به گزارش مشرق به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، بررسی ابعاد این نامه که به بهانه آغار چهارمین سال ریاستجمهوری حسن روحانی است، قابل تأمل است.
در بخشی از این نامه آمده است: "لغو برنامههای تشکلهای دانشجویی بدون ارائه دلیل و هماهنگی با وزارت علوم که نافی استقلال این وزارتخانه است، عدم رسیدگی به درخواست تشکیل اتحادیههای دانشجویی و اخلال در روندهای مربوطه از جمله جلوگیری از برگزاری نشستهای هماندیشی تشکلهای دانشجویی که منجر به عدم همگرایی در فعالیت تشکلها و نارسایی در پیشبرد اهداف کلان و جامع دانشجویی میشود، دخالتهای غیرقانونی و فراقانونی در فرم برگزاری برنامهها به شکلی که ماهیت برنامههای درخواستی بهکلی دگرگون شده و در نهایت، صدور مجوز با تعویق و تعلیق مواجه میشود".
یا در بخشی دیگر آمده است: "اِعمال سلایق شخصی در صدور مجوز برای میهمانان و سخنرانان توسط هیاتهای نظارت که موجب سردرگمی و برهمخوردن برنامههای موردنظر میشود، عدم ارائه دلایل مکتوب مطابق آییننامه در ردّ برنامههای درخواستی از سوی تشکلها، انواع برخوردهای تبعیضآمیز و رفتارهای دوگانه با تشکلها از اختصاص ناعادلانه بودجه تا فرایندهای زمانی طولانی در پاسخ به درخواست صدور مجوز توسط مسئولان، ایجاد مشکل برای کنشگران دانشجویی صرفا به بهانه حضور و فعالیت در شبکههای اجتماعی، رصد امور شخصی دانشجویان در فضای مجازی به بهانههای واهی، دامنزدن به نگاه جنسیتی و اِعمال طرحهای تفکیکی در موارد گوناگون و... مشتی از خروار مشکلات دانشجویان در این برهه است که متاسفانه وزارت علوم نیز تاکنون پاسخگوی این حجم عدیده از مشکلات نبوده و با ابراز ناتوانی در حل این مسائل و مماشات در قبال دخالتهای بیرونی، مسئولیتناپذیری خود را توجیه میکند".
و در پایان نیز تاکید می شود: "امید است با پیگیری مستقیم شخص شما در این قضایا، شاهد استقلال و قدرت هرچه بیشتر وزارت علوم، اتخاذ تدابیر اصولی و قانونمند در حل هرچه سریعتر مشکلات ذکرشده از سوی این وزارتخانه و وزارت بهداشت، رفع محدودیتها و تسهیل در شکلگیری تشکلها، کانونها و اتحادیههای صنفی و دانشجویی، رفع فضای امنیتی و مداخلهگرانه و بهبود هرچه سریعتر عرصه عمومی جامعه بهخصوص دانشگاهها باشیم تا عزم و امیدِ تحولخواهی از نو، فضای دانشگاه را آکنده کند؛ که پویایی دانشگاه، پویایی جامعه است."
ماجرا چیست؟
اما
با بررسی امضا کنندگان این نامه و انعکاس آن در رسانه ها می توان ابعاد
تازه تری از این بیانیه را آشکار کرد. مسئله ای که نشان می دهد جریان موسوم
به «شورای احیای انجمن های اسلامی» در آستانه سال جدید تحصیلی و برخلاف
ادعای گذشته شان پیرامون اعلام انحلال در آخرین روزهای سال 94، فعالیت خود
را جدی تر از گذشته از سر گرفته اند.
گرچه انعکاس این نامه – به طور همزمان- در شبکه های «ضدانقلاب» در همان ابتدا قابل تامل بود، اما حمایت و ذوق زدگی شبکه «سلطنتنی» بی بی سی از این نامه و پرداختن ویژه به آن در برنامه «نوبت شما» نقشه های پشت پرده این نامه را نقش برآب کرد.
بی بی سی در برنامه شنبه شب «نوبت شما» (9 مرداد) به بررسی این نامه پرداخت و آن را دست مایه ای برای مطرح شدن مسئله «حصر» و ساختن یک فضای کاذب وجود "جو ارعاب و تهدید" و "امنیتی" در دانشگاه ها قرار داد.
این شبکه در معرفی قبل این برنامه می نویسد: "امضا کنندگان این نامه گفته اند که این برخوردها باعث می شود تا دانشجویان در انتخابات ریاست جمهوری آتی که قرار است کمتر از یک سال دیگر در 29 اردیبهشت سال 1396 برگزار شود، حضور فعال نداشته باشند. 12تیر، در دیدار آیتالله علی خامنهای با تعدادی از دانشجویان و نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی، محمدعلی کامفیروزی، نماینده مدیران مسئول نشریات دانشجویی در انتقاد از محدودیتهای غیرقانونی ایجاد شده برای برخی از سران پیشین نظام، خطاب به رهبر ایران گفت: "انتقاد از وضعیت برخی نهادهای تحت نظر جنابعالی یا پرسش از برخی نظرات حضرتعالی منجر به برخورد با نشریات شده و مدیر مسئول و سردبیر و نویسنده را راهی راهروهای پرپیچ و خم دادسرا و دادگاه میکند".
بی بی سی دنبال چه بود و چه کرد؟!
بی بی سی در این برنامه در ابتدا از مشکلات «صنفی» دانشجویان می گوید، در
اواسط برنامه به ترسیم فضای «امنیتی» و «سیاسی» در دانشگاه ها می پردازد و
در پایان نیز همچون بیانیه این تشکل ها رئیس جمهور را «تهدید» به گذر می
کند!
حمایت «شفاف» این شبکه «سلطنتی» از این تشکل ها و جریانی که طی سه سال گذشته سعی در تشکیل یک اتحادیه دانشجویی دارند، گرچه قابل تأمل است، اما آشکار شدن اهداف پشت پرده این «شورا» قبل از تاسیس توسط بی بی سی می تواند یک «گل به خودی» به جریان مذکور باشد.
شاید یکی از مهمترین اقدامات این جریان در رسانه ای کردن خود، اصرار بر عدم تمیکن به قانون و حمله به شورای نگهبان در انتخابات مجلس دهم باشد؛ اقدامی که «خبرنامه دانشجویان ایران» در همان روزها به افشاگری درباره اهداف و پشت پرده تعدادی از این تشکل های امضاء کننده آن پرداخت.
مسائل اخلاقی، عدم قانون پذیری، حمله به جمهوریت و اسلامیت نظام، حمایت همه جانبه از یک جاسوس از جمله اقدامات چندماه اخیر این جریان است.
«کشف حجابیها»ی بازمانده از «آرزوی هم بستری» دانشگاه علم و صنعت!
یکی از این تشکلها که نام آنها در بیانیه 85 تشکل و بیانیه اخیر 92 تشکل،
دیده میشود، انجمن آرمان دانشگاه علم و صنعت است. این تشکل که به تازگی و
در سایه حرف و حدیثهای فراوان توانسته از مسئولین این دانشگاه مجوز
بگیرد، اعضای اولیه - که مورد تائید قرار نگرفتند - و برخی اعضای معرفی
شده به عنوان هیئت موسس این انجمن، در اجتماع فیزیکی و مجازی دانشجویان، از
هیچ هنجارشکنی اعم از اردوهای مختلط، پارتی های شبانه و کشف حجاب در شبکه
های اجتماعی دریغ نکردند. (جزئیات بیشتر این خبر)
«س.ف» در جمع مختلط و فساد (این عکس هم مانند بقیه تصاویر در بخش نمایش
عمومی صفحه شخصی «س.ف» بود)** ته مانده های گروهک تروریستی «کومله»
چندی پیش خبری مبنی بر پیوستن چند عضو این جریان به گروهک تروریستی کومله
منتشر شد که براساس آن یکی از کسانی که آن زمان در هسته مرکزی این جریان در
دانشگاه بوعلی سینا همدان فعالیت میکردند، به گروهک تروریستی کومله
پیوست.
«الف.ب» (دانشجوی رشته علوم اجتماعی ورودی 91) به همراه سه نفر از دیگر دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان طی سالهای تحصیلی گذشته ضمن ارتباط با دو تن از فارغ التحصیلان همسو با طیف علامه دانشگاه به نام های «س. ح» و «الف. ن» مدعی احیای انجمن اسلامی را داشته و در سطح کشور تحت عنوان شورای موسوم به احیای انجمن های اسلامی تلاش در بزک سیاسی خود داشتند. (جزئیات بیشتر این خبر)
* حمایت تعدادی از تشکلهای معلوم الحال دانشجویی از یک جاسوس
در نمونه ای دیگر اقدام هماهنگ تعدادی زیادی از این تشکل ها در حمایت از
یک جاسوس در طی چندماه گذشته اقدام دیگری بود که از سوی این جریان صورت
پذیرفته است؛ امید کوکبی نامی بود که در اوایل اردیبهشت ماه سوژه اول رسانه
های ضدانقلاب شد، کسی که با "حکم دادگاه" و به جرم قطعی جاسوسی به 10 سال
حبس محکوم می شود. بعد از گذشت 5 سال از دوران محکومیت به ناگاه شاهد موج
آفرینی برخی جریانات ضدانقلاب برای وی هستیم که در زندان سرطان گرفته و
نظام با بی توجهی به این مساله مرگ وی را خواستار است و در توجیهی مضحک جرم
وی را عدم همکاری با نظام در جهت تولید سلاح های کشتار جمعی دانسته است!
جالب آنجا بود که همین تشکل ها در آن مقطع زمانی بُردهای خود را «آراسته» به عکس این «جاسوس» کردند. این اقدام هماهنگ تا جایی پیش رفت که تعدادی از سایت های ضدانقلاب از این اقدام به وجد آمده و این اقدام جریان مذکور را تیتر اول رسانه های خود کردند.
** بزرگداشت فراخوان سازمان منافقین در دانشگاه امیرکبیر
در نمونه ای دیگر و در بهمن ماه سال گذشته این جریان در دانشگاه امیرکبیر
در یک اقدام هماهنگ با نصب پوسترهایی، غائله 25 بهمن ماه سال 89 را گرامی
داشتند!؛ غائله ای که با فراخوانی رسمی سازمان منافقین بوده است.(جزئیات
بیشتر این خبر)
به تصویر کشیدن بیانیه ها و تصاویر سران فتنه در دانشگاه ها
یا یکی دیگر از اقدامات این جریان، به به تصویر کشیدن بیانیه ها و تصاویر سران فتنه در دانشگاه ها طی چند سال اخیر بوده است.
و نمونه های از این دست که «خبرنامه دانشجویان ایران» طی چند ماه اخیر اسناد مهمی را از فعالیت این جریان منتشر کرده است.
گذر از روحانی پازل نهایی؟
اما این بیانیه همانگونه که گفته شد و در برنامه تلویزیونی «نوبت شما» بی
بی سی نیز به تعداد دفعات تکرار شد، مسئله، گذر از رئیس جمهور در انتخابات
آینده است؛ تهدید روحانی توسط این جریان برای بازگذاشتن دست آنها در
دانشگاه ها جهت سیاست زده کردن محیط دانشگاه ها در حالی است که دلسوزان و
دانشگاهیان مشکل اصلی دانشگاه ها را مسائل علمی مطرح می کنند، اما این
بیانیه و خط خبری که رسانه دولتی انگلیس نشانه گرفت، نشان می دهد برخلاف
ادعاهای خود این عده سعی در «سیاست زدگی» دانشگاه در آستانه انتخابات و
عبور از وی را دارند.
جریان مذکور، پس از پیروزی روحانی در انتخابات، تلاش فراوانی در پیش گرفت تا با بهرهگیری از ظرفیت دولت یازدهم و احیای مجدد خود در محیط دانشگاهی کشور، زمینهی حضور مجدد در عرصههای مختلف قدرت را تجربه کند که در این میان، با سهمخواهی از کابینهی دولت یازدهم، تاکنون موفق به کسب چندینبارهی عالیترین سطح وزارت علوم بهعنوان پایهی این برنامهها و به تبع آن، چینش مدیران همسو با جریان اصلاحطلبی در ردههای مختلف مدیریتی این وزارتخانه و همچنین عزل تعداد قابل توجهی از رؤسای دانشگاهها شده است. در واقع برای جریان مذکور کاملاً هویدا شده که جنبش دانشجویی و خصوصاً انجمنهای اسلامی دانشجویان، نه تنها همچون گذشته حاضر به ایفای نقش پیادهنظام برای این جریان و دیگر جریانهای سیاسی خارج از دانشگاه نیستند، بلکه بهعنوان مهمترین مطالبهگران عرصهی سیاسی برای حفظ منافع ملی، به چالش برای کسانی تبدیل شدهاند که قصد سوءاستفاده از دانشگاه را داشته باشند.
به همین دلیل است که باقیماندگان دههی 70 مجدداً برای پیگیری این پروژه، بارها و بارها از سال 92 از سوی سیاسیون مختلف اصلاحطلب، دور یکدیگر جمع شدند و این از همهجاماندهها نیز فرصت را غنیمت شمرده و تمام آمال و آرزوهای اپوزیسیونی خود، همچون تحریم انتخابات، گذر از جمهوری اسلامی و ایدهی تشکیل مجلس مؤسسان را کنار گذاشته و یکپارچه در وصف و ثنای دولت یازدهم سخن میرانند.
حال سؤال اساسی اینجاست چرا عدهای دوباره به دنبال پیادهسازی نسخهای چنین شکستخورده در محیط علمی دانشگاهی هستند؟ آیا برای کسب محصول انتهایی آن دوره که در جملهی «باید از خاتمی عبور کنیم» مشهود است، به دنبال عبور از حسن روحانی با کمک گرفتن از ظرفیتهای خود در دولت یازدهم هستند؟