به گزارش مشرق، ورود تعدادی از نیروهای ویژه ارتش ترکیه به خاک سوریه در شهر مرزی جرابلس، توجه محافل مختلف را به خود جلب کرده است. به گفته منابع نظامی، هدف اصلی از اجرای عملیات نظامی مشترک ارتش ترکیه و ائتلاف موسوم به ضد داعش به رهبری آمریکا، این بوده است که به مخالفان به اصطلاح میانه روی سوری اجازه دهند تا وارد این مناطق شوند.
در گزارشی به نقل از مقامات نظامی ترکیه آمده است که تانک های ترکیه با اجرای عملیات تهاجمی گستردهای در شهر جرابلس در شمال سوریه، مواضع تروریست های داعش را منهدم کردند. این گزارش افزود تانکهای ترکیه با شلیک بیش از ۲۰۰ گلوله حدود ۷۰ هدف گروه تروریستی داعش را نابود کردند. در عین حال، جنگندههای اف ۱۶ نیروی هوایی ترکیه نیز ۱۱ هدف گروه تروریستی داعش را در این منطقه بمباران کرده است.
اما هدف ترکیه از انجام عملیات نظامی در سوریه چیست؟ به نظر می رسد آنکارا چند هدف داخلی و خارجی را همزمان دنبال می کند. در بعد داخلی، بعد از کودتای نافرجام و متهم شدن ارتش و تضعیف روحیه آن، این عملیات در واقع اقدامی است برای این که به ارتش روحیه بدهند و نیروهای ارتش را تا حدودی از اتهاماتی که هر روز در رسانه های ترکیه در ارتباط با کودتا مطرح می شود، مبرا سازند.
در بعد خارجی، ترکیه از ابتدا درصدد بود تا به شکلی وارد خاک سوریه شود و با داشتن جای پای نظامی در این کشور نقش بیشتری در تحولات سوریه ایفا کند و به واسطه نیروهای میدانی مورد حمایت خود، از این برگه در مذاکرات آتی برای حل و فصل بحران سوریه بهره برداری کند، اما انگیزه اصلی و مهمتری که ترکیه را وادار به این اقدام کرده، آن است که آنکارا به شدت نگران تحرکات کردهاست. گروه ی.پ.گ که ترکیه ادعا می کند شاخه سوری حزب پ. ک.ک است، بیش از سه چهارم مرز بین سوریه و ترکیه را تصرف کرده است. فقط محدوده بین شهرهای اعزاز و جرابلس در غرب رود فرات باقی مانده بود.
ترکیه از اول اصرار داشت که کردها نباید وارد این منطقه شوند. به این دلیل که اگر کردهای سوریه وارد این منطقه شوند، در واقع کل خط مرزی ترکیه با سوریه از عراق تا ساحل دریای مدیترانه به تصرف کردها سوریه در می آید که مورد حمایت کردهای داخل ترکیه و عراق هم هستند. بنا بر این ترکیه به محاصره یک جبهه کردی درمی آمد و ارتباط زمینی آن با اعراب قطع می شد.
به عبارت دیگر، ارزیابی ترکیه این است که تصرف خط مرزی سوریه با ترکیه توسط کردها، مقدمه اصلی تشکیل دولت بزرگ کردستان است که کردهای ترکیه را هم شامل می شود. چرا که اقلیم کردستان عراق به واسطه این مرز زمینی به دریای مدیترانه وصل می شود و به دریای آزاد راه پیدا می کند.
مقامات ترکیه مدعی هستند که این اقدام بخشی از طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا است و از این رو آمریکا به شدت از ی.پ.گ حمایت می کند. آمریکا در این منطقه مستشار و نیروی نظامی دارد و حتی در نقطه ای برای خود پایگاه هوایی آماده کرده است. نگرانی شدید ترکیه از تشکیل دولت کردستان موجب شده با عملیات نظامی جرابلس مانع این اقدام شود.
