در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ضمن چالشهای مختلف اعم از تهدید و ارعاب و استفاده از گزارههای توهینآمیز، جنبه کمیک و خندهدار قضیه همیشه حفظ شده است. شیپور جنگ اندکی قبل از شروع مناظره نواخته میشود و دو نامزد انتخاباتی با اشاعه دروغ و ایجاد جنگ روانی تلاش میکنند تا ضربههای آغازین را بر بدنه اعتمادبنفس و آمادگی هم وارد سازند.
بازی ذهنی همان تکنیکی است که هر نامزد انتخاباتی باید از آن به نحو احسن بهره ببرد. مثلا در ورزش بوکس، فوتبال، شطرنج، کاراته، شمشیربازی، کشتی و غیره، یک نفر باید ذهن رقیب را به خوبی بخواند تا حرکت بعدی او را پیشبینی کند و بتواند بر او فائق آید. یک بار «مایک تایسون» -اسطوره بوکس- جمله بسیار جالبی را گفت: «من در رینگ آنقدر این سمت و آن سمت حریف میروم تا گاردش در اثر حرکت کمی باز شود. بعد، از لای گاردش صورتش را میبینم. به چشمانش توجه میکنم. او هم به چشمان من خیره میشود. تلاش میکند تا با چشمانش به من بگوید که از من نمیترسد. اما وقتی نگاهش را به اندازه یک دهم ثانیه از من میگیرد، آنوقت بزرگترین اشتباه را مرتکب شده و کارش تمام است».
شاید گمان شود که مناظره را نمیتوان با مسابقه بوکس قیاس کرد. اتفاقا کاملا شبیه هم هستند. رقبا یکدیگر را به گوشه رینگ گفتگو و جدل میاندازند، حالا یا با توهین یا ارعاب یا تهدید و یا پیشنهاد مسموم برای ورود به یک بحث. یکی از وجوه پررنگ ترامپ و هیلاری کلینتون این است که از گستاخی بیشتری نسبت به کاندیداهای چند سال گذشته برخوردارند. در اینجا به شش/6 حرکت بسیار مهم که موجب پیروزی یکی از رقبا و راهیابی به کاخ سفید و یا شکست و نابودی وی شد، اشاره میکنیم:
1. ایجاد مزاحمت در حریم فیزیکی خصوصی رقیب / از سوی ال گور / سال 2000/ نتیجه: ناموفق
«الگور» در تمرین پیش از مناظره سوم با جورج بوش پسر، این حرکت را تمرین کرده بود و مشاورانش به او گفته بودند که میتواند از این حرکت بهره ببرد اما مسئولیتاش به گردن خودش است چرا که ریسکاش خیلی بالاست. به هر حال، ال گور این حرکت را انجام داد و به سمت «جورج بوش» که در حال صحبت بود رفت. در تمامی ثانیههای این حرکت، چشمان تیزبین حضار و بینندگان بر روی حرکت وی متمرکز بود. گور، تلاش کرد که یک نگاه کمیک سرزنشآمیز بر بوش داشته باشد، اما بوش بطرزی استادانه دستش را خواند و بدون اینکه شوکه شود، با حرکت سریع سر به نشانه آگاهی بر وجود سرزده وی در کنارش به او پاسخ داد. گویی که کسی ناگهان بیاید و سلام کند و شما با حرکت سر پاسخ او را بدهید و به ادامه صحبتتان بپردازید. در آن لحظه، بار نگاه سنگین حضار به نشانه خیط شدن گور و فشار احساس بیاعتبار شدن آنی بر صورت وی را میشد به وضوح دید.
2. در سایه قرار دادن رقیب در حین فیلمبرداری تلویزیونی / از سوی بیل کلینتون / سال 1992/ نتیجه: موفقیتآمیز
ستاد «بیل کلینتون» قبل از مناظره وی با جورج بوش پدر، تمامی تلاش و لابی خود را به کار برد تا صحنه مناظره شبیه صحن شهرداری طراحی شود. حالا که به فیلم ان مناظره توجه میکنیم، متوجه میشویم که طراحی محیط به ان شکل باعث شد که بیل کلینتون توانایی، خوشمشربی، وکاریزمای طبیعی خود را به نحو احسنت به تصویر کشیده و به ذهن مخاطب حاکم کند. ستاد کلینتون، به خوبی به این امر واقف بود و اصرارش به پیشنهاد یک روانشناس خبره برای طراحی به آن شکل به همین سبب بود.
پیش از مناظره، کلینتون و ستادش بارها و بارها به تمرین حرکت در صحنه مناظره پرداختند و با چند سینماگر در مورد اینکه کجای دوربین قرار بگیرد مشورت کردند. «آلن شرودر» مورخ شهیر آمریکایی معتقد است که کلینتون میخواست که رقیب خود را طوری در زوایه دوربین تحقیر نماید که در تاریخ سیاست امریکا ماندگار شود. استراتژی کلینتون جواب داد و او توانست رقیب خود را در ذهن و ادراک مخاطب را به شدت تنزل دهد.
