البته پس از روی کار آمدن «عبدالفتاح السیسی» در مصر به عنوان رئیس جمهور این کشور در جولای سال ۲۰۱۳ انتظار می رفت که روابط میان قاهره و تل آویو که در دوران ریاست جمهوری «محمد مرسی» اندکی رو به افول نهاده بود، بهبود یابد. با این حال، سفر رسمی یک دیپلمات عالیرتبه مصری به تل آویو نشان میدهد که قاهره رسما روند عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی را کلید زده است و در این مسیر نیز جدی است.
«سامح شکری» وزیر خارجه مصر اعلام کرده است که در راستای تحقق صلح و ثبات در منطقه به سرزمین های اشغالی سفر کرده است. وی همچنین اظهار داشت که رایزنیهای مفصلی را با مقامات اسرائیلی در خصوص لزوم ازسرگیری مذاکرات سازش انجام داده است. وی همچنین افزود: «ابتدا به رام الله رفتم تا با رهبران فلسطینی دیدار کنم و امروز نیز به اسرائیل سفر کرده ام و هدف من از این اقدامات اجرای قطعنامه های بین المللی و صلح است. هر راه حلی باید حق طرف دیگر را در زندگی با ثبات و صلح و همچنین زندگی ۲ دولت در کنار یکدیگر در بر گیرد».
وزیر خارجه مصر در حالی از حل و فصل مسأله فلسطین به عنوان اصلی ترین هدف خود از سفر به تل آویو سخن گفت که در جریان نشست خبری مشترک خود با نتانیاهو هیچ اشارهای به اختلافات عمیق میان برداشت های قاهره و تل آویو از راه حل «دو دولت» نکرد. رژیم اسرائیل هیچگاه زیر بار به رسمیت شناختن «قدس اشغالی» به عنوان پایتخت فلسطین نرفته و با حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین مادری خود نیز موافقت نکرده است و این شروط از جمله شروط مهم تشکیلات خودگردان برای تحقق راه حل «دو دولت» محسوب می شود.
از همین روی، به نظر می رسد که سخن گفتن از حل و فصل مسأله فلسطین به عنوان هدف اصلی سفر «سامح شکری» به تل آویو تنها تلاشی برای سرپوش نهادن بر اهداف اصلی این سفر باشد. تقویت روابط دوجانبه میان قاهره و تل آویو برای مصر به مراتب از اهمیت بیشتری نسبت به مسأله فلسطین برخوردار است.
بر همین اساس، دولت قاهره که هم اکنون در شرایط اقتصادی بسیار وخیمی به سَر می برد و در سایه همین وضعیت، بسترها برای آغاز اعتراضات مردمی در داخل کشور را فراهم میبیند، بدون شک نمی تواند از کنار ارتباط با رژیم اسرائیل که میتواند منافع اقتصادی بسیاری برای آن داشته باشد، به راحتی عبور کند؛ به ویژه اینکه خط لوله انتقال گاز مصر به سرزمینهای اشغالی می تواند در صورت فعال بودن، بخشی از نیازهای اقتصادی قاهره را رفع میکند.
علاوه بر این، تلاش قاهره برای عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی درست پس از سپری شدن مدت کوتاهی از پایان سفر دوره ای «بنیامین نتانیاهو» به کشورهای آفریقایی «اوگاندا»، «رواندا»، «کنیا» و «اتیوپی» صورت گرفت که این مسأله نیز نمی تواند اتفاقی رخ داده باشد. بدون شک مقامات قاهره پس از این سفرهای دورهای در صدد برآمدند تا از سوی رژیم اسرائیل در خصوص اهداف آن در کشورهای آفریقایی و اینکه این اهداف در تعارض با منافع قاهره نباشد، کسب اطمینان کنند؛ به ویژه اینکه هم اکنون دولت قاهره با آدیسآبابا همچنان بر سَر احداث سد «النهضه» بر روی رود نیل در منازعه است.
هرچند مقامات دولت قاهره می توانستند با پیشگیری یک دیپلماسی فعال و انجام سفرهای دوره ای به کشورهای آفریقایی، دامنه دستاوردهای رژیم صهیونیستی در این کشورها را محدود سازند، اما در هر صورت تصمیم گرفتند با یک تیر دو نشان را هدف قرار دهند و ضمن عادی سازی روابط خود با تل آویو، از عدم به مخاطره افتادن منافع مصر در روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی اطمینان حاصل کنند.
از سوی دیگر، فارغ از هرگونه هدفی که دولت مصر از ارتباط رسمی با رژیم اسرائیل دنبال می کند، سفر یک دیپلمات عالیرتبه مصری به تل آویو به خودی خود، یک دستاورد بزرگ برای تل آویو محسوب می شود. این سفر می تواند از یک سو مقدمات سفر «بنیامین نتانیاهو» به قاهره را فراهم سازد و از سوی دیگر، زمینه ساز سفر مقامات عالیرتبه دیگر کشورهای عربی و در رأس آنها مقامات رژیم سعودی به تل آویو باشد. هرچند که صهیونیست ها بارها اعلام کرده اند که روابط آنها با کشورهای عربی در بهترین شرایط به سَر میبرد، اما علنی و رسمی شدن این روابط می تواند بر مقبولیت این رژیم بیفزاید؛ هرچند ذرهای به آن مشروعیت نخواهد بخشید.
