بهاییت، یکی از فرقههای ضاله است که توسط انگلیسیها در ایران بنا شد و کمتر کسی در ایران وجود دارد که به انحرافی بودن این فرقه شکی داشته باشد. با شروع انقلاب اسلامی فعالیت این فرقه به کمترین حد خود رسیده بود ولی در این چندساله خبرهایی به گوش میرسد که شبکههای بهاییت در تلاش هستند تا با ورود به بخشهای مختلف جامعه به صورت غیر محسوس این فرقه ضاله را ترویج کنند.
فوتبال به واسطه فراگیر و پر طرفدار بودن یکی از رشتههایی است که شبکههای بهایی روی آن زوم کرده و در تلاش برای ارتباط گیری با شخصیتها، مربیان و بازیکنان فوتبالی هستند تا کم کم و به صورت کاملا غیرمحسوس عملیات جذب این افراد را برای شبکههای بهاییت آماده کنند.
سرحلقه این ماجرا فردی است که به واسطه حضورش در کشورهای اروپایی و دو تابعیتی توانایی و قدرت زیادی در اختیار دارد تا بتواند بازیکنان مطرح سالهای دور فوتبال اروپا را به بهانههای مختلف در قالب کارهای خیرخواهانه به ایران بکشاند و از این طریق توانسته دوستان زیادی در فوتبال برای خود دست و پا کند.
وی که به همراه یک میلیاردر ایرانی مقیم دبی ارتباطات نزدیکی با سران بهایی دارد کارهای اقتصادی زیادی نیز در یکی از کشورهای اروپایی و کشورهای آفریقایی داشته و از چند وقت پیش پروژه جذب مربیان فوتبال را در دستور کار خود قرار داده است.
این فرد توانسته با پسر یکی از مربیان فوتبال کشور ارتباط گیری خوبی انجام دهد تا آنجا که این مربی سابق لیگ برتر رسما اعلام کرده که بهایی نیست ولی پسرش با این فرقه در فعالیت است. هرچند که خبرها حکایت از این دارد که خود این فرد هم اعتقادات نزدیکی به این فرقه ضاله دارد.
این خبرها سرآغاز یک حرکت نوین برای ورود این فرقه ضاله به فوتبال کشور است. میطلبد که دستگاههای مسئول نظارت بیشتری بر این رفتارها و عملکردها داشته باشند. هنوز اتقافات تلخ سیاسی، مدیرعامل سابق پرسپولیس با جهانشاهی که یکی از عوامل موساد بود در خاطرهها باقی مانده است.
امید است تا مسئولان فوتبال کشور هر چه سریعتر با سرحلقههای این ماجرا که ارتباط گیری خوبی با اهالی رسانه و فوتبال کشور انجام دادهاند، برخورد کند تا حوادث مدیرعامل سابق پرسپولیس در فوتبال ایران تکرار نشود.