به گزارش مشرق، حسین عبدی برای اولین بار در خصوص مسائلی به صحبت پرداخت که پیش از این، کمتر در مورد آن بحث شده بود. این مصاحبه در زیر میآید:
با توجه به اینکه جو حاکم بر جامعه، جو المپیک است، میخواهیم بدانیم شما هم بازیها را دنبال میکنید؟
بله و به همین خاطر تا صبح بیدار بودم، چون فکر میکردم وزنهبردارمان بتواند مدال بگیرد که متأسفانه اینطور نشد.
به نظرتان تا به اینجای بازیها کدام رشته عملکرد خوبی داشته است؟
بهترین رشته فعلاً وزنهبرداری بوده و عملکرد بقیه رشتهها ضعیفتر از چیزی بوده است که انتظار داشتیم. البته در رشتههای خاص باید کارشناسها نظر بدهند و من فقط بهعنوان یک بیننده حرف میزنم. با این حال امیدوارم کشتی آزاد و تکواندو هم طلایی شوند. انشاءلله بهداد سلیمی هم امشب طلا بگیرد تا همه خوشحال شویم.
تیم ملی فوتبال کشورمان هم در اردوی ایتالیاست. فکر میکنید ما توان صعود به جامجهانی را داریم؟
با توجه به اینکه گروهمان، گروه سختی نیست میشود روی بحث صعود به جامجهانی مانور کرد. هرچند تیمهای عربی مخصوصاً از لحاظ سیاسی فعالیتهایی انجام میدهند تا با ما مقابله کنند که این موضوع کار را سخت میکند، اما ثابت کردهایم میتوانیم در هر زمینهای از آنها جلو بزنیم. البته صعودمان به جام جهانی احتیاج به برنامهریزی دارد.
دیدار اول با قطر را چگونه ارزیابی میکنید؟
این دیداری است که هم میتواند سخت باشد و هم آسان. اگر اجرای کیفی مناسبی از بازیکنان تیم ملی ببینیم، شکست دادن قطر آسان خواهد بود. بازیکنان هم تمام حساسیتها را میدانند و از این لحاظ مشکلی نداریم.
در مورد اردوی ایتالیا و افراد انتخابشده برای این اردو، همینطور تأخیر کارلوس کیروش جهت حضور در کنار بازیکنان انتقاداتی مطرح شد. شما هم از این منظر منتقد هستید؟
قبل از هر چیز باید بگویم اگر چهرهها نقدی هم میکنند، نه اینکه روی عناد باشد، بلکه هرکسی نقطهنظرش را میگوید، ولی هیچکس نمیتواند صددرصد خوب یا بد باشد. این مسئله برای کیروش هم وجود دارد. ما باید هر کجا که نقصان میبینیم، نقطهنظرمان را بگوییم، ولی من با زیادهروی در نقد یا حمایت مخالفم. در حال حاضر تیم ملی مشکلات زیادی دارد که باید برای حل آن برنامهریزی کرد. من نه منتقد سفت و سخت کیروش هستم و نه از او دفاع همهجانبه میکنم.
مثلاً با دعوت از یکسری بازیکنان مثل آندو تیموریان که ماهها مصدوم بود یا رامین رضاییان و... مخالف نیستید؟
البته آندو بازیکن فوقالعادهای است و بابت شناختی که از او وجود داشت، کیروش اقدام به دعوتش کرد. هر مربی دیگری هم بود، آندو را دعوت میکرد. در مورد سایر بازیکنان هم باید بگویم بعید میدانم او لیگ را نبیند که اگر این طور باشد جای تعجب دارد. ما زمان زیادی نداریم و از جمع نفراتی که به تیم ملی دعوت شدهاند تا شروع رقابتها، تعداد اندکی خط میخورند یا از لیست بیرون میروند. دیگر وقت جوانگرایی هم نیست، با اینکه معتقدم جوانگرایی تیم ملی توسط کیروش آغاز شده بود. در این شرایط فقط لیگ میتواند به تیم ملی کمک کند.
