به گزارش مشرق، دکتر عابد نقیبی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و محقق در امور مذاهب و از روحانیون اهل تسنن است. وی که از اهالی کردستان است، پیرو مذهب شافعی است و سالها عمر خود را در راه تحقیق و پژوهش در حوزه مذاهب اسلامی و شناخت جریانات انحرافی مدعی اسلام صرف کرده است.
کتابهایی از ایشان در موضوع جنبشهای تندروی اسلامی در کردستان، وسطیت در اسلام و نقدی بر آرا و افکار وهابیت به چاپ رسیده است که حاصل سالها تحقیقات وی و شرکت و همکاری در همایشها و کنفرانسهای علمای اسلامی در ایران و کشورهای مسلمان منطقه بوده است.
شناخت دقیق ایشان از جریانات تکفیری منطقه و ایران باعث شد تا در این گفتوگو بجز جنبههای اعتقادی به ابعاد سیاسی فعالیت گروههای تکفیری در ایران نیز بپردازیم.
ابتدا میخواستیم تعریف و تحلیل شما از شخصیت ماموستاهای شهید شیخالاسلام و برهان عالی را بدانیم؟
این دو عالم، دو شخصیت علمی و شاخص استان کردستان و مورد احترام مردم و دیگر علما بودند. این دو سالها در حجرههای سنتی اهل سنت تدریس کردند و بسیاری از علمای امروز کردستان در کلاسهای درس این دو حاضر شدهاند و تلمذ کردهاند.
ماموستا شیخالاسلام یک ویژگی بسیار بارز دیگر هم داشت که بهعنوان یک شخصیت مردمی شناخته میشد و به همین خاطر در چند دورهای که نامزد خبرگان رهبری شد با رای اکثریت بهعنوان نماینده انتخاب شد.
استاد برهان عالی هم یک شخصیت ادیب و متبحر در علوم معقول و منقول بود و کسانی که امروز در فقه امام شافعی صاحبنظر هستند، اکثرا از شاگردان استاد برهان عالی بودهاند.
شهادت این دو شهید ضربه سنگینی برای علمای کردستان در حوزه علم و فقاهت محسوب میشود، زیرا سالها طول میکشد تا بتوانیم دوباره بزرگانی نظیر این دو را داشته باشیم.
گروهی که مسبب ترور این دو عالم بزرگ بودند، خودشان را از اهل سنت میدانند. نظر شما در این رابطه چیست؟
امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم، بحث گروههای تکفیری منتسب به اهل تسنن شده است، اما ما علمای اهل سنت باید اعلام کنیم که اینها واقعا اهل سنت نیستند و هیچ ارتباطی با مذهب سنی ندارند، چراکه هیچگاه این اعمال مورد تایید فقهای اهل سنت نبوده است.
من خودم اهل سنت و شافعی مذهب هستم و اتفاقا یک روز در باب ذبح شرعی از دیدگاه حضرت امام شافعی مطالعه میکردم که وقتی نظرات امام شافعی را با تفکرات تکفیریهای امروز مقایسه میکردم، برایم جالب بود. البته برخی میگویند تندروی اسلامی، که بهنظر من اساسا این واژه غلط است و کسی که مسلمان باشد اصلا تندرو نیست، چراکه پیامبر بزرگ اسلام (ص) فرمودهاند که بهترین اعمال در میانهروی است و لذا این واژه تندروی اسلامی که اخیرا وارد ادبیات سیاسی شده است اساسا غلط است.
حضرت امام شافعی در مورد ذبح شرعی یک گوسفند که میخواهد در راه خدا قربانی شود، اول میفرماید که این حیوان نباید مریض باشد و همچنین نباید نقصانی داشته باشد. بعد میفرماید زمانی که میخواهید حیوان را بهصورت شرعی ذبح کنید، نباید جلوی چشمان حیوان چاقو را تیز کنید و بعد باید حتما قبل از ذبح به حیوان آب داده شود، روبه قبله باشد، با بسمالله ذبح انجام شود و چندین مورد دیگر که فقط برای یک گوسفند گفته شده است.
