شش حمله تروریستی بزرگ در شش ماه
ترکیه در یک سال اخیر و بویژه از آغاز سال جاری میلادی صحنه انفجارها و حملات تروریستی متعددی بوده که شش مورد آن بزرگتر و قابل توجه تر از بقیه بوده اند.
سیر صعودی حملات انتحاری، تیراندازی و انفجارها در ترکیه در یک سال اخیر پس از آغاز مجدد حملات ارتش ترکیه به مواضع حزب کارگران کردستان (پ. ک.ک) آغاز شد اما آیا به راستی مسئولیت تمامی حملات و انفجارهای اخیر ترکیه متوجه پ. ک.ک است؟
مطمئنا در بروز وضعیت فعلی در ترکیه که موجب کاهش حجم قابل توجهی از درآمد گردشگری این کشور شده نمی توان تنها پ. ک.ک را مسئول دانست.
ریشه ناآرامی های ترکیه
ریشه ناآرامی های ترکیه را باید در سال ۲۰۱۱ جستجو کرد؛ زمانی که سردمداران ترکیه پس از آغاز بحران در سوریه با اندیشه پوچ براندازی نظام قانونی این کشور تمام امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خود را بکار گرفتند تا «بشار اسد» را از گردونه خارج کنند و در این راه ترکیه را تبدیل به «پایانه ای» برای انتقال تروریست ها و تسلیحات به سوریه کردند.
البته تروریست هایی که از نقاط مختلف جهان به خیال حضور در سوریه راهی ترکیه شده و می شوند، خاک ترکیه را به سرعت ترک نکرده و مدتی را در این کشور می مانند که همین حضور موجب ارتباط آنان با گروه های افراطی فعال در ترکیه و در نهایت رادیکال تر شدن افراطیون ترک می شود.
در کنار این مسئله نباید موضوع پناهجویان را نیز نادیده گرفت. بحران سوریه و حضور داعش در عراق موجب شد تا از سال گذشته سیل بی سابقه پناهجویان روانه اروپا شود و در این راه اصلی ترین گزینه پناهجویان برای رسیدن به قاره سبز گذر از خاک ترکیه بود و در کمال تعجب آنکارا از این موضوع نیز به عنوان اهرمی برای سهم خواهی از اروپا استفاده کرد.
با توجه به حجم بالای حضور مهاجرین از نقاط مختلف جهان در ترکیه و با توجه به اینکه داعش در عراق و سوریه در موضع شکست قرار گرفته و همین امر موجب فرار تعداد زیادی از نیروهای آن به سمت ترکیه شده انباشت این حجم گسترده از انسان ها و همنشین شدن آنها با نیروهای داعش، مشکلات زیادی را برای ترکیه رقم می زند اما سران آنکارا بی توجه به این مسائل در اندیشه سهم خواهی بیشتر از اروپا در خصوص بحران مهاجران هستند.
دیکتاتوری در سایه ریاست جمهوری
علاوه بر این مسائل اردوغان برای تحکیم پایه های قدرت خود در حال تغییر قانون اساسی و همچنین تغییر نظام حکومتی آن است امری که منجر به عمیق تر شدن شکاف موجود میان حزب «عدالت و توسعه» (حزب حاکم) با سایر احزاب سیاسی ترکیه شده و از همین رو این احزاب نیز از تضعیف دولت بواسطه بحران های موجود در ترکیه خرسند هستند. این وضعیت بدان معناست که اقدامات اردوغان کار را به جایی رسانده که احزاب سیاسی ترکیه دیگر آن اتحاد گذشته را در برابر تهدیدات درونی و بیرونی ندارند و حتی شاید به موجب آنکه ناآرامی های ترکیه موجب تضعیف دولت می شوند از وقوع آنها خشنود نیز باشند.
فراموش کردن دوستان سنتی
در میانه چنین طوفانی مقامات ترکیه بجای آنکه در اندیشه امن تر کردن فضای داخلی خود باشند از یک سو با گزینه هایی هچون افزایش حملات به مواضع کرده ها و از سوی دیگر لغو مصونیت قضایی نمایندگان کردها در مجلس موجب تحریک بیشتر این اقلیت موجود در ترکیه شده و از سوی دیگر با نادیده گرفتن رفت و آمد تروریست ها در مرزهای خود عملا ترکیه را تبدیل به یک بشکه باروت کرده اند که هر لحظه احتمال انفجار آن وجود دارد.
از سوی دیگر سیاست های خاص اردوغان در سال های اخیر موجب دور شدن تدریجی دوستان سنتی آنکارا یعنی ایران، عراق، سوریه و روسیه از ترکیه شده است. نهایتا سیاست های اردوغان ترکیه را به سمت کشورهایی سوق داده که هر یک به نوعی در ناآرامی های منطقه دست دارند. عربستان، قطر و رژیم صهیونیستی کشورهایی هستند که ترکیه در مناسبات جدید خود بر آنها تکیه کرده اما یا ارتباط با این کشورها اردوغان را به سر منزل مقصود می رساند؟
نتیجه سخن آنکه وضعیت موجود در ترکیه اینطور نشان می دهد که اردوغان منافع شخصی را به منافع ملی ارجحیت داده و در این راه گامهایی را برداشته که نتیجه آن ترکیه را به این نقطه رسانده است.تداوم این روند مطمئنا ترکیه را ناامن تر از قبل کرده و صنعت گردشگری این کشور را که یکی از بازوهای قدرت اقتصادی آن محسوب می شود زمین گیر کرده و جایگاه منطقه ای و بین المللی ترکیه را بیش از گذشته تنزل می دهد؛ شاید اکنون بتوان گفت پیش بینی که چند سال قبل برخی از کارشناسان در مورد تبدیل شدن ترکیه به پاکستان دوم کرده بودند در آستانه تحقق است؛ پیش بینی که عامل اصلی آن بدون شک سیاست های خاص مرد اول ترکیه بوده است.