به گزارش مشرق، مهدی طارمی و رامین رضاییان از پرسپولیس رفتند، همانطور که پیشبینی میشد. این اتفاق اما در شرایط عادی رخ نداد و کاری که این دو بازیکن انجام دادند سبب شد هواداران پرسپولیس علیه آنها بهشدت موضعگیری کنند، اما چه اتفاقاتی باعث شد این ماجرا به اینجا کشیده شود؟
1- باشگاه پرسپولیس در فصل نقلوانتقالات آنگونه که باید، حرفهای عمل نکرد. در این مدت گفته شد یک فرد متمول که مسئولیتی در باشگاه پرسپولیس ندارد، وظیفه مذاکره با بازیکنان را آن هم در جایی غیر از باشگاه و در رستوران و افطاری و ... برعهده گرفته است. چرا باید اینگونه باشد تا حرف و حدیثهای زیادی بهوجود آید؟ چرا باید خبرهای نقلوانتقالات پرسپولیس از طریق اینستاگرام منتشر شود و چرا مسئولان باشگاه پرسپولیس اجازه دادند این اظهارنظرها باعث اتفاقات زیادی شود از جمله اینکه وعده داده میشد فلان بازیکن در پرسپولیس میماند، اما در نهایت این وعده توخالی و پوچ از آب درمیآمد. گاهی اوقات هم خبرهایی مبنی بر پرداخت چهار میلیارد تومان به طارمی برای نرفتن از پرسپولیس مطرح میشد که البته با تکذیب این بازیکن همراه بود. مسئولان پرسپولیس اگر میخواستند از طریق فردی که مسئولیتی در باشگاه ندارد، کار را پیش ببرند باید در قالب سازمانی و درست آن ورود میکردند، نه اینکه اهمال کنند و کار را «کنترات» به فردی بسپارند، آن هم فقط به این دلیل که چون «پول» دارد.
2- مهدی طارمی و رامین رضاییان، «بد» از پرسپولیس رفتند. طارمی روز شنبه هفته جاری به باشگاه پرسپولیس رفت و قبل از اینکه جلسه تمام شود به خاطر سفر به ترکیه، باشگاه را ترک کرد؛ سفری که در نهایت به عقد قرارداد با تیم ریزهاسپور منجر شد. او خیلی راحت میتوانست پس از خروج از باشگاه بگوید که برای مذاکره به ترکیه میرود، او خیلی راحت میتوانست بگوید قصد ماندن در پرسپولیس را ندارد نه اینکه حرفی نزند و بر ابهامات اضافه کند. او میتواند برای آیندهاش تصمیم بگیرد، اما چه بهتر که خیلی راحت همه چیز را میگفت و تا این حد «سِکرت» عمل نمیکرد. او راه درستی را برای رفتن انتخاب نکرد و همین موضوع باعث ناراحتی هواداران پرسپولیس شد.
رضاییان، راه را بدتر از طارمی انتخاب کرد. او که به بهانه بیماری پدرش از حضور در تمرین پرسپولیس خودداری کرد و حتی پاسخ تماسهای پرسپولیسیها را نداد، به یکباره راه ترکیه را در پیش گرفت و به تیم ریزهاسپور پیوست. او هم میتوانست قبل از رفتن حرفهایش را بزند و بگوید دوست ندارد در پرسپولیس بماند نه اینکه کلاً «پیدایش» نشود و به یکباره قراردادش را فسخ کند و برود. هواداران پرسپولیس که یک فصل گلویشان را برای او پاره کرده بودند انتظار چنین رفتاری را نداشتند، انتظار نداشتند بازیکن تیمشان، آنها را در بلاتکلیفی بگذارد.
آنچه مشخص است اینکه رضاییان و طارمی راه خوبی را انتخاب نکردند و با بدترین شکل ممکن از پرسپولیس رفتند. آنها هر چه در این یک سال کاشته بودند با «بیتدبیری» و رفتاری نادرست، از دست دادند و چیزی جز ناراحتی و بعضاً تنفر برای خود باقی نگذاشتند. طارمی و رضاییان در معرفت، مرام و اخلاق به هواداران پرسپولیس باختند.
3-فارغ از این موضوع و در حالت کلی، به فوتبالیست جماعت خیلی نمیشود اطمینان کرد، آنهایی که دستی در آتش دارند و از نزدیک با بازیکنان در ارتباط هستند میتواند بر این موضوع صحه بگذارند. ندای قلب خیلی از آنها با پول کار میکند و اینجاست که وظیفه باشگاهها برای عقد قرارداد سنگینتر میشود. آنها البته باید به تعهداتشان هم عمل کنند، چون فاصله بین رنگ قرمز و آبی برای خیلی از بازیکنان به اندازه چند دسته «تراول» است. بیچاره این هواداران که خودشان را برای این بازیکنان به آب و آتش میزنند و زندگیشان را به هم میریزند.
