سرویس جهان مشرق- تکرار حملات تروریستی در فرانسه، یادآور دهه 1980 میلادی است؛ زمانی که ارتش آزادیبخش ارمنستان (ASALA) و گروههای لبنانی حامی چند زندانی عربتبار از ناآرامیها و چندپارگی جامعه فرانسه استفاده کرده و حدود 30 عملیات ترویستی را به اجرا گذاشتند.
اولین حمله تروریستی در دهه 1980 میلادی با یک کشته و 8 زخمی در پاریس انجام شده و آخرین حمله در دهه جاری، همین دیشب در شهر ساحلی نیس با حدود 84 کشته و 100 زخمی
حالا بار دیگر موجی از تروریسم، شهروندان فرانسوی را در برگرفته است. از سال 2011 تا کنون، 17 عملیات تروریستی در اروپا انجام شده که 9 مورد آن تنها در یک کشور، یعنی فرانسه رخ داده است. با این تفاوت که فرانسویان قربانیشده در حملات دهه 1980 میلادی کمتر از حمله دیشب در نیس بود. اکنون کشتار وسیع به ویژگی خاص هر حمله تروریستی در اروپا تبدیل شده است.
مهمترین حملات تروریستی در فرانسه (2011 تا کنون)
مارس 2011 میلادی: سه حمله تروریستی به سربازان فرانسوی و یک مدرسه یهودی در تولز و مونتابان رخ داد. این حملهها مجموعاً 7 کشته و 5 زخمی برجای گذاشت. ضارب، محمد مراح بود که انگیزه خود را حمایت از مردم افغانستان و فلسطین اعلام کرد.
{$sepehr_media_1658361_400_300}
دانلد ترامپ در مصاحبه با فاکسنیوز پس از حمله شبانه در نیس فرانسه خواستار اعلام جنگ از سوی رئیسجمهور آمریکا شد
ژانویه 2015 میلادی: دفتر مجله شارلی ابدو و یک رستوران در پاریس هدف حمله تروریستی شاخه یمنی القاعده قرار گرفت که به جز مهاجمان، 17 نفر کشته و 22 نفر نیز زخمی شدند. از آن زمان تا کنون در فرانسه حالت فوقالعاده اعلام شده است.نوامبر 2015 میلادی: هفت هجوم مسلحانه همزمان در مناطق مختلف پاریس موجب مرگ 129 تن شد. بیشترین تلفات در سالن موسیقی باتاکلان رخ داد و همزمان انفجار و شلیک گلوله جان شهروندان فرانسوی را در اطراف استادیوم سنتدنیز و کافه لابُنبییِر گرفت.
ژوئن 2016 میلادی: دو افسر پلیس فرانسه که زن و شوهر بودند، در خانه خود واقع در 55 کیلومتری غرب پاریس به ضرب چاقو کشته شدند. قاتل مراکشیتبار، لاروسی آبالا بلافاصله به عنوان یکی از اعضای داعش معرفی شد.
129 کشته در یک حمله (نوامبر 2015 میلادی)، از زمان جنگ جهانی دوم در فرانسه بیسابقه بود
ژوئیه 2016 میلادی: راننده تونسی-فرانسوی در شهر ساحلی نیس، فرمان کامیون خود را به سمت تجمع مردم چرخاند و 84 تن را به دریای مرگ ریخت. حدود 100 تن در شام جشن ملی فرانسه زخمی شده و اولاند سه روز عزای عمومی اعلام کرده است.
چرا فرانسه؟
برای کشف عامل یا عوامل گسترش حملات تروریستی در فرانسه باید ویژگیهای مشترک دهه 1980 میلادی با سالیان اخیر را دریابیم. به نظر میرسد عوامل متعددی دست به دست هم داده تا فرانسه را بار دیگر به ناامنترین کشور اروپایی در 6 سال اخیر تبدیل کند:
* نفوذ گسترده سوسیالیستها: فرانسه بیش از هر کشور اروپایی دیگر شاهد قدرتمندیِ جنبشها و احزاب سوسیالیست بوده است. مشخصه این جنبشها تمایل به برهمزدن ساختارهای حاکم است، زیرا قوانین موجود را دستساخته باندهای سرمایهداری برای مدیریت جامعه میدانند تا به جای اکثریت مردم، منافع بیشتری به اقلیت ثروتمند برسد.
