براساس تحقیقی که مهدی رستگاری و علی طیفوری در نخستین «کنگره بینالمللی کشاورزی سالم، تغذیه و جامعه» در تیرماه ١٣٩٤ ارایه کردند، گزارش مراجع رسمی کشور در سال ١٣٨٨ موید متوسط ٨٥/١٨درصد ضایعات در محصولات کشاورزی است که ارزشی حدودا برابر ٢٥درصد درآمد ملی حاصل از صادرات نفت در همان سال دارد.
با این همه، نه نهادهای دولتی و نه بنگاههای خصوصی هنوز توفیقی در مدیریتمصرف و پسماند موادغذایی نداشتهاند. نیویورکتایمز در گزارشی که ترجمهاش را میخوانید به خیز استارتآپهای آمریکایی برای بهرهمندی از فرصتی پرداخته که دورریز بالای موادغذایی در آمریکا فراهم کردهاست.
درست مثل رامپل استیل اسکین که از کاه، طلا میریسید، کمپانیهای جدید زیادی در تلاشند تا از دورریز موادغذایی سود ببرند.
بعضی استارتآپها دنبال راههایی هستند تا از غذای دورریز برای تولید خوردنیهای دیگر استفاده کنند. بعضی میخواهند غذای در آستانه دورریز را سریع توزیع کنند و با همه اینها، دیگرانی هم دارند روی این موضوع کار میکنند که از ذرهذره موادغذایی استفادهکنند.
بهعبارت دیگر، دورریز غذا حالا دیگر سکویی است برای کسبوکار.
جس فینک، موسس سایت مسافرتی پرایسلاین (Priceline) که حالا خودش را مبلِغ استفاده از دورریز غذا میخواند، میگوید: «باور دارم کسبوکاری راه افتاده که یکجور «اوبرِ» کامیونهای یخچالدار است.»
این کسبوکار جای کار زیادی دارد. تا ٤٠درصد فرآوردههای غذایی آمریکا به سطل زباله میریزد.
بنا به برآورد دولت آمریکا، بیشتر این دورریزها بهدست مصرفکنندهها و خردهفروشها اتفاق میافتد. این موضوع در سالهای اخیر بازتاب گستردهای بهخصوص میان مصرفکنندگان جوان داشتهاست.
اطلاعات دقیقی از تجارت دورریز غذا در دست نیست؛ بیشتر دادههایی که اکنون موجود است به سرمایهگذاری در شرکتهای مجزا مربوط میشود. اما شرکت «بازگشت به ریشهها» (Back to the Roots) که مقر اصلی آن در اوکلند کالیفرنیاست و محصولاتی نظیر بسته پرورش قارچ با استفاده از تفاله قهوه میفروشد، اخیرا ٨/٥میلیون دلار از سرمایهگذارانی چون «مایکل پولان» و «بلیک مایکوسکی» گرفته.
بنابر اعلام گزارش شرکتتحقیقاتی «سیبیاینسایتس» ((CB Insights، «اکو اسکرپس» (EcoScraps)، واقع در اوتا و فعال در زمینه تبدیل دورریز غذا به محصولات باغبانی، ١٣میلیون دلار از «پترسونونچرز» و دیگران گرفتهاست.
«روری ایکین»، مدیر اجراییارشد CircleUp که بازار سرمایهگذاران و برندهای مصرفی نوپاست، میگوید: «در طول سالگذشته، سرمایهگذارانی دیدهایم که میلیونها دلار روی برندهای نوپایی هزینه میکنند؛ برندهایی که بهواسطه پایایی و شفافیت خود برای مصرفکننده جذابیت دارند».
برای مثال از Forager Project، Misfit و Back to the Roots نام میبرد. «خیلی از این برندهای نوظهور غذای دورریز یا محصولات بازیافته را وارد سوابق برند خود میکنند.» میگوید دیگران در تلاشند که چالشهای توزیع و لجستیکی غیرمعمول در استفاده از دورریز غذا را حل کنند.
بعضی کسبوکارهای جدید میتوانند عملیات خود را مستقل انجام دهند، چون اساسا دورریز ارزان یا رایگان از دیگران میگیرند. اما خیلیها از سرمایهگذاری بیرونی بهره گرفتهاند.