از طرفی، تجاوز ترکیه به خاک سوریه با مخالفت شدید دمشق و نیز متحدانش (ایران و روسیه) مواجه شد. نکته قابل توجه آن است که آمریکا هم مخالفت خود را با تحرکات ارتش ترکیه در شمال سوریه و انجام عملیات نظامی علیه نیروهای دموکراتیک سوریه اعلام کرده است.
صرف نظر از مواضع رسمی و ظاهری، سوال این است که پشت پرده معادلات بحران سوریه چه می گذرد؟
به نظر می رسد نسبت به عملیات زمینی ترکیه در خاک سوریه نوعی توافق پنهانی میان بازیگران داخلی و خارجی صورت گرفته است. منابع ترکیه تاکید دارند که این کشور نمی توانسته سرخود این عملیات را انجام دهد؛ چنان که در گذشته تلاش می کرد منطقه پرواز ممنوع و حائلی در خاک سوریه ایجاد شود، ولی موفق نشده بود، اما اکنون طی هماهنگی فشرده با روسیه، ایران و سوریه و آمریکا، توانست این عملیات را انجام دهد.
از یک سو عملیات جرابلس از نظر نظامی دستاورد مهمی محسوب نمی شود، زیرا جرابلس یک شهر کوچک چسبیده به خاک ترکیه است، لذا فاقد اهمیت راهبردی است. نیروهای داعش بدون درگیری از این شهر عقب نشینی کردند و برخورد جدی بین نیروهای ارتش ترکیه و داعش رخ نداد. از سوی دیگر مهار داعش و کردها برای همه اطراف اعم از آمریکا و روسیه و ایران و سوریه مطلوب است، به همین دلیل موافقت سوریه و حامیانش و نیز آمریکا با اقدام نظامی ترکیه منطقی به نظر می رسد.
اما ترکیه در برابر این چراغ سبز چه امتیازی باید بدهد؟ آن گونه که در برخی محافل منطقه ای گفته شده است، دمشق و آنکارا با هم معامله کرده اند. قرار است ترکیه از حمایت گروه های تروریستی در حلب دست بردارد و در مقابل، دمشق نیز عملیات ترکیه در جرابلس را بپذیرد. تغییر موضوع ترکیه و نرمش این کشور در برابر سوریه، احتمال این هماهنگی و همکاری را بیشتر کرده است.
به همین ترتیب ایران و روسیه هم از این موضوع استقبال کرده اند. نزدیکی آنکارا به تهران و مسکو پس از کودتای نافرجام ترکیه هم دلیل روشنی بر این امر محسوب می شود.
درباره آمریکا اما باید گفت پس از کودتای نافرجام ترکیه، آنکارا فشار شدیدی را به آمریکا وارد کرد و آمریکا به خاطر دست داشتن در کودتا در موضع انفعال قرار گرفته است، لذا برای حفظ روابط راهبردی خود با ترکیه، به این عملیات رضایت داد. به عبارتی آمریکایی ها از ادامه حمایت از نیروهای ی.پ.گ در مقابل ترکیه، کوتاه آمده اند. این در حالی است که به نظر می رسد واشنگتن تمایل زیادی به میدان دادن به کردها در شرایط فعلی ندارد، لذا راهبرد مهار بازیگران میدانی (از جمله کردها) در دستور کار کاخ سفید قرار گرفته است.
در مجموع باید گفت پیچیدگی های بحران سوریه و تعدد بازیگران این صحنه، به گونه رقم خورده که طرف های مختلف ناچار به توافقات پنهانی در جهت تحقق اهداف خود هستند. به نظر می رسد توافق نانوشته ای میان این بازیگران شکل گرفته که حالت توازن در سوریه تا اطلاع ثانوی حفظ شود و عوامل میدانی در حد و اندازه خود ایفای نقش کنند. دشواری های کار میدانی و نیز بن بست در روند سیاسی، چنین توافقاتی را اجتناب ناپذیر کرده است.
منبع: بصیرت