به گزارش مشرق، حمیدرضا گرشاسبی در تاریخ 28 بهمن سال 93 به عنوان مدیر کل ورزش و جوانان استان تهران معرفی شد و بعد از یک سال و 4 ماه فعالیت جای بهرام افشارزاده را در حوزه مدیر کلی وزارت ورزش گرفت و از اداره کل تهران رفت.
در این چند سال اخیر اداره کل ورزش و جوانان استان تهران مدیران مختلفی را به خود دیده که هر کدام مدت کوتاهی را به فعالیت پرداخته و به دو سال نرسیده، صندلی ریاست را به شخص دیگری سپردهاند، اگر چه تجربه ثابت کرده که تداوم در عرصه مدیریت میتواند تاثیرات مثبتتری در هر عرصهای داشته باشد که متاسفانه در تهران شاهد چنین مدیریتی نبودهایم. اینجا هر مدیری که پست میگیرد خودش اگاه است که عمر مدیریتش طولانی نیست و باید پس از گذشت مدت زمانی کوتاه باید عطای این صندلی را به لقایش ببخشد.
پیش از گرشاسبی، محمدحسین نژاد فلاح از سال 91 این سمت را عهدهدار بود، اما بعد از دو سال فعالیت بهمن ماه سال 93 به عنوان قائم مقام به باشگاه پرسپولیس رفت، اگرچه مدت فعالیت او در این باشگاه 122 روز بیشتر دوام نداشت.
* رکود ورزش تهران؛ سرخابیها جور ورزش پایتخت را کشیدند
انتخاب مدیران مختلف برای اداره کل استان تهران و رفت و آمد مدیران مختلف در این استان نتیجهای جز رکود ورزش پایتخت نداشته است. اگرچه هر کدام از مدیرانی که روی کار آمدند در صحبتهای خود حرف از افتتاح پروژههای مختلف و زنده کردن ورزش پایتخت زدهاند، اما با توجه به اینکه مدت فعالیت آنها کوتاه بوده، نتیجه قابل قبولی هم کسب نشده است.
تهران به عنوان پایتخت ایران، در ورزشهای مختلف سرآمد نبوده و نگاهی کوتاه به رشتههایی مثل فوتبال، والیبال، هندبال و ... نشان میدهد استان تهران موفق عمل نکرده و حتی در بخش بانوان در خیلی از رشتهها اصلا تیمی ندارد.
شاید نکتهای که باعث شده تا این استان زبانزد خاص و عام شود، به خاطر حضور سرخابیها در پایتخت بوده که هواداران میلیونی باعث شده تا این تیمها همچنان خود را با وجود مشکلات متعدد سرپا نگه دارند. اگرچه انتخاب مدیران مختلف که برخی از آنها نتوانستهاند نتایج دلخواه را برای هواداران رقم بزنند باعث دلخوری تماشاگران شده و اخیراً هم شاهد تجمع آنها مقابل وزارت ورزش به دلیل مخالفت با سیاستهای وزیر ورزش هستیم. اما حضور دو تیم پرطرفدار باعث شده تا همچنان نام ورزش استان تهران بر سر زبانها باشد.
* انباشت بدهیهای مالی با تغییرات متعدد
نکته قابل توجه دیگر در تغییرات متعدد در مدیر کلی استان تهران، مشکلات مالی است. حمیدرضا گرشاسبی در یکی از نشستهای خبری خود در بهمن 94 به بدهیهای مالی این استان اشاره کرد.
وی در این باره گفته بود روزی که من پست مدیریت ورزش تهران را بر عهده گرفتم، 8 میلیارد تومان از اعتبارات این استان برداشت شده بود، اما ما تمام تلاش خود را کردیم تا این پولهایی که برداشت شده بود و البته سایر مبالغی که در حساب ما بود، ولی مسدود شده بود را زنده کنیم.
گرشاسبی در پاسخ به این سوال که بدهی های اداره کل ورزش و جوانان استان تهران چقدر است؟ گفته بود: کسی نمیداند این بدهی ها چقدر است. در گذشته تعهدات دادند حالا ما باید پاسخگو باشیم. بخشی از بدهی ها مشخص است اما برخی نامشخص. نفراتی بودند که بدون قرار داد به کار گرفته شدند و حالا پولشان را از ما طلب می کنند و حتی کار به شکایت هم کشیده شده است.
حالا سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که تمامی مدیرانی که برای مدیر کلی استان تهران انتخاب میشوند، از سوی وزیر ورزش عهدهدار پست ریاست بودهاند، حالا اینکه چه معیارهایی باعث این انتخاب شده و چطور چنین بدهیهایی در طول چند سال به وجود آمده سوالی است که جوابی برای آن پیدا نشده است.
* استان تهران محلی برای آزمون و خطا
به نظر میرسد اداره کل ورزش استان تهران مکانی برای آزمون و خطای وزارت ورزش شده تا با آزمایش کردن آنها در این پست، افراد را به مکانهای دیگر بفرستد. به عنوان مثال نژادفلاح از همین پست به پرسپولیس رفت، گرشاسبی بعد از داشتن پستهای مختلف با آمدن به تهران هم عضو هیات مدیره پرسپولیس شد و کمتر از دو سال بعد مدیر کل حوزه وزارتی شد. البته وی قبل از حضورش در استان تهران به عنوان مدیر کل حوزه وزارتی فعالیت میکرد.
