به گزارش مشرق، خیابان «داخ آور» در مرکز شهر مونیخ، حالا پس از چند روز جنجالی، دو روزی است که آرام شده و با لغو قرق پلیس، زندگی در آن به حالت عادی بازگشته است. لااقل ظاهر ماجرا که اینطور نشان میدهد. آپارتمانهای یکدست محله «مکس فوراشتات» در قلب مونیخ، چند روزی مرکز داغترین اخبار از یک حمله مرگبار بوده است. حملهای که طی آن یک جوان 18 ساله دورگه، با شلیک مستقیم گلوله سبب مرگ 10 تن و زخمی شدن 16 نفر دیگر شد. یکی از این 10 نفر اما خود او بود که ملیت ایرانی- آلمانیاش، ایرانیان را کنجکاوتر میکند تا از او و خانوادهاش بیشتر بدانند. «علی داوید سنبلی» مهاجم حمله مرگبار مونیخ، ساکن آپارتمان شماره 69 در همین خیابان «داخ آور» بود.
محله «مکس فوراشتات» یعنی محلهای که خانه پدری عامل تیراندازی شهر مونیخ در آن قرار دارد، در یکی از مناطق مرکزی شهر مونیخ واقع شده است. محلهای با ترکیب جمعیتی گوناگون که هم ساکنان آلمانی دارد و هم مهاجرانی از دیگر کشورها. اینها را خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در آلمان میگوید.
محله «مکس فوراشتات» یعنی محلهای که خانه پدری عامل تیراندازی شهر مونیخ در آن قرار دارد، در یکی از مناطق مرکزی شهر مونیخ واقع شده است. محلهای با ترکیب جمعیتی گوناگون که هم ساکنان آلمانی دارد و هم مهاجرانی از دیگر کشورها. اینها را خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در آلمان میگوید.
آقای «احمد صمدی» میگوید: «در شهرهای آلمان و بهویژه مونیخ، تقسیم طبقاتی بر اساس جغرافیا، به معنای آنچه در ایران و تهران میبینیم و محلههای بالاشهری و پایینشهری مینامیم، وجود ندارد. به عنوان مثال، محلههایی در مناطق مرکزی و جنوب شهر وجود دارد که قیمت اجاره و خرید و فروش ملک از مناطق خوشنشین شهر بسیار بالاتر است. منطقه مکس فور اشتات هم یکی از مناطق بزرگترین محلههای شهر مونیخ به شمار میآید و محله داخ آور که محل سکونت عامل تیراندازی است هم از این قاعده مستثنا نیست. بهطور مشخص نمیتوان گفت که این منطقه خارجی نشین است.» اما حساب منطقه محل تیراندازی «علی داوید سنبلی» که موجب کشته شدن 10 نفر و مجروحیت حدود 30 نفر شد، جداست.
صمدی میگوید: «منطقهای که تیراندازی در آن رخ داد، مقابل مرکز خرید معروف المپیا در مونیخ بود. منطقهای که بیشتر محل سکونت مهاجران است.»
دو رگه 18 ساله با علایق نژادپرستانه
«علی داوید سنبلی» که نامش از ابتدا به عنوان عامل اصلی کشتار در شهر مونیخ بر سر زبانها افتاد، یک دورگه ایرانی - آلمانی بود. پدرش «مسعود» حدود 26 سال پیش (سال 1990) از ایران به آلمان مهاجرت کرده بود و هشت سال پس از این جابهجایی، علی داوید بهدنیا آمد. مسعود سنبلی، در مونیخ راننده تاکسی است و همسرش نیز کارمند یک فروشگاه زنجیرهای بزرگ در این شهر است. آنان غیر از علی داوید، یک پسر کوچکتر هم دارند. اما پسر 18 ساله خانواده سنبلی، آنطور که تحقیقات پلیس مونیخ میگوید از ماهها قبل، انگیزههایی برای این جنایت داشته است. همزمانی این کشتار با سالگرد کشتار معروف در «نروژ» در کنار عقاید خاصی که دوستانش درباره او به پلیس گفتهاند و همچنین فعالیتهای او در مراکز بازیهای کامپیوتری و شبکههای اجتماعی با اسامی و القابی نظیر «نفرت»، آلمانیها را به این باور رسانده است که پیش از آن که به واسطه نام و ملیتاش، بتوان تیراندازی و حمله مرگبار او را به مسلمانان و ایرانیها نسبت داد، راهی برای متهم کردن ایران و مسلمانان وجود نداشته باشد. بنابراین او را مبتلا به نوعی «بیماری روانی» دانستهاند. ضمن این که گفته میشود او، به آیین مسیحیت در آمده است. هرچند فعالیت مذهبی خاصی نداشته است. اما دوستانش میگویند عقاید و علایق نژادپرستانه در رفتار او کاملا هویدا بوده است.
صمدی البته نوع اطلاعرسانی آلمانیها درباره این حادثه را هم در کنترل جو عمومی بسیار جالب توجه میداند.