تحولات 1968 میلادی در فرانسه نماد کاملی از تمایل جنبشهای سوسیالیست به برهمزدنساختارهای حاکم بود
بنابر این جناحهای معتدل در جنبشهای سوسیالیست به دنبال دستیابی به قدرت و تغییر قوانین میروند اما جناحهای تندرو تلاش میکنند با برهمزدن وضع موجود بر هیأت حاکمه سرمایهدار فشار بیاورند.
در 1968، جنبش دانشجویان سوسیالیست، اروپا و آمریکا را در برگرفت، اما گستردگی آن در هیچ کشوری مانند فرانسه نبود. بار دیگر پس از وقوع بحران اقتصادی 2008 میلادی نارضایتیها بالا گرفت که نقطه اوج آن جنبش «شببیداری» فرانسویان است. جرقه آن از پاریس در ماه مارس پس از ارائه لایحه اصلاح قانون کار از سوی دولت اولاند زده شد و به تدریج به اعتصابهای فلجکننده و تظاهرات گسترده در سراسر فرانسه منجر شده است. کارگران و سپس دانشجویان، دو گروه اصلی در این اعتراضات را تشکیل میدهند.
در 1968، جنبش دانشجویان سوسیالیست، اروپا و آمریکا را در برگرفت، اما گستردگی آن در هیچ کشوری مانند فرانسه نبود. بار دیگر پس از وقوع بحران اقتصادی 2008 میلادی نارضایتیها بالا گرفت که نقطه اوج آن جنبش «شببیداری» فرانسویان است. جرقه آن از پاریس در ماه مارس پس از ارائه لایحه اصلاح قانون کار از سوی دولت اولاند زده شد و به تدریج به اعتصابهای فلجکننده و تظاهرات گسترده در سراسر فرانسه منجر شده است. کارگران و سپس دانشجویان، دو گروه اصلی در این اعتراضات را تشکیل میدهند.
دو رئیسجمهور سوسیالیست فرانسه: میتران (سمت راست) رئیسجمهور دهه 1980 در کنار اولاند جوان (پشت سر همه در وسط تصویر)
هم در دهه 1980 و هم دهه 2010 میلادی اندیشههای چپ به حدی در فرانسه گسترش یافت که کرسی ریاستجمهوری را نصیب دو سیاستمدار از حزب سیوسیالیست کرد: فرانسوا میتران (1981-1995) و فرانسوا اولاند (2012 تا کنون). بنابر این هیچ عجیب نیست که دقیقاً در همین دورهها جناح تندرو سوسیالیستها نیز هواداران بیشتر داشته باشد.
* حضور گروههای مختلف تروریستی در این کشور: فرانسه به بهانه تأکید فزاینده بر حقوق بشر، از اعمال فشار بر پایگاههای قدرتمند تروریسم در کشورش خودداری میکند. از حزب صهیونیسم تا حزب منافقین (مجاهین خلق) آزادنه به فعالیت میپردازند بدون اینکه کسی مزاحم آنها شود. حضور منافقین در این کشور تا حدی است که فرانسه برای میزبانی از رئیسجمهور ایران در دوره اصلاحات دچار معضلات امنیتی شد.
همین چند روز پیش آخرین اجلاس منافقین در پاریس بدون هیچ مزاحمتی از سوی دولت برگزار شد که نشاندهنده همنشینی ارتجاع عرب و تروریسم در بستر «حقوق بشر» غربی بود
داستان سهلگیری دولتهای غربی بر گروههای تروریستی، هر بار که تکرار شده، سرانجامی جز بازگشت بومرنگی و صدمات انسانی و مالی در آن کشور نداشته است. اگر زمانی که مسلمانهای افراطی از فرانسه و کشورهای اروپایی راهی «دولت اسلامی عراق و شام» میشدند، دولت فرانسه مناقع خود و ملتهای مسلمان را به درستی با کنترل این تندروهای خطرناک تأمین میکرد، امروز هر از چندی شاهد کشتهشدن دهها فرانسوی در خیابانهای پاریس و نیس نبود.
