به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «مهران ابراهیمیان» نوشت:
تیم رسانهای دولت تلاش خود را کرد تا در اقدامی
عملیاتی و با برنامهریزی حسابشده خبر کاهش نرخ تورم به 9/7 درصد را بولد و
بزرگنمایی کند و ذوقزدگیها هم مانع بروز گاف شد، به نحوی که مدعی شدند
در 25 سال گذشته این کار خاص بوده است اما اخبار مربوط به نتایج و نمود
سایر عملکردهای دولت آنقدر قابل تأمل و قابل توجه افکار عمومی است که
اعلام یک رقم و عدد درباره تورم را جدی نگیرند؛ رقم و عددی که دیگر
نشانهای از بهبود وضعیت اقتصاد نزد مردم نیست و حتی ذوقی که رئیسجمهور از
خروج از رکود و گذر از آن داشت را هم شاهد نبودیم.
شاید مهمترین دلیل آن
بسیار واضح و مبرهن است که دولت به رقم وعدههای دادهشدهاش حتی تلاشی
نکرد تا به مردم نشان دهد برای آنها در حوزه اقتصادی برنامهای دارد و تمام
انرژی خود را برای برجام گذاشت. اما دلایل دیگری هم میتوان برای این ادعا
آورد.
اقتصاددانان معمولاً برای ترسیم مطلوبیت مصرف کالاها یا سبدهای خود محدودیتی به نام خط بودجه دارند که این خط بودجه به معنای این است که فرد یا خانوار بر اساس درآمدهایش سبدی از کالاها را که قیمتهای مختلف دارند، انتخاب میکند و منحنی مطلوبیت مصرف هر چه دورتر از مبدأ مختصات باشد مصرف کالا و مطلوبیت نهایی شان از مصرف کالاها بیشتر است.
واقعیت این است که در دولت یازدهم این کاهش نرخ تورم و به عبارت بهتر کاهش آهنگ رشد قیمتها طوری نبوده که سطح مطلوبیت و خط بودجه را توأمان بالا برده و به سمت مناسبی حرکت دهد بلکه برعکس مطلوبیت نهایی مصرف کالا برای خانوارها نه در اثر کاهش تورم که از سر اجبار به تعادل در نقطهای پایینتر از گذشته انتقال یافته که در آن مصرف کالاهای انتخابی خانوار کمتر از سالهای گذشته است.
به زبان عامیانهتر قیمتهایی که منجر به تکرقمی
شدن تورم شده اکنون جذابیتی برای مردم ندارد و این کاهش تورم بر اساس
تعاریف اقتصادی نتوانسته است مصرف، ثروت یا افزایش تولیدی به همراه داشته
باشد، بنابراین احساس مردم به این عدد و رقم اعلام شده به نام نرخ تورم
خنثی و حتی در میان برخی منفی است، زیرا توان خریدشان کاهش یافته است، در
واقع عددهای تکرقمی برای نرخ تورم نتیجه رفاه ناشی از تلاش و برنامهریزی
دولت نیست بلکه نتیجهای آشکار از یک جبر ناخواسته و تحمیلی به مردم است
که اتفاقاً عین بیبرنامگی دولت در اقتصاد را به مردم القا میکند.
اما
سومین دلیل دامی است که تیم رسانهای دولت پهن کرده اما در واقع به مثابه
پوست خربزهای بود که زیر پای تیم اقتصادی انداخته شده بود. تیم رسانهای
دولت تصوری از برجام برای خود و مردم ایجاد کرده که گشایشهای اقتصادی و حل
معضل اشتغال و سیل سرمایهگذاری خارجی به ایران و... از جمله آنها بود؛
توقعاتی که اکنون با برجام اولیه برآورده نشده و حتی در مراودات بانکی هم
ما با مشکل روبهرو هستیم.
حال آنکه به گفته مسئولان دولتی که معمولاً در
خارج از کشور مسائل و مشکلات را مطرح میکنند نه با مردم! اکنون دولت به
دنبال برجامهای تکمیلی است تا بلکه برجام در زندگی مردم اثر خود را نشان
دهد.
به عبارت بهتر دولت هنوز هم در سال سوم به دنبال وعده دادن است تا نمایش دستاوردهای خود و هنوز به دنبال در آغوش گرفتن طرفهای مذاکره است و فکر میکند مشکلات اقتصادی تنها از این طریق حل میشود و این علامت را به مردم میدهد که ما خودمان میدانیم کاری انجام نگرفته! منتظر خارجیها باشید!