به گزارش مشرق، طی روزهای اخیر در چند گزارش به این موضوع پرداختیم که آمریکاییها چگونه با یک خدعه آشکار، دامن رفع تحریمها را از ژنو تا وین چیدند و در حالی که بر مبنای سند ژنو قرار بود تمام تحریمهای مرتبط با هستهای برداشته شود، گام به گام در لوزان و وین بر این رفع تحریمها قید زدند و نهایتاً در عمل نیز هیچکدام از این تحریمها به صورت واقعی و روی زمین برنداشتند.
یکی از مهمترین تحریمهایی که نه تنها در عمل، بلکه حتی روی کاغذ هم حداقل تا 5 سال دست نخورده باقی مانده است، تحریمهای موشکی و تسلیحاتی ایران است. قطعنامه 1929 سازمان ملل را میتوان مهمترین قطعنامه تحریمی علیه ایران دانست که طی آن یکی از سنگینترین و شدیدترین تحریمها علیه یک کشور به تصویب رسیده است؛ در این قطعنامه تحریمهای موشکی و تسلیحاتی مهمی درباره ایران وجود دارد و بر مبنای آن ایران حتی از آزمایش موشکهای بالستیک نیز منع شده است. این قطعنامه تمام کشورها را موظف میکند که از انتقال مستقیم یا غیرمستقیم تجهیزات نظامی از جمله تانک، خودروهای زرهی، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، کشتیهای نظامی و سیستمهای موشکی به ایران جلوگیری کنند.
و در بند مهم و دردسرساز دیگری، از دولتها میخواهد تمام محمولههای هوایی و دریایی که به ایران فرستاده میشود یا از آن خارج میشود را در فرودگاهها، بنادر و آبهای قلمروی خود در صورتی که حتی حدس بزنند که در آن محمولهها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند! این بند عملاً دست تمام کشورها را برای هرگونه کارشکنی در امور مربوط به حمل و نقل ایران باز میگذارد.
علاوه بر آنچه ذکر شد، موارد مهم دیگری از تحریم تسلیحاتی و موشکی ایران در این قطعنامه وجود دارد؛ با این حال مهمترین سوال این است که آمریکا و طرف مقابل مذاکراتی ایران، آیا طبق چارچوب مذاکرات موظف بود این تحریمها را از به طور کامل بردارد یا خیر؟
بعضی از اعضای تیم مذاکرهکننده درباره موضوع تحریم موشکی نیز همچون برخی تحریمهای دیگر از جمله تحریم دلاری و سایر تحریمهای اولیه هستهای سعی در توجیه بدعهدی و کارشکنی طرف مقابل دارند و اینچنین عنوان میکنند که تحریمهای موشکی از آنجا که مربوط به برنامه موشکی ایران است و ارتباطی به مسئله هستهای ندارد اساساً قرار نبوده و منطقی هم نبوده که لغو شود! تالی فاسد این استدلال آن است که بپذیریم اگر درباره تحریمهای موشکی و تسلیحاتی بخواهیم قدمی برداریم، این بار باید درباره مسائل دیگر مانند موضوعات منطقهای و ... نیز به مذاکره روی بیاوریم.
اما مسئله آنجاست که تحریمهای موشکی ایران نیز همچون تحریمهای دلاری و تحریم مبادلات بانکی در واقع یک "تحریم هستهای" بوده است و بر مبنای چارچوب مذاکراتی ایران و آمریکا علی القاعده باید توسط طرف مقابل به طور کامل لغو میشد اما ذات خدعهگر طرف مقابل و احتمالاً عدم اشراف طرف خودی به موضوع تحریمها موجب شده است که این تحریمها نیز سالها پابرجا بماند و حتی افق روشنی برای لغو آن حتی بعد از 5 و 8 سال مشاهده نشود.
