به گزارش مشرق، سوشا مکانی در خصوص حضورش در تیم میوندالن نروژ، جداییاش از پرسپولیس و اهدافش برای رسیدن به پیراهن تیم ملی صحبتهایی کرد که در زیر میخوانید.
بعد از یک فصل پر سر و صدا چه شد که به لیگ نروژ رفتی؟
باید بگویم من 12 سال در لیگ ایران بازی کردم و در این مدت به همه چیزهایی که میخواستم رسیدم. سقف آرزوهای یک فوتبالیست در ایران بازی کردن در پرسپولیس یا استقلال است که من دو سال پیراهن پرسپولیس را به تن کردم. در این دو سالی که در پرسپولیس بودم پیشنهاد اروپایی داشتم و حتی خانم سمیعی به صورت مستقیم با حمیدرضا سیاسی صحبتهایی کرده بود تا من به اروپا بروم اما سیاسی به خانم سمیعی گفته بود که ما به او نیاز داریم و رضایتنامهاش را نمی دهیم. البته خودم هم در آن مدت دوست داشتم به پرسپولیس کمک کنم و افتخار میکنم که دو سال پیراهن بزرگانی را به تن کردم که قطعا برای هر فوتبالیستی آرزوست که این پیراهن را بپوشد. از همه بزرگان و پیشکسوتان پرسپولیس تشکر میکنم که این اجازه را به من دادند تا دو سال در این تیم بازی کنم.
با این همه شاید کمتر کسی فکر میکرد یک دروازهبان ایرانی بتواند به لیگ نروژ برود.
برای همین مسئله باید از خانم سمیعی تشکر کنم. خانواده من و خانواده سمیرا سمیعی ارتباط خانوادگی گرمی دارند و پدر خانم سمیعی که حسین سمیعی جراح چشم است پزشک خانوادگی ما بود البته باید بگویم پرفسور مجید سمیعی متخصص مغز و اعصاب عموی خانم سمیعی است. او از مدیران ورزشی (اسپورتمنیجر) معروف فوتبال اروپاست و با یک جستوجوی ساده در اینترنت میتوان متوجه شد که ژابی آلونسو، لوتار ماتئوس، مرته ساکر، جیووانی الور، برتی فوگتس، بوآتنگ، زیدان و ... همگی افرادی هستند که با خانم سمیعی همکاری میکنند و انتقال بازیکن یکی از کارهای خانم سمیعی است چراکه او درس مدیریت ورزشی در دانشگاه خوانده و به 6 زبان زنده دنیا صحبت میکند و تنها زن مدیر ورزشی در فوتبال اروپاست. من احترام زیادی برای خانواده سمیعی قائل هستم و برای همه ایرانیها باید افتخار باشد که یک خانم ایرانی نامش در کنار بزرگان فوتبال دنیا وجود دارد. البته باید بگویم همیشه خانم سمیعی مثل یک خواهر بزرگتر در کنار من بوده است. همچنین باید از هواداران فوتبال در ایران تشکر کنم که همواره من را به چشم یک سرباز ملی دیدند و خواهند دید.
چطور با قوانین و فرهنگ کشور نروژ کنار خواهی آمد؟
همانطور که من همواره به قوانین و ارزشهای کشورهای دیگر احترام گذاشتم به قوانین کشور نروژ هم احترام میگذارم البته باید بگویم همواره خودم را تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران میدانم و در کنار آن به قوانین نروژ هم احترام میگذارم. این را هم حتما از قول من بنویسید که از هیچ کسی گلهای ندارم و بدون ادعا و غرور چالش جدیدی را برای رسیدن به بالاترین سطح فوتبال آغاز کردهام چراکه میخواهم از استعدادی که خداوند به من داده استفاده کنم و توان خودم را برای رسیدن به آرزوهایم بسنجم.
