سرویس جنگ نرم مشرق- انتشار خبر استفاده جنگندهها و بمبافکنهای روس از پایگاه هوایی ایران به منظور سهولت انجام عملیات علیه مواضع داعش در سوریه با واکنشهای مختلف داخلی و بینالمللی مواجه شد. آمریکاییها سراسیمه از این موضوع انتقاد و حتی روسیه را به نقض قطعنامههای سازمان ملل متهم کردند.
در داخل کشور هم عدهای با این اقدام مخالف بودند و همکاری نظامی با روسیه در این سطح را مغایر با استقلال و تمامیت حاکمیتی ایران میدانستند. این انتقادها گاهاً تا جایی بالا گرفت که کشورمان با عراق و افغانستان و برخی کشورهای اروپایی مقایسه شد که عملاً خاک خود را زیر اشغال نیروهای نظامی آمریکا یا ناتو بردهاند، نه آنکه صرفاً اجازه نشست و برخاست یک نیروی نظامی خارجی از پایگاههایی را صادر کرده باشند که خودشان تسلط و مالکیت کامل بر آنها دارند.
با این وجود، موضوع گزارش حاضر هیچیک از این واکنشها، انتقادها یا استدلالها نیست، بلکه جنبه نسبتاً مخفیماندهای از این رویداد مهم بینالمللی است که باید به خاطر آن ائتلاف ایران-روسیه را تحسین کرد.
«آلسورس آنالیسیس» شرکتی که حواسش به همه چیز هست
ابتدائاً ذکر این توضیح لازم است که آنچه در این گزارش درباره شرکت آمریکایی «آلسورس آنالیسیس[1]» میگوییم صرفاً جنبه روشنگری دارد و مبتنی بر واقعیت است: قصد ما مسلماً نه تبلیغات برای این شرکت است و نه ترساندن کسی از وجود این شرکت، چرا که دهها شرکت مانند آلسورس آنالیسیس از دهها سال پیش وجود داشته و دارد. بنابراین موضوع این گزارش «کشف یک واقعیت ناشناخته» نیست، بلکه صرفاً آن است که ضمن تقدیر از یک تصمیم درست، توجه مسئولین مرتبط و همینطور مخاطبین محترم به این «واقعیت موجود» بیشتر جلب شود.
کمپانی آلسورس آنالیسیس (چنانکه گفته شد) یکی از دهها شرکتی است که در زمینه تصویربرداری هوایی و ماهوارهای از زمین و رصد و تحلیل اطلاعاتی این تصاویر فعالیت میکنند[2]. این کمپانی شاید قویترین بازیگر در این زمینه نباشد، اما از آنجایی موضوع گزارش ما شد که بررسیها دربارهاش نشان میدهد به شکل خاصی فعالیتهای ایران و روسیه را تحت نظر دارد (در ادامه این گزارش به مواردی از این توجه خاص اشاره خواهد شد). اما داستان آلسورس آنالیسیس از کجا شروع شد[3]؟
سازمان ظاهراً خصوصی آلسورس آنالیسیس سال 2013 توسط سه نفر تأسیس شد: «استیون وود»، «چارلز هرینگ» و «جوزف برمودز[4]». در حال حاضر، وود مدیر عامل ارشد کمپانی است. وی بیش از 25 سال تجربه در زمینه تحلیل تصاویر ماهوارهای برای نهادهای دولتی و خصوصی دارد و از جمله 14 سال در سازمان سیا طیفی از سمتهای ارشد مرتبط با اطلاعات و تحلیل تصویر را بر عهده داشته است. وی پیش از آنکه آلسورس آنالیسیس را تأسیس کند، بنیانگذار و نایبرئیس مرکز تحلیل کمپانی «دیجیتالگلوب» (یکی از قویترین کمپانیهای تصویربرداری ماهوارهای) بود و رهبری تیم بازاریابی دفاعی دولت آمریکا را نیز بر عهده داشت.
