پس از انقلاب اسلامی نیز کم نبودند شاعرانی که با چنین هدفی در میدان حاضر شدند و با هنرشان از دین و میهن خود دفاع کردند. در خیل شاعران انقلاب اسلامی، بخش قابل توجهی از روشنگری بر عهده شاعران آیینی بوده که با الهام از مکتب حسینی، در راه احیای دین گام برداشتهاند. در وصف حسین ابن علی(ع) گفتن، توفیقی است که نصیب بسیاری از شاعران پس از انقلاب شده است. همهساله همزمان با آغاز ماه محرم، ماه عزای آل الله، شاعران سرودههای خود را به اهل بیت(ع) تقدیم کرده و از این طریق، ادب خود به خاندان رسول الله(ص) را نشان دادهاند.
سرودههای ذیل نمونههایی از اشعار شاعران برای محرم است که در صفحات شخصی خود در فضای مجازی منتشر کردهاند:
سیدحمیدرضا برقعی:
خانه پیرزن ته کوچه
پشت یک تیر برق چوبی بود
پشت فریاد های گل کوچک
واقعاً روزهای خوبی بود
پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر
منتظر بود در زدن ها را
دم در می نشست و با لبخند
جفت می کرد آمدن ها را
روضهخوان محله میآمد
میرزا با دوچرخه آهسته
مثل هر هفته باز خیلی دیر
مثل هر هفته سینهاش خسته
"ای شه تشنه لب سلام علیک"
ای شه تشنه لب...چه آوازی
زیر و بمهای گوشه دشتی
شعرهای وصال شیرازی
مینشستیم گوشه مجلس
با همان شور و اشتیاقی که...
چقدر خوب یاد من مانده
در و دیوار آن اتاقی که -
یک طرف جمله"خوش آمدهاید
به عزای حسین "بر دیوار
آن طرف عکس کعبه میگردد
دور تا دور این اتاق انگار
گوشه گوشه چه محشری برپاست
توی این خانه چهل متری
گوش کن! دم گرفته با گریه
به سر و سینه میزند کتری
عطر پر رنگ چایی روضه
زیر و رو کرده خانه او را
چقدر ناگهان هوس کردم
طعم آن چای قند پهلو را
تا که یک روز در حوالی مهر
روی آن برگ های رنگا رنگ
با تمام وجود راهی کرد
پسری را که برنگشت از جنگ
هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز
پستچی نامه از عزیز نداشت
کاشکی آن دوشنبهء آخر
روضه میرزا گریز نداشت
پیرزن قطره قطره باران شد
کمی از خاک کربلا در مشت
السلام و علیک گفت و سپس
روضه قتلگاه او را کشت
***
وحید قاسمی:
مرثیه سربه زانوی ماتم گذاشته
دستی زغیب، قافیه را «غم» گذاشته
شعرم به سمت کرببلا رفت وحُر شدم
دیدم خدا دوباره مَحَلم گذاشته
از ماجرای گریه آدم مشخص است
راهی برای توبه ما هم گذاشته
عشق حسین موهبتی کبریایی است
ماندم چه منتی سرعالم گذاشته !
صدها هزارسجده به جا آورم کم است
پروردگار فیض دمادم گذاشته
وقتی حسین آینه رحمت خداست
دیگر چرا عذاب جهنم گذاشته!؟
روضه بخوان، که دست به نقدیم روضهخوان!
درجیب گریه خرج محرم گذاشته
باید به فکر زخم گلوی حسین بود
در اشک چشم، فاطمه مرهم گذاشته
نشنیدهام به جان خودم از کسی هنوز
آقا برای نوکر خود کم گذاشته!
***
محمد غفاری:
تپشهای دلم شوری برای گریه میخواهد
تو را با اشک اما ماورای گریه میخواهد
نمیدانم چرا بعد از نماز صبح چشمانم
سلامم را به تو در لابلای گریه میخواهد
و هر روز از نسیم آهسته میگیرم سراغت را
دلم وقتی که میگیرد هوای گریه میخواهد
زبان روضههایم بسته میماند، همین بهتر
و الا هر مصیبت های های گریه میخواهد
***
کسی در گوشه هیئت ضریحت را بغل کرده
و در تاریکی از تو روشنای گریه میخواهد
سرم گرم زیارت شد، دلم محو ضریح تو
نگاهم رو به شش گوشه، صدای گریه میآید...
***
رضا اسماعیلی نیز در جدیدترین سروده خود با اشاره به دو حدیث از رسول خدا(ص) و امام صادق(ع)، به سیره امام حسین(ع) پرداخته است:
*پیامبر(ص) میفرمایند: منفورترین واژه ها نزد خدا نام پادشاه است که کسی را به آن بنامند. (المحاسن مساوی ، ج 1 ، صص 142 و 238)
*امام صادق(ع) فرمودند: ما را با اسما و کنیههای خودمان صدا کنید٬ اهل بیت سلطنت نداشتند؛ عبدالله بودند. (بحار ، ج 1 ، ص225)
تو را سلطان نمیخوانم ، چه عنوان دل آزاری
اگرچه شاه خوبانی، ولی از شاه بیزاری
تو مولا هستی و مردمنوازی رسم و آیینات
نداری نسبتی هرگز، تو با سلطان درباری
نه شاهنشاه و سلطانی ، نه اربابی و نه خانی
تو پرچمدار توحیدی ، امام امتی ، آری
تو مولایی، چه عنوانی از این بهتر برای تو؟
نخواهم گفت مدحت را، به لفظ کوچه - بازاری
امام عدل بختی تو، نداری تاج و تختی تو
نداری امپراتوری، تو دوری از ستمکاری
تو انسانی که مولانا، به دنبال تو میگردد
تو شمسالدین معنایی، که جان روشنی داری
تو تقدیر زمین، شأن نزول آسمان هستی
و میپاشد جهان از هم، بدون نور تو، آری
تو ثاراللهی و کرب و بلا تفسیر سرخ تو
شبی ای کاش از این اسم اعظم پرده برداری
جهان بعد از قیام تو، مسلمان حقیقت شد
قیام ات ، انفجار نور، رستاخیز بیداری
به نسل عاشقان دادی، به خون، سرمشق آزادی
تو احرار جهان را تا ابد، سالار و سرداری
تو را با لهجه پیروز خون باید ثنا گفتن
تو جان دین، حسین بن علی، تفسیر ایثاری