نظرتان در مورد شرایط پرسپولیس در لیگ پیشرو چیست؟
از لحاظ علمی، تیمی که میخواهد در یک لیگ موفق شود، باید در پنج بازی بیش از 2.6 امتیاز کسب کند که فکر میکنم پرسپولیس از این آمار هم عبور کرده که این عالی است، اما فعلاً زود است در خصوص قهرمانی حرفی بزنیم. باید شرایط سایر تیمها را هم ببینیم. فوتبال اینطور نیست که با چند نتیجه خوب بتوان آینده یک تیم را پیشبینی کرد. استقلال فصل قبل در بیش از 24 هفته صدرنشین بود، ولی در نهایت با اینکه از نظر کسب امتیاز، عملکرد خوبی داشت، از کسب جام بازماند. امیدوارم روند پرسپولیس ادامه پیدا کند، اما رقبا در حال پیدا کردن راهحل برای تقابل با پرسپولیس هستند و برخی بازیها نشان میدهند آنها رفتارهای پرسپولیس برای رسیدن به گل را شناختهاند.
حواشی زیادی هم برای خریدهای خارجی این تیم صورت گرفت. از دید شما این خریدها منطقی بود؟
در این مورد باید دید مسئولانی که خریدها را انجام دادهاند، چه نگرشی داشتند. بهخاطر سرمربی بوده، به خاطر احتیاج به بازیکن در یک پست خاص بوده، به خاطر مسائل دیگری بوده. باید اینها شفافسازی شود بهخصوص که امروز میبینیم در پرسپولیس، برخی بازیکنان بهخاطر کمبود یار، در پستهای غیرتخصصی بازی میکنند. همیشه خریدها باید تحتِکنترل و نظارت باشند. بازیکنهای داخلیمان کیفیت بعضاً بهتری از برخی خارجیها دارند و هزینه جذبشان هم کمتر است. بهتر بود به جای این خارجیها، بازیکنان جوانی را میگرفتند تا یک ایرانی آیندهدار روی نیمکت بنشیند و چند سال بعد به سرمایه تیم بدل شود نه بازیکنان سن بالا و گرانقیمت. از سوی دیگر، فلسفه ما برای جذب بازیکن خارجی چیست؟ اینکه آنها را بنشانیم روی نیمکت؟ بازیکن خارجی که جذب میشود باید آن قدر توانایی داشته باشد که فیکس بازی کند و نقاط ضعف را پر کند، اما خارجیهای پرسپولیس تا به حال چه کار کردهاند؟ این است که میگویم باید همه چیز بررسی شود.
شما فصل قبل یک اسپانسر جذب کردید که شرایط بهتری به لحاظ مالی برای پرسپولیس ساخت. پرسپولیس با این اسپانسر میتواند مشکلاتش را حل کند؟
بله، دیدید که فصل قبل ما کوچکترین مشکلی هم نداشتیم. در هفتههای ابتدایی شرایط سخت بود تا اینکه هیئت مدیره از من خواست وارد عمل شوم و اسپانسر بیاورم. چهار پنج هفته رفتیم و آمدیم تا اینکه اسپانسر موردنظر را پیدا کردیم. اگر این اسپانسر نبود، واقعاً به مشکل برمیخوردیم کما اینکه باشگاه همین حالا هم با قراردادی که من بستم به کارش ادامه میدهد.
چرا وقتی در هیئت مدیره بودید، هرگز در مورد انتخاب مدیرعامل صحبتی نکردید؟ اصلاً چرا هیئت مدیره، مدیرعامل را انتخاب نمیکند؟
اتفاقاً در این مورد بحثهای زیادی داشتیم. البته اعتقادمان این بود که در هفتههای ابتدایی، کار داشت درست پیش میرفت و مرحله گذر بود. باید آن پنج شش ماه اول را میگذراندیم، اما هر چه به انتهای فصل نزدیک شدیم، حساسیت بیشتری پیش آمد که یکی از مسائل حساسیتزا، همین انتخاب مدیرعامل بود. نظر شخصی من این بود که باید حتماً مدیرعامل انتخاب میشد و این بهترین راهکار بود. چند بار هم پیشنهاد دادم، اما این اتفاق هرگز نیفتاد. هنوز هم میبینید که باشگاه مدیرعامل ندارد.