دو رگه 18 ساله با علایق نژادپرستانه
«علی داوید سنبلی» که نامش از ابتدا به عنوان عامل اصلی کشتار در شهر مونیخ بر سر زبانها افتاد، یک دورگه ایرانی - آلمانی بود. پدرش «مسعود» حدود 26 سال پیش (سال 1990) از ایران به آلمان مهاجرت کرده بود و هشت سال پس از این جابهجایی، علی داوید بهدنیا آمد. مسعود سنبلی، در مونیخ راننده تاکسی است و همسرش نیز کارمند یک فروشگاه زنجیرهای بزرگ در این شهر است. آنان غیر از علی داوید، یک پسر کوچکتر هم دارند. اما پسر 18 ساله خانواده سنبلی، آنطور که تحقیقات پلیس مونیخ میگوید از ماهها قبل، انگیزههایی برای این جنایت داشته است. همزمانی این کشتار با سالگرد کشتار معروف در «نروژ» در کنار عقاید خاصی که دوستانش درباره او به پلیس گفتهاند و همچنین فعالیتهای او در مراکز بازیهای کامپیوتری و شبکههای اجتماعی با اسامی و القابی نظیر «نفرت»، آلمانیها را به این باور رسانده است که پیش از آن که به واسطه نام و ملیتاش، بتوان تیراندازی و حمله مرگبار او را به مسلمانان و ایرانیها نسبت داد، راهی برای متهم کردن ایران و مسلمانان وجود نداشته باشد. بنابراین او را مبتلا به نوعی «بیماری روانی» دانستهاند. ضمن این که گفته میشود او، به آیین مسیحیت در آمده است. هرچند فعالیت مذهبی خاصی نداشته است. اما دوستانش میگویند عقاید و علایق نژادپرستانه در رفتار او کاملا هویدا بوده است.
صمدی البته نوع اطلاعرسانی آلمانیها درباره این حادثه را هم در کنترل جو عمومی بسیار جالب توجه میداند.
او در اینباره میگوید: «به نظرم اطلاع رسانی به دور از هیجان درباره حادثه و با هدف برانگیخته نکردن احساسات و بر هم نزدن امنیت و نظم عمومی جامعه، موجب شد که علیه کسی حس نفرت و انزجار بهوجود نیاید. این واقعیت وقتی برایم ملموستر شد که یک روز پس از حادثه، به محل این اتفاق رفتم. با هرکسی که صحبت میکردم، با این اقدام تروریستی مخالف بود. اتباع ترک، عرب و ایرانی در کنار سایر اتباع و شهروندان آلمانی که در محل یادمان قربانیان تیراندازی روز جمعه، جمع شده بودند، به شدت از اقدامات تروریستی و چسباندن آن به قوم و مذهب خاصی ابراز انزجار میکردند.»
او میگوید: «در مصاحبهای که با یکی از شهروندان آلمانی داشتم میگفت دوستان زیادی از اتباع کشورهای دیگر دارد و این حادثه هیچ ربطی به خارجیها ندارد. بلکه ما باید رفتار خودمان را بررسی کنیم و ببینیم در جامعه چه کردهایم که اینگونه اتفاقات رخ میدهد.»
او میگوید: «در اطلاعرسانی پلیس آلمان، یک نکته جالب هم وجود داشت و آن اینکه ظرف یک هفته گذشته که چهار جنایت تروریستی در جنوب آلمان رخ داد، پلیس معتقد بوده است که عاملان جنایات، دارای سابقه کیفری بوده یا از بیماری روانی رنج میبردهاند.»
اسلامستیزان عقبنشینی کردهاند
اسلامستیزان عقبنشینی کردهاند
صمدی، عقب نشستن آشکار اسلامستیزان از هجمه به مسلمانان را هم یکی از نتایج مهم این حادثه میداند که ناشی از رفتار پلیس آلمان در برخورد با این قضیه است.
او میگوید: «یکی از مهمترین و جالبترین نکاتی که در مورد این گونه حوادث در آلمان وجود دارد، شیوه اطلاعرسانی درباره حادثه است. شیوهای که از ایجاد جو هیجانی و برانگیختن احساسات جلوگیری میکند. بهعنوان مثال در یکی، دو سال گذشته و بهویژه در هفتههای اخیر، شاهد اقدامات تروریستی از سوی گروههای تکفیری عربی در اروپا و بهویژه آلمان بودیم. شاید احساسات ضد اسلامی و عربی در مناطقی که خارجیستیز هستند بهصورت نهفته یا بعضاً آشکار وجود داشته باشد. اما جو عمومی، به هیچ عنوان علیه مسلمانان و اعراب نیست. در مورد تیراندازی مونیخ نیز همین امر صادق است.»
او البته به یک نکته ظریف دیگر نیز در این حادثه اشاره میکند: «همین که اعلام شد مهاجم این حادثه، متولد آلمان بوده و بزرگ شده همین کشور است نیز تا حد قابل توجهی در ایجاد نگاه منطقی بین مردم و البته جلوگیری از بهوجود آمدن جو ضد ایرانی مؤثر بوده است.»
اوضاع مهاجران پس از جنایت
اوضاع مهاجران پس از جنایت
صمدی درباره آینده مهاجران پس از این حادثه هم اینطور میگوید: «دولت آلمان منافعش را در جذب مهاجران میداند. آنان با اجرای سیاست درهای باز به روی پناهندگان، ضمن آنکه در افکار جامعه بینالمللی خود را انساندوست معرفی میکنند، از منافع بیشمار وجود مهاجران نیز سود میبرند. استفاده از نیروی کار جوان و ارزانقیمت، یکی از مهمترین این منافع است. ضمن اینکه تغییر ترکیب جمعیتی فرتوت و سالخورده آلمان با ورود این نیروهای جوان، از دیگر موارد بی شمار منافعی است که میتوان در این زمینه برشمرد.»
او میگوید: «با یان حال، در ماههای اخیر، ورود مهاجران به حداقل خود رسیده است که این امر در سایه تصمیم جمعی کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای بستن مرزهایشان بوده است. اروپاییها با هزینه 6 میلیارد یورویی و متقاعد کردن ترکیه (مهمترین دروازه ورود پناهندگان به اروپا) به بستن مرزهایش به این هدف خود رسیدهاند.»
منبع: صبح نو