برای اثبات هستهای بودن این تحریمها میتوان به سادگی استدلال کرد، با این حال فیلم بخشی از گفتوگوی ویژه عباس عراقچی عضو ارشد مذاکرهکننده ایرانی که در تاریخ 15 فروردین امسال انجام شده، به طور کامل این مسئله را روشن میکند. عراقچی در این گفتوگوی جالب تاکید میکند تنها علت واقعی که آمریکاییها را بر آن داشته تا از لغو این تحریمهای بسیار کلیدی خودداری کنند این است: "آمادگیاش را نداشتند" فیلم کامل این بخش از گفتوگوی آقای عراقچی را در ذیل ببینید:
یکی از مهمترین تحریمهایی که نه تنها در عمل، بلکه حتی روی کاغذ هم حداقل تا 5 سال دست نخورده باقی مانده است، تحریمهای موشکی و تسلیحاتی ایران است. قطعنامه 1929 سازمان ملل را میتوان مهمترین قطعنامه تحریمی علیه ایران دانست که طی آن یکی از سنگینترین و شدیدترین تحریمها علیه یک کشور به تصویب رسیده است؛ در این قطعنامه تحریمهای موشکی و تسلیحاتی مهمی درباره ایران وجود دارد و بر مبنای آن ایران حتی از آزمایش موشکهای بالستیک نیز منع شده است. این قطعنامه تمام کشورها را موظف میکند که از انتقال مستقیم یا غیرمستقیم تجهیزات نظامی از جمله تانک، خودروهای زرهی، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، کشتیهای نظامی و سیستمهای موشکی به ایران جلوگیری کنند.
و در بند مهم و دردسرساز دیگری، از دولتها میخواهد تمام محمولههای هوایی و دریایی که به ایران فرستاده میشود یا از آن خارج میشود را در فرودگاهها، بنادر و آبهای قلمروی خود در صورتی که حتی حدس بزنند که در آن محمولهها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند! این بند عملاً دست تمام کشورها را برای هرگونه کارشکنی در امور مربوط به حمل و نقل ایران باز میگذارد.
علاوه بر آنچه ذکر شد، موارد مهم دیگری از تحریم تسلیحاتی و موشکی ایران در این قطعنامه وجود دارد؛ با این حال مهمترین سوال این است که آمریکا و طرف مقابل مذاکراتی ایران، آیا طبق چارچوب مذاکرات موظف بود این تحریمها را از به طور کامل بردارد یا خیر؟
بعضی از اعضای تیم مذاکرهکننده درباره موضوع تحریم موشکی نیز همچون برخی تحریمهای دیگر از جمله تحریم دلاری و سایر تحریمهای اولیه هستهای سعی در توجیه بدعهدی و کارشکنی طرف مقابل دارند و اینچنین عنوان میکنند که تحریمهای موشکی از آنجا که مربوط به برنامه موشکی ایران است و ارتباطی به مسئله هستهای ندارد اساساً قرار نبوده و منطقی هم نبوده که لغو شود! تالی فاسد این استدلال آن است که بپذیریم اگر درباره تحریمهای موشکی و تسلیحاتی بخواهیم قدمی برداریم، این بار باید درباره مسائل دیگر مانند موضوعات منطقهای و ... نیز به مذاکره روی بیاوریم.
اما مسئله آنجاست که تحریمهای موشکی ایران نیز همچون تحریمهای دلاری و تحریم مبادلات بانکی در واقع یک "تحریم هستهای" بوده است و بر مبنای چارچوب مذاکراتی ایران و آمریکا علی القاعده باید توسط طرف مقابل به طور کامل لغو میشد اما ذات خدعهگر طرف مقابل و احتمالاً عدم اشراف طرف خودی به موضوع تحریمها موجب شده است که این تحریمها نیز سالها پابرجا بماند و حتی افق روشنی برای لغو آن حتی بعد از 5 و 8 سال مشاهده نشود.
برای اثبات هستهای بودن این تحریمها میتوان به سادگی استدلال کرد، با این حال فیلم بخشی از گفتوگوی ویژه عباس عراقچی عضو ارشد مذاکرهکننده ایرانی که در تاریخ 15 فروردین امسال انجام شده، به طور کامل این مسئله را روشن میکند. عراقچی در این گفتوگوی جالب تاکید میکند تنها علت واقعی که آمریکاییها را بر آن داشته تا از لغو این تحریمهای بسیار کلیدی خودداری کنند این است: "آمادگیاش را نداشتند" فیلم کامل این بخش از گفتوگوی آقای عراقچی را در ذیل ببینید:
{$sepehr_media_1663329_400_300}