به گزارش مشرق، روزنامه آرمان امروز در شماره جدید خود به گفتگو با امیرحسین محبیان روزنامه نگار و فعال سیاسی پرداخته است که در ادامه بخش هایی از آن می آید:
-این دولت خودش را در تله انداخت و به جای آنکه حاشیهها را در حاشیه کارهایش قرار دهد در«متن» قرار داد؛ نمونه آخرش بحث کنسرتها بود.
-بعضی دولتها آنچنان به مسائل استراتژیک میپردازند که از زندگی روزمره مردم غافل میشوند، و بعضی چنان به مسائل روزمره میپردازند که از برنامهریزی استراتژیک دور میافتند، دولت خردمند باید با یک کرشمه دو کار کند، مثلا درحالی که مردم در مسائل روزانه گرفتارند، اصرار بر خرید ۱۰۰ فروند بوئینگ از آمریکا یا ایرباس و امثالهم و ادعای تخصیص حدود بیست میلیادر دلار برای این مساله؛ برای مردمی که با یک ماشین حساب ساده آن را معادل ۷۰ هزار میلیارد تومان دیده و تصور میشود دولت قصد پرداخت یک جای آن را دارد. در حالی که بسته شدن کارخانهها و بیکاری کارگرها را میبینند و از بیخیالی و شکمسیری دولتیها حکایت میکنند. البته من میدانم که دولت چگونه و چرا در پی رفع این نیاز است؛ اما دولت باید مسائل را از دریچه نگاه مردم عادی که درگیر ارقام کوچک هستند هم ببیند. مردم فکر میکنند که چرا وقتی پول جهیزیه دخترانشان را ندارند، از بیکاری فرزندانشان رنج میبرند؛ دولت دغدغه اش میشود حل معضل پرواز یکسره به نیویورک و بعد هم ناز کردن آمریکاییها را میبینند با خودشان میگویند: این دولت ما مستضعفهاست یا دولت رفاه طلبان وسرمایه داران! نمیتوانید به مردم بگویید چرا اینطور فکر میکنند باید طوری رفتار کنید که این شبهه به وجود نیاید.
-نقطه ضعف دولت آن است که مبتنی بر نگرش تطبیق با نظم بینالمللی است و نه تغییرو مدیرانش خیلی بالا رفتهاند. ممکن است در آن ارتفاع مردم را ریز ببینند البته منصف باشیم و این را به همه تسری نمیدهم.
-مشکل دولت نداشتن رسانه نیست؛ چون حلقه رسانهای گستردهای دارد؛ مشکل دولت حتی تیم رسانهای ناآگاه نیست چون آنها را میشناسیم و عمدتا نیروهای مطلعی هستند. مشکل دولت آن است که ذهنش از ذهن تودهها دور است و خودش را در حلقه تنگ بوروکراتیسم گرفتار کرده است.
-بسیاری از روزنامهنگاران که قبلا به راحتی رئیسجمهور سابق را ملاقات میکردند، میگویند که صحبت با رئیسجمهور جزو محالات شده است. از نشستهای صوری و فرمالیته که بگذریم، واقعیت آن است که رئیسجمهور نباید در پرده غیب باشد. مردم به او رای دادهاند تا از طریق رسانهها بدانند که چه میکند؟ برخورد تشریفاتی با مردم حتی اگر رئیسجمهور محترم چنین قصدی نداشته باشد، به نوعی تحقیر مردم و رسانهها تلقی میشود.
-نباید با رفتار، مردم را تحقیر کرد. ما به دور از شعار، مردم محترمی داریم، بسیار اهل رعایت هستند، اگر نبودند باید بلاهای بسیاری بر سر بعضی از دولتمردان مدعی غیر عامل میآوردند. از حیای مردم و ادب و حرمت آنها سوءاستفاده نشود و قلبا با آنها نزدیک شوند و درد آنها را درد خود بدانند و شادی آنها را شادی خودشان و اینچنین همه مشکلاتشان حل میشود.
-اقدامات اخیر رئیس دولت در سفرها و سخنرانیهای ایشان در عرف عادی انتخاباتی است اما تا اعلام کاندیداتوری نکرده است از لحاظ قانونی شک دارم که بتوان ایرادی جدی گرفت. البته حقوقدانان باید نظر دهند.