پس تائید می کنید که بین شما و طاهری اختلافاتی وجود داشت؟
من در مورد منافع باشگاه باید بگویم، در هر زمینهای، فقط منابع باشگاه را میدیدم. اگر جایی به منافع باشگاه خدشهای وارد میشد، نظرم را میگفتم. ممکن بود در همین زمینه اختلافاتی به وجود آمده باشد، اما همیشه باید این اختلافنظرها در میان باشد. یکسری مسائل هم به این شکل بود که یا باید مسائل به شکل منطقی و اصولی حل میشد یا آنطوری که دیگران میگفتند حل میشد، اما من همیشه راه منطقی را انتخاب میکردم. حتی اگر به همان روزها برگردیم نسبت به برخی مسائل مخالفت میکنم. البته به غیر از من و طاهری، سه نفر دیگر هم عضو هیئت مدیره بودند، ولی نه همه چیز ایدهآل بود و نه همیشه دعوا داشتیم.
ولی طوری به نظر میرسید که انگار هیئت مدیره کاملا تحت تاثیر طاهری است؟
شخصاً میگویم، من حتی یک مصوبه را بدون مطالعه امضا نکردم. مطمئناً نسبت به همه چیز حساسیت کامل داشتم به خصوص مسائلی احساس میکردم به خاطرش، منافع باشگاه به خطر میافتد. هیچ کس حق ندارد در مورد منافع باشگاه کوتاهی و اهمالکاری کند. باشگاه پرسپولیس به خاطر حجم طرفدارانش، باید مثل یک وزارتخانه اداره شود. باید همه چیز واقعی باشد تا تیم و باشگاه به مشکل برنخورد.
اما قبول کنید منطقی بر باشگاه حاکم بود که فقط یک نفر تصمیم بگیرد.
این موضوع را حداقل در مورد خودم قبول ندارم.
پس از جدایی شما، هیئت مدیره نشان داد از گذشته اختلافاتی بوده و حتی برای اثبات این موضوع، تیم «ب» که شما ساخته بودید از فعالیت ساقط شد!
در این مورد من هم متعجب هستم. ما چهار مصوبه برای تیم «ب» داشتیم، ولی بعد از جدایی من از هیئت مدیره، مصاحبههایی خواندم که دوستان گفتند کدام مصوبه؟ ما که مصوبهای نداشتیم. ممکن است فراموش کرده باشند، چون ما جزء به جزء این قضیه را هماهنگ کرده بودیم. وقتی من بودم، همه برنامهها اصولی پیش رفت، ولی وقتی رفتم، همه برنامهریزیها را کنار زدند و حالا میگویند باید از صفر شروع کنیم. این یعنی هزینهها و عمرها را از بین بردیم. البته مسئله جدیدی هم نیست، ولی میتوانستیم با کمترین سرمایهگذاری بازیکنان باکیفیتی بسازیم و به جای خارجیهای چندمیلیاردی و نیمکتنشین به تیم هدیه بدهیم. ما از درون تستهای چندباره، حدود 20 نفر را پیدا کردیم، اما متأسفانه آمدند و هر چه تعهد بود را با یک تصمیم از بین بردند. وقتی حرفی میزنیم، یک تعهدی ایجاد میشود. برخی از بازیکنان تیم «ب» چون شهرستانی بودند، شبها در پارک میخوابیدند. این یک پارادوکس شدید بین برنامهریزی و تعهد است.
فکر میکنید چرا این طور شد؟
با بودن من کارها جلو میرفت و کسی اعتراض نداشت، ولی وقتی از باشگاه جدا شدم، برخی شدند مخالف سرسختم. زادمهر و کاشانی روی جریان اشراف داشتند و از طرحهای من حمایت کردند، اما تعجب میکنم چرا این همه عقبنشینی کردند. آن زمان که تصمیم به انحلال تیم «ب» گرفته شد، من ایران نبودم. این بازیکنان بیگناه بودند. از نظر انسانی، ورزش روح بزرگتری از مسائل مالی دارد. با همکاری دانشگاه شهیدبهشتی خوابگاه و زمین تمرین آنجا را گرفتیم که اگر این بازیکنان، فوتبالیست هم نشدند، تعهدمان را انجام بدهیم. چند بازیکن از میان آنها میتوانستند به پرسپولیس کمک کنند و من مطمئنم در سالهای آتی باشگاه حسرت عدمتعهد به اینها را میخورد. اینها در آینده به پرسپولیس برمیگردند، ولی ای کاش از امروز به فکرشان بودیم.
