به گزارش مشرق، بامداد نوزدهم مرداد، صدای انفجار مهیبی که با آتش سوزی همراه بود اهالی خیابان مسلم جنوبی را از منازلشان بیرون کشید. دقایقی بعد نیروهای امدادی با خاموش کردن شعله های آتش با جسد خون آلود جوان 31 ساله ای روبه رو شدند که داخل حمام منزل مسکونی افتاده بود و آثار ضربات چاقو بر نقاط مختلف بدنش خودنمایی می کرد.
با گزارش این جنایت به قاضی ویژه قتل عمد، بررسی های قضایی با حضور قاضی احمدی نژاد و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در محل وقوع قتل آغاز شد. تحقیقات مقدماتی نشان می داد یک دستگاه خودرو پژو 206 قبل از وقوع انفجار در مقابل منزل مسکونی دیده شده است.
ادامه بررسی های کارآگاهان که با صدور دستوری از سوی قاضی شعبه 208 دادسرای مشهد همراه بود نشان داد: منزل مسکونی متعلق به زوجی است که در مکان دیگری زندگی می کنند اما گاهی برای سرکشی به این منزل می آیند. این درحالی بود که هویت جسد مشخص کرد جوان 31 ساله فرزند مجرد زوجی است که منزل مسکونی به آن ها تعلق دارد وخودرو 206 نیز متعلق به مقتول بوده است.
با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) بلافاصله از کارآگاهان اداره جنایی خواست تا با شگردهای اطلاعاتی و پلیسی و همچنین استفاده از شیوه های علمی نوین، برای رازگشایی از این پرونده جنایی تلاش کنند.
با صدور این دستور، جلسه کارشناس کارآگاهان زبده اداره جنایی با هدایت مستقیم سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) برگزار شد و تجزیه و تحلیل های پلیسی در این پرونده جنایی، کارآگاهان را به سوی شبکه های اجتماعی سوق داد. کارآگاهان با بررسی لپ تاپ مقتول به سرنخ هایی از یک شماره تلفن مخفی رسیدند که در کوتاه مدت فعال شده بود.
پیگیری این سرنخ که با راهنمایی رئیس پلیس آگاهی همراه بود، کارآگاهان را به جوان 26 ساله ای به نام «ع» رساند که از حدود 10 روز قبل و از طریق شبکه های اجتماعی با مقتول در تماس بود. رصدها و ردیابی های اطلاعاتی بیانگر آن بود که شماره تلفن مذکور مربوط به مرد 48 ساله ای است که مشخصات او با آنچه شاهدان عینی از صحنه بعد از انفجار سخن می گفتند مطابقت داشت چرا که شاهدان مدعی بودند مردی را دیده اند که هراسان سوار بر پژو 206 با جوانی که سوار بر خودرو بوده از محل گریخته اند.
ردیابی های اطلاعاتی برای دستگیری پدر و پسری که مظنون اصلی این جنایت بودند کارآگاهان را به سمت تربت حیدریه کشاند اما آن ها پس از 3شبانه روز تحقیقات گسترده و در حالی که یکی از بستگان متهمان را حین فروش خودروی مربوط به «م» (پدر متهم) دستگیر کرده بودند دریافتند که «ع» ساعتی قبل عازم تهران شده است و پدر و مادرش نیز 2روز قبل به تهران گریخته اند.
این گونه بود که بلافاصله کارآگاهان با هماهنگی های قضایی از تربت حیدریه عازم تهران شدند و همه اتوبوس ها را در سه راه افسریه کنترل کردند. آن ها پس از حدود 2 ساعت تلاش، موفق شدند «ع» را شناسایی و دستگیر کنند و بدین ترتیب پدر «ع» نیز در یک عملیات پلیسی دیگر در چنگ قانون گرفتار شد.
این گزارش حاکی است: با انتقال متهمان به مشهد، «ع» راز این جنایت را فاش کرد و گفت: حدود 10 روز قبل از وقوع جنایت، با مقتول در شبکه های اجتماعی آشنا شدم و یک بار به منزل او آمدم اما روز بعد دوباره این عمل تکرار شد ولی زمانی که کنار یکدیگر بودیم به خاطر برخی مسائل خاص وغیر اخلاقی، اختلافی میان ما شکل گرفت و اصرار هرکدام برخواسته خود به درگیری انجامید.
در این هنگام بود که جوان 31 ساله چاقویی را برداشت و به سمت من حمله ور شد. من هم چاقو را از دست او گرفتم و ضربه ای بر گردنش زدم پس از آن هم دیگر نفهمیدم و ضربات متعددی را بر نقاط مختلف بدنش زدم.
سپس جسد او را داخل حمام انداختم و نزد پدرم رفتم. وقتی ماجرا را برای پدرم بازگو کردم او نیز به همراه من به محل حادثه آمد.
تصمیم گرفتیم تا خانه را برای از بین بردن آثار جرم به آتش بکشیم. به همراه پدرم بنزین را که از قبل به همراه داشتیم داخل خانه پاشیدیم و من کبریت را کشیدم اما وقتی انفجار شد من لای درگیر کردم که برخی از نقاط بدنم دچار سوختگی شد.
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: سپس سوار خودروی مقتول شدیم و فرار کردیم ولی خودرو را هم در اطراف سد کارده مشهد به آتش کشیدیم تا شناسایی نشود.
این پرونده جنایی نیز چند روز بعد از وقوع قتل و با صدور دستورات ویژه پلیسی توسط سرهنگ رزمخواه در حالی به نتیجه رسید که متهمان به شعبه 208 دادسرای مشهد معرفی شدند و با صدور قرار بازداشت موقت از سوی قاضی احمدی نژاد دوباره در اختیار کارآگاهان قرار گرفتند تا بررسی های پلیسی زیر نظر سرهنگ غلامی ثانی برای روشن شدن زوایای تاریک این پرونده ادامه یابد.
منبع: روزنامه خراسان