اولین ایرانی هستی که به لیگ نروژ رسیدی. در خصوص این لیگ صحبت کن و اینکه فوتبال این کشور را چطور میبینی؟
فوتبال نروژ یک فوتبال کاملا با برنامه است و باید بگویم تیم میوندالن فصل قبل در لیگ برتر نروژ بود که امسال به اوبوسلیگ که همان لیگ دسته اول این کشور است سقوط کرده اما در حال حاضر شرایط جدول به گونهای است که شانس زیادی برای صعود به لیگ برتر نروژ دارند. به نظرم لیگ این کشور از بهترین لیگهای اروپا است و از نظم خوبی بهره میبرد. در نروژ همه چیز بر روی اصول پیش میرود و از نظر سختافزاری هیچ مشکل و ضعفی وجود ندارد. الان نیمفصل فوتبال نروژ است و با تفاضل گل میوندالن پنجم است. تیم اول و دوم مستقیما به لیگ برتر صعود می کنند و تیمهای سوم تا ششم با هم بازی خواهند کرد تا یک تیم دیگر به لیگ برتر برود. تیم میوندالن سه بار قهرمان جام حذفی نروژ شده و یک تیم غیرقابل پیشبینی است. فکر میکنم با تلاش بیشتر این تیم بتواند مثل استقلال خوزستان و لسترسیتی انگلیس همه را شگفتزده و غافلگیر کند.
در شهر میوندالن برخوردی با ایرانیها داشتهای؟
در نروژ فاصله شهرها با هم کم است. شهر میوندالن یک شهر کوچک در فاصله 45 دقیقهای با اسلو پایتخت نروژ است و فاصله آن مثل تهران تا کرج است. در فضای مجازی ایرانیهای زیادی از من استقبال کردند و همه آنها دوست داشتند یک دیدار داشته باشیم اما من در این مدت مشغول تمرین و قرارداد بستن بودم و فرصت نشد با هم دیداری از نزدیک داشته باشیم اما قطعا این کار در آیندهآی نزدیک انجام خواهد شد. نروژ کشوری تمیز و ثروتمند در اروپا است و خوشحالم به کشوری آمدم که مردمش حرف دلشان با زبانشان یکی است. مردم اینجا دوستت داشته باشند مستقیما به تو میگویند و اگر هم از تو خوششان نیاید حرفی با تو نمیزنند. اینجا مردم دروغ نمیگویند و خوشحالم از روزی که به میوندالن آمدم برخورد خوبی با من انجام شده و همه ما امیدواریم که بتوانیم به لیگ برتر نروژ صعود کنیم. امیدوارم من هم از نظر فنی بتوانم به تیم کمک کنم تا مثل گذشته به پیراهن مقدس تیم ملی برسم.
قراردادت با میوندالن چند ساله است و چه اهدافی را در این باره دنبال میکنید؟
قرارداد من دو سال و نیمه است و میخواهم برای تیمم موثر باشم چراکه ما شانس بزرگی برای صعود به لیگ برتر نروژ داریم اما باید بگویم فرصتی به من داده شده تا بتوانم به این تیم بیایم چراکه بالای صد دروازهبان در اروپا به مربیان و مدیران این باشگاه معرفی شد که من در میان آنها قرارداد بستم. قطعا میخواهم پاسخ حمایتهایی که «کنت» مدیر باشگاه و «وگارد» سرمربی تیم از من داشتند را با عملکرد بدهم و با بردهای خوب به لیگ برتر صعود کنیم. این هدف من در لیگ داخلی است اما بزرگترین هدف من این است که دروازهبان اول تیم ملی در جام جهانی روسیه باشم.
کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی معمولا نشان داده به بازیکنانی که خارج از کشور بازی میکند توجه بیشتری دارد. از طرفی دروازهبانان داخلی ایران در این چند ساله عملکرد خوبی داشتند و دروازهبانانی مثل رشید مظاهری، علیرضا حقیقی، علیرضا بیرانوند و ... همگی رقبای تو برای رسیدن به تیم ملی به حساب میآیند. با این شرایط فکر میکنی بتوانی دروازهبان اصلی تیم ملی باشی؟
باید قبول کنیم که دروازهبانی در ایران نسبت به تیمهای دیگر آسیایی پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است. شما ببینید که تیمهای شرق آسیا یا غرب آسیا هیچ گاه دروازهبان مطمئنی نداشتند اما خوشبختانه فوتبال ما در سالهای اخیر از دروازهبان ضربه نخورده است و همیشه 5-6 دروازهبان در سطح ملی داشتهایم که همگی آماده بودهاند. قطعا این رقابت خوب خواهد بود و باعث پیشرفت ما میشود. من به عنوان یک سرباز ملی به فوتبال اروپا آمدم اما این همه کار نیست چراکه کار من تازه شروع شده و باید تا پیش از این هرچقدر تلاش میکردم الان سه برابر آن تلاش کنم چراکه اینجا فقط مسائل فنی حرف اول را میزند. همانطور که همه اهالی فوتبال میدانند ترانسفر یک دروازهبان از یک قاره به قاره دیگر واقعا سخت است اما اجازه دهید برای شما مثالی بزنم همین علی الحبسی که سالها در لیگ انگلیس بازی میکند و یک دروازه بان عمانی است کارش را در لیگ نروژ آغاز کرد. من هم بازی در این لیگ را دوست دارم و از انتخابم راضی هستم و باید با پشتکار بیشتری برای تیمم موثر باشم.