با توجه به اینکه جو حاکم بر جامعه، جو المپیک است، میخواهیم بدانیم شما هم بازیها را دنبال میکنید؟
بله و به همین خاطر تا صبح بیدار بودم، چون فکر میکردم وزنهبردارمان بتواند مدال بگیرد که متأسفانه اینطور نشد.
به نظرتان تا به اینجای بازیها کدام رشته عملکرد خوبی داشته است؟
بهترین رشته فعلاً وزنهبرداری بوده و عملکرد بقیه رشتهها ضعیفتر از چیزی بوده است که انتظار داشتیم. البته در رشتههای خاص باید کارشناسها نظر بدهند و من فقط بهعنوان یک بیننده حرف میزنم. با این حال امیدوارم کشتی آزاد و تکواندو هم طلایی شوند. انشاءلله بهداد سلیمی هم امشب طلا بگیرد تا همه خوشحال شویم.
تیم ملی فوتبال کشورمان هم در اردوی ایتالیاست. فکر میکنید ما توان صعود به جامجهانی را داریم؟
با توجه به اینکه گروهمان، گروه سختی نیست میشود روی بحث صعود به جامجهانی مانور کرد. هرچند تیمهای عربی مخصوصاً از لحاظ سیاسی فعالیتهایی انجام میدهند تا با ما مقابله کنند که این موضوع کار را سخت میکند، اما ثابت کردهایم میتوانیم در هر زمینهای از آنها جلو بزنیم. البته صعودمان به جام جهانی احتیاج به برنامهریزی دارد.
دیدار اول با قطر را چگونه ارزیابی میکنید؟
این دیداری است که هم میتواند سخت باشد و هم آسان. اگر اجرای کیفی مناسبی از بازیکنان تیم ملی ببینیم، شکست دادن قطر آسان خواهد بود. بازیکنان هم تمام حساسیتها را میدانند و از این لحاظ مشکلی نداریم.
در مورد اردوی ایتالیا و افراد انتخابشده برای این اردو، همینطور تأخیر کارلوس کیروش جهت حضور در کنار بازیکنان انتقاداتی مطرح شد. شما هم از این منظر منتقد هستید؟
قبل از هر چیز باید بگویم اگر چهرهها نقدی هم میکنند، نه اینکه روی عناد باشد، بلکه هرکسی نقطهنظرش را میگوید، ولی هیچکس نمیتواند صددرصد خوب یا بد باشد. این مسئله برای کیروش هم وجود دارد. ما باید هر کجا که نقصان میبینیم، نقطهنظرمان را بگوییم، ولی من با زیادهروی در نقد یا حمایت مخالفم. در حال حاضر تیم ملی مشکلات زیادی دارد که باید برای حل آن برنامهریزی کرد. من نه منتقد سفت و سخت کیروش هستم و نه از او دفاع همهجانبه میکنم.
مثلاً با دعوت از یکسری بازیکنان مثل آندو تیموریان که ماهها مصدوم بود یا رامین رضاییان و... مخالف نیستید؟
البته آندو بازیکن فوقالعادهای است و بابت شناختی که از او وجود داشت، کیروش اقدام به دعوتش کرد. هر مربی دیگری هم بود، آندو را دعوت میکرد. در مورد سایر بازیکنان هم باید بگویم بعید میدانم او لیگ را نبیند که اگر این طور باشد جای تعجب دارد. ما زمان زیادی نداریم و از جمع نفراتی که به تیم ملی دعوت شدهاند تا شروع رقابتها، تعداد اندکی خط میخورند یا از لیست بیرون میروند. دیگر وقت جوانگرایی هم نیست، با اینکه معتقدم جوانگرایی تیم ملی توسط کیروش آغاز شده بود. در این شرایط فقط لیگ میتواند به تیم ملی کمک کند.
