سرویس جهان مشرق - به نظر میرسد که پیشرفتهای اخیر ارتش سوریه و متحدان آن در نبرد با گروههای تروریستی و محاصره شهر راهبردی حلب، به شدت حامیان این گروهها را در کشورهای غربی به تب و تاب انداخته تا به هر قیمتی جلوی مضمحل شدن تروریستها را بگیرند. متن زیر، مقالهای به قلم «دنیس راس» و «اندرو تابلر» از «موسسه واشینگتن» است که به صراحت ناراحتی و بیتابی درباره شکست تروریستها و مستحکمتر شدن موقعیت دولت سوریه در جای جای آن دیده میشود. موسسه واشینگتن از بانفوذترین اندیشکدههای طرفدار اسراییل در ایالات متحده است که چهرههایی چون هنری کیسینجر، جیمز وولسی، کاندولیزا رایس و جوزف لیبرمن عضو هیات مشاوران آن هستند. دنیس راس، نویسنده اصلی مقاله مشاور پیشین اوباما در امور غرب آسیا و نماینده ویژه بیل کلینتون در امور غرب آسیا در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون بوده است.
موسسه واشینگتن- دولت اوباما خواهان آن است که خشونت و رنج را در سوریه کاهش دهد و همزمان، گروه های جهادی را هم در آن جا سرکوب کند. از همین رو، کاخ سفید اکنون طرحی را برای همکاری با ارتش روسیه در سوریه پیش می برد که شامل همکاری اطلاعاتی و حملات هوایی هماهنگ علیه داعش و جبهه النصره، شاخه القاعده در سوریه، می شود. در مقابل، روسیه رییس جمهور بشار اسد را مجبور می کند که استفاده از بمب های بشکه ای و حملات هوایی را در مناطقی که گروه های افراط گرا حضور ندارند(؟!) متوقف کند.
ریشه کنی گروههای تروریستی در سوریه هدف مهمی است و بعد از سالها مرگ و ویرانی، هر توافقی میان جناح های درگیر در کشور و حامیان آنها میتواند مغتنم باشد. ولی طرح دولت اوباما، که مخالفان زیادی در سیا، وزارت خارجه و پنتاگون دارد، طرحی نامعقول است. این طرح نه تنها محاصره نیروهای اسد را بر شهر حلب که تحت کنترل مخالفان است، مستحکم می کند، تروریست ها و آوارگان را به مجاورت مرزهای ترکیه می راند. به جای این طرح، ایالات متحده باید از این فرصت استفاده کند تا موضع سخت تری علیه اسد و متحدانش بگیرد.
وزیر خارجه جان کری، امیدوار است که این درک متقابل با روسیه منجر به پیشرفت در سایر موضوعات شود، از جمله، احیای آتشبس نسبی که در فوریه آغاز و در ماه می شکسته شد، و ادامه مذاکرات برای گذار سیاسی. اینها اهدافی منطقی هستند که در قطعنامه دسامبر گذشته شورای امنیت هم گنجانده شد.
ولی یک متن افشاء شده درباره توافق پیشنهادی با روسیه نشان میدهد که این طرح «سوراخ هایی» خطرناک دارد. نمایندگان آمریکا و روسیه در حال تعیین مناطقی هستند که نیروهای جبهه النصره در آن ها «متمرکز» هستند، یا حضور «قابل ملاحظه ای» دارند، یا مناطقی که گروه های دیگر در آن ها دست بالا را دارند، ولی النصره در آن ها «حضور محتمل» دارد. همین به اسد و پشتیبانان ایرانی و روسی او اجازه می دهد که در آن مناطق به اپوزیسیون غیر النصره حمله و همزمان پایههای دولت سوریه را مستحکم کنند.
مساله نگران کننده تر این که، دولت اسد برای کنترل نواحی روستایی سنی نشین، نیروی نظامی کافی ندارد و عمدتا به حزب الله و سایر شبه نظامیان شیعه متکی خواهد بود. این گروه های «فرقه گرای بی رحم»!؟ به احتمال قوی النصره و سایر شورشی های سنی را به سوی ترکیه می رانند و از این رو تهدید خشونت نظامی را به غرب(اروپا) نزدیکتر میکنند. همزمان، نبرد میتواند منجر به آواره شدن غیرنظامیان سنی شود و بخش بیشتری از آن ها را روانه اروپا کند.