تو در حالی به فوتبال اروپا رفتی که مهدی طارمی و رامین رضاییان هم به لیگ ترکیه رفتند اما جدایی این دو نفر ناراحتی شدید هواداران پرسپولیس را در پی داشت. کار این دو بازیکن را چطور تفسیر میکنی؟
من در جایگاه قضاوت نیستم و اگر خیلی هنر کنم زندگی ورزشی خودم را سر و سامان میدهم. من نه طارمی هستم و نه رضاییان و نمیدانم چه اتفاقی آنجا افتاده تا بتوانم آن را قضاوت کنم اما به عنوان یک هوادار برای پرسپولیس آرزوی موفقیت میکنم و معتقدم که هر کس مسئول تصمیمات خودش است. به عنوان یک هوادار به خاطر زحماتی که این دو بازیکن برای پرسپولیس کشیدند تشکر میکنم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.
حتما قبول داری که فصل گذشته فصل پرتنشی برای تو بود به طوری که هم حاشیههای زیادی را پشت سر گذاشتی و هم اینکه آنطور که باید و شاید نتوانستی بازی کنی. فکر میکنی حضور در لیگ نروژ میتواند تولد دوبارهای برای تو باشد؟
مطمئن باشید اگر این فکر را نمیکردم هیچ گاه به اینجا نمیآمدم من برای خودم هدفگذاریهای زیادی دارم و به دنبال سر و صدا کردن در رسانهها نیستم. هدف اصلی من پول نیست و میخواهم به جایی برسم که از بچگی برای آن تلاش کردم. هدف اصلی من این است که قدردان زحماتی باشم که برای خودم کشیدم و هیچ ادعایی هم در این باره ندارم. خوشحالم که چیزی برای پنهان کردن نداشته و ندارم و تنها چیزی که برای من وجود دارد این است که دوست ندارم با سر و صدا کار کنم. مطمئنا موفقیت من خودش سر و صدا ایجاد خواهد کرد.
از اواسط فصل گذشته بحث جانشینی علیرضا بیرانوند به جای تو در پرسپولیس مطرح بود و حتی صحبتهایی مبنی بر درگیری شما دو نفر در اردوی تیم ملی هم به گوش رسید. حالا که تو از فضای فوتبال داخلی دور شدهای در خصوص آن روزها چه صحبتی داری؟
در همین ابتدا بگویم که بیرانوند جانشین من نشد بلکه او جانشین احمدرضا عابدزاده و بزرگان دیگر باشگاه پرسپولیس شد چراکه پیراهن پرسپولیس ارث پدری من نیست و به کسی هم وفا نکرده است اما تنها چیزی که میماند نام بزرگ پرسپولیس است. این را میدانم که در فوتبال حرفهای روز دنیا احساسات دخیل نیست. شاید یک مربی فوتبال از یک دروازهبان خوشش بیاید و به او بیشتر بازی دهد اما این دلیل نمیشود که دروازهبانی که بازی نمیکند خوب نیست چراکه مربیگری یک مسئله سلیقهای است اما هر اتفاقی که میافتد یک چالش جدید برای یک بازیکن به حساب میآید. من به اینجا آمدم تا در یک فضای جدید خودم را محک بزنم اما حتما که نباید با ناراحتی از یک تیم جدا شد. هواداران پرسپولیس نه از الان بلکه از بچگی در قلب من بودند و من عاشقانه پرسپولیس را دوست دارم. برای نه تنها بیرانوند بلکه هر کسی که برای پرسپولیس تلاش کرد و افتخارآفرینی میکند آرزوی موفقیت میکنم. از برانکو که در صدر تیم بود ممنونم تا ایگورپانادیچ که مثل یک برادر تکنیکهای روز فوتبال دنیا را یاد داد تا در فوتبال اروپا احساس فقر تکنیکی نکنم. همچنین در پایان صحبتهایم باید از مسئولان باشگاه پرسپولیس تشکر کنم که ناخواسته آنها را اذیت کردم. همچنین از آقایان طاهری و ترکاشوند ممنونم که همواره از آنها صداقت دیدم و صداقت کاری آنها را تایید میکنم. از همه بازیکنان و مربیان پرسپولیس هم ممنونم که برای موفقیت من تلاش کردند و مطمئنا نام پرسپولیس همواره جاودان و بزرگ خواهد بود.
