واقعیتهای زندگی خیلی زود از او فردی خودساخته، با ویژگیهای جوانمردی، ادب، سخاوت، از خودگذشتگی و بلند طبع و حق طلب میسازد و او را در مسیر مبارزه باظلم و تعدی قرار میدهد.
داوود جوان که از طریق شرکت در هیأتهای هفتگی با مرجعیت انس گرفته و ایمان اسلامی در تار و پود وجودش ریشه دوانده در قیام 15 خرداد 1342 به طورفعال مشارکت میکند، به طوری که به نقل از مادرش؛ آن روزتا دیر وقت به خانه نمیآید و در بازگشت نیزسرتا پا خون آلود و مجروح بوده است.
عرق مذهبی موجب میشود تا وی بانی چهار هیأت مذهبی و جلسات روخوانی قرآن باشد و خود وی نیز به حفظ و مطالعات قرآنی و نهج البلاغه روی میآورد. مهدی عزیزی یکی از دوستان دوران جوانی وی میگوید؛ «شخصیت متواضع، صمیمی و ایمان و دانش مذهبی حاج داوود، افراد را جذب و او را محور هر جمعی میکرد. همین روحیه نیز موجب آشنایی حاج داوود با بزرگانی همچون شهیدحاج مهدی عراقی و راهیابی به جرگه مبارزان مسلمان شد.» در این مسیر جذب تشکیلات فجر اسلام شده و توسط شهید محمد بروجردی در «گروه توحیدی صف» عضوگیری میشود. به دنبال بسته شدن فضای سیاسی کشور در سال 55 به لبنان میرود تا خود را برای مبارزهای حق طلبانه آماده کند.
در لبنان با شهید چمران و شهید محمد منتظری آشنا شده و با عنوان مسئول آموزش نیروهای ایرانی مشغول به فعالیت میشود. در آستانه نهضت مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) به ایران باز میگردد تا در صحنه نهضت امام خمینی(ره) حضوری مؤثر داشته باشد. با پیروزی انقلاب اسلامی کمیته انقلاب اسلامی نازی آباد را راهاندازی کرده و با تأسیس سپاه پاسداران به آن میپیوندد و در تأسیس و شکلگیری سپاه شهرستانها نقش عمدهای را برعهده میگیرد.
نخستین مسئولیت وی در سپاه پاسداران معاون مسئول آموزش سپاه بود که در نخستین دوره آن افرادی همچون شهیدان؛ احمد متوسلیان، علیرضا موحد دانش، محسن وزوایی، احمد کاظمی و کاظم نجفی رستگارآموزش دیدهاند. با شروع جنگ تحمیلی حاج داوود کریمی به فرماندهی عملیات جنوب منصوب می شود. دامنه فعالیت پایگاه عملیات جنوب از دهانه خلیج فارس تا چنگوله و جنوب مهران و دهلران را در برمیگرفت. بنی صدر که در آن شرایط فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت با شیوه «زمین در برابر زمان» بر «حالت پدافندی صرف» تأکید داشت.حاج داوود کریمی با این رویه بشدت مخالف بود و زیر بار آن نمیرفت تا اینکه سرانجام به دلیل اختلاف نظردر شیوه اداره جنگ پس از 6 ماه به تهران بازگردانده و به فرماندهی سپاه منطقه 10 (استان تهران) منصوب شد.
کار بزرگ وی در دوران مسئولیت سپاه منطقه 10 بنیانگذاری «تیپ محمد رسولالله» و «تیپ سیدالشهدا» که بعدها در عملیاتهای بزرگ نقش خط شکن را بر عهده داشتند، بود؛ همچنین مقابله با شرارتها و تروریسم کور منافقین که در این دوره با ترور افراد عادی کوچه وخیابان تهران را ناامن کرده بودند. با طراحیهای مقتدرانه و کارساز شهید داوود کریمی، کشف و با ضربه به صدها خانه تیمی آنان از جمله خانه امن موسی خیابانی و همسر سرکرده این گروه تروریستی، منافقین در تهران وضعیت قرمز اعلام کرده و افرادشان به عراق یا نقاط دیگر فرار کردند.
حاج داوود کریمی پس از عملیات فتح المبین با مأموریت فرماندهی سپاه منطقه هفت (استانهای ایلام وکرمانشاه) راهی غرب شد وبا کمک عزیز جعفری قرارگاه نجف را راهاندازی کرد. در ماههای اول حضور، عملیات مسلم بن عقیل را طراحی و به اجرا در آورد.
تز جنگی حاج داوود تمرکز برروی جبهه میانی به جای جنوب بود. به عقیده وی سرمایهگذاری برای تهدید و حرکت به سمت بغداد که تا سومار 100 کیلومتر بیشتر فاصله نداشت منطقیتر از تهدید و حرکت به سمت بصره بود.پس از مدتی حاج داوود دوباره به تهران فراخوانده شد و از وی خواسته شد تا برای جنگ طرح و برنامه تهیه کند.
بعد از مدتی افرادی فشار آوردند که حاج داوود در این ستاد نباشد و بدین ترتیب وی خانه نشین میشود. حاج داوود که دل در گرو آرمانهای ملی و مذهبی داشت نمیتوانست در شرایط جنگی از صحنه دفاع دور باشد و رزمندگان را تنها بگذارد لذا این بار کسی که در شروع جنگ مسئول عملیاتهای جنگی جنوب بود بهعنوان یک بسیجی گمنام به جبهه می رود و براثر بمباران شیمیایی مصدوم می شود. خود وی در این مورد میگوید: «برای اینکه حساسیت کسی برانگیخته نشود به مدت یک هفته رفتم پشت سر امام جماعت مسجد محل نماز خواندم، بعد به ایشان گفتم؛ حاج آقا من جوشکار هستم و میخواهم به جبهه بروم. امام جماعت هم به من برگه تأیید داد، آن را به دفتر جهاد سازندگی بردم واز من به عنوان جوشکار ثبتنام کردند و بعد از چند روز راهی فاو شدم.» خود وی به یکی از دوستانش گفته است که؛ یکی از عجیب ترین لحظات زندگیام لحظهای بود که امام جماعت جوان مسجد برایم تأییدیه مینوشت. حاج داوود در این مرحله مسئولیت جوشکاری پلهای متحرک رودخانه اروند را برعهده میگیرد.
وقتی فرماندهان هنگام عبور از پل او را در کسوت یک بسیجی عادی میبینند به وی اعتراض میکنند که این چه کاری است که میکنید؟ وی پاسخ میگوید: «من مشغول به وظیفهام هستم.» حاج داوود در یکی از روزهای حضور هنگام جوشکاری پل براثر بمباران شیمیایی مصدوم و بستری میشود.
در دوران حضور وی در جهاد پیشنهاد ضرورت ایجاد سازمانهای مهندسی رزمی در کلیه یگانهای رزمی را مطرح و سازمان آن را طراحی وبرنامهریزی میکند.بعد از مدتی به مسئولیت مبارزه با مواد مخدر گمارده میشود و با تقویت ستاد این تشکیلات روند مبارزه با مواد مخدر را از فاز امنیتی – قضایی به فاز نظامی – امنیتی تبدیل میکند و با دایر کردن قرارگاههایی در جدار مرزی با این معضل به مبارزه جدی برمی خیزد.