برای نمونه سرپلاس (Cerplus) را درنظر بگیرید که اواخر سالگذشته از دوست و فامیل سرمایه اندکی جمع کرد و ٢٠هزار دلار از Y Combinator گرفت در ازای تضامینی برای دوره تأمین مالی احتمالی Cerplus یا فروش بیش از ١٠٠میلیون دلاریاش. این شرکت ژانویه بهعنوان یک واسطه آنلاین شروع بهکار کرده و مزرعهها و عمدهفروشهایی را که مواد غذاییشان در آستانه دورریز باشد به رستورانها و سایر کسبوکارها متصل میکند.
«زوئی وانگ»، یکی از موسسان و مدیر اجرایی آن، میگوید: «ما موجودیها را به آدمها اطلاع و تخفیف خیلی خوبی میدهیم». همین اواخر، سرپلاس کنگرفرنگی ارگانیک گذاشته بود هر پوند ٣/١ دلار و موز رسیده هر پوند ٥٥ سنت و حداقل سفارش هم ٤٠ پوند بود. خانم وانگ میگوید، شرکت از ژانویه شروع کرده به ارایه خدمات به منطقه خلیج سانفرانسیسکو و تا حالا ١٣هزار پوند غذا به بیش از ٦٠ مشتری ارسال کرده.
«آقای فینک»، از اعضای هیأتامنای «بنیاد خانوادگی فینک» که بر راهکارهای کاهش دورریز غذا تمرکز دارد، میگوید: «خیلی از این کسبوکارها در مراحل اولیه نیازمند سرمایهگذاری از نوع سرمایهریسک هستند. اما میگوید بعضی کسبوکارهای دیگر مربوط به دورریز غذا نظیر کمپوستسازی در مقیاس بالا، نیازمند سرمایهگذاری هنگفتاند.
بنا به یافتههای سیبی اینسایتس، شرکت سرمایهگذاری ریسک Kleiner Perkins و شرکتهای دیگر درمجموع ٢٤٨میلیوندلار روی هاروستپاور (Harvest power) سرمایهگذاری کردهاند؛ شرکتی واقع در «والتهامِ» ایالت ماساچوست که دورریز ارگانیک را به کودها و تقویتکنندههای گیاهی فرآوری میکند. شرکتLiquid Environmental Solutions، واقع در ایروینگ ایالت تگزاس که فاضلاب و روغن آشپزی مصرفی را فرآوری میکند هم ٦/٥١میلیون دلار از سرمایهگذارهایی مثل ایبیاسکپیتالپارتنرز (ABS Capital Partners) گرفته است.
حتی بیانسه، خواننده مشهور موسیقی پاپ هم وارد گود شده. او بهتازگی به سرمایهگذاریهایی برای خرید سهم درWtrmln Wtr پیوسته؛ شرکتی که با فشار سرد از هندوانههایی که قابلیت فروش در مغازه ندارند، آب میگیرد.
این شرکت اواخر ٢٠١٣ راهاندازی شد، یعنی وقتی که «جودیلوی» و «هارلان برگر» تصمیم گرفتند برای صدهامیلیون پوند هندوانهای که سالانه هدر میشود، کاری کنند. این شرکت میزان فروش خود را فاش نمیکند اما میگوید انتظار دارد درآمدش امسال ٣٨٥درصد رشد کند.
بزرگترین چالشش ایجاد یک زنجیره تأمین مواد بوده. هندوانههای خراشیده، آفتابسوخته یا بههردلیل دیگر نامناسب را میتوان در یک بازار ثانویه فروخت اما قیمتها بیثباتاند برای همین کشاورزان شاید فقط با شخمزدن زمین آنها را به زیر خاک بفرستند چون هزینه حملونقلشان بالاست.
حالا این Wtrmln Wtr آنها را میخواهد.
«چندلر مک» که خانوادهاش در فلوریدای مرکزی سیبزمینی و هندوانه میکارند، میگوید: «این قضیه قطعا برای ما یک فرصت ایجاد کرده».
