با وجود تمامی این تلاشها از جمله ارائه آموزشهای نظامی گسترده به تروریست های تکفیری، اعزام شمار زیادی از آنها با تابعیت های مختلف به استان حلب از طریق مرزهای ترکیه، تأمین منابع مالی آنها و همچنین مجهز ساختن آنها به تسلیحات پیشرفته، در نهایت ارتش و نیروهای مقاومت مردمی در سوریه دست برتر در نبرد با تکفیریها را حفظ کرده و موفق به پیشروی در نقاط مختلف و استراتژیک استان حلب شدند؛ مسأله ای که رؤیای حامیان تکفیریها و در رأس آنها عربستان سعودی، قطر و ایالات متحده آمریکا را خیلی زود بر باد داد.
آخرین گزارش ها از روند تحولات میدانی در استان حلب سوریه حکایت از آن دارد که ارتش و نیروهای مقاومت مردمی به زودی بر تمامی نقاط و مناطق واقع در این استان مسلط خواهند شد و این درست همان مسأله ای است که تکفیریها را سردرگم و حامیان آنها را دستپاچه کرده است. اتاق فکر غربی ـ عربی که تاکنون تمامی حربهها برای تسلط تکفیریها بر حلب و یا حداقل جلوگیری از سیطره کامل نیروهای مقاومت بر این استان را بکار بسته و هیچیک از این حربهها تا بدین لحظه کارگر نیفتاده است، اینبار با تغییر نام گروه تروریستی ـ تکفیری «جبهه النصره» توطئهای جدید برای بازسازی این گروه تروریستی به کار بسته است.
همانگونه که گفته شد، تغییر نام «جبهه النصره» آن هم در شرایط کنونی که تحولات میدانی استان حلب به هیچ وجه به نفع تکفیریها پیش نمیرود، نمیتواند تصمیمی خودجوش از سوی سرکرده اصلی این گروه تروریستی یعنی «أبومحمد الجولانی» باشد، چراکه طی سالهای اخیر جبهه النصره و همچنین دیگر گروه های تروریستی در سوریه به دلیل وابستگیهای مالی و تسلیحاتی گسترده خود، ثابت کردهاند که مجری سیاستهای حامیان منطقه ای و بین المللی خود بوده و خودسرانه هیچ اقدامی انجام نمی دهند.
اتاق فکر غربی ـ عربی در حال حاضر تمام هم و غم خود را بر روی حفظ استان حلب و ممانعت از تسلط ارتش و نیروهای مقاومت سوریه بر آن گذاشته است. درست در شرایطی که ارتش سوریه در یک قدمی تسلط کامل بر استان حلب قرار گرفته است، حامیان منطقه ای و بین المللی تکفیریها با تغییر نام «جبهه النصره» به «جبهه فتح الشام» در تلاش هستند تا بر ماهیت تروریستی بودن این گروه سرپوش نهاده و به نوعی دست به تطهیر چهره آن بزنند و یاحتی این گروه تروریستی را وارد روند مذاکرات صلح کنند. این اقدام موجب می شود تا آنها بتوانند حمایت های مالی و تسلیحاتی خود از این گروه تروریستی ـ تحت یک عنوان دیگر ـ را همچنان ادامه دهند.
اتاق فکر غربی ـ عربی به خوبی می داند که در صورت از دست رفتن حلب و تسلط کامل ارتش سوریه بر این استان، تکفیریها که ابزار اجرای سیاست های آن هستند، عملا دیگر در سوریه کاری از پیش نخواهند برد و این دستاورد بزرگ برای ارتش این کشور، زمینه تسلط بر دیگر استان ها را نیز فراهم خواهد آورد. موقعیت استراتژیک استان حلب مسألهای نیست که حامیان منطقه ای و بین المللی تکفیریها بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند. بنابراین آنها بیش از هرکس دیگری بر اهمیت تسلط ارتش و نیروهای مقاومت مردمی بر حلب واقف هستند.
حامیان تکفیریها تاکنون هرگونه حمایت از «جبهه النصره» به عنوان گروه تروریستی فعال در حلب و حومه آن را به جای آورده اند. در حال حاضر نیز با تغییر نام این گروه تروریستی به نام «جبهه فتح الشام» به دنبال خارج کردن نام آن از لیست گروه های تروریستی هستند. آنها قصد دارند حمایت های خود از این گروه تروریستی را مشروع جلوه داده و از این حمایتها به عنوان کمک به آنچه که «گروه های مسلح میانه رو» در سوریه می خوانند، یاد کنند.
نکته بعدی که در تغییر نام گروه تروریستی «جبهه النصره» باید به آن توجه داشت، این است که اتاق فکر غربی ـ عربی به این نتیجه رسیده است که حمایت از گروه تروریستی ـ تکفیری جبهه النصره در سایه افزایش اقدامات تروریستی آن علیه شهروندان سوری ساکن استان حلب، دیگر قابل توجیه نیست. طی ماههای اخیر گروه تروریستی جبهه النصره به منظور انتقام از شکست های متعدد میدانی در نبرد با ارتش و نیروهای مقاومت مردمی در سوریه، جنایات فراوانی را علیه شهروندان سوری ساکن حومه استان حلب انجام داده است، به طوریکه حتی حامیان آن نیز دیگر حاضر به حمایت مستقیم از این گروه نیستند.
علاوه بر این، تغییر نام «جبهه النصره» از سوی اتاق فکر غربی ـ عربی را می توان نوعی اذعان آنها به ماهیت تروریستی بودن این گروه قلمداد کرد. سؤالی که امروز به اذهان متبادر میشود این است که اگر گروه «جبهه النصره»، تروریستی است چگونه با تغییر نام، ماهیت آن تغییر می کند؟ و اگر تروریستی نیست، تغییر نام آن چه سود و منفعتی می تواند برای حامیان غربی ـ عربی تروریسم داشته باشد؟ اقدامات تروریستی جبهه النصره به قدری افزایش یافته است که حتی حامیان آن نیز به ماهیت اصلی آن اذعان داشته و با تغییر نام آن، تلاش می کنند برای حفظ اندک آبروی باقی مانده خود هم که شده به نحوی دیگر به حمایت های خود از این گروه تروریستی ادامه دهند.
با تغییر نام «جبهه النصره» به «جبهه فتح الشام» قرار نیست در ایدئولوژی افراطی این گروه و ارتکاب جرائم جنگی توسط آن علیه غیرنظامیان سوری کوچکترین تغییری ایجاد شود. این گروه ترویستی تنها از لباس گروه تروریستی «القاعده» خارج شده اما همچنان ایدئولوژی این گروه تکفیری را در سر میپروراند و در عمل اجرا می کند. از همین روی، باید دید که تصمیمگیرندگان و بازیگردانان اصلی این نمایش مضحک چه حربهای برای سرپوش نهادن بر جنایت های آینده آنچه که از آن به عنوان «جبهه فتح الشام» یاد می کنند، در آستین دارند.
نکته دیگری که در این خصوص قابل تأمل به نظر می رسد، پرده برداشتن سرکرده گروه تروریستی جبهه النصره یعنی «أبومحمد الجولانی» از چهره خود است. وی برای اولین بار بدون پوشاندن چهره خود با انتشار یک فایل ویدئویی تغییر نام جبهه النصره را اعلام کرد. اینگونه به نظر می رسد که آمریکا و غرب به همراه برخی کشورهای عربی حامی تروریسم به دنبال تکرار سناریو «ابوبکر البغدادی» در خصوص «أبومحمد الجولانی» هستند.
مدتها است که بارها خبرهایی در خصوص زخمی و یا کشته شدن «أبوبکر البغدادی» در حملات هوایی جنگنده های ائتلاف بین المللی ضد داعش شنیده و سپس تکذیب می شود. به نظر می رسد که آمریکایی ها قصد دارند این نمایشنامه را برای «أبومحمد الجولانی» نیز اجرا و به بهانه آن حملات ائتلاف بین المللی به سوریه را تشدید کنند. آنها قصد دارند بار دیگر ضمن فریب افکار عمومی، با جوسازی رسانهای و بازیهای تبلیغاتی اعلام کنند که پس از شناسایی «أبومحمد الجولانی» وی را تحت تعقیب قرار داده اند تا بدینترتیب با خبرسازیهای متعدد مدام از کشته و زخمی شدن وی خبر داده و افکار عمومی را از واقعیت آنچه که در سوریه می گذرد، منحرف سازند.
اما «أبومحمد الجولانی» کیست؟
نام واقعی ابومحمد الجولانی «احمد حسین الشرع» متولد سال ۱۹۸۱ میلادی است و اکنون سی و پنجمین سال عمر خود را سپری می کند.
هنگامی که گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره تشکیل شد وی ۲۷ سال سن داشت. در خصوص محل تولدش همچنان روایت ها متفاوت است، برخی می گویند متولد شهر درعای سوریه است و برخی می گویند که در عربستان متولد شده است.
گفته می شود که الجولانی بیشتر عمر خود را در دمشق پایتخت سوریه سپری کرده است. وی در دانشکده رسانه دانشگاه دمشق درس خوانده اما آن را نیمه تمام رها کرده است.
الجولانی تحت تاثیر سخنرانی های «ابی القعقاع» برای جنگ در عراق و پیوستن به گروه تروریستی تکفیری داعش به این کشور رفت و تحت فرمان «ابوبکر البغدادی» بود اما بعداز چند سال با یکدیگر اختلاف پیدا کردند.
برخی اطلاعات حاکی است که الجولانی در عراق با نام «امجد حسین علی النعیمی» شناخته می شُد و با همین نام وارد زندان «بوکا» شد و شاید به همین دلیل سازمان ملل او را با همین نام در فهرست ویژه مجازات تروریست ها قرار داده است.
در زندان بوکا، الجولانی تحت تاثیر «ابو مسلم الترکمانی» که نفر دوم داعش خوانده می شُد، قرار گرفت و همین آشنایی موجب شد تا درها به روی او برای ملاقات با البغدادی گشوده شود و با او بیعت کند.
از سوی دیگر، همزمان با تغییر نام «جبهه النصره» به نام «جبهه فتح الشام»، جنگ رسانهای بزرگی علیه روسیه به عنوان یکی از متحدان دولت دمشق در سوریه به راه افتاده که بدون شک هدف از آن زمینگیر کردن ارتش سوریه در حلب و حومه آن است. به نظر می رسد که تقسیم مسئولیت ها در اتاق فکر غربی ـ عربی به گونه ای صورت گرفته که ایالات متحده آمریکا عهده دار ایفای این نقش شده است. در همین ارتباط، «اریک شولتز» سخنگوی کاخ سفید اخیرا ضمن تشکیک در طرح روسیه برای امدادرسانی به استان حلب سوری، از وضعیت شهر حلب ابراز نگرانی شدید کرد. شولتز در یک نشست خبری گفت: «ما طرح روسیه برای ایجاد مسیرهای امن را مدنظر قرار میدهیم ولی سابقه آنها نشان میدهد که نسبت به آن تردید داریم».
از سوی دیگر، «جان کری» وزیر خارجه آمریکا نیز در این ارتباط تصریح کرده است: «واشنگتن هنوز نسبت به قصد مسکو نامطمئن است؛ این اقدامی مخاطرهآمیز است و اگر یک نیرنگ باشد، به همکاریها کاملا پایان خواهد داد». جان کری به صراحت روسیه را تهدید به قطع همکاریهای دوجانبه در خصوص سوریه میکند و همین مسأله نشانگر عمق نگرانی آمریکاییها از روند تحولات میدانی در استان حلب و تلاش گسترده آنها برای سنگ اندازی در مسیر راه حلهای مسالمت آمیز است.