*****
روزنامههای زنجیرهای اصلاحات اولین روز هفته را به جای تلاش برای پاسخگویی دولت نسبت به مطالبات اقتصادی مردم به تصویر خوانندهی که به تازگی درگذشته است؛ اختصاص دادند.
مهمترین محورهای که امروز روزنامههای زنجیرهای اصلاحات به آن پرداختند، عبارتاند از:
1. از تقلیل ایثار عارف تا عملیات روانی
حضور احمدینژاد؛ او را «مشاور استراتژیک روحانی» میخوانند که از اقبال بد
رهسپار «کتابخانه ملی» شده است؛ صالحی امیری از ناکامهای بهارستان نهم بود که
زمزمههای «امید» حضور مجدد وی در پشت تریبون بهارستان دهم شنیده میشود. صالحی
امیری در گفتوگو با روزنامه اعتماد با تقلیل فداکاری محمدرضا عارف در خرداد
92 اظهار داشت: « ميزان ضريب تجربه مديريتي و نفوذ روحاني براي اداره كشور با
آقاي عارف وجه تمايزاتي داشت. اين يك امتيازدهي ساده است و من هم در مقام نفي ظرفيتهاي بزرگ آقاي عارف نيستم. او را
به عنوان يك شخصيت اخلاقي و اثرگذار در فرآيند سياسي جامعه ايران ميدانم.
آنچه مهم است اين است كه تصميم خاص و در لحظه خاص براي عبور از يك بحران خاص ميگيريد كه اين تصميم را اقطاب سياسي ايران و پس از آن احزاب گرفتند.» از سوی دیگر «مشاور استراتژیک روحانی» حضور احمدی نژاد را «عملیات روانی» توصیف کرد و در همین راستا اظهار داشت: « يك پروژهاي تحت عنوان ايجاد هراس سياسي براي حضور آقاي احمدينژاد در جامعه دارد در حوزه رسانهاي تعريف ميشود كه يك نوع عمليات رواني است. به اعتقاد من ظرفيت آقاي احمدينژاد در كشور مشخص است. در حالي كه ظرفيت دكتر روحاني فراتر از ظرفيت سال ٩٢ خواهد بود. آقاي دكتر روحاني در ٩٦ در رقابت با راديكاليسم راي بالاي ملت را خواهد داشت.»
2. امکان عدم حضور روحانی در انتخابات
ریاست جمهوری؛ هر پژوه عملیات روانی نیازمند
چندین «بازیگر» است؛ بازیگرانی که در قالب «تحلیلگر» دیالوگ های «پروژه» سیاسی را
ادا کنند؛ صادق زیباکلام «بازیگری» مناسب است؛ او برای اولین بار از حضور سردار
سلیمانی سخن در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم سخن گفت تا شرایط را با «انتقام»
دیگران مهیا کند و حسامالدین آشنا در توئیتی هجمه سنگینی به رقبای پیشین روحانی
کرد و حالا مجدد صادق زیباکلام از امکان عدم حضور حسن روحانی در خرداد 96 سخن می
گوید؛ آیا منتظر توئیتی دیگر باید باشیم؟!
صادق زیباکلام در گفتوگو با روزنامه وقایع اتفاقیه اظهار داشت: « به نظر میرسد اصلاحطلبان مشکلی در حمایت از روحانی ندارند. به عبارتی دیگر روی اینکه روحانی نامزد شود اجماع کاملی میان اصلاحطلبان وجود دارد، مگر اینکه به دلایلی روحانی خودش نخواهد رئیس جمهور شود و بنابه دلایلی ترجیح دهد به مجلس خبرگان برود اما اگر خودش تمایل داشته باشد که در دوم نامزد بشود قطعا اصلاحطلبان روی او اجماع دارند.»
3. اخطار جدی اصلاحات به روحانی؛ «پیامدهای ناخوشایند» برای «دولت» رقم خواهد خورد؛ این گزاره از سوی فعالان سیاسی اصلاحات به صراحت بیان می شود؛ آنان «مطالبات» خود را در طول سه سال اخیر را فراموش شده تلقی میکنند و به دولت یازدهم «اخطار» جدی میدهند. محمدجوادحق شناس در گفتوگو با روزنامه آرمان امروز اظهار داشت: « در ٣ سال گذشته روحاني به مطالبــات اصلاحات توجه جدي نكرده است. روحاني نبايد پلهاي پشت سر خود را خراب كند؛ چون اين مساله پيامدهاي ناخوشايندي براي دولت و اصلاحات خواهد داشت.»