حزب الترکستانی، از زبده ترین گروه های مسلحین با بیشترین تجهیزات نظامی از جانب ترکیه
جبهه النصره
طرح دولت در قبال روسیه به واسطه ترکیبی از امید و استیصال شکل گرفته است، اما قطعا تجربه در آن دخیل نبوده است. در طول آتش بس نسبی، روسیه از همان سوراخ هایی که گفتیم بهره برد که به پوتین و اسد اجازه می داد که به جنگ خود با اپوزیسیون غیرداعش و غیر النصره ادامه دهد. همین نقض آتش بس به اسد و متحدانش امکان داد که زمین بیشتری تصرف کنند و در نهایت حلب را به محاصره دربیاورند.
دولت اوباما ظاهرا باور دارد که رییس جمهور ولادیمیر پوتین به دنبال محدودسازی مداخله روسیه در جنگ داخلی سوریه است. ما تردید داریم. آقای پوتین مایل است که اثبات کند روسیه و دوستانش در سوریه در حال پیروز شدن هستند و آمریکا در حال شکست. رویکرد او تغییر نخواهد کرد، مگر این که قانع شود که این رویکرد هزینه های سنگینی برایش خواهد داشت. اما آقای پوتین چون می داند که ایالات متحده قرار نیست اقدامی برای تنبیه روسیه به دلیل پشتیبانی اش از دولت اسد انجام دهد، رفتار او دوستانش با توافق جدید احتمالا فرق چندانی با قبل نخواهد کرد.
جنگنده های روسی، کابوس هوایی تروریست ها در روسیه
یک بدیل وجود دارد: تنبیه دولت سوریه برای نقض آتش بس، با استفاده از پهپادها و موشک های کروز برای هدف قرار دادن فرودگاه ها، پایگاه ها و مواضع توپخانه ارتش سوریه که نظامیان روس در آن ها حضور ندارند.
مخالفان این نوع حملات محدود می گویند که این می تواند موجب تحریک روسیه و بالاگرفتن مناقشه و در نتیجه گیرافتادن بیشتر آمریکا در سوریه شود. ولی این حملات تنها وقتی انجام خواهد گرفت که معلوم شود دولت اسد همان آتش بسی را نقض می کند که روسیه مدعی پایبندی به آن است. آگاه کردن روسیه از این که یک پاسخ محتمل از سوی امریکا وجود خواهد داشت، می تواند جلوی نقض آتش بس و توافق نظامی پیشنهادی را بگیرد. حداقل، این می تواند علامتی به آقای پوتین و متحد سوری او باشد که اگر به سهم خود در توافق پایبند نباشد، تاوانی خواهد پرداخت.
تروریست های مسلح در حلب که موسسه واشینگتن نگران آن هاست!
اگر روسیه می خواهد که حضورش در سوریه را محدود کند، تهدید حملات محدود باید آن را قانع به ایجاد تغییر در رفتار متحدش، یعنی بشار اسد، نماید. به عکس، اگر شکاکان درست بگویند که تنها وقتی پوتین درباره راه حل سیاسی جدی خواهد بود که ببیند هزینه پشتیبانی از اسد رو به افزایش است، آن گاه تهدید حملات از جانب آمریکا احتمالا تنها راهی خواهد بود که روند سیاسی برای پایان جنگ را کلید خواهد زد.
اوباما و کری مدت هاست که فکر می کنند هیچ راه حل نظامی برای جنگ سوریه نیست. متاسفانه، روسیه و ایران ظاهرا فکر می کنند که هیچ نتیجه سیاسی به دست نمی آید، مگر این که شورشیان نابود شوند و جایگاه دولت سوریه تثبیت شود.
وقتش است که آمریکا به همان زبانی با آقای اسد و آقای پوتین صحبت کند، که خوب درک می کنند.