به گزارش مشرق، استفاده علنی عربستان سعودی از منافقین و ماجرای برنامهریزی آنها برای
حضور در پارلمان اروپایی و جوسازی علیه ایران، این بحث را ایجاد کرده که
شاید نسبت به فیصله دادن و مختومه کردن پرونده گروهک رجوی، مقداری کوتاهی
شده است.
سیدمحمدجواد هاشمینژاد، فرزند شهید سیدعبدالکریم هاشمینژاد و
دبیرکل بنیاد هابیلیان (خانواده 17 هزار شهید ترور) به «وطن امروز» میگوید
در ایران نسبت به موضوع منافقین، غفلت شده است.
گفتوگو با
سیدمحمدجواد هاشمینژاد را میخوانید.
***
تحرکات منافقین افزایش یافته است؛ ارزیابی شما از دور جدید فعالیت این تروریستها چیست؟
گروههای تروریستی برای قدرتهای فرامنطقهای یا بازیگران منطقهای،
بهعنوان یکی از ابزارهای مهم پیشبرنده اهداف سیاسی تلقی میشوند. نباید
اینگونه تصور شود که منافقین اخیرا به تحرک درآمدهاند یا اینکه شرایطی
داشتند و حالا دارند از آن استفاده میکنند، بلکه تحرک و عدم تحرک تروریسم
به تصمیم قدرتها بستگی دارد. گروههای تروریستی هیچ اختیاری برای فعالیت
یا عدم فعالیت از سوی خود ندارند. فعالیتهای گروهک تروریستی منافقین نیز
در همین چارچوب تفسیر میشود. منافقین چه آن موقع که هنوز وارد جنگ مسلحانه
با جمهوری اسلامی نشده بودند و چه در مقطعی که نبرد مسلحانه را آغاز
کردند، همیشه وابسته به یک کشور خارجی بودند، بنابراین وقتی بخواهیم
بهعنوان یک ابزار به اینها نگاه کنیم باید ببینیم قدرتهای جهانی نظیر
غربیها چه تصمیمی درباره منطقه دارند یا اینکه بازیگران منطقهای مثل
عربستان در چه وضعیتی هستند! کشور عربستان بهعنوان حامی اصلی و مادر
تروریسم با توجه به تحولات منطقهای، تمام تلاش خود را برای تثبیت و توسعه
نفوذ خود در منطقه انجام میدهد اما در شرایط کنونی دایره نفوذ ریاض در
جهان اسلام روز به روز در حال کوچک شدن است. این ضعف در یمن که حیاط خلوت
سعودیها محسوب میشود، خود را نشان داده و عربستان توانایی مهار یمن را
ندارد. در چنین شرایطی ریاض تلاش دارد حیاط خلوت منطقهای خود را نیز با
چالش مواجه کند. اختلاف این کشور با ایران هم دقیقا در همین چارچوب است.
خب! برای چنین برنامهای، باید ابزارهایی را علیه ایران به کار گیرد. یکی
از ابزارهایی که به ذهن مقامات سعودی رسیده که باید به طور آشکار از آن
استفاده کنند، منافقین است. تا پیش از اجلاس اخیر منافقین، سعودیها از
منافقین حمایت داشتند ولی این حمایت آشکار نبود که اخیرا آن را آشکار کردند
تا ضدیت خودشان را با ایران عیان کنند. زمانی که سازمان، کشور یا شخصیت
خارجی از گروهکی به صورت آشکار حمایت میکند، یعنی قید ملت ایران را زده
است و صرفا دنبال ابزار میگردد. عربستان در چنین وضعیتی است. کشور فرانسه
چندین و چند سال است شرایط برگزاری همایشها و میتینگها را برای منافقین
فراهم کرده است. منافقین اگر ابزارها و حمایتهای کشورهای خارجی را نداشتند
و اگر دستورات آنها نبود، امکان کشتار ملت ایران را نداشتند. سال 60 که
سرکرده منافقین از ایران خارج شد، هواپیمایش در فرودگاه نظامی فرانسه فرود
آمد و فرانسه از او استقبال کرد و ابزار جاسوسی در اختیار آنان قرار داد.
در نهایت میتوان گفت اینکه تصور کنیم منافقین اخیرا تحرک پیدا کردهاند یا
اکنون شرایط بهتر یا بدتری دارند، به خودشان مرتبط نیست و این موضوع به
حامیانشان ربط دارد که در چه مواقعی بخواهند از آنها استفاده کنند.