به هر حال نکته قابل تامل اینجاست که رفت و آمدهای مدیران مختلف در پایتخت کشورمان، باعث شده تا آن طور که باید ورزش پایتخت مورد توجه قرار نگیرد و در مقایسه با سایر استان آمار قابل قبولی را در ورزش قهرمانی و همگانی نداشته باشد.
در این چند سال اخیر اداره کل ورزش و جوانان استان تهران مدیران مختلفی را به خود دیده که هر کدام مدت کوتاهی را به فعالیت پرداخته و به دو سال نرسیده، صندلی ریاست را به شخص دیگری سپردهاند، اگر چه تجربه ثابت کرده که تداوم در عرصه مدیریت میتواند تاثیرات مثبتتری در هر عرصهای داشته باشد که متاسفانه در تهران شاهد چنین مدیریتی نبودهایم. اینجا هر مدیری که پست میگیرد خودش اگاه است که عمر مدیریتش طولانی نیست و باید پس از گذشت مدت زمانی کوتاه باید عطای این صندلی را به لقایش ببخشد.
پیش از گرشاسبی، محمدحسین نژاد فلاح از سال 91 این سمت را عهدهدار بود، اما بعد از دو سال فعالیت بهمن ماه سال 93 به عنوان قائم مقام به باشگاه پرسپولیس رفت، اگرچه مدت فعالیت او در این باشگاه 122 روز بیشتر دوام نداشت.
* رکود ورزش تهران؛ سرخابیها جور ورزش پایتخت را کشیدند
انتخاب مدیران مختلف برای اداره کل استان تهران و رفت و آمد مدیران مختلف در این استان نتیجهای جز رکود ورزش پایتخت نداشته است. اگرچه هر کدام از مدیرانی که روی کار آمدند در صحبتهای خود حرف از افتتاح پروژههای مختلف و زنده کردن ورزش پایتخت زدهاند، اما با توجه به اینکه مدت فعالیت آنها کوتاه بوده، نتیجه قابل قبولی هم کسب نشده است.
تهران به عنوان پایتخت ایران، در ورزشهای مختلف سرآمد نبوده و نگاهی کوتاه به رشتههایی مثل فوتبال، والیبال، هندبال و ... نشان میدهد استان تهران موفق عمل نکرده و حتی در بخش بانوان در خیلی از رشتهها اصلا تیمی ندارد.
شاید نکتهای که باعث شده تا این استان زبانزد خاص و عام شود، به خاطر حضور سرخابیها در پایتخت بوده که هواداران میلیونی باعث شده تا این تیمها همچنان خود را با وجود مشکلات متعدد سرپا نگه دارند. اگرچه انتخاب مدیران مختلف که برخی از آنها نتوانستهاند نتایج دلخواه را برای هواداران رقم بزنند باعث دلخوری تماشاگران شده و اخیراً هم شاهد تجمع آنها مقابل وزارت ورزش به دلیل مخالفت با سیاستهای وزیر ورزش هستیم. اما حضور دو تیم پرطرفدار باعث شده تا همچنان نام ورزش استان تهران بر سر زبانها باشد.
* انباشت بدهیهای مالی با تغییرات متعدد
نکته قابل توجه دیگر در تغییرات متعدد در مدیر کلی استان تهران، مشکلات مالی است. حمیدرضا گرشاسبی در یکی از نشستهای خبری خود در بهمن 94 به بدهیهای مالی این استان اشاره کرد.
وی در این باره گفته بود روزی که من پست مدیریت ورزش تهران را بر عهده گرفتم، 8 میلیارد تومان از اعتبارات این استان برداشت شده بود، اما ما تمام تلاش خود را کردیم تا این پولهایی که برداشت شده بود و البته سایر مبالغی که در حساب ما بود، ولی مسدود شده بود را زنده کنیم.
گرشاسبی در پاسخ به این سوال که بدهی های اداره کل ورزش و جوانان استان تهران چقدر است؟ گفته بود: کسی نمیداند این بدهی ها چقدر است. در گذشته تعهدات دادند حالا ما باید پاسخگو باشیم. بخشی از بدهی ها مشخص است اما برخی نامشخص. نفراتی بودند که بدون قرار داد به کار گرفته شدند و حالا پولشان را از ما طلب می کنند و حتی کار به شکایت هم کشیده شده است.
حالا سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که تمامی مدیرانی که برای مدیر کلی استان تهران انتخاب میشوند، از سوی وزیر ورزش عهدهدار پست ریاست بودهاند، حالا اینکه چه معیارهایی باعث این انتخاب شده و چطور چنین بدهیهایی در طول چند سال به وجود آمده سوالی است که جوابی برای آن پیدا نشده است.
* استان تهران محلی برای آزمون و خطا
به نظر میرسد اداره کل ورزش استان تهران مکانی برای آزمون و خطای وزارت ورزش شده تا با آزمایش کردن آنها در این پست، افراد را به مکانهای دیگر بفرستد. به عنوان مثال نژادفلاح از همین پست به پرسپولیس رفت، گرشاسبی بعد از داشتن پستهای مختلف با آمدن به تهران هم عضو هیات مدیره پرسپولیس شد و کمتر از دو سال بعد مدیر کل حوزه وزارتی شد. البته وی قبل از حضورش در استان تهران به عنوان مدیر کل حوزه وزارتی فعالیت میکرد.
به هر حال نکته قابل تامل اینجاست که رفت و آمدهای مدیران مختلف در پایتخت کشورمان، باعث شده تا آن طور که باید ورزش پایتخت مورد توجه قرار نگیرد و در مقایسه با سایر استان آمار قابل قبولی را در ورزش قهرمانی و همگانی نداشته باشد.