چندی پیش یکی از مدیران عملیاتیِ داعش در مصاحبه رادیویی گفت:«وقتی پایگاه اصلی در عراق و سوریه را مورد هجمه میبینیم، میتوانیم برخی واحدهای فرماندهی، رسانهها و مؤسسات مالی را به سایر کشورها بُرده و گسترش دهیم». وی که به شرط ناشناسماندن با یک روزنامهنگار آمریکایی گفتگو میکرد، ادامه داد:«البته هر روز عدهای با ما تماس داشته و از ما میخواهند به خلافت بیایند، اما از آنها می خواهیم که در کشور خود بمانند و منتظر عملیات در آنجا باشند».
حالا جالب است اگر بدانید با وجود این شرایط، اولاند در سال جاری میلادی نشان ملی لژیون دنور را به محمد بن نایف، ولیعهد عربستان اعطا کرده است، رژیمی که بر اساس شواهد، مهمترین حامی گروه تروریستی داعش است.
چندی پیش یکی از مدیران عملیاتیِ داعش در مصاحبه رادیویی گفت:«وقتی پایگاه اصلی در عراق و سوریه را مورد هجمه میبینیم، میتوانیم برخی واحدهای فرماندهی، رسانهها و مؤسسات مالی را به سایر کشورها بُرده و گسترش دهیم». وی که به شرط ناشناسماندن با یک روزنامهنگار آمریکایی گفتگو میکرد، ادامه داد:«البته هر روز عدهای با ما تماس داشته و از ما میخواهند به خلافت بیایند، اما از آنها می خواهیم که در کشور خود بمانند و منتظر عملیات در آنجا باشند».
حالا جالب است اگر بدانید با وجود این شرایط، اولاند در سال جاری میلادی نشان ملی لژیون دنور را به محمد بن نایف، ولیعهد عربستان اعطا کرده است، رژیمی که بر اساس شواهد، مهمترین حامی گروه تروریستی داعش است.
* رشد نارضایتیهای اقتصادی: بیکاری هر از چندی جامعه فرانسه به ویژه جوانان را درگیر خود میکند و دولت در مدیریت مالی و تجاری دچار مشکل میشود. بحران بزرگ اقتصادی که از 2008 میلادی آغاز شده، موج دیگری از نارضایتی را
در بسیاری کشورهای اروپایی دامن زد. نه اثرات بحران، تمام شده و نه
نارضایتیها فروکش کرده است.
سقوط تراز تجاری فرانسه ابتدا در دهه 1980 و حالا بار دیگر در دهه اخیر رخ داده است. منفیشدن تراز تجاری یعنی کارخانهها و مزرعهداران در صدور محصولات خود به خارج موفق نبودهاند که این خود به معضلات دیگر مانند کاهش درآمد و بیکاری دامن میزند.
دهه 1980 میلادی به میزان 20% از تولید داخلی فرانسه به بدهیهای دولت اضافه شده است. پس از یک دوره ثبات نسبی، بار دیگر از بحران 2008 میلادی تا کنون شاهد رشد سرسامآور بدهیها و برابرشدنِ آن با کل تولید داخلی بودهایم
همه عاملان حملات تروریستی در فرانسه از 2011 تا کنون جوان بودهاند. بیکاری این گروه سنی از جامعه فرانسه در دهه اخیر به نرخ بیسابقه 26% رسید
به نظر میرسد تا وقتی عوامل یادشده در فرانسه با قدرت ادامه دارد، رئیسجمهور این کشور میتواند از هماکنون سالیان آینده را یکماهدرمیان عزای عمومی اعلام کند. در واقع تنها راه برونرفت از این وضعیت و بازگشت امنیت به فرانسه، اتخاذ تصمیم حیاتی برای تغییر برخی سیاستهای کلان داخلی و خارجی است.
منابع