حسینیه مشرق- بارگاه امام حسین (ع) رخدادهای فراوانی به خود دیده است. این بنای مقدس بارها تخریب و مرمت شده است؛ امویان و عباسیان که توجه به قبر امام حسین (ع) را برخلاف منافع حکومت خود میدانستند، کوشیدند تا محل دفن امام حسین (ع) مورد توجه دوستان و شیعیانشان قرار نگیرد. دشمنان اهل بیت (ع) چندین بار بارگاه را از بین بردند؛ اما دوستداران اهل بیت (ع) تا آنجا که توانستند در حفظ و مرمت بارگاه کوشیدند.
بررسی سیر تخریب و بازسازی بارگاه نشان از انگیزۀ دشمنان اهل بیت (ع) از تخریب میگردد؛ چرا که حفظ و ماندگاری حرم مطهر امام حسین (ع) سبب ترویج پیام عاشورا در بین مسلمانان و شیعیان میشود. عاشورا با پیام ژرف و عمیقش باعث بیداری و یادآوری رخدادهایی است که واقعۀ عاشورا را رقم زد و ظلم ظالمانی همچون بنی امیه و بنی عباس و سقیفه را بار دیگر یادآوری میکند.
دربارۀ بارگاه امام حسین (ع) نوشتههای فراوانی یافت میشود که بیشتر به زبان عربی هستند؛ اما نوشتهای کوتاه و روان و به دور از مطالب غیر ضروری، کمتر به چشم میخورد؛ از اینرو در این نوشتار به بررسی سیر مرمت و تخریب بنای قبر از احداثش توسط مختار تا زمان صفویه میپردازیم؛ (تراکم حوادث دربارۀ بارگاه امام حسین (ع) مربوط به قبل از دوران صفویه است.)
اولین گزارش ساخت بنا به حاکمیت مختار ثقفی بر کوفه مربوط می شود. در این گزارش مختار، محمد پسر ابراهیم بن اشتر را مأمور کرد بر قبر امام حسین (ع) بنایی را احداث کند.[۱] البته شرایط کوفه در زمان مختار میتواند قرینهای در تأیید گزارش فوق باشد؛ اما این نقل در دیگر منابع تاریخی به دست نیامده است. به هر جهت حتی اگر مختار بنایی را احداث کرده باشد، حکومت او زمان زیادی دوام نیاورد. امویان به شیوههای گوناگون از نصب نشانه بر مرقد و زیارت قبر جلوگیری میکردند؛ اما از متن روایتی از امام باقر (ع) این چنین بهدست میآید که بنایی بر قبر امام حسین (ع) وجود داشته است. امام باقر (ع) هنگامی که میخواهند نحوۀ زیارت را به محمد بن احمد بن داود قمی آموزش دهند این چنین میفرمایند: «هرگاه به محل شهادت امام حسین (ع) رسیدی، پس از غسل کردن و پوشیدن لباسها دم درب بایست؛ آنگاه به درون درآی و بر قبر بایست (و این چنین بگو...)».[۲] وجود عباراتی همچون «دم درب بایست» و «به درون درآی» نشانه از بنایی بر قبر امام حسین (ع) دارد. همچنین روایتی مشابه از امام صادق (ع) در کامل الزیارات آمده است.[۳]
بعد از سقوط بنی امیه و شروع حکومت بنی عباس، بارگاه امام حسین (ع) با فراز و فرودهایی روبهرو بود. حکومت بنی عباس، ابتدا برای جلب رضایت علویان رفتار مناسبی با آنها داشتند؛ اما به محض تثبیت حکومت شیوۀ برخوردشان با علویان تغیر کرد؛ تا جایی که در زمان هارون درخت سدر (درختی در اطراف قبر که بر مرقد سایه افکنده بود) از ریشه کنده شد و بنای قبر تخریب گردید و زمین آن شخم زده شد.[۴] اما در روزگار مأمون به دلیل سیاستهای زیرکانۀ مأمون که تصمیم داشت انقلابهای مکرر علویان و خشم آنان از حکومت عباسی را بخواباند، بار دیگر رفتاری مناسبی با علویان شد و بنابر گزارشی در زمان مأمون بنایی بر قبر امام حسین (ع) احداث شد؛[۵] اما مشخصاتی از این بنا در منابع تاریخی وجود ندارد.
سایر خلفای عباسی تا اوایل حکومت متوکل عباسی به مرقد شریف تعرض نکردند؛ اما متوکل به دلیل کینهای که نسبت به حضرت علی (ع) و اهل بیت (ع) داشت بارها متعرض قبر شد؛ از جمله:
در اولین اقدام توسط متوکل قبر و خانههای اطراف آن را تخریب کردند و زمین آن را شخم زدند و آب بر آن جاری کردند.[۶]
باردیگر در سال ۲۳۷ ه.ق متوکل بعد از شنیدن آنکه بصریان و کوفیان قبر امام حسین (ع) را تجدید بنا کرده اند، برای تخریب مجدد بنا اقدام کرد؛ اما با واکنش شدید مردم روبرو شد و تخریب را به تعویق انداخت.[۷]
ده سال بعد از رخدادی که در بالا به آن اشاره شد، یعنی در سال ۲۴۷ ه.ق، متوکل گزارشی دریافت کرد که نه تنها قبر امام حسین (ع) تجدید بنا شده، بلکه مرکز تجمع مردم از شهرهای گوناگون است و بازار بزرگی در کربلا تأسیس شده است؛ لذا این بار با برنامهای حساب شدهتر نیروی عظیمی را برای تخریب فرستاد و قبر را شکافت و زمینش را شخم زد.[۸]
بعد از کشته شدن متوکل و در زمان خلافت فرزند متوکل (مستنصر)، قبر امام حسین (ع) بار دیگر آباد شد؛[۹] اما امارتی که مستنصر ساخت بعد از مدتی فرسوده شد از همین رو در زمان علویان طبرستان، حسن بن زید علوی حاکم طبرستان به ساخت حائر حسینی پرداخت و بعد از آن برادرش محمد بن زید علوی تکمیلش کرد.[۱۰] تکمیل عمارتهای علویان در حاکمیت معتضد عباسی (۲۷۹-۲۸۹ ه.ق) بوده است و تا دوران آل بویه ادامه یافت.
