این نویسنده و پژوهشگر در اینباره گفت: در ابتدا دو نکته را عرض میکنم؛ اول اینکه بسیاری از کتابهای ارزشمند داستانی و یا پژوهشی با موضوع جنگ و دفاع مقدس را نخواندهام، و دوم اینکه از همان کتابها نیز حضور ذهن دقیقی ندارم. با این مقدمه، به سه دسته از این آثار اشاره میکنم؛ داستانهایی که با مخاطب بزرگسالان نوشته شده، داستانهایی که با مخاطب نوجوانان نوشته شده است و آثار پژوهشی.
او در ادامه اظهار کرد: از دسته اول، آثاری که خواندنشان برای من لذتبخش بوده، (بدون ترتیب الفبایی و تنها با توجه به نامهایی که در یاد دارم) از این قرارند:
«سفر به گرای ۲۷۰ درجه» نوشته احمد دهقان به دلیل سادگی و روایت روان، «داستانهای شهر جنگی» و «شطرنج با ماشین قیامت» نوشته حبیب احمدزاده به دلیل نگاه پرسشگرانه به جنگ و دفاع مقدس، «پل معلق» محمدرضا بایرامی به عنوان اثری بومی با همتی والا در نشان دادن زندگی سربازان و همچنین نگاه واقعگرایانه به عوارض جنگ، «از به» نوشته رضا امیرخانی به دلیل جسارت در انتخاب کانون روایتی سهل و ممتنع نامهنگاری، «زمستان ۶۲» و «ثریا در اغماء» نوشته اسماعیل فصیح به دلیل طرح نگاه متفاوت به جنگ و دفاع مقدس و بهخصوص به دلیل شیوه روایتی روان در «زمستان ۶۲»، «ریشه در اعماق» و «اشکانه» نوشته ابراهیم حسنبیگی به دلیل زبان قوی و ساختار دلنشین در اولی و لحظات سرشار از عاطفه و احساس در دومی، «گوساله سرگردان» از مجید قیصری با توجه به فضاسازی عالی و پرداختن به ماوراها، «فقط عاشق زبان عاشق را میفهمد» از قاسمعلی فراست با توجه به نگاه انسانی به شخصیتهای دشمن و شناخت و غور در تغییرات برخی از شخصیتهای دفاع مقدس، «زمین سوخته» نوشته احمد محمود به دلیل واقعگرایی و توجه به زندگی مردم فرودست در جنگ و به دلیل اولین تلاش دردمندانه یک نویسنده از نسل قبل از انقلاب، «هلال پنهان» از علیاصغر شیرزادی به دلیل ساختار پیچیده و زبان فخیم، «در آفریقا همه چیز سیاه است» نوشته ساسان ناطق به دلیل نگاه نو و توجه به شخصیتهای دشمن در جنگ، «عریان در برابر باد» نوشته احمد شاکری به دلیل فضاسازی مناسب و اوج درخور تحسین، «دیلمزاد» از محمد رودگر با توجه به ساختار پیچیده، «سوران سرد» نوشته جواد افهمی به خاطر فضاسازی درخور تحسین و زبان پیراسته، «باغ بلور» محسن مخملباف برای رویکرد آیندهنگرانهاش، «جمجمهات را قرض بده برادر» از مرتضی کربلاییلو به دلیل جسارت در طرح واقعیات ناگفته جنگ، «نفر پانزدهم» جهانگیر خسروشاهی به دلیل اوج زیبایش، «مگیل» محسن مطلق به خاطر جسارت در انتخاب زبان طنز برای روایت داستان دفاع مقدس و اوج تخیل نویسنده، «آداب زیارت» تقی مدرسی به خاطر نشان دادن تضاد میان نگاه روشنفکران منزوی با نگاه نسل جوان برآمده از انقلاب در برخورد با حوادث خونباری چون جنگ، «بالاتر از عشق» پری منصوری به دلیل زیرکی نویسنده در نوشتن اثر کنایهآمیز، «شب ملخ» جواد مجابی و «ناگهان سیلاب» مهدی سحابی هر دو علاوه بر ارزشهای ساختاری، به دلیل احترام نویسندگانشان برای موضوع بزرگ جنگ، «خانه سفید» ی. میاندوآبی به دلیل نگاه آیندهنگرانه و دردمندی نهفته در دل اثر، «گنجشکها بهشت را میفهمند» نوشته حسن بنیعامری به دلیل پیشرو بودن در انتخاب زبان و ساختار نو برای نوشتن یک اثر داستانی دفاع مقدس و همچنین بخشهای جنگی «دل دلدادگی» شهریار مندنیپور و «دره جذامیان» میثاق امیرفجر، اولی به دلیل نشان دادن تحول در شخصیت و دومی شیرینی روایت و توجه به جنگ شهرها و مجموعه داستان «روزی که خورشید سوخت» از فیروز زنوزی جلالی به دلیل گفتوگوهای قوی و همچنین نگاه ژرف به مسائل اجتماعی.
