![](http://cdn.mashreghnews.ir/files/fa/news/1395/6/27/1854783_225.jpg)
به گزارش مشرق، مدت زیادی نیست که با توسعه زیرساختهای اینترنت پر سرعت و در دسترس قرار گرفتن آن و همچنین پیشرفت تکنولوژی در نرم افزار و سخت افزارهای ارتباطی، ابزارهای جدیدی در اینخصوص شکل گرفتهاند. با انفجار دیجیتال، شبکههای اجتماعی، در مقولهای جدید در دنیای ارتباطات قرار گرفتهاند و طیف وسیعی از روابط، روابط شخصی تا روابط جهانی و همچنین نقش در جنبشهای بزرگ اجتماعی و سیاسی را شکل دادهاند. امروز نیز پرواضح است که شبکههای اجتماعی و نرم افزارهای پیام رسان در جامعه ایرانی از محبوبیت فراوانی برخوردار است؛ همانطور که چندی پیش مشاور وزیر ورزش و جوانان، میانگین استفاده روزانه ایرانیها از شبکههای اجتماعی را 9 ساعت در روز بیان کرد که با میانگین جهانی اختلاف بسیار زیادی دارد.
از سویی دیگر ابولحسن فیروز آبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی در مصاحبه اخیر خود در خصوص نرم افزار تلگرام، پیام رسان محبوب میان ایرانیها آمار شگفت انگیزی را بیان کرد که جای تامل دارد. او تعداد کانالهای فعال در شبکه تلگرام را 100 هزار کانال عنوان کرد که در طول شبانه روز بیش از یک میلیون و 200 هزار مطلب را در این کانالها «تولید» میشود. به جز این آمار که مختص شبکه تلگرام است، شبکههای اجتماعی دیگری در ایران نیز در حال فعالیت و تولید محتوا هستند که تعداد محتوای منتشر شده در طول شبانه روز توسط این نرم افزارها را بسیار بیشتر میکند.
چاقی اطلاعاتی و خطر سکته فرهنگی
امروزه افزایش انبوه محتوای تولیدی در شبکههای اجتماعی منجر به یک نگرانی در سطح جامعهشناسی شده است که آن را ازدیاد یا سرریز اطلاعاتی (Information Overload) نامگذاری میکنند. هرچند که این واژه، واژهای جدید نیست و اولینبار توسط آلوین تافلر (Alvin Toffler) در سال 1970 در کتاب شوک آینده (Future Shock) مورد استفاده قرار گرفت که امروزه تبدیل به یکی از مشکلات اساسی جامعه مدرن شده است. ازدیاد اطلاعات زمانی رخ میدهد که حجم «ورودی» به یک سیستم از ظرفیت آن تجاوز کند. برترام گراس، جامعه شناس آمریکایی در سال 1964 بیان کرد انسان محدودیتی در زمینه ظرفیت «پردازش و درک» دارد که دریافت اطلاعات زیاد موجب آسیبهای جدی در زمینه تصمیمگیری وی خواهد شد.
با رشد چشمگیر اینترنت و دیجیتالی شدن انتشار محتوا دیگر تولید آن محدود به نویسندگان و ناشران کتاب و محدودیتهای این عرصه نبوده و امروزه هرکس میتواند بهصورت کاملا رایگان دست به تولید و انتشار محتوا بزند.
با رشد اینترنت و حرکت به سوی فضای تعاملی آن و همچنین ظهور شبکههای اجتماعی و میکروبلاگها با افزایش حجم انبوهی از اطلاعات مواجه میشویم که به صورت روزانه کاربرانی را که در این فضاها مشغول فعالیت هستند بمباران میکنند و به واژه ازدیاد اطلاعاتی تجربهای جدید میدهند.
حجم محتوای تولیدی در شبکههای اجتماعی به حدی رسید که در یک تحقیق آماری که در سال 2013 صورت گرفت، دو سوم کاربران شبکه اجتماعی توییتر خود را در معرض دریافت حجم بالای پست دانستند و بیش از نیمی از آنها نیاز به ابزاری برای فیلترگذاری پستها را احساس کردند، و البته آمار و ارقام مشابهی در خصوص سایر شبکههای اجتماعی در تحقیقات دیگر ارائه شده است.