نظرتان در مورد شرایط پرسپولیس در لیگ پیشرو چیست؟
از لحاظ علمی، تیمی که میخواهد در یک لیگ موفق شود، باید در پنج بازی بیش از 2.6 امتیاز کسب کند که فکر میکنم پرسپولیس از این آمار هم عبور کرده که این عالی است، اما فعلاً زود است در خصوص قهرمانی حرفی بزنیم. باید شرایط سایر تیمها را هم ببینیم. فوتبال اینطور نیست که با چند نتیجه خوب بتوان آینده یک تیم را پیشبینی کرد. استقلال فصل قبل در بیش از 24 هفته صدرنشین بود، ولی در نهایت با اینکه از نظر کسب امتیاز، عملکرد خوبی داشت، از کسب جام بازماند. امیدوارم روند پرسپولیس ادامه پیدا کند، اما رقبا در حال پیدا کردن راهحل برای تقابل با پرسپولیس هستند و برخی بازیها نشان میدهند آنها رفتارهای پرسپولیس برای رسیدن به گل را شناختهاند.
حواشی زیادی هم برای خریدهای خارجی این تیم صورت گرفت. از دید شما این خریدها منطقی بود؟
در این مورد باید دید مسئولانی که خریدها را انجام دادهاند، چه نگرشی داشتند. بهخاطر سرمربی بوده، به خاطر احتیاج به بازیکن در یک پست خاص بوده، به خاطر مسائل دیگری بوده. باید اینها شفافسازی شود بهخصوص که امروز میبینیم در پرسپولیس، برخی بازیکنان بهخاطر کمبود یار، در پستهای غیرتخصصی بازی میکنند. همیشه خریدها باید تحتِکنترل و نظارت باشند. بازیکنهای داخلیمان کیفیت بعضاً بهتری از برخی خارجیها دارند و هزینه جذبشان هم کمتر است. بهتر بود به جای این خارجیها، بازیکنان جوانی را میگرفتند تا یک ایرانی آیندهدار روی نیمکت بنشیند و چند سال بعد به سرمایه تیم بدل شود نه بازیکنان سن بالا و گرانقیمت. از سوی دیگر، فلسفه ما برای جذب بازیکن خارجی چیست؟ اینکه آنها را بنشانیم روی نیمکت؟ بازیکن خارجی که جذب میشود باید آن قدر توانایی داشته باشد که فیکس بازی کند و نقاط ضعف را پر کند، اما خارجیهای پرسپولیس تا به حال چه کار کردهاند؟ این است که میگویم باید همه چیز بررسی شود.
شما فصل قبل یک اسپانسر جذب کردید که شرایط بهتری به لحاظ مالی برای پرسپولیس ساخت. پرسپولیس با این اسپانسر میتواند مشکلاتش را حل کند؟
بله، دیدید که فصل قبل ما کوچکترین مشکلی هم نداشتیم. در هفتههای ابتدایی شرایط سخت بود تا اینکه هیئت مدیره از من خواست وارد عمل شوم و اسپانسر بیاورم. چهار پنج هفته رفتیم و آمدیم تا اینکه اسپانسر موردنظر را پیدا کردیم. اگر این اسپانسر نبود، واقعاً به مشکل برمیخوردیم کما اینکه باشگاه همین حالا هم با قراردادی که من بستم به کارش ادامه میدهد.
چرا وقتی در هیئت مدیره بودید، هرگز در مورد انتخاب مدیرعامل صحبتی نکردید؟ اصلاً چرا هیئت مدیره، مدیرعامل را انتخاب نمیکند؟
اتفاقاً در این مورد بحثهای زیادی داشتیم. البته اعتقادمان این بود که در هفتههای ابتدایی، کار داشت درست پیش میرفت و مرحله گذر بود. باید آن پنج شش ماه اول را میگذراندیم، اما هر چه به انتهای فصل نزدیک شدیم، حساسیت بیشتری پیش آمد که یکی از مسائل حساسیتزا، همین انتخاب مدیرعامل بود. نظر شخصی من این بود که باید حتماً مدیرعامل انتخاب میشد و این بهترین راهکار بود. چند بار هم پیشنهاد دادم، اما این اتفاق هرگز نیفتاد. هنوز هم میبینید که باشگاه مدیرعامل ندارد.