حنیف همچنین گفت: اما داستانهایی که با مخاطب نوجوان برای جنگ و دفاع مقدس نوشته شدهاند و خواندنشان برای من دلنشین و با لذت همراه بوده است، عبارتند از : «اسماعیل اسماعیل» از سیدمحمود قادری گلابدرهایی، «اسم من علیاصغر است» از مصطفی رحماندوست، «مهاجر کوچک» نوشته رضا رهگذر، «آتش در خرمن» نوشته حسین فتاحی، «راز جنگل سبز» از ناصر ایرانی، «شبی که جرواسک نخواند» از جمشید خانیان، «عاشقانههای یونس در شکم ماهی» نوشته جمشید خانیان، «فقط بابا میتواند من را از خواب بیدار کند» نوشته مژگان بابامرندی، «هستی» فرهاد حسنزاده، «آوازهایم برای تو» نوشته نورا حقپرست، «هیچ کس جراتش را ندارد» حمیدرضا شاهآبادی، «خمپارههای خوابآلود» نوشته اکبر صحرایی، «دشتبان» احمد دهقان، «عقابهای تپه شصت» از محمدرضا بایرامی، «ساپروفیت» رفیع افتخار، «آواز بلند» و «زود برمیگردیم» از علیاصغر عزتی پاک، «گردان قاطرچیها» از داوود امیریان.
این نویسنده در ادامه معرفی بهترین کتابهای دفاع مقدس درباره آثار پژوهشی جنگ تحمیلی بیان کرد: در میان آثار پژوهشی هم کتابهای باارزش زیادی نوشته شده که برخی از آنها که به یاد دارم از این قرارند: «جستاری در اصطلاحشناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس» نوشته احمد شاکری، «مقولهها و مقالهها» از محمدقاسم فروغی جهرمی، «جنگ و رمانهایش» نوشته ابراهیم حسنبیگی، «چهارده مقاله درباره داستان کوتاه» کامران پارسینژاد، عباس جعفری مقدم، حسن رسولی منفرد و احمد شاکری، «بوی باروت» ابراهیم زاهدی مطلق، «اثرنشان» / «درآمدی بر رویکرد نشانهشناختی به مفهوم سند و مطالعات اسنادی جنگ/ دفاع مقدس» نوشته علیرضا کمرهای، «تفنگ و ترازو» نوشته بلقیس سلیمانی، «شخصیتپردازی در داستانهای کوتاه دفاع مقدس» از حسن بارونیان، «ساحتهای مطالعاتی ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» نوشته محمدرضا سنگری، «نیمنگاهی به هشت سال قصه جنگ» نوشته رضا رهگذر، «ادبیات جنگ و موج نو» اثر شاهرخ تندروصالح، «ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» از غلامرضا کافی، «درآمدی بر ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی» اثر فریدون اکبری شلدرهای و «ادبیات داستانی دفاع مقدس و هویت ایرانی ـ اسلامی» از حسینعلی قبادی.
محمد حنیف در انتها گفت: در پایان باز هم تاکید میکنم که ارائه نگاهی دقیق مستلزم مطالعه دقیق تمامی آثار داستانی و داشتن فرصتی موسع برای مرور آثار خواندهشده است. بدون شک این نوشتار حتی دربرگیرنده تمامی آثار خوبی هم نیست که از میان آثار وسیع ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس ایران مطالعه کردهام.