دوران آل بویه دوران حرمت گذاری به شیعیان بود و تا حدودی بی حرمتیهای امویان و بنی عباس جبران شد. در زمان آل بویه، فناخسرو عضد الدوله دیلمی، میان سالهای ۳۶۸ تا ۳۷۱ ه.ق بارگاه مطهر امام حسین (ع) را بازسازی کرد.[۱۱] در زمان آل بویه بارگاه بزرگتر و زیباتر شد و موقوفاتی برای حرم تعین شد.[۱۲]
تا سال ۵۴۹ هجری حرم مطهر کاملتر و زیباتر شد. اقداماتی که منجر به تزئین و گسترش حرم امام حسین (ع) شد به ترتیب عبارتنداز:
۱- عمران بن شاهین یکی از امرای بطایح در انتهای قرن چهارم اولین کسی است که حرم امام حسین را به رواق معروفی به نام خود ارتباط داد. مسجدی نیز در کنار این رواق بنا کرده بود که تا زمان صفویه برقرار بود.[۱۳]
۲- در سال ۴۰۰ ه.ق حسن بن فضل رامرمزی دیوار محکمی برای صحن مطهر تأسیس کرد که برای نگهداری بنا نقش اساسی داشت. در سال ۴۰۳ ه.ق فخر الدوله حاکم وقت، هدایایی را برای بارگاه امام حسین (ع) فرستاد که موجب شکوه آن گردید.[۱۴] اما در سال ۴۰۷ ه.ق حرم امام حسین در پی غفلت خادمان و سقوط دو شمع بزرگ، آتش گرفت و چوبهای ساج و قبۀ آرامگاه آن حضرت سوخت؛ اما بعد از آتش سوزی حسن بن فضل رامهرمزی وزیر دولت آل بویه، حرم مطهر را بازسازی کرد.[۱۵]
۳- در نیمۀ دوم قرن پنجم بعد از به حکومت رسیدن سلجوقیان، ملکشاه سلجوقی همراه وزیرش خواجه نظام الملک بیش از ۳۰۰ دینار به ساکنان حائر هدیه دادند و صحن مطهر را نیز بازسازی کردند.[۱۶]
۴- در سال ۵۴۹ ه.ق عیسی بن ظافر فاطمی به حکومت رسید. در دوران او بنای قبر مطهر امام حسین (ع) مرمت گردید.[۱۷]
در زمان مغول با تدابیر شیعیان نه تنها آسیبی به حرم نرسید، بلکه بعد از به حکومت رسیدن غازان خان و مسلمان شدنش هدایای نفیسی به بارگاه امام حسین (ع) اهدا شد. توصیفی که ابن بطوطه در سفرنامهاش کرده است، نمایانگر مزین بودن تمام و کمال بارگاه است.[۱۸]
به تحولات حرم مطهر امام حسین (ع) تا عصر صفویه پرداخته شد زیرا که تراکم اصلی تغییرات بنای شریف در همین بازه است. در بخش دیگر به ت«تحولات پس از صفویه» پرداخته شده است.
پی نوشت:
[۱] سید مصطفی آل کلیدار در کتاب مدینه الحسین به نقل از سفرنامۀ میر اسد علی خان هندی.
[۲] محمد بن احمد بن داود قمی، المزار، ص ۴۴.
[۳] کامل الزیارات، باب ۷۹، ح ۵ و ابن طاووس، مصباح الزائر، ص ۲۵۲.
[۴] طوسی، الامالی، ص۳۲۵.
[۵] تسلیه المجالس، ج۲، ص ۴۷۳ و مدینه الحسین، ص ۸۲.
[۶] منابع بسیار زیادی به این گزاره اشاره کردند، همانند البدایه و النهایه، الامالی و غیره.
[۷] الامالی، مقاتل الطالبین، بحارالانوار، تاریخ تمدن اسلام.
[۸] همان.
[۹] تراث کربلا، ص۱۰۶.
[۱۰] المنظم، ص ۲۸۳ و اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۲۸ و ۵۳۶.
[۱۱] مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۳۵۳ و حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ص ۴۲۱.
[۱۲] مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص ۳۵۳ و جغرافیای تاریخ سرزمین های خلافت شرقی، ص ۸۵.
[۱۳] تراث کربلا، ص ۳۹.
[۱۴] بحارالانوار، ج ۱۰ و فرحه الغری، ص ۱۴۷ و ۱۴۸.
[۱۵] اکامل فی التاریخ، ج۹، ص۲۹۵؛ البدایه و النهایه، ج ۶، ص ۶ و ابن تغری، النجوم الزاهره، ج ۴، ص ۲۴۱.
[۱۶] المتظم، ج۱۶، ص۲۵۹.
[۱۷] ابن دقماق، الجوهر الثمین، ج ۱، جزء ۱، ص ۲۶۵.
[۱۸] سفرنامۀ ابن بطوطه، ج ۱، ص ۲۴۰.
منبع: سایت کرب و بلا