چارلز هرینگ نیز که اکنون مدیر ارشد بازاریابی آلسورس آنالیسیس است، دو دهه تجربه در تحلیل و تصویربرداری ماهوارهای دارد. او نیز پیش از آنکه همراه با وود کمپانی آلوسرس آنالیسیس را تأسیس کند، 18 سال برای دیجیتالگلوب کار میکرد و نقش مهمی را در توسعه و شهرت این غول صنعت تصویربرداری ماهوارهای داشت. وی در آخرین مسئولیت خود قبل از آلسورس آنالیسیس، از زمان تأسیس مرکز تحلیل دیجیتالگلوب (سال 2011)، مدیر این مرکز بود.
دیگر بنیانگذار آلسورس آنالیسیس هم جوزف برمودز تحلیلگر مطرح و کارشناس امور اطلاعاتی و دفاعی کره شمالی و توسعه موشکهای بالستیک کشورهای جهان سوم است. وی بیش از 30 سال تجربه در زمینه تحلیل اطلاعاتی دارد و پیش از تأسیس آلسورس آنالیسیس در کنار وود و هرینگ، به دولت آمریکا و دولتهای دیگر مشاوره میداد و تحلیلگر ارشد مرکز تحلیل دیجیتالگلوب بود. این سه نفر بخش اصلی هیأت مدیره آلسورس آنالیسیس را تشکیل میدهند[5].
اطلاعات آلسورس آنالیسیس چیست و به چه دردی میخورد
صراحتی که در توصیف آلسورس آنالیسیس از امکانات و سرویسهایش وجود دارد به خوبی نشان میدهد که این شرکت نه تنها اقدامی سری یا غیرقانونی انجام نمیدهد، بلکه با استفاده از امکانات و تخصصی که دارد و با بهرهگیری از قوانینی که اجازه «جاسوسی» از سراسر دنیا را به این شرکت میدهد، به دنبال جلب مشتری در حوزه دولتی و خصوصی است[6]. این صراحت همچنین ثابت میکند آنچه که آلسورس آنالیسیس انجام میدهد به هیچ عنوان عجیب، مرموز، محرمانه یا انحصاری نیست.
همانطور که از نام این کمپانی آمریکایی نیز مشخص است، کار آلسورس آنالیسیس استفاده از تصاویر ماهوارهای و یا تصاویر دیگری است که به انواع روشهای دیگر از کره زمین گرفته میشود. آلسورس آنالیسیس در این زمینه با «ارائهدهندگان تصاویر ماهوارهای» (از جمله ایرباس و دیجیتالگلوب)، «ارائهدهندگان تصاویر پهپادی»، «ارائهدهندگان فناوری»، ارائهدهندگان خدمات» نرمافزاری و سختافزاری و «شرکای تحلیلی» خود همکاری میکند و نتیجه این همکاری یعنی پایگاه داده گستردهای را در اختیار مشتریان خود قرار میدهد که از تحلیل تصاویر مختلف از سطح زمین تشکیل داده است.
آلسورس آنالیسیس با «نظارت و تحلیل رویدادها در هر کجای کره زمین با استفاده از طیف وسیعی از منابع و فناوریهای پیچیده» اقدام به «جمعآوری اطلاعات از مکانهایی که به روشهای دیگر غیرقابلدسترسی هستند» میکند. بدون شک این اطلاعات میتواند شامل هر چیزی شود و به همین تناسب، مشتریان آلسورس آنالیسیس نیز به شدت متنوع هستند: نهادهای دولتی و خصوصی، رسانهها و اندیشکدهها و سایر پایگاههای تحلیلی از جمله مشتریان شرکتهایی مانند آلسورس آنالیسیس هستند، اما فقط اینها نیستند. حوزههای مختلفی میتوانند از اطلاعاتی بهره ببرند که آلسورس آنالیسیس و شرکتهای مشابه آن جمعآوری و تحلیل میکنند: بخش انرژی[7] (طرحریزی خط لوله و ...)، بخش مالی[8] (تخمین خسارات وارده و ...)، بخش امنیتی[9] و غیره.