اگر چشم خردهفروشها، عمدهفروشها و شرکتهای خدمات غذایی به یک جعبه یا کارتن لهیده بیفتد، شاید کل تریلیهای محصول را مرجوع کنند و بعد این تولیدکنندهها هستند که باید به تکوتا بیفتند تا هرطور شده از شر محصول و هزینههای اضافی بار خلاص شوند.
«راجر گوردون»، کارآفرین مشغول در حوزه دورریز غذا، میگوید: «معمولا ٢٢ پالت بار هر کامیون میشود و همین باعث میشود قیمت غذا در این کشور پایین بماند. اما اگر هیچکسی صورتحساب اینهمه بار را پرداخت نکند، راحتترین نقطه برای تحویل بار سطل زباله است.»
آقای گوردون یکی از موسسان «فود کابوی» (Food Cowboy) است که از یک اپلیکیشن موبایل برای وصلکردن بارهای مرجوعی غذای تازه به خیریهها و سایر سازمانها استفاده میکند.
این شرکت برای سهولت هماهنگی یک پایگاه داده با جزییاتی درباره نقاط بارگیری، نگهداری در یخچال و سایر امکانات دارد. آقای گوردون میگوید: «آن اوایل ماجرایی برایمان پیش آمد. یک کلیسا ته یک جاده یکطرفه قبول کرد باری را از یک تراکتور تریلی ١٧متری تحویل بگیرد. «فکر میکردند کامیون یعنی چیزی مثل فورد پیکاپ اف ١٥٠».
حتی کمپانیهای سنتی موادغذایی هم دورریز غذا را بهچشم طلا میبینند. شرکت Baldor Specialty Foods که تامینکننده رستورانها و آشپزخانههای ارگانی است در تلاش است نوعی آرد از چیزهایی مثل مغزکلم و دم فلفل تولید کند. بقیه پسماندها میرسد به Flying Pigs Farm، یکی از تامینکنندههای گوشتخوک این شرکت، برای علوفه حیوانات. «مایکل میوزیک»، مدیر Baldor میگوید: «دیگر میدانیم خوکها چه دوست دارند و چه دوست ندارند». (ظاهرا پوست پیاز نمیخورند.)
سرآشپزهایی مثل «بیل تلپن» سرگرم آزمون و خطا با این آرد هستند. Baldor هنوز اسمی برایش انتخاب نکرده. بعضی از خردهفروشهای بزرگ مواد ارگانیک ابراز علاقه کردهاند. آقای میوزیک میگوید: «فکر میکنم بالاخره یک جریان درآمد مثبتی در راه است».
Baldor مجبور شد مسیر سیستم تسمه نقاله خود را عوض کند و دنبال راهی بگردد که تضمین کند پسماندهایی که در سطل برای فرآوری نگهداری میشوند، ناقض مقررات سلامتشهری نباشند از همان چالشهای غیرمعمولی که کارآفرینان حوزه پسماند غذا مدام با آنها روبهرو میشوند.
با این حال تمام ایدههای خوب برای کاهش پسماند کارآیی ندارند. «مارگارتتانگ» فکر میکرد که راهحل فوقالعادهای برای کپههای نان یکروزمانده و محصولات کشاورزی بیشازحد رسیدهای که در سطلهای زباله شهر نیویورک میدید، پیدا کرده. دیگر چه؟ اپلیکیشنی به نام PareUp که به خردهفروشها امکان میدهد فهرستی از محصولاتشان را که در آستانه دورریز هستند آگهی کنند و به کاربران یکجور منو برای بررسی میدهد.
اما این سیستم که چندسال پیش راه افتاد، درواقع هیچوقت پانگرفت. خانم تانگ میگوید: «فکر میکنم مردم حسب عادت ساعتهای مشخصی غذا میخورند. ساعت ٥ بعدازظهر دنبال کرواسان نیستند».
این اپلیکیشن هنوز وجود دارد اما PareUp چندان پیگیر حفظش نیست. با این وجود، خیلی از قطعکردن تلفن مصاحبه نگذشته بود که خانم تانگ زنگ زد. گفت: «همینالان یک نگاهی انداختم. ٥٠٠تراکنش اتفاق افتاده.»/روزنامه شهروند