بعد از یک فصل پر سر و صدا چه شد که به لیگ نروژ رفتی؟
باید بگویم من 12 سال در لیگ ایران بازی کردم و در این مدت به همه چیزهایی که میخواستم رسیدم. سقف آرزوهای یک فوتبالیست در ایران بازی کردن در پرسپولیس یا استقلال است که من دو سال پیراهن پرسپولیس را به تن کردم. در این دو سالی که در پرسپولیس بودم پیشنهاد اروپایی داشتم و حتی خانم سمیعی به صورت مستقیم با حمیدرضا سیاسی صحبتهایی کرده بود تا من به اروپا بروم اما سیاسی به خانم سمیعی گفته بود که ما به او نیاز داریم و رضایتنامهاش را نمی دهیم. البته خودم هم در آن مدت دوست داشتم به پرسپولیس کمک کنم و افتخار میکنم که دو سال پیراهن بزرگانی را به تن کردم که قطعا برای هر فوتبالیستی آرزوست که این پیراهن را بپوشد. از همه بزرگان و پیشکسوتان پرسپولیس تشکر میکنم که این اجازه را به من دادند تا دو سال در این تیم بازی کنم.
با این همه شاید کمتر کسی فکر میکرد یک دروازهبان ایرانی بتواند به لیگ نروژ برود.
برای همین مسئله باید از خانم سمیعی تشکر کنم. خانواده من و خانواده سمیرا سمیعی ارتباط خانوادگی گرمی دارند و پدر خانم سمیعی که حسین سمیعی جراح چشم است پزشک خانوادگی ما بود البته باید بگویم پرفسور مجید سمیعی متخصص مغز و اعصاب عموی خانم سمیعی است. او از مدیران ورزشی (اسپورتمنیجر) معروف فوتبال اروپاست و با یک جستوجوی ساده در اینترنت میتوان متوجه شد که ژابی آلونسو، لوتار ماتئوس، مرته ساکر، جیووانی الور، برتی فوگتس، بوآتنگ، زیدان و ... همگی افرادی هستند که با خانم سمیعی همکاری میکنند و انتقال بازیکن یکی از کارهای خانم سمیعی است چراکه او درس مدیریت ورزشی در دانشگاه خوانده و به 6 زبان زنده دنیا صحبت میکند و تنها زن مدیر ورزشی در فوتبال اروپاست. من احترام زیادی برای خانواده سمیعی قائل هستم و برای همه ایرانیها باید افتخار باشد که یک خانم ایرانی نامش در کنار بزرگان فوتبال دنیا وجود دارد. البته باید بگویم همیشه خانم سمیعی مثل یک خواهر بزرگتر در کنار من بوده است. همچنین باید از هواداران فوتبال در ایران تشکر کنم که همواره من را به چشم یک سرباز ملی دیدند و خواهند دید.
چطور با قوانین و فرهنگ کشور نروژ کنار خواهی آمد؟
همانطور که من همواره به قوانین و ارزشهای کشورهای دیگر احترام گذاشتم به قوانین کشور نروژ هم احترام میگذارم البته باید بگویم همواره خودم را تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران میدانم و در کنار آن به قوانین نروژ هم احترام میگذارم. این را هم حتما از قول من بنویسید که از هیچ کسی گلهای ندارم و بدون ادعا و غرور چالش جدیدی را برای رسیدن به بالاترین سطح فوتبال آغاز کردهام چراکه میخواهم از استعدادی که خداوند به من داده استفاده کنم و توان خودم را برای رسیدن به آرزوهایم بسنجم.
اولین ایرانی هستی که به لیگ نروژ رسیدی. در خصوص این لیگ صحبت کن و اینکه فوتبال این کشور را چطور میبینی؟
فوتبال نروژ یک فوتبال کاملا با برنامه است و باید بگویم تیم میوندالن فصل قبل در لیگ برتر نروژ بود که امسال به اوبوسلیگ که همان لیگ دسته اول این کشور است سقوط کرده اما در حال حاضر شرایط جدول به گونهای است که شانس زیادی برای صعود به لیگ برتر نروژ دارند. به نظرم لیگ این کشور از بهترین لیگهای اروپا است و از نظم خوبی بهره میبرد. در نروژ همه چیز بر روی اصول پیش میرود و از نظر سختافزاری هیچ مشکل و ضعفی وجود ندارد. الان نیمفصل فوتبال نروژ است و با تفاضل گل میوندالن پنجم است. تیم اول و دوم مستقیما به لیگ برتر صعود می کنند و تیمهای سوم تا ششم با هم بازی خواهند کرد تا یک تیم دیگر به لیگ برتر برود. تیم میوندالن سه بار قهرمان جام حذفی نروژ شده و یک تیم غیرقابل پیشبینی است. فکر میکنم با تلاش بیشتر این تیم بتواند مثل استقلال خوزستان و لسترسیتی انگلیس همه را شگفتزده و غافلگیر کند.