4. ترمیم کابینه؛ تنها راه حل روحانی؛ عدم توازن میان بیان «شعارها» و تحقق آن در دولت یازدهم،
حامیان سیاسی دولت ائتلافی را نگران ساخته است؛ فعالان سیاسی اصلاحات از سه ماه
گذشت با فوریت «سال آخر» دولت یازدهم، حسن روحانی را ترغیب به تغییر میکنند.
در همین راستا داریوش قنبری در گفتوگو با روزنامه مردمسالاری افزود: «آقاي روحاني يک ارزيابي از عملکرد وزراي خود داشته باشد. حالا چه اقتصادي و چه غيراقتصادي و آن وزرايي را که به هر حال نمره خوبي نگرفته اند و نتوانستند قبول شوند، آنها را جايگزين کند.
اين ترميم کابينه قطعا به نفع دولت و به نفع کشور خواهد بود، و خودم شخصا از اين موضوع حمايت ميکنم. مستقليني هم که وارد شدهاند معمولا سيال هستند که به هر دو طرف گرايش پيدا ميکنند. مستقلين در مجموع به اقتضاي شرايط، مقداري به سمت اصلاحطلبان يا به سمت اصولگرايان يا به سمت معتدلين حرکت ميکنند اما در کل من فکر ميکنم که بيشتر مستقلين هم به سمت همين اصلاحطلبان و معتدلين اصولگرا گرايش دارند.»
5. آرامش قبل از طوفان؛ بار دیگر برنامهریزی
برای ایجاد آشوب در سخنرانیهای سیاسی از سوی اصلاحطلبان در دستور کار قرار گرفته
است؛ آنان که برداشتن عمامه از سوی موسوی لاری و چاقوکشی یک عضو تشکلهای دانشجویی
اصلاحطلب در یاسوج را به «رقیب سیاسی» خود منتسب کردند؛ اینبار زمزمههای از
استمرار هیاهو لغو سخنرانی ها در نشریات
خود بیان میکنند تا کم کم آرامش قبل از طوفان کنار برود؛
در همین راستا روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: «لغو سخنرانیها و میتینگهای سیاسی ترجیعبند روایت کنشهای سیاسی ایران شده است، آن هم زمانی که عاملیت آن به نام کسانی رقم میخورد که گویی هیچ نشانی از آنها در پیگیریهای بعد نمیتوان پیدا کرد، چراکه همه جستوجوها به کلیدواژه خودسرها میرسد. هرچند آبان سال گذشته خودسرها با سرانشان آمده بودند تا عمامه از سر وزیر کشور دولت خاتمی بیفتد و دیگر نتوان از نام خودسرها برای آنها استفاده کرد. آن روز یکی از نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری هم همراه خودسرها در ورامین حضور داشت تا مانع سخنرانی اصلاحطلبان شود.»
6. استمرار عملیات روانی علیه فراکسیون رهروان ولایت؛ اصلاحطلبان پس از شکست در رقابت ریاست مجلس شورای اسلامی دهم برای کاهش فشارها به دلیل عدم رایدهی اعضای فراکسیون امید به نامزد اصلاحات، موج انشقاق در فراکسیون پیروز کارزار رقابت را آغاز کردند؛ از هفته گذشته بارها رسانههای اصلاحات از واگرایی حامیان علی لاریجانی و اصولگرایان خبر می دهند؛ در همین راستا شرق نوشت: « قرارندادن لاریجانی در فهرست اصولگرایان قم و تلاش برای حداکثریکردن توان مخالفان لاریجانی و دولت در مجلس از سوی برخی محافل در دستور کار قرار گرفت. دستور کاری که اگرچه برای جلوگیری از ریاست عارف، مدتی مسکوت ماند، ولی حالا با تعیین تکلیف کرسی ریاست، نوبت تعیین تکلیف حسابهای ماضی رسیده است.