در طرف مقابل، رژیم اسرائیل نیز به شدت به عادی سازی روابط با مصر احتیاج دارد. فارغ از روابط اقتصادی میان دو طرف که می تواند سرمنشأ سودهای فراوانی برای تل آویو باشد، امتیازات سیاسی حاصل از این روابط از اهمیت بسیاری برای صهیونیست ها برخوردار است. درست به همین دلیل است که «بنیامین نتانیاهو» در جریان نشست خبری مشترک خود با «سامح شکری» به یک جمله کلیدی اشاره کرده و می گوید: «رابطه با مصر برای اسرائیل یک سرمایه سیاسی و بین المللی محسوب می شود».
معاهده «کمپ دیوید» برای رژیم اسرائیل حائز اهمیت بسیاری است و در اهمیت آن برای این رژیم می توان به اظهارنظرهای مسئولان تل آویو پس از خلع «حسنی مبارک» از قدرت اشاره کرد که گفتند: «برای ما مهم نیست چه کسی در مصر زمام قدرت را در دست داشته باشد؛ مهم این است که سردمداران مصری به معاهده کمپ دیوید پایبند باشند». بر همین اساس، اینکه دولت عبدالفتاح السیسی به معاهده کمپ دیوید پایبند باشد و حتی فراتر از آن به برقراری روابط رسمی و علنی با تل آویو نیز روی آورد، برای صهیونیستها بسیار مسرّت بخش بوده است.
از سوی دیگر، هممرز بودن مصر با سرزمین های اشغالی از لحاظ جغرافیایی نیز مسأله ای است که تل آویو نمی تواند به آسانی که از کنار آن عبور کند. رژیم صهیونیستی برای سرکوب فلسطینیان ساکن نوار غزه و قتل و کشتار آنها به کمک مصر نیز احتیاج دارد. این رژیم برای تحت فشار قرار دادن نیروهای مقاومت مردمی از جمله «حماس» و «جهاد اسلامی» به کمک مصر در بسته نگاه داشتن گذرگاه «رفح» به شدت نیازمند است.
فلسطینیان ساکن نوار غزه می توانند از طریق گذرگاه رفح بخش عمده ای از نیازهای غذایی و دارویی خود را رفع کنند، با این وجود دولت قاهره به بهانه احتمال ایجاد خطرات امنیتی، از بازگشایی این گذرگاه مگر در برخی موارد، همواره خودداری کرده و می کند. بر همین اساس، می توان گفت که دولت قاهره در آینده با تحت فشار قرار دادن هرچه بیشتر نیروهای مقاومت مردمی در نوار غزه از طریق بسته نگاه داشتن گذرگاه رفح، نقش مهمی را در تحقق اهداف رژیم صهیونیستی در مواجهه با مقاومت فلسطین ایفا می کند.
ناگفته نماند که رسمی و علنی شدن رویکرد دولت قاهره به ریاست «عبدالفتاح السیسی» در قبال رژیم صهیونیستی تا به امروز ناآرامیهایی را ـ هر چند اندک ـ در مصر به دنبال داشته است و در صورت ادامه این روند و سفر احتمالی نتانیاهو به قاهره، این ناآرامیها به تدریج بیشتر خواهند شد. در همین ارتباط، تعدادی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی مصر در اعتراض به سفر «سامح شکری» وزیر امور خارجه این کشور به سرزمین های اشغالی و دیدار وی با نخست وزیر رژیم صهیونیستی، پرچم این رژیم را در مقابل اتحادیه روزنامه نگاران به آتش کشیدند.
این در حالی است که نیروهای امنیتی و پلیس مصر تدابیر امنیتی شدیدی را در اطراف اتحادیه روزنامه نگاران در قاهره به اجرا گذاشته و مانع از ورود افراد به مقر این اتحادیه شدند. فعالان مصری پیش از این، برگزاری تظاهرات در مقابل اتحادیه روزنامه نگاران را در اعتراض به سفر جنجال برانگیز سامح شکری به سرزمین های اشغالی خواستار شده بودند.
از سوی دیگر، جنبش «جوانان ۶ آوریل» مصر سفر سامح وزیر امور خارجه این کشور به اراضی اشغالی فلسطین و دیدار وی با نخست وزیر رژیم صهیونیستی را محکوم کرد. این جنبش اعلام کرد: «سفر سامح شکری به قدس اشغالی و دیدار وی با بنیامین نتانیاهو اقدامی است که تنها می توان از آن با نام خیانت یاد کرد». جنبش ۶ آوریل مصر در بیانیه ای که در صفحه فیس بوک این جنبش منتشر شد، اظهار داشت: «سفر سامح شکری به اراضی اشغالی لکه ننگی بر پیشانی دولت حاکم مصر است و کمترین چیزی که در مورد آن میتوان گفت این است که این سفر سیلی به اصول، مبانی و کرامت ملی بود».
بر اساس آنچه که گفته شد، عادی سازی روابط میان قاهره و تل آویو می تواند به یک بمب ساعتی در مصر تبدیل شود؛ بمبی که هر لحظه امکان انفجار آن وجود دارد. باید منتظر ماند و دید در آینده روابط دو طرف به کدام سمت و سو سوق پیدا می کند و آیا اقدامی که «سامح شکری» انجام داد، مقدمه ای برای علنی و رسمی شدن روابط دیگر کشورهای عربی با تل آویو خواهد شد یا خیر.