با شکلگیری فضای سایبر و ایجاد بسترهای فراوان ارائه اطلاعات بهصورتها و با اهداف و زمینههای مختلف به افراد، کاربر در مقابل اقیانوس عظیمی از اطلاعات و مطالب متعدد قرار میگیرد که بازشناسی حقیقت از غیر حقیقت، درستی از نادرستی، اعتبار از عدم اعتبار و... این اطلاعات باعث سردرگمی و آشفتگی او میشود. این سردرگمی و آشفتگی میتواند منجر به زمینههایی برای تصمیمگیری براساس اطلاعات نادرست و حتی در مقیاس بزرگتر از بین رفتن سلامت افراد جامعه و به هم خوردن امنیت اجتماعی شود.
کارشناسان و محققان حوزه ارتباطات و علوم اجتماعی در سالهای اخیر متوجه این آسیب شدهاند و تحقیقات بسیاری تاکنون در این خصوص صورت گرفته است. حجم اطلاعات دریافت شده توسط کارکنان بسیاری از شرکتهای بزرگ جهان مانند اینتل، مایکروسافت و... تبدیل به یکی از نگرانیهای اصلی آنها شده است. براساس تحقیقات صورت گرفته توسط شرکت HP، کارمندانی که بهصورت روزانه مشغول دریافت اطلاعات از طریق ایمیلها و تلفن همراه خود هستند، (هرچند که این اطلاعات مرتبط با تخصص و حرفه آنها باشد) باعث کاهش 10 امتیازی از IQ آنهاست.
قرار گرفتن مقابل این حجم از دادهها همچنین میتواند منجر به آسیب دیگری بنام «اعتیاد اطلاعاتی» شود، بهطوریکه افرادی در مقابل سیل اطلاعات احساس نیاز به دریافت بیشتر آن را پیدا میکنند، بهگونهای که با وجود «اطلاعات» دیگر نادیده گرفتن آنها کاری دشوار میشود.
محققین در اینخصوص معتقد هستند که عدم توانایی افراد در پردازش اطلاعات دریافتی و عدم امکان طبقه بندی آنها میتواند منجر به تضعیف روحیه و کاهش بهرهوری شود. ادوارد هالول، روان پزشک و متخصص اختلالات تمرکزی میگوید قرار گرفتن در چنین محیطی میتواند منجر به «کسری تمرکز» شود. دریافت اطلاعات با موضوعات و سوژههای مختلف میتواند در مغز انسان فرایندی شبیه چند وظیفگی(MultiـTasking) را ایجاد کند که در بلندمدت سبب کاهش سطح تمرکز و کاهش سطح توجه به اطلاعات پیرامون شود.
از دلایل رخ دادن ازدیاد اطلاعاتی میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
افزایش نرخ انتشار اطلاعات در قالبهای گوناگون محتوایی توسط افراد، گروهها و شبکههای مختلف که قالبا به ارائه خبر و تحلیلهایی از اوضاع و شرایط مختلف میپردازند
بهوجود آمدن شرایط آسان برای انتشار و انتقال پیامها در کسری از ثانیه با استفاده از ابزارهای اشتراکگذاری
افزایش تعداد کانالهای انتقال اطلاعات (ایمیل، شبکههای اجتماعی، نرم افزارهای پیام رسان، فید خوانهای خبری)
ممکن نبودن تشخیص بیاعتباری و نادرستی اطلاعات منتشر شده
نبود امکان مقایسه و پردازش اطلاعات مختلف برای دریافت کنندگان
دریافت اطلاعات مختلف در زمینههای گوناگون بدون طبقه بندی و فیلترگذاری
بحرانی که آشوب آفرینی میکند
بحران اطلاعاتی برای افرادی که به صورت روزانه در معرض آن قرار دارند، آسیبهایی در سطح فردی را در پی دارد. اما زمانی این بحران میتواند برای یک جامعه تبدیل به معضلی جدیتر شود که آن جامعه در موقعیتی و پروسه ای حساس از نظر اجتماعی یا سیاسی مانند شرایط انتخابات قرار بگیرد.