پس تائید می کنید که بین شما و طاهری اختلافاتی وجود داشت؟
من در مورد منافع باشگاه باید بگویم، در هر زمینهای، فقط منابع باشگاه را میدیدم. اگر جایی به منافع باشگاه خدشهای وارد میشد، نظرم را میگفتم. ممکن بود در همین زمینه اختلافاتی به وجود آمده باشد، اما همیشه باید این اختلافنظرها در میان باشد. یکسری مسائل هم به این شکل بود که یا باید مسائل به شکل منطقی و اصولی حل میشد یا آنطوری که دیگران میگفتند حل میشد، اما من همیشه راه منطقی را انتخاب میکردم. حتی اگر به همان روزها برگردیم نسبت به برخی مسائل مخالفت میکنم. البته به غیر از من و طاهری، سه نفر دیگر هم عضو هیئت مدیره بودند، ولی نه همه چیز ایدهآل بود و نه همیشه دعوا داشتیم.
ولی طوری به نظر میرسید که انگار هیئت مدیره کاملا تحت تاثیر طاهری است؟
شخصاً میگویم، من حتی یک مصوبه را بدون مطالعه امضا نکردم. مطمئناً نسبت به همه چیز حساسیت کامل داشتم به خصوص مسائلی احساس میکردم به خاطرش، منافع باشگاه به خطر میافتد. هیچ کس حق ندارد در مورد منافع باشگاه کوتاهی و اهمالکاری کند. باشگاه پرسپولیس به خاطر حجم طرفدارانش، باید مثل یک وزارتخانه اداره شود. باید همه چیز واقعی باشد تا تیم و باشگاه به مشکل برنخورد.
اما قبول کنید منطقی بر باشگاه حاکم بود که فقط یک نفر تصمیم بگیرد.
این موضوع را حداقل در مورد خودم قبول ندارم.
پس از جدایی شما، هیئت مدیره نشان داد از گذشته اختلافاتی بوده و حتی برای اثبات این موضوع، تیم «ب» که شما ساخته بودید از فعالیت ساقط شد!
در این مورد من هم متعجب هستم. ما چهار مصوبه برای تیم «ب» داشتیم، ولی بعد از جدایی من از هیئت مدیره، مصاحبههایی خواندم که دوستان گفتند کدام مصوبه؟ ما که مصوبهای نداشتیم. ممکن است فراموش کرده باشند، چون ما جزء به جزء این قضیه را هماهنگ کرده بودیم. وقتی من بودم، همه برنامهها اصولی پیش رفت، ولی وقتی رفتم، همه برنامهریزیها را کنار زدند و حالا میگویند باید از صفر شروع کنیم. این یعنی هزینهها و عمرها را از بین بردیم. البته مسئله جدیدی هم نیست، ولی میتوانستیم با کمترین سرمایهگذاری بازیکنان باکیفیتی بسازیم و به جای خارجیهای چندمیلیاردی و نیمکتنشین به تیم هدیه بدهیم. ما از درون تستهای چندباره، حدود 20 نفر را پیدا کردیم، اما متأسفانه آمدند و هر چه تعهد بود را با یک تصمیم از بین بردند. وقتی حرفی میزنیم، یک تعهدی ایجاد میشود. برخی از بازیکنان تیم «ب» چون شهرستانی بودند، شبها در پارک میخوابیدند. این یک پارادوکس شدید بین برنامهریزی و تعهد است.
فکر میکنید چرا این طور شد؟
با بودن من کارها جلو میرفت و کسی اعتراض نداشت، ولی وقتی از باشگاه جدا شدم، برخی شدند مخالف سرسختم. زادمهر و کاشانی روی جریان اشراف داشتند و از طرحهای من حمایت کردند، اما تعجب میکنم چرا این همه عقبنشینی کردند. آن زمان که تصمیم به انحلال تیم «ب» گرفته شد، من ایران نبودم. این بازیکنان بیگناه بودند. از نظر انسانی، ورزش روح بزرگتری از مسائل مالی دارد. با همکاری دانشگاه شهیدبهشتی خوابگاه و زمین تمرین آنجا را گرفتیم که اگر این بازیکنان، فوتبالیست هم نشدند، تعهدمان را انجام بدهیم. چند بازیکن از میان آنها میتوانستند به پرسپولیس کمک کنند و من مطمئنم در سالهای آتی باشگاه حسرت عدمتعهد به اینها را میخورد. اینها در آینده به پرسپولیس برمیگردند، ولی ای کاش از امروز به فکرشان بودیم.