1- باشگاه پرسپولیس در فصل نقلوانتقالات آنگونه که باید، حرفهای عمل نکرد. در این مدت گفته شد یک فرد متمول که مسئولیتی در باشگاه پرسپولیس ندارد، وظیفه مذاکره با بازیکنان را آن هم در جایی غیر از باشگاه و در رستوران و افطاری و ... برعهده گرفته است. چرا باید اینگونه باشد تا حرف و حدیثهای زیادی بهوجود آید؟ چرا باید خبرهای نقلوانتقالات پرسپولیس از طریق اینستاگرام منتشر شود و چرا مسئولان باشگاه پرسپولیس اجازه دادند این اظهارنظرها باعث اتفاقات زیادی شود از جمله اینکه وعده داده میشد فلان بازیکن در پرسپولیس میماند، اما در نهایت این وعده توخالی و پوچ از آب درمیآمد. گاهی اوقات هم خبرهایی مبنی بر پرداخت چهار میلیارد تومان به طارمی برای نرفتن از پرسپولیس مطرح میشد که البته با تکذیب این بازیکن همراه بود. مسئولان پرسپولیس اگر میخواستند از طریق فردی که مسئولیتی در باشگاه ندارد، کار را پیش ببرند باید در قالب سازمانی و درست آن ورود میکردند، نه اینکه اهمال کنند و کار را «کنترات» به فردی بسپارند، آن هم فقط به این دلیل که چون «پول» دارد.
2- مهدی طارمی و رامین رضاییان، «بد» از پرسپولیس رفتند. طارمی روز شنبه هفته جاری به باشگاه پرسپولیس رفت و قبل از اینکه جلسه تمام شود به خاطر سفر به ترکیه، باشگاه را ترک کرد؛ سفری که در نهایت به عقد قرارداد با تیم ریزهاسپور منجر شد. او خیلی راحت میتوانست پس از خروج از باشگاه بگوید که برای مذاکره به ترکیه میرود، او خیلی راحت میتوانست بگوید قصد ماندن در پرسپولیس را ندارد نه اینکه حرفی نزند و بر ابهامات اضافه کند. او میتواند برای آیندهاش تصمیم بگیرد، اما چه بهتر که خیلی راحت همه چیز را میگفت و تا این حد «سِکرت» عمل نمیکرد. او راه درستی را برای رفتن انتخاب نکرد و همین موضوع باعث ناراحتی هواداران پرسپولیس شد.
رضاییان، راه را بدتر از طارمی انتخاب کرد. او که به بهانه بیماری پدرش از حضور در تمرین پرسپولیس خودداری کرد و حتی پاسخ تماسهای پرسپولیسیها را نداد، به یکباره راه ترکیه را در پیش گرفت و به تیم ریزهاسپور پیوست. او هم میتوانست قبل از رفتن حرفهایش را بزند و بگوید دوست ندارد در پرسپولیس بماند نه اینکه کلاً «پیدایش» نشود و به یکباره قراردادش را فسخ کند و برود. هواداران پرسپولیس که یک فصل گلویشان را برای او پاره کرده بودند انتظار چنین رفتاری را نداشتند، انتظار نداشتند بازیکن تیمشان، آنها را در بلاتکلیفی بگذارد.
آنچه مشخص است اینکه رضاییان و طارمی راه خوبی را انتخاب نکردند و با بدترین شکل ممکن از پرسپولیس رفتند. آنها هر چه در این یک سال کاشته بودند با «بیتدبیری» و رفتاری نادرست، از دست دادند و چیزی جز ناراحتی و بعضاً تنفر برای خود باقی نگذاشتند. طارمی و رضاییان در معرفت، مرام و اخلاق به هواداران پرسپولیس باختند.
3-فارغ از این موضوع و در حالت کلی، به فوتبالیست جماعت خیلی نمیشود اطمینان کرد، آنهایی که دستی در آتش دارند و از نزدیک با بازیکنان در ارتباط هستند میتواند بر این موضوع صحه بگذارند. ندای قلب خیلی از آنها با پول کار میکند و اینجاست که وظیفه باشگاهها برای عقد قرارداد سنگینتر میشود. آنها البته باید به تعهداتشان هم عمل کنند، چون فاصله بین رنگ قرمز و آبی برای خیلی از بازیکنان به اندازه چند دسته «تراول» است. بیچاره این هواداران که خودشان را برای این بازیکنان به آب و آتش میزنند و زندگیشان را به هم میریزند.