آنها به دنبال تسویهحساب هستند و رهروانیها هم که این را بهخوبی میدانند، از هماکنون زمزمههای فراکسیون سوم را پررنگ کردهاند. رهروانیها نه به دلیل اینکه در ماجرای ریاست مجلس با عارف به تقابل برخاستند، بلکه به همان دلایلی که باعث میشد در دفاع از جنتی و فرجیدانا، احتیاط کنند، امروز هم در قرارگرفتن زیر چتر امید، احتیاط میکنند. اما قطعا نمیتوانند زیر چتر کسانی که محور وحدتشان، تلاش برای حذف لاریجانی بوده است نیز سکنی پیدا کنند. اینگونه است که جدایی رهروان از اصولگرایان، گزینه اجتنابناپذیر برای هر دو طرف است.»
7. استقبال دولتیها از حامیان اصولگرا؛
حمایت از دولت «روحانی»؛ مخالفت با حضور «احمدینژاد»
فصل مشترک گفتوگوهای اعضای ارشد راست سنتی در هفته گذشته بود؛ برخی از تحلیلگران
سیاسی این سخنان را در راستای «بغض» مشترک لاریجانی، باهنر و حجتالاسلام مصباحی
مقدم از یک «عنصر» غیر قابل پیشبینی سیاست کشور تلقی میکنند. از سوی دیگر حامیان
دولت با آغوشی باز به استقبال این اظهارات رفتند و مخالفین دولت در اردوگاه
اصولگرایان را اندک برشمردند.
در همین راستا روزنامه ایران نوشت: « طیف نخست حامیان اصولگرای روحانی بودند که برخی چون حجتالاسلام ناطق نوری پیش از انتخابات هواداریش از وی را علنی کرده بود و برخی چون علی لاریجانی بعدا در جبهه حامیان دولت ایستاد. این طیف، همچنان که بر حمایت تمام قد اصلاح طلبان از روحانی آگاه هستند، با رقیب سنتی خود در دفاع از او اتفاق نظر دارند. همین قرابت نسبی بود که باعث شد اصلاح طلبان، تشکلهای میانه رویی چون «اعتدال و توسعه» و علی لاریجانی و شماری از نزدیکانش در انتخابات مجلس دهم در چارچوب فهرست «ائتلاف امید» کنار هم قرار بگیرند. اهالی رسانه این طیف از اصولگرایان را با عنوان «میانه رو» یا «اعتدالی» متصف و شناسنامه دار کردهاند.»
· تشدید نگرانی در قبال مطالبات مردمی از دولت
هرگونه انتقاد نسبت به دولت یازدهم از سوی حامیان آنان تعبیر به «تخریب» می شود؛ حامیان دولت یازدهم حتی نسبت به چرایی عدم تحقق سخنان تحولخواهی و بهبودبخشی اقتصادی حسن روحانی در طی این سه سال سکوت کردهاند.
کاظم موسوی بجنوری در یادداشت روزنامه اعتماد همانند دیگر حامیان دولت به جای پاسخگویی به مطالبات مردمی از شعارهای اقتصادی دولت، این مطالبه را رفتاری برای « ناکارآمد» نشان دادن دولت دانستند و در همین راستا نوشت: « به نظر ميرسد كه تشديد حملات به ظريف پس از پيروزي ياران برجام در انتخابات مجلس و كمتر از يك سال تا انتخابات رياستجمهوري، بخشي از تلاش سازمان يافته و هدفمند مخالفان براي زمينگير كردن دولت روحاني است كه ميتوان آن را «استراتژي مهار چندجانبه» ناميد. جوانب مختلف اين استراتژي را ميتوان ناكارآمد نشان دادن دولت و كمارزش و كم جلوه دادن موفقيتهاي آن در اذهان عمومي، ايجاد اختلاف و چندگانگي ميان گروههاي مختلف حامي دولت، حاشيهسازي براي دولت و سوق دادن توجه آن از كارهاي اصلي به حاشيهپردازي، تخريب شخصي و شخصيتي دولتمردان و در نهايت نااميد و دلسرد كردن مردم از دولت آقاي روحاني دانست. بايد هوشيار باشيم كه دشمني با ظريف قطعا يك عمل ضد ملي و ناديده گرفتن اخلاق، وجدان و قضاوت ايراني و نوعي خودزني كامل است.»