استار هلیتز و موری توروف از اساتید برجسته فناوری اطلاعات در کتاب «سبک ارتباط و تغییر پرمخاطره» درباره ارتباطات بین کامپیوتری نوشتند که میتوان مفاهیم آن را به ارتباطات صورت گرفته در شبکههای اجتماعی امروزی تعمیم دارد:
در ارتباطات بین کامپیوتری(CMC)، وضعیت اول آن است که حجم زیادی از ارتباطات صورت خواهد گرفت که باعث افزایش تراکم اجتماعی شده که خود منجر به دسترسی افراد به اطلاعات بیشتر از آنچه میتوانند پاسخگو باشند میشود. وضعیت دوم مربوط به انتروپی اطلاعات است، جایی که اطلاعات دریافتی دیگر قابل دسته بندی موضوعی نیستند و پیامهای مهم و غیر مهم را نمیتوان تشخیص داد.
در وضعیتی که یک جامعه مقابل یک تصمیم مهم قرار میگیرد اتخاذ یک تصمیم «منطقی» توسط افراد از اهمیت زیادی برخوردار است و در نظم و امنیت اجتماعی تاثیر حیاتی خواهد داشت. لازمه اتخاذ یک تصمیم منطقی اولا «آگاهی از شرایط و اوضاع کنونی» است و ثانیا کنار هم قرار دادن دادههای خرد و برای ایجاد یک الگو و اتخاذ تصمیم صحیح است. براساس وضعیتهای بیان شده توسط هیلتز و توروف، برای افرادی که درآبشار عظیم اطلاعات در حال شنا هستند دیگر امکان دسته بندی محتوا و تشخیص درست از غلط و مهم از غیر مهم مهیا نیست و این امر سبب شکلگیری یک آگاهی غلط از اوضاع کنونی و عدم تصمیمگیری صحیح در سطوح اجتماعی و سیاسی خواهد شد که با توجه به درگیر بودن تعداد زیادی از افراد جامعه با چنین فضاهایی، نتیجه واکنش غلط به موضوعات کلان یک کشور میتواند سرنوشتساز و حتی موجب تغییر ارزشها باشد.
سواد رسانه ای؛ از لازمههای آموزش کشور
شبکههای اجتماعی در ابتدا با هدف برقراری ارتباط بین اعضای خانواده، دوستان، همکاران و... راه اندازی شدند و در همان اوایل راه، شکل جدیدی از رسانه را به خود گرفتند بهگونهای که این شبکههای اجتماعی امروزی تحت گروه رسانههای اجتماعی نیز طبقه بندی میشوند. کارکرد رسانهای این شبکهها نیز موجب آن میشود تا محتوا بهصورت خبر، تحلیل، طنز و... به صورت پالایش نشده و بدون ویراستاری محتوایی، اعتبار سنجی علمی و دسته بندی نشده بهصورت مستقیم بین کاربران آن به اشتراک گذاشته شود.
اینترنت از زمان در دسترس قرار گرفتن عمومیاش همواره دستخوش حساسیتهای مختلفی در جوامع بوده است بهطوریکه کنگره آمریکا از همان ابتدا به صورت مستقیم هر سال درگیر تنظیم قوانین و لوایحی برای قانونمند کردن آن بوده است.
در خصوص مسأله ازدیاد اطلاعات، از همان روزهای اول نمایان شدن نگرانیهای این حوزه، مدرسههای رسانه شروع به تحقیقات کرده و فعالیتهای بسیاری را در حوزه ارتقای آگاهی در مقابله با اطلاعات و افزایش سطح سواد رسانهای کاربران انجام دادهاند.
با توجه به نرخ بالای استفاده ایرانیان از شبکههای اجتماعی در مقایسه با میانگین جهانی لزوم توجه ویژه به این حوزه با رشد هرچه بیشتر امکانات و ظرفیت پلتفرمهای مختلف در طول زمان، افزایش مییابد.
از این رو لازم است تا دستگاهها و نهادهای دولتی اقدامات لازم و جدی را درخصوص آموزش در این زمینه اتخاذ نمایند که این امر همکاری وتلاش شورای عالی فضای مجازی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر دستگاههای مرتبط را میطلبد و جامعه کنونی که به صورت فعال و نه منفعل، در این فضا حضور دارد نیازمند آموزشهای نحوه مواجه با اطلاعات است.
منبع: پنجره