به گزارش مشرق، «عباس حاجینجاری» طی یادداشتی در روزنامه «جوان» نوشت:
روند تحولات منطقه غرب آسیا و آنچه این روزها در عرصههای میدانی، در سوریه، عراق، یمن و ... میگذرد در عین تثبیت اقتدار و حوزه نفوذ ایران اسلامی، از یک سو بیانگر فروپاشی قدرت هژمون و حوزه نفوذ قدرتهای سلطه، به ویژه امریکاست و از سوی دیگر نشانگر ناکارآمدی راهبردهای آنها جهت حفظ سلطه در منطقه و یا حفظ و تقویت موقعیت و جایگاه پادوهای منطقهای آنهاست.
هفته گذشته و در شرایطی که همکاری مشترک نیروهای نظامی ایران و روسیه در پایگاه شهید نوژه همدان بازتاب زیادی پیدا کرده بود، وبگاه امریکایی بلومبرگ در توصیفی از این همکاری مینویسد: سالها جانکری وزیرخارجه امریکا تلاش کرد تا با کمک روسیه نبرد داخلی سوریه را خاتمه دهد، او ساعتهای زیادی را صرف دیدار با «سرگئی لاورف» همتای روس خود نمود، اما هیچ دستاوردی نداشت، بلکه شاهد اعلام روسیه مبنی بر این بودیم که این کشور مأموریت علیه سوریه را از داخل ایران آغاز کرده است. بلومبرگ در عین حال مینویسد: اعلام خبر بمباران مواضع مخالفان سوریه از داخل ایران، بدترین نیشی بود که کری دریافت کرد و در ادامه یادآور میشود که این ایران است که در عین اینکه افراد دوملیتی امریکایی را دستگیر میکند، موشک آزمایش میکند و متحدان امریکا را تهدید مینماید.
امریکاییها در کنار راهبردهای خود برای مهار قدرت انقلاب و نفوذ در ایران در عین حال در کنار مذاکرات هستهای تلاش کرده بودند با طراحی و ایجاد جنگی نیابتی ظرفیتهای منطقهای ایران را نیز خنثی و به زعم خود در یک عملیات چندبعدی فرمانروایی خود را در منطقه تثبیت کنند، اما در این مصاف دست انقلاب اسلامی برتر بوده و هست. مقام معظم رهبری در دیدار اخیر ائمه جماعات مساجد تهران با تبیین ابعاد مقابله نظام سلطه با انقلاب اسلامی، یادآور شدند که امریکا امروز در منطقه غرب آسیا زمینگیر است. [اینها] امروز اهدافی دارند، کارهایی دارند، مقاصدی دارند در این منطقه، یک بخش از این مقاصد عبارت است از تقویت پایگاه استکباری رژیم صهیونیستی در این منطقه، یک بخش از آن عبارت است از تصرف همه منافذ و منابع قدرت در منطقه که دولتها و حکومتها بیایند زیر چتر آنها، از امکانات اینها استفاده کنند برای فرمانروایی منطقه [اما] امروز نتوانستهاند، چه مانع شده است از اینکه مقاصد اینها تحقق پیدا کند؟ اسلام انقلابی و یا انقلاب اسلامی. ایشان آنگاه تأکید میکنند که اگر اسلام نبود، ایمان به خدا نبود، ایمان به معارف اسلامی نبود، تعهد و پایبندی به وظایف دینی نبود، نظام جمهوری اسلامی هم مثل دیگران میرفت زیر چتر همین نظام سلطه و قدرت استکباری امریکا و غیر امریکا، آنچنان که دیگران رفتند.
آنچه که فراتر از ناکامیهای منطقهای اکنون به معضلی برای نظام سلطه تبدیل شده، این است که جنگ نیابتی که با محوریت سعودیها برای مهار قدرت منطقهای ایران و البته برای فراغت امریکاییها از غرب آسیا طراحی شده بود، اکنون به تهدیدی راهبردی علیه خود امریکاییها تبدیل شده است، چرا که این جنگ از یک سو فرصتی برای ایران جهت تبدیل شدن به یک قدرت فرامنطقهای ایجاد کرده و توازن منطقهای را تغییر داده و از سوی دیگر به ظهور بازیگرانی جدید در منطقه و همراستا با ایران منجر شده که تاکنون در محاسبات آنها جایگاهی نداشت، یعنی اگر در گذشته تنها حزبالله تهدیدی جدی برای رژیم صهیونیستی در منطقه بود، این روزها نه تنها رژیم صهیونیستی که دیگر متحدان منطقهای امریکا نگران حشدالشعبی در عراق، دفاع وطنی در سوریه، انصارالله در یمن و دهها قدرت دیگر هستند که در زیر سایه انقلاب اسلامی رشد کرده و البته هر یک منافع ملی خود را در مقابله با استکبار دنبال میکنند و اینها افقهای روشنی است که به رغم توطئههای پیچیده استکبار و حتی انفعال و وادادگی برخی از نیروهای وطنی پیش روی انقلاب اسلامی گسترده است.