3. جابجا شدن در صحنه مناظره / از سوی بیل کلینتون / سال 1992 / نتیجه: موفقیتآمیز
در همان مناظره مشهور بین کلینتون و بوش پدر، وقتی بوش ایستاده بود و در حال سخن گفتن بود، بیل کلینتون از روی صندلی خود برخاست و بدون اجازه مجریهای برنامه و بدون اینکه کسی متوجه شود، روی صندلی بوش نشست. او با اینکه نشسته بود، در فضایی بالاتر از «راس پروت» مولتی میلیاردر آن زمان که حامی بوش بود قرار گرفت و تفوق و تسلط ضمنی خود را در ذهن مخاطب تزریق کرد. بعدها، «پل بگالا» از مشاورین ارشد کلینتون، این حرکت را از قبل برنامهریزی شده خواند. نکته جالب اینکه این حرکت از حیث روانشناختی بر بوش تاثیر گذاشته بود و او هر گاه که در میانه صحبت چشمش به صندلیاش میافتاد، گویی که کرسی ریاست جمهوری را از دست رفته ببیند، رنگش کمی کبود میشد و در تمرکز ذهن و کلامش تزلزل ایجاد میشد.
4. تکان دادن دست به مدت طولانی / جورج واکر بوش (بوش پدر) / 1988 / نتیجه: موفقیتآمیز
سال 1988 در زمان پایان مناظره، جورج واکر بوش وقتی با رقیب دموکرات خود «مایکل دوکاکیس» دست داد، زمان آن را به درازا کشاند تا شیب دست او به سمت پایین کاملا نشاندهنده قدبلندتر بودن او باشد. این امر، توفق و چیرگی و برتری بوش بر دوکاکیس را بر ذهن و ضمیر ناخودآگاه مخاطب القا میکند.
5. تلهیِ دست دادن / دانلد ریگان / سال 1980 / نتیجه: موفقیتآمیز
در سال 1980، میلیونها نفر شاهد مناظره بین «دانلد ریگان» و «جیمی کارتر» بودند. بیست سال بود که هیچکدام از طرفین یک مناظره انتخابات ریاست جمهوری با هم دست نداده بودند. هنوز پخش زنده روی شبکه نرفته بود. به محض ورود هر دو نفر به سالن از دو سمت مخالف، هر کدام به سمت جایگاهشان روانه شدند. کارتر در جایگاه خود قرار گرفت اما ریگان در اقدامی بیسابقه پس از بیست سال، به طرف کارتر رفت و با او دست داد. این امر، در یک لحظه تصویر ریگان در قامت یک فرمانده را تداعی کرد و وی را در موقعیت برتری قرار داد.
بعدها، «کاتلین هال جیمیسون» -تحلیلگر سرشناس- نوشت: «یک لحظه این تصویر تداعی شد که کارتر گمان کرد که الان ضربه کارد ریگان وارد شکمش میشود. آن دست دادن برای کارتر کشنده بود. نمیدانم که چقدر باید به کارتر فشار میآمد که بعد از آن حرکت بتواند خود را خندان نگاه دارد. احساس کارتر در آن لحظه شبیه کسی بود که جنگنده دشمن زیست بوم و زیرساختهای امنیت اجتماعی او را نابود کرده باشد».
ریگان، در آخر مناظره یک بار دیگر به سمت کارتر رفت و با تکرار دوباره این کار، یک بار دیگر وی را متعجب ساخت؛ اما این بار در مقابل آنتن. این بار، ریگان مهربان و مسئول به نظر رسید و کارتر ضعیف و نیازمند.
6. دعوت از یک مهمان ناخوانده / از سوی «جان ادواردز» قائم مقام جان کری / سال 2004 / نتیجه: نامشخص
یک بار در سال 2004، «دیک چنی» قائم مقام بوش پسر، در صحن مجلس سنا
در پاسخ به سناتور «پاتریک لیهی» که یکی از کارمندان سابق وی را به فساد اخلاقی متهم
کرده بود گفت: «گور پدرت!». وقتی در مناظره بین معاونین کاندیداها، وی با «جان
ادواردز» قائم مقام «جان کری» رقیب آن زمان جورج بوش روبرو شد، ادواردز از سناتور
لیهی دعوت کرده بود که در ردیف دوم صندلیها درست جایی که چنی او را ببیند، بنشیند.
البته، این امر موجب شد که چنی دستبستهتر عمل کند و نتواند آن طور که میخواهد
در مناظره مانور بدهد. این امر، موجب شکایت ستاد بوش از ستاد کری شد و اما چون
رسانهها چندان به موضوع وارد نشدند، نتیجه تقریبا نامشخص است.اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که این عمل، یک عمل زشت و نامردانه تلقی گردید و از میزان محبوبیت کری به شدت کاست.