چرایی اجتناب از شکلگیری فضای سیاسی دوقطبی در شرایط کنونی و تفاوت آن با رقابتهای سیاسی انتخاباتی متداول همچنین منع آقای احمدینژاد از ادامه فعالیتهای گسترده و زودهنگام انتخاباتی توسط رهبری مباحثی است که این روزها اذهان محافل مختلف اجتماعی را به خود مشغول داشته است.
در رقابتهای شفاف سیاسی، مردم قدرت تمیز و انتخاب برتر را مییابند؛ زیرا در این فضا حرفهای مدعیان اداره بهتر جامعه شنیده میشود، اما با دوقطبی شدن فضای انتخاباتی، هر طرف، قطب مقابل را مجموعهای از رذایل شیطانی ترسیم میکند که نهتنها صدایش نباید شنیده شود بلکه با تمام توان و با توسل به هر شیوهای در خاموش کردن صدای چنین اهریمنی باید کوشید! بهطور طبیعی با شکلگیری چنین آرایشی نهتنها انتخابات پرهزینه واقعی برای رشد جامعه نافع نخواهد بود بلکه با کمترین جرقهای هواداران ممکن است به درگیریهای خیابانی کشانده شوند.
رهبری انقلاب در ملاقات مورخ نهم شهریور با آقای احمدینژاد حضور وی را در رقابتهای 96 باعث دوقطبی شدن فضای انتخابات خواندند؛ لذا ایشان را از حضور در این عرصه منع کردند، اما نوع برخورد رئیسجمهوری سابق با چنین تدبیری، خود بهترین گواه بر صحت چنین تشخیصی است.
در نامه مورخ ششم مهرماه آقای احمدینژاد خطاب به رهبری آمده است: «همان گونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریور ماه سال جاری ... حضرتعالی توصیه فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم». این بدان معناست که ایشان خیراندیشی رهبری انقلاب را فیالمجلس پذیرفته و به فعالیتهای انتخاباتی خود پایان داده است.
اما در این ارتباط مقولهای که قابل کتمان نیست چگونگی هتک شدن ناقدان آقای احمدینژاد به ادامه فعالیتهای انتخاباتی وی از سوی حلقه نزدیک به ایشان است.
در این نزدیک به یک ماه با وجود تکذیبهای قاطع و حرمتشکنانه یاران نزدیک آقای احمدینژاد در مورد محتوای ملاقات نهتنها از چنین نامهای خبری نبود بلکه حتی بهصورت خصوصی نیز رئیسجمهور سابق به دستیاران نزدیک خویش تذکر نداد که چنین منعی صورت گرفته است بلکه با اقداماتی همچون سفر انتخاباتی به گرگان در بیست و پنجم شهریور بهنوعی عملکرد غیراصولی این مشاوران هجمهکننده به منتقدان به سکوت خویش را تأیید مینمود.
تبعیت از صلاحدیدهای خیرخواهانه رهبری ایجاب میکرد تا در فردای ملاقات، یعنی دهم شهریور آقای احمدینژاد نامه ششم مهرماه خود را بنگارد یا دستکم مشاوران و دستیاران خود را به عدم هتک کسانی که انتظار خود را نسبت به تبعیت از این توصیه بهطرق مختلف بیان میداشتند دعوت نماید.
متأسفانه چنین نشد بلکه اجازه داده شد تا در این فاصله مسئلهای که نیاز به عمومیت یافتن آن نبود تبدیل به یک چالش سیاسی جدی شود و رهبری را ناگزیر سازد که توصیه خود را علنی سازند. تبعیت در دهم شهریور با تبعیت در ششم مهرماه تفاوتهای معنایی و محتوایی بسیار دارد که در آینده ابعاد آن روشن خواهد شد.