-این دولت خودش را در تله انداخت و به جای آنکه حاشیهها را در حاشیه کارهایش قرار دهد در«متن» قرار داد؛ نمونه آخرش بحث کنسرتها بود.
-بعضی دولتها آنچنان به مسائل استراتژیک میپردازند که از زندگی روزمره مردم غافل میشوند، و بعضی چنان به مسائل روزمره میپردازند که از برنامهریزی استراتژیک دور میافتند، دولت خردمند باید با یک کرشمه دو کار کند، مثلا درحالی که مردم در مسائل روزانه گرفتارند، اصرار بر خرید ۱۰۰ فروند بوئینگ از آمریکا یا ایرباس و امثالهم و ادعای تخصیص حدود بیست میلیادر دلار برای این مساله؛ برای مردمی که با یک ماشین حساب ساده آن را معادل ۷۰ هزار میلیارد تومان دیده و تصور میشود دولت قصد پرداخت یک جای آن را دارد. در حالی که بسته شدن کارخانهها و بیکاری کارگرها را میبینند و از بیخیالی و شکمسیری دولتیها حکایت میکنند. البته من میدانم که دولت چگونه و چرا در پی رفع این نیاز است؛ اما دولت باید مسائل را از دریچه نگاه مردم عادی که درگیر ارقام کوچک هستند هم ببیند. مردم فکر میکنند که چرا وقتی پول جهیزیه دخترانشان را ندارند، از بیکاری فرزندانشان رنج میبرند؛ دولت دغدغه اش میشود حل معضل پرواز یکسره به نیویورک و بعد هم ناز کردن آمریکاییها را میبینند با خودشان میگویند: این دولت ما مستضعفهاست یا دولت رفاه طلبان وسرمایه داران! نمیتوانید به مردم بگویید چرا اینطور فکر میکنند باید طوری رفتار کنید که این شبهه به وجود نیاید.
-نقطه ضعف دولت آن است که مبتنی بر نگرش تطبیق با نظم بینالمللی است و نه تغییرو مدیرانش خیلی بالا رفتهاند. ممکن است در آن ارتفاع مردم را ریز ببینند البته منصف باشیم و این را به همه تسری نمیدهم.
-مشکل دولت نداشتن رسانه نیست؛ چون حلقه رسانهای گستردهای دارد؛ مشکل دولت حتی تیم رسانهای ناآگاه نیست چون آنها را میشناسیم و عمدتا نیروهای مطلعی هستند. مشکل دولت آن است که ذهنش از ذهن تودهها دور است و خودش را در حلقه تنگ بوروکراتیسم گرفتار کرده است.
-بسیاری از روزنامهنگاران که قبلا به راحتی رئیسجمهور سابق را ملاقات میکردند، میگویند که صحبت با رئیسجمهور جزو محالات شده است. از نشستهای صوری و فرمالیته که بگذریم، واقعیت آن است که رئیسجمهور نباید در پرده غیب باشد. مردم به او رای دادهاند تا از طریق رسانهها بدانند که چه میکند؟ برخورد تشریفاتی با مردم حتی اگر رئیسجمهور محترم چنین قصدی نداشته باشد، به نوعی تحقیر مردم و رسانهها تلقی میشود.
-نباید با رفتار، مردم را تحقیر کرد. ما به دور از شعار، مردم محترمی داریم، بسیار اهل رعایت هستند، اگر نبودند باید بلاهای بسیاری بر سر بعضی از دولتمردان مدعی غیر عامل میآوردند. از حیای مردم و ادب و حرمت آنها سوءاستفاده نشود و قلبا با آنها نزدیک شوند و درد آنها را درد خود بدانند و شادی آنها را شادی خودشان و اینچنین همه مشکلاتشان حل میشود.
-اقدامات اخیر رئیس دولت در سفرها و سخنرانیهای ایشان در عرف عادی انتخاباتی است اما تا اعلام کاندیداتوری نکرده است از لحاظ قانونی شک دارم که بتوان ایرادی جدی گرفت. البته حقوقدانان باید نظر دهند.