تا جایی که به موضوع این گزارش مربوط میشود، رسانههای مختلف و اندیشکدههای معتبر بارها از اطلاعات و تحلیلهای آلسورس آنالیسیس در گزارشهای خود استفاده کردهاند[10] که در ادامه این گزارش به یکی از آخرین موارد آن اشاره خواهیم کرد. اما قبل از رسیدن به این موضوع، بررسی بخشی از سابقه آلسورس آنالیسیس برای درک بهتر ماهیت فعالیتهای اطلاعاتی این شرکت ضرورت دارد.
از تأسیسات هستهای کره شمالی و سوخوهای روس تا ماکت ناو هواپیمابر در بندرعباس
وقتی به صفحه اصلی وبسایت آلسورس آنالیسیس مراجعه میکنید، به شکلی مختصر و مفید با برخی از خدماتی مواجه میشوید که این کمپانی در گذشته به نهادهای مختلف ارائه داده و بنابراین میتواند به شما هم به عنوان مشتری آیندهاش ارائه دهد. در میان این خدمات، به طور خاص نام ایران، روسیه و کره شمالی به چشم میخورد.
یکی از تصاویر موجود در صفحه اول پایگاه اینترنتی آلسورس آنالیسیس، نقطهای در کره شمالی را نشان میدهد و ادعای این کمپانی آن است که این تصویر در تاریخ 6 ژانویه 2016 و اندکی پس از آن توسط دیجیتالگلوب گرفته شده که کره شمالی یک آزمایش زیرزمینی هستهای را انجام داده است. آلسورس آنالیسیس سپس مینویسد که این تصویر، ارزیابی جزئی مکان و ماهیت آزمایش هستهای کره شمالی را ممکن میسازد.
تصویر دیگری هم در این صفحه از وبسایت آلسورس آنالیسیس قرار داده شده که عنوان آن «اطلاعات زود، تغییر نظامی» است، به این معنا که با دسترسی سریعتر به اطلاعات، میتوان در صورت لزوم توازن را در یک درگیری نظامی تغییر داد. این تصویر، ظاهراً 12 جنگنده سوخو-25 و 4 هواپیمای چندمنظوره سوخو-30 را نشان میدهد که در پایگاه هوایی «الاسد» در نزدیکی لاذقیه مستقر شدهاند.
در کنار این تصاویر، تصویری هم وجود دارد که بیشتر از بقیه نظر ما را به خود جلب میکند. این تصویر که با عنوان «اطلاعات جهانی، نظامی و امنیتی» مشخص شده است، ماکت یک ناو هواپیمابر و مجهز به موتور هستهای آمریکایی از کلاس «نیمیتز» را نشان میدهد که در پایگاه دریایی بندرعباس پهلو گرفته است. آلسورس آنالیسیس با اشاره به اینکه بخشی از این ماکت (در مانور مشهور اواخر سال 93؛ گزارشهای مشرق را از اینجا و اینجا بخوانید) تخریب شده مینویسد: «به نظر میرسد این ماکت هم یک ابزار تبلیغاتی و هم یک وسیله آموزشی است[11].»
«استراتفور» حلقه وصل آلسورس آنالیسیس و دولت آمریکا
یکی از برجستهترین نهادهای اطلاعاتی-تحقیقاتی آمریکایی، سازمان «استراتژیک فورکستینگ[12]» (= پیشبینی استراتژیک) مشهور به «استراتفور» است. این سازمان هم رسماً به عنوان یک سازمان «خصوصی» ثبت شده است، اما نه تنها بسیاری از مقامات این سازمان مقامات سابق دولت آمریکا هستند، بلکه هک شدن پایگاه داده و ایمیلهای این سازمان در سال 2011 نشان داد که ارتباط مستقیمی میان استراتفور و آژانسهای اطلاعاتی، نظامی و انتظامی دولت آمریکا وجود دارد[13].
