دست رد بر سینه مصر
در زمانی که همگان منتظر آغاز طرح سه مرحله ای کمیته چهارجانبه عربی بودند به ناگاه سخنگوی رسمی فتح و جبریل الرجوب نایب رئیس کمیته مرکزی فتح اعلام کردند از کشورهای عربی می خواهند از دخالت در امور داخلی فلسطین بپرهیزند. جبریل الرجوب که در رأس هیئتی سیاسی امنیتی به همراه 4 عضو کمیته مرکزی فتح و سرلشکر ماجد فرج، رئیس دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان به مصر سفر کرده بود و با مسئولان امنیتی مصر، اردن و عربستان دیدار کرد پس از دیدار سیاسی امنیتی که درقاهره برگزار کرد این اظهارات را به رسانه ها اعلام کرد.
این اعلام قطعا موضع محمود عباس است که از جانب الرجوب اعلام شده است. سخنگوی فتح نیز پس از الرجوب همین موضع را اتخاذ کرده، اعلام کرد مسائل داخلی فتح را مسئولان این جنبش حل خواهند کرد. سؤال مهم از این قرار بود که چرا ابومازن با این طرح مخالفت کرد؟
حمایت از دحلان، وجه اصلی مخالفت
از زمان برگزاری کنگره ششم فتح در آگوست 2009 اختلافی بین دحلان و ابومازن به وجود آمد که این اختلاف تا کنون پابرجا است. اختلافاتی فراوانی در داخل فتح وجود داشته و دارد اما این اختلاف از یک حیث با دیگر اختلافات متفاومت است و آن اینکه اختلاف ابومازن و دحلان جنگ قدرت است. دحلان از زمان کنگره ششم فتح تلاش کرد به رأس هرم قدرت فتح برسد. ابومازن هم که در رأس تشکیلات خودگردان و ساف قرار داشت خود را از پیش در این جایگاه می دید. تلاش های دحلان و میزان مقبولیتی که در میان حامیان فتح دارد به اندازه ای است که ابومازن وی را خطرناک ترین رقیب قدرت خویش می داند.
لذا ابومازن با وجود اختلافات مختلفی که در فتح با دیگرانی داشت که برای قدرت تلاش می کردند اما دحلان را به گونه ای از عرصه رقابت بیرون راند که دیگر امکان بازگشت وی نباشد. این نشان می دهد در میان شخصیت های فتح این تنها دحلان است که می تواند جای ابومازن را بگیرد. طرح کمیته چهارجانبه عربی امکان بازگشت دحلان به فتح را فراهم می کرد. امری که ابومازن برای آن بسیار هزینه کرده بود.
مقدمه چینی برای جانشینی ابومازن
علاوه بر نکته که در بالا به آن اشاره شد – که براساس بند اول طرح کمیته چهارجانبه عربی، دحلان می توانست به عنوان قدرتمند ترین رقیب ابومازن به فتح باز گردد- مسئله جانشینی دحلان به جای ابومازن نیز مطرح است. شاید این مسئله کمی شبیه به نکته اول باشد اما با کمی دقت می بینیم که تفاوتی بین آنها وجود دارد.
نکته ای که در بالا به آن اشاره شد از این قرار بود که ابومازن نمی خواست هزینه ای که برای اخراج دحلان و عدم دسترسی وی به کرانه باختری پرداخته بود از دست برود و دحلان به عنوان قدرتمندترین رقیب خودش به کرانه باختری بیاید اما نکته دوم از این قرار است که ابومازن می خواهد کسی را پیش از دحلان جایگزین خود قرار دهد.
آنگونه که رسانه های عربی به آن پرداختند تلاش کشورهای عربی در طرح کمیته چهارجانبه عربی جانشین کردن دحلان به جای محمود عباس است. ابومازن نه می خواهد دحلان را وارد فتح کند و نه اینکه دحلان جانشین او باشد. ابومازن طی سال های اخیر به دفعات گزینه های دیگری را برای جانشینی خود معرفی کرده است.
صائب عریقات، جبریل الرجوب، محمد اشتیه و ماجد فرج گزینه هایی بوده اند که طی سال های گذشته به عنوان جانشین محمود عباس اعلام شده اند. از این میان صائب عریقات تنها گزینه ای بوده است که ابومازن خودش اعلام کرده است و سایر گزینه ها به طور غیر رسمی اعلام شده اند. این نشان می دهد اختلاف عباس و دحلان به قدری جدی است که حتی با میانجیگری اعراب نیز حاضر به کنار گذاشتن آن نیست.
این نکته را نیز نباید از ذهن دور داشت که وی به تشدید عملکرد خود در این زمینه نیز پرداخته است و طی روزهای گذشته حسن صالح اسماعیل حسین را که ظاهرا از حامیان دحلان باشد از جنبش فتح اخراج کرد.
چرایی حمایت اعراب از دحلان
در مقطع کنونی، فلسطین در آستانه انتخابات شوراهای محلی و شهرداری ها قرار دارد. در این اوضاع ، جنبش فتح در موقعیتی قرار گرفته که به نظر می رسد از هم اکنون بازنده اصلی انتخابات است. گروه های پنج گانه چپگرای ساف که تا به حال با فتح همکاری می کردند فهرستی مستقل ارائه کرده اند و شکاف های داخلی فتح نیز موجب شده بسیاری از شخصیت های فتح مایل باشند به طور مستقل یا با دیگر فهرست ها در انتخابات حضور یابند.
به نظر می رسد این اقدام کمیته چهارجانبه عربی تلاشی برای جلوگیری از این شکست پیش از موعد است. شکستی که می تواند به انزوای فتح در جناح سیاسی فلسطین منجر شود. این به معنای تضعیف جناح سازش است. جناح سازشی که مورد حمایت همه جانبه غربی صهیونیستی قرار دارد.
در حقیقت باید گفت اعراب از شکست حامیان سازش جلوگیری کرده اند و تلاش می کنند مانع تضعیف این جناح در فلسطین شوند. اما ابومازن با مخالفت خود تمام نقشه های آنها را به شکست کشاند و همه چیز بلاتکلیف باقی ماند. احتمالا تلاش هایی در این راستا ادامه خواهد یافت تا مانع تضعیف سازشکاران فلسطینی شود.
از سویی به
نظر می رسد اعراب در مورد حمایت از دحلان به نتیجه رسیده باشند و این حمایت
نمی تواند بدون چراغ سبز جناح غربی صورت پذیرفته باشد. حال این اختلاف می
تواند تنها آینده ابومازن را تهدید کند چرا که وی در میان حامیان خود گزینه
ای به قوت دحلان در اختیار ندارد و حمایت اعراب را نیز به همراه نخواهد
داشت.