این پروژه پیشاپیش شکست خورده است. البته این برای ما خیلی خوب است که
غربیها بحث حقوق بشر را در چارچوب گروهکهایی مثل منافقین پیگیری کنند. ما
به هیچ شکلی شاید بهتر از این نمیتوانستیم برای مردم روشنگری کنیم. ما
معتقد بودیم قطعنامههای حقوق بشری واقعیت ندارد و پشت آن اغراض سیاسی
خوابیده است این ادعای ایران امروز آشکار شده است و این یکی از قابلیتهای
ماست که توانستیم پشت پرده موضوعهایی مثل حقوق بشر را نمایان کنیم.
منافقین سالهاست در زمینه مسائل حقوق بشری در پارلمان اروپا و آمریکا و هر
جایی که ضدیت با ایران و ایرانی وجود دارد حضور دارند، چرا که بقایشان در
همین چارچوب تعریف میشود.
البته اقداماتی را انجام دادهایم اما این اقدامات کافی نبوده است.
ظرفیتهای خانوادههای شهدا در داخل کشور بسیار بالاست که اگر به این
ظرفیتها امکانات درستی داده شود، توانایی خیلی از کارها را دارند. ما از
این ظرفیت خیلی درست استفاده نکردیم.
مشکل در 2 جاست! اول اینکه عزم درستی در این قضیه دیده نشده است و دوم
اینکه تصور دولتمردانی که بر سر کار میآیند از دشمن تصور درستی نیست. ما
بارها شنیدهایم که منافقین یک جریان مرده هستند. بله! در مواقعی که از این
ابزار کمتر استفاده شود، چنین حالتی پیش میآید ولی آنها یک قوه خطرناک
هستند. دشمن را تا زمانی که وجود دارد و نفس میکشد، نباید نادیده گرفت.
اما درباره اینکه منافقین در داخل اثرگذاری ندارند باید بگویم باور عمومی
درباره این سازمان درست است و ایران امروز بسیار مقتدرتر از آن است که
منافقین بخواهند فعالیتی بکنند اما باید توجه داشت در طول دوران حیات
منافقین آنها هیچوقت توان نفوذشان را در مراکز مختلف از دست ندادند و ما
با چشم دیدیم که برای جدا کردن افراد و شخصیتهای کشوری چه کارها که
نکردند. ما به چشم دیدیم که منافقین، قائممقام رهبری را در دهه 60 از ملت
جدا و در او نفوذ کردند و حرف خود را از زبان او زدند. در دهه 60 بعضی از
شخصیتهایی را که یار و شاگرد امام بودند منحرف کردند. باز اخیرا هم دیدیم
که در بیت منتظری همان حرکت خطرناکی که در دهه 60 شروع کرده بودند، دوباره
دیده شد. ما نباید تصور کنیم در داخل هیچ خبری در این نوع حرکتها وجود
ندارد، بلکه باید وجوه خزنده دشمن را جدی گرفت ولو اینکه در مقاطع مختلف
ضعیف شده باشد.
ما در عراق و برخی کشورهای اروپایی حضور و تاثیرات خوبی داشتهایم. به نظر
بنده اگر این نوع حرکتها استمرار پیدا میکرد و درست انجام میشد، امروز
تاثیرات آن بیش از این میتوانست باشد.
به هر حال توانایی ما محدود است و خیلی توانایی زیادی نداریم. اگر حمایت درستی از این حرکتها میشد امروز متفاوت بودیم.
من کلی عرض میکنم. در کشوری که امنیتش تثبیت شده، ممکن است این تصورات
شکل بگیرد که با توجه به تاثیری که در منطقه داریم ما احتیاج به اینکه خیلی
به موضوعاتی همچون منافقین بپردازیم، نداریم. این نگاه ممکن است یک نوع
غفلت در سیاستگذاریها به وجود بیاورد. این نگاه به نظرم خیلی واقعبینانه
نبوده است.
من مجموعا میگویم. وقتی شما درگیر موضوعات بزرگ هستید، به موضوعات ریزتر کمتر میپردازید. باید به منافقین در سیاستگذاریها توجه داشت و بدانیم ابزارهای دشمن کدام است. باید نفس این ابزارها را گرفت. حمایت قدرتهای غربی از منافقین این را نشان میدهد که ابزارهای دشمن محدود است و الا سراغ اینها نمیآمدند. نباید غنای امنیتی ما و تاثیرگذاری در منطقه و بازیگری سطح بالا در منطقه، ما را از دشمنان ریز مغفول بدارد.