استراتفور و آلسورس آنالیسیس قبلاً هم درباره ایران با هم همکاری کردهاند. از جمله، اوایل سال 2016 گزارشی توسط استراتفور منتشر شد که مفهوم آن ادامه توسعه تأسیسات نظامی پارچین «بهرغم» توافق هستهای میان ایران و 1+5 بود. این گزارش تصویری متعلق به جولای سال 2010 را با تصویری مقایسه میکرد که مدعی بود اواسط ژانویه سال 2016 گرفته شده است. سپس جنبههای مختلف این دو تصویر به شکل موازی مقایسه شده بود[14].
قطعاً ماهیت این گزارشها، زنگ خطر بودن آنها و لزوم هوشیاری برای جلوگیری از آسیبپذیری مقابل آنها در جای خود قابل بحث است، اما آنچه در گزارش حاضر میخواهیم به آن بپردازیم چیز دیگری است. اگر به تصویر بالا توجه کنید، متوجه میشوید نامهای استراتفور، آلسورس آنالیسیس و دیجیتالگلوب در کنار هم و به عنوان منابع این تصاویر آمده است. در ادامه این گزارش میخواهیم از این کلید برای باز کردن قفل دیگری استفاده کنیم.
پیشدستی رسانهای ائتلاف ایران-روسیه
محرمانه نگه داشتن برخی اطلاعات در دنیای امروز بسیار دشوار است. محرمانه نگه داشتن برخی انواع دیگر از اطلاعات، صرفاً دشوار نیست، بلکه مانند مخفی کردن یک فیل زنده در یخچال، غیرممکن است. وقتی قرار است چند جنگنده از یک کشور در پایگاهی از کشور دیگر مستقر شوند، مسلماً این آمد و شد از چشم دهها ماهواره مخفی نخواهد ماند؛ و اگر این دو کشور، روسیه و ایران باشند، احتمال مخفی ماندن این تحرکات تقریباً صفر است. اما با این اطلاعاتی که خواهناخواه منتشر خواهد شد باید چه کرد؟
طی
روزهای گذشته تصویری هوایی از حضور جنگندههای روسیه در پایگاه هوایی همدان منتشر
شد که به سرعت هم در فضای مجازی منتشر شد. اگر نگاه دوبارهای به این تصویر
بیندازید، همان سه نام استراتفور، آلسورس آنالیسیس و دیجیتالگلوب پای آن توجه
شما را جلب خواهد کرد. تصمیم قابلتحسینی که مقامات کشورمان با هماهنگی روسها گرفتند،
اعلام خبر این همکاری نظامی پیش از طی تمام مراحل و احتمالاً رسانهای شدن تصاویری
مانند تصاویر آلسورس آنالیسیس بود.
انتشار چنین تصاویری قبل از آنکه مقامات دو کشور خبر همکاری با یکدیگر علیه داعش در سوریه را اعلام کنند، میتوانست به دردسر بزرگی تبدیل شود که چه بسا کل این همکاری را تحتالشعاع قرار میداد، اما خوشبختانه این خطر با هوشیاری مسئولین مربوط رفع شد. در نتیجه، گزارش استراتفور به جای آنکه به شکل «تجویزی» اتهامات ایران و روسیه به خاطر این توافق محرمانه را بشمارد و دلایلی را توضیح بدهد که به خاطر آنها باید جلوی این همکاریِ «لو رفته» گرفته شود، صرفاً ماهیت توصیفی به خود گرفت و اتفاقاً انگیزهها و فواید دو کشور از این همکاری را «تحلیل» کند، هرچند با لحنی که خالی از طعنه به ایران هم نیست[15]؛ طعنهای که انگار نشان از یک «عقده» دارد.