حسینیه مشرق-گزیده سخنان حجت الاسلام پناهیان در شب سوم محرم در دانشگاه امام صادق(ع) را در ادامه می خوانید:
*بعضیها به مجالس معنوی میروند که یک حسّ و حالی پیدا کنند تا از عذاب وجدان خلاص شوند و بعدش با یک انرژی مضاعفی برگردند و هر غلطی که دلشان میخواهند بکنند! آن جلسات معنوی برای اینها «وجدان خفه کن» است. بعضیها با محافل معنوی، اینطوری برخورد میکنند.
*به ما گفتهاند: «یک قطره اشک برای حسین(ع) بهشت را واجب میکند» و کسی که بهشت بر او واجب شود، طبیعتاً خیلی باید زندگیاش فرق کند، خیلی باید افکار و روحیاتش متفاوت شود. لذا من انتظار دارم بعد از یک دهۀ محرم، رشوه گرفتن در ادارات و محیطهای مختلف کشور از بین برود. اگر بگویند که «زیاد فرقی نمیکند و ربطی ندارد!» میگوییم: پس یا دروغ گفتهاند که حسین(ع) نجاتبخش است، یا اینکه شما دارید از امام حسین(ع) بد بهرهبرداری میکنید! چرا خودتان را نجات نداد؟!
*گریۀ بر حسین(ع) باید آثار اجتماعی خودش را نشان دهد. چطور است که یک قطره اشک، بهشت را بر یک نفر واجب میکند، اما یک جامعه را به سعادت نمیرساند؟! نکند این گریههای ما برای خلاص شدن از عذاب وجدان است! اگر بگویی: «ما برای خودمان آدم خوبی شدهایم و کاری به بقیه نداریم» نشان میدهد اصلاً نفهمیدهای انتظار دین از ما چیست؟ یعنی اینکه داری با گریه برای حسین(ع) خودت را ارضاء میکنی، یعنی داری برای نفس خودت «وجدان خفه کن» میگذاری
* به یک قاضی و یا مدیر محترم در یک ادارهای، میگوییم: «در این اداره چنین مشکلاتی هست که برخی کارمندان به مردم ظلم میکنند» میگوید: «بله، متاسفانه هست!» خُب تو چهکار داری میکنی؟! قیام امام حسین(ع) مقابل یزید سختتر بود یا قیام تو مقابل همکاران خودت؟! اسم خودت را مذهبی گذاشتهای که آبروی مذهبیها را ببری؟! نماز میخوانی که آبروی نماز را ببری؟
*بعضیها به مجالس معنوی میروند که یک حسّ و حالی پیدا کنند تا از عذاب وجدان خلاص شوند و بعدش با یک انرژی مضاعفی برگردند و هر غلطی که دلشان میخواهند بکنند! آن جلسات معنوی برای اینها «وجدان خفه کن» است. بعضیها با محافل معنوی، اینطوری برخورد میکنند.
*به ما گفتهاند: «یک قطره اشک برای حسین(ع) بهشت را واجب میکند» و کسی که بهشت بر او واجب شود، طبیعتاً خیلی باید زندگیاش فرق کند، خیلی باید افکار و روحیاتش متفاوت شود. لذا من انتظار دارم بعد از یک دهۀ محرم، رشوه گرفتن در ادارات و محیطهای مختلف کشور از بین برود. اگر بگویند که «زیاد فرقی نمیکند و ربطی ندارد!» میگوییم: پس یا دروغ گفتهاند که حسین(ع) نجاتبخش است، یا اینکه شما دارید از امام حسین(ع) بد بهرهبرداری میکنید! چرا خودتان را نجات نداد؟!
*گریۀ بر حسین(ع) باید آثار اجتماعی خودش را نشان دهد. چطور است که