتفاق میافتد، گفت: اصالت و متانت برنامههای استاد ناظری برای همه روشن است و قطعاً مواضع رئیس جمهور در این موارد قابل تسری به همه کنسرتهایی است که مجوز دارند.
از سوی دیگر علی جنتی وزیر ارشاد نیز درباره علت اصرار دولت بر برگزاری کنسرت در شهرهای مذهبی کشور، مدعی شد: اصرار ما برای برگزاری کنسرتها به دلیل نیاز جامعه به نشاط است، زیرا مردم ما دچار افسردگی هستند و برای رفع این افسردگی باید فکر کرد، برگزاری کنسرتها، هنرهای نمایشی، سینما از اقداماتی است که موجب رفع افسردگی میشود.
* مردم به چه دلیل افسردهاند؟
اظهارنظر مسئولان دولتی از جمله وزیر ارشاد درباره افسردگی مردم و برگزاری کنسرت برای رفع افسردگی، از چند جهت محل پرسش است:
بر فرض که فرضیه دولت مبنی بر افسردگی مردم، درست باشد و بر فرض که برگزاری کنسرت موسیقی، افسردگی حاضران در کنسرت را رفع کند؛ اما از دولتی که مدعی برنامهریزی است، این سوال مطرح است که آیا این نوع نگاه، نگاه به معلولها به جای ریشهیابی علتها نیست؟
واقعیت آن است که اگر هم بخشی از مردم خصوصا جوانان دچار افسردگی باشند، دلیل افسردگی آنان برگزار نشدن کنسرت موسیقی نبوده، بلکه ریشه این افسردگیها بیکاری جوانان و کسادی بازار است که در سه سال اخیر شدیدتر هم شده است.
متاسفانه سیاست غلط دولت در گره زدن تمام امور اقتصادی کشور به مذاکرات هستهای و لغو تحریمها، موجب شد اقتصاد کشور به مدت 2.5 سال در حالت خوف و رجا باقی بماند و تقاضای کل در جامعه به شدت کاهش یابد.
این مسئله سبب کاهش شدید فروش شد و به کاهش سودآوری تولیدکنندگان منجر شد و آنان چارهای جز تعدیل نیرو نداشتند. به همین دلیل بود که رشد اقتصادی كم شد، خالص اشتغال منفی شد و نرخ بیکاری افزایش یافت و اوضاع آمارهای اقتصادی به گونه اي شده که دولت چاره را در عدم اعلام برخي از آمارهاي اقتصادي مثل رشد اقتصادی دید.
بنابراین مسئولان و برنامهریزان ارشد دولت به جای اصرار بر برگزاری کنسرتها برای رفع افسردگی جامعه، باید به فکر رفع رکود از اقتصاد کشور و اشتغالزایی باشند و یقین بدانند جوانی که کار پیدا کند و حقوق مکفی به دست آورد و کاسبی که کسب پررونقی داشته باشد، به كمتر دچار افسردگی خواهد شد و وقتی هم برای شرکت در کنسرت موسیقی نخواهد داشت.