در شهر میوندالن برخوردی با ایرانیها داشتهای؟
در نروژ فاصله شهرها با هم کم است. شهر میوندالن یک شهر کوچک در فاصله 45 دقیقهای با اسلو پایتخت نروژ است و فاصله آن مثل تهران تا کرج است. در فضای مجازی ایرانیهای زیادی از من استقبال کردند و همه آنها دوست داشتند یک دیدار داشته باشیم اما من در این مدت مشغول تمرین و قرارداد بستن بودم و فرصت نشد با هم دیداری از نزدیک داشته باشیم اما قطعا این کار در آیندهآی نزدیک انجام خواهد شد. نروژ کشوری تمیز و ثروتمند در اروپا است و خوشحالم به کشوری آمدم که مردمش حرف دلشان با زبانشان یکی است. مردم اینجا دوستت داشته باشند مستقیما به تو میگویند و اگر هم از تو خوششان نیاید حرفی با تو نمیزنند. اینجا مردم دروغ نمیگویند و خوشحالم از روزی که به میوندالن آمدم برخورد خوبی با من انجام شده و همه ما امیدواریم که بتوانیم به لیگ برتر نروژ صعود کنیم. امیدوارم من هم از نظر فنی بتوانم به تیم کمک کنم تا مثل گذشته به پیراهن مقدس تیم ملی برسم.
قراردادت با میوندالن چند ساله است و چه اهدافی را در این باره دنبال میکنید؟
قرارداد من دو سال و نیمه است و میخواهم برای تیمم موثر باشم چراکه ما شانس بزرگی برای صعود به لیگ برتر نروژ داریم اما باید بگویم فرصتی به من داده شده تا بتوانم به این تیم بیایم چراکه بالای صد دروازهبان در اروپا به مربیان و مدیران این باشگاه معرفی شد که من در میان آنها قرارداد بستم. قطعا میخواهم پاسخ حمایتهایی که «کنت» مدیر باشگاه و «وگارد» سرمربی تیم از من داشتند را با عملکرد بدهم و با بردهای خوب به لیگ برتر صعود کنیم. این هدف من در لیگ داخلی است اما بزرگترین هدف من این است که دروازهبان اول تیم ملی در جام جهانی روسیه باشم.
کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی معمولا نشان داده به بازیکنانی که خارج از کشور بازی میکند توجه بیشتری دارد. از طرفی دروازهبانان داخلی ایران در این چند ساله عملکرد خوبی داشتند و دروازهبانانی مثل رشید مظاهری، علیرضا حقیقی، علیرضا بیرانوند و ... همگی رقبای تو برای رسیدن به تیم ملی به حساب میآیند. با این شرایط فکر میکنی بتوانی دروازهبان اصلی تیم ملی باشی؟
باید قبول کنیم که دروازهبانی در ایران نسبت به تیمهای دیگر آسیایی پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است. شما ببینید که تیمهای شرق آسیا یا غرب آسیا هیچ گاه دروازهبان مطمئنی نداشتند اما خوشبختانه فوتبال ما در سالهای اخیر از دروازهبان ضربه نخورده است و همیشه 5-6 دروازهبان در سطح ملی داشتهایم که همگی آماده بودهاند. قطعا این رقابت خوب خواهد بود و باعث پیشرفت ما میشود. من به عنوان یک سرباز ملی به فوتبال اروپا آمدم اما این همه کار نیست چراکه کار من تازه شروع شده و باید تا پیش از این هرچقدر تلاش میکردم الان سه برابر آن تلاش کنم چراکه اینجا فقط مسائل فنی حرف اول را میزند. همانطور که همه اهالی فوتبال میدانند ترانسفر یک دروازهبان از یک قاره به قاره دیگر واقعا سخت است اما اجازه دهید برای شما مثالی بزنم همین علی الحبسی که سالها در لیگ انگلیس بازی میکند و یک دروازه بان عمانی است کارش را در لیگ نروژ آغاز کرد. من هم بازی در این لیگ را دوست دارم و از انتخابم راضی هستم و باید با پشتکار بیشتری برای تیمم موثر باشم.
تو در حالی به فوتبال اروپا رفتی که مهدی طارمی و رامین رضاییان هم به لیگ ترکیه رفتند اما جدایی این دو نفر ناراحتی شدید هواداران پرسپولیس را در پی داشت. کار این دو بازیکن را چطور تفسیر میکنی؟
من در جایگاه قضاوت نیستم و اگر خیلی هنر کنم زندگی ورزشی خودم را سر و سامان میدهم. من نه طارمی هستم و نه رضاییان و نمیدانم چه اتفاقی آنجا افتاده تا بتوانم آن را قضاوت کنم اما به عنوان یک هوادار برای پرسپولیس آرزوی موفقیت میکنم و معتقدم که هر کس مسئول تصمیمات خودش است. به عنوان یک هوادار به خاطر زحماتی که این دو بازیکن برای پرسپولیس کشیدند تشکر میکنم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.
حتما قبول داری که فصل گذشته فصل پرتنشی برای تو بود به طوری که هم حاشیههای زیادی را پشت سر گذاشتی و هم اینکه آنطور که باید و شاید نتوانستی بازی کنی. فکر میکنی حضور در لیگ نروژ میتواند تولد دوبارهای برای تو باشد؟
مطمئن باشید اگر این فکر را نمیکردم هیچ گاه به اینجا نمیآمدم من برای خودم هدفگذاریهای زیادی دارم و به دنبال سر و صدا کردن در رسانهها نیستم. هدف اصلی من پول نیست و میخواهم به جایی برسم که از بچگی برای آن تلاش کردم. هدف اصلی من این است که قدردان زحماتی باشم که برای خودم کشیدم و هیچ ادعایی هم در این باره ندارم. خوشحالم که چیزی برای پنهان کردن نداشته و ندارم و تنها چیزی که برای من وجود دارد این است که دوست ندارم با سر و صدا کار کنم. مطمئنا موفقیت من خودش سر و صدا ایجاد خواهد کرد.
از اواسط فصل گذشته بحث جانشینی علیرضا بیرانوند به جای تو در پرسپولیس مطرح بود و حتی صحبتهایی مبنی بر درگیری شما دو نفر در اردوی تیم ملی هم به گوش رسید. حالا که تو از فضای فوتبال داخلی دور شدهای در خصوص آن روزها چه صحبتی داری؟
در همین ابتدا بگویم که بیرانوند جانشین من نشد بلکه او جانشین احمدرضا عابدزاده و بزرگان دیگر باشگاه پرسپولیس شد چراکه پیراهن پرسپولیس ارث پدری من نیست و به کسی هم وفا نکرده است اما تنها چیزی که میماند نام بزرگ پرسپولیس است. این را میدانم که در فوتبال حرفهای روز دنیا احساسات دخیل نیست. شاید یک مربی فوتبال از یک دروازهبان خوشش بیاید و به او بیشتر بازی دهد اما این دلیل نمیشود که دروازهبانی که بازی نمیکند خوب نیست چراکه مربیگری یک مسئله سلیقهای است اما هر اتفاقی که میافتد یک چالش جدید برای یک بازیکن به حساب میآید. من به اینجا آمدم تا در یک فضای جدید خودم را محک بزنم اما حتما که نباید با ناراحتی از یک تیم جدا شد. هواداران پرسپولیس نه از الان بلکه از بچگی در قلب من بودند و من عاشقانه پرسپولیس را دوست دارم. برای نه تنها بیرانوند بلکه هر کسی که برای پرسپولیس تلاش کرد و افتخارآفرینی میکند آرزوی موفقیت میکنم. از برانکو که در صدر تیم بود ممنونم تا ایگورپانادیچ که مثل یک برادر تکنیکهای روز فوتبال دنیا را یاد داد تا در فوتبال اروپا احساس فقر تکنیکی نکنم. همچنین در پایان صحبتهایم باید از مسئولان باشگاه پرسپولیس تشکر کنم که ناخواسته آنها را اذیت کردم. همچنین از آقایان طاهری و ترکاشوند ممنونم که همواره از آنها صداقت دیدم و صداقت کاری آنها را تایید میکنم. از همه بازیکنان و مربیان پرسپولیس هم ممنونم که برای موفقیت من تلاش کردند و مطمئنا نام پرسپولیس همواره جاودان و بزرگ خواهد بود.