حالا ما میبینیم که این گروههای تکفیری درحالیکه خودشان را مسلمان میدانند و خودشان را از اهل سنت میشمارند، انسان را آتش میزنند! درحالیکه عذاب یک موجود زنده با آتش فقط مختص خداست و هیچ انسانی حق انجام این کار را ندارد.
اینها بدون محاکمه در یک دادگاه صالحه و بدون آنکه جرم شخص ثابت شود، اقدام به کشتن وی میکنند. درحالیکه در اسلام اصل بر برائت است و جرم هیچکس ثابت نمیشود، مگر اینکه در دادگاهی صالح محاکمه شود. برخی کسانی که بهدست همین تکفیریها کشته میشوند حتی از جرم خودشان اطلاعی ندارند.
تقریبا همه تروریستهایی که مرتکب این اقدامات میشوند، انگیزههایی در رابطه با اختلافات تشیع و اهل تسنن را مطرح میکنند و موارد توهین به مقدسات را بهانه این اقدامات میدانند، بهنظر شما این اختلافات از کجا نشأت میگیرد؟
اول بگویم تحقیقاتی که من سالها در این حوزه انجام دادهام نشان میدهد که این گروهها نظیر داعش بدون شک وابسته به سرویسهای جاسوسی صهیونیستها و مستکبران هستند و قصد دارند تا با این کار اسلام ناب محمدی (ص) را از بین ببرند.
هماکنون در کشور آلمان بیشترین مسلمان را داریم، در شهر اسلو در کشور نروژ، بیشتر از 100 مسجد داریم، این مساجد به شکل سنتی و اسلامی همراه با مناره نیستند، اما بالاخره وجود بیش از 100 خانه برای انجام فرائض دینی مسلمانان نشان از بیداری اسلامی در اروپا دارد.
امروز اندیشههای انقلاب اسلامی ایران و رهبری حضرت امام خامنهای منشأ گسترش اسلام و اسلامگرایی در غرب است. همچنین باید توجه داشته باشیم که امام خامنهای، رهبر ایران هیچ تفاوتی میان اهل سنت و تشیع قائل نشده است و حتی ایشان فتوا دادند که توهین به مقدسات اهل سنت، از جمله توهین به همسران رسولالله (ص) حرام شرعی است. این فتوا یک فتوای سیاسی نبود، بلکه یک فتوای شرعی بود.
ایشان در طول سفری که به استان کردستان داشتند، فرمودند کسانی که میان اهل تسنن و اهل تشیع ایجاد تفرقه میکنند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، اینها مزدور دشمن هستند. ایشان در سالروز ارتحال حضرت امام (ره) هم فرمودند که تشیعی که از انگلیس اداره شود و برنامه میگیرد از لحاظ ما تشیع نیست.
سوال من این است که امروز شبکههای ماهوارهای که علیه مذهب فعالیت میکنند با کدام پول فعالیت میکنند. کسی که کمی فکر کند و فقط کمی شعور داشته باشد، میداند که یک ساعت پخش برنامه در ماهواره چه میزان هزینه دارد، خب این هزینهها از کجا تامین میشود؟!
همین عبدالمالک ریگی بعد از دستگیری در اعترافاتش در جواب این سوال که تو چرا از عملیاتهایت و از سر بریدنها و ترورها فیلم میگرفتی و پخش میکردی، میگوید اگر من این فیلمها را پخش نمیکردم، پول به من نمیدادند! خب این نشان میدهد که پشت این اقدامات اعتقاد نیست و فقط پول انگیزه این جنایتهاست.
امروز هم اهل سنت واقعی از اندیشه تکفیری مبراست و نسبت به خاندان رسول گرامی اسلام (ص) و نسبت به اهلبیت (ع) ارادت کامل و عملی دارد. نشانهاش هم این است که هیچ خانوادهای در میان اهل تسنن وجود ندارد که اسامی مبارک حسن، حسین، علی، فاطمه و زهرا را بر روی بچههای خود نگذارد. این همان ارادت عملی است.
من بهعنوان یک پژوهشگر حوزه تقریب مذاهب اعلام میکنم که اینها هیچ بویی از اسلام واقعی نبردهاند و در واقع ادامه دهنده راه امثال مستر همفرها هستند که جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی بود و هدفشان فقط ایجاد اختلاف میان مسلمانان است، زیرا غربیها برای ایجاد اختلاف میان مسلمانان بسیار تلاش کردند که نمونههای آن تهاجم فرهنگی، حمله مسلحانه به دانشمندان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی، جنگ تحمیلی و بسیاری موارد دیگر بوده است.
اینکه این گروههای تکفیری ادعا میکنند جمهوری اسلامی ایران فقط به تشیع بها میدهد و همین مساله را نیز بهعنوان یکی از بهانههای مقابله با نظام ایران عنوان میکنند، بهنظر شما چقدر صحت دارد؟
اگر منصفانه قضاوت کنیم میبینیم که ادعای کاملا غلطی است که برخی میگویند جمهوری اسلامی هدفش فقط ترویج تشیع است، مگر جمهوری اسلامی سالها از مردم فلسطین دفاع نکرده و نمیکند، مگر مردم فلسطین اهل تسنن نیستند؟ حتی اقلیت تشیع هم در فلسطین نیست. دفاع ایران از مسلمانان بوسنی و هرزگوین هم همینطور بود، آنجا هم همه مسلمانان از اهل سنت بودهاند.
هر جای دنیا اعم از یمن، سوریه، عراق و دیگر کشورها اگر به مسلمانی ظلم شده، جمهوری اسلامی بدون توجه به اینکه اهل تسنن هستند یا تشیع به آنها کمک کرده است. همین اواخر که داعش به پنج کیلومتری اقلیم کردستان عراق رسیده بود به گفته خود مسئولان اقلیم و به گفته خود آقای مسعود بارزانی، اگر جمهوری اسلامی ایران نبود، نه سلیمانیهای بود و نه اربیل و نه اقلیم کردستان.
من در تحقیقاتم به این مسئله برخوردم که در همان زمان آقای بارزانی ابتدا با آمریکاییها تماس میگیرد و میگوید که داعشیها به اربیل رسیدهاند و کمک میخواهد که به گفته خودش هیچ جوابی دریافت نمیکند. اما وقتی با مسئولان ایرانی تماس گرفته بود به او گفته بودند که شما فقط امشب خودتان را حفظ کنید و ما فردا صبح اول وقت به کمک شما میآییم و کمک هم کرد و اقلیم را نجات داد.
در دوران بمباران شیمیایی حلبچه در سال 1991 که سیل آوارگان وارد ایران شد، جمهوری اسلامی بود که کمک کرد. آن زمان من خودم مسئول یکی از اردوگاههای عراقی بودم در منطقه پیرانشهر، اردوگاهی در بارینآباد که 10 هزار خانوار را در خود جای داده بود، من در آنجا دیدم که جمهوری اسلامی به این آوارگان کُرد چه خدمات ارزندهای کرد. اینها در تاریخ ماندگار است و هیچکس نمیتواند آن را انکار کند.
امروز هم کسانی از خارج از ایران این ادعاها را مطرح میکنند که ایران حقوق اهل سنت را نادیده میگیرد، من خودم از اهل سنت هستم و در همین نظام مسئولیت دارم. ما اهل سنت فرماندار داریم و اکثر مسئولان ما در منطقه بومی هستند. در سطح کلان مسئولیتهای اجرایی هم کسانی از اهل سنت هستند.
مهمتر از همه منصب قضاوت است. در اسلام مهمترین شرط برای قاضی این است که عادل باشد، ما در جمهوری اسلامی قضات زیادی از اهل سنت داریم که هماکنون قضاوت میکنند. پس تشیع در جمهوری اسلامی اهل سنت را عادل میداند که منصب قضاوت را به آنها سپرده است. من امیدوارم که با روشنگریهای علمای اهل سنت این مسائل و واقعیتها برای مردم و خصوصا جامعه اهل سنت ایران گفته شود.
امروز دورتادور ایران در آتش جنگ و ناامنی قرار دارد و اینجا در ایران در آرامش کامل شیعه و سنی در کنار هم زندگی میکنند و این را هم مدیون شهدای انقلاب اسلامی هستیم. در میان این شهدا هم از تشیع داشتهایم و هم از اهل تسنن که از جمله میتوانم به شهید شهرکندی، ماموستای شهید یوسف فتایی، شهید ذوالفقاری، شهید شیخرشید، ماموستای شهید برهان عالی و شیخالاسلام اشاره کنم که بسیاری از آنها از روحانیون اهل سنت بودهاند و برای این انقلاب جان خود را فدا کردند. خود ما خیلی وقتها از سوی گروههای تکفیری تهدید شدهایم و واقعا از خدا میخواهیم که شهادت را نصیب ما کند.
الحمدالله امروز به کوری چشم دشمنان نظام اسلامی، اهل سنت با پای پیاده به زیارت نجف و کربلا میروند، امروز اهل تسنن در کنار برادران شیعه در صف مدافعین حرم قرار گرفتهاند. دیگر چقدر دلیل بیاوریم تا بفهمیم که عقاید تکفیریها هیچ ارتباطی با اهل سنت واقعی ندارد.
من در تحلیلی خواندم که یکی از برنامههای آمریکای جنایتکار از الان تا 30 سال آینده ایجاد کردن جنگ مذهبی است و مطمئن باشید که موفق نخواهند شد زیرا که علما و نخبگان و دانشمندان اهل سنت مردم را روشن خواهند کرد و واقعیتها را برای مردم خواهند گفت.
از نظر شما تفاوت این تکفیریها که امثال ماموستا برهان عالی و شیخالاسلام را ترور کردند با جریان داعش چیست؟ آیا اساسا تفاوتی بین این دو قائل هستید؟
کسانی که این دو استاد بزرگوار را ترور کردهاند هم از نظر ما داعشی بودند و هیچ تفاوتی با داعش نداشتهاند. خداوند میفرمایند که فلسفه قصاص ادامه حیات است. یعنی اگر قصاص نباشد، دیگر زندگی بشریت در تهدید قرار میگیرد. اگر قرار باشد که یک نفر به ناحق قتل انجام دهد و بعد آزادانه در اجتماع بگردد و قصاص نشود، ادامه حیات برای انسانها خیلی دشوار خواهد شد.
من اعترافات این افراد را که این دو ماموستای بزرگوار را به شهادت رساندند در رسانهها دیدم و خواندم. از آنها پرسیده شده بود که ماموستا شیخالاسلام عضو مجلس خبرگان رهبری بوده و به ادعای شما جرمش همکاری با حکومت بوده است، اما چرا ماموستا برهان عالی را ترور کردید؟ ایشان فقط یک مدرس بوده و گناهی نداشته است، آنها در جواب گفته بودند که چون عالم و باسواد بود و ما در برابر صحبتهای ایشان دلیل نداشتهایم و ایشان با استدلال اندیشههای ما را نقد میکرد. خب ببینید این مسئله خیلی عجیب است که اینها وقتی نمیتوانند با ادله و قرآن و حدیث جواب بدهند، دست به ترور میزنند.
این تکفیریها بهلحاظ اعتقادی هم ادعاهای خلافی مطرح میکنند، آنها نه اعتقادی به زیارت قبور داشتند و نه به ثواب فاتحه برای مردگان؛ بنده که خودم اهل سنت هستم، وقتی تاریخ اسلام را مطالعه میکنم میبینم که مثلا در زمانی که خشکسالی شده است، اصحاب پیامبر (ص) توسل میکنند به عموی پیامبر، فقط بهخاطر اینکه باران ببارد، آیا این توسل نیست؟ وقتی پیامبر بزرگوار اسلام در جنگ احد برای زیارت قبور شهدای احد میرود و با اهل قبور صحبت میکند و خطاب به آنها میفرماید که آیا با چشم خود دیدید که آنچه من به شما گفتم دروغ نبود؟ بهشت را خودتان دیدید؟ من میپرسم این صحبتهای پیامبر (ص) چه معنایی دارد؟ آیا این قبرپرستی است؟ به هر حال اهل سنت در طول تاریخ به زیارت قبور اعتقاد داشته است و ادعاهای تکفیریها هیچ پایه و اساس واقعی ندارد و این حرفها فقط اهانت محض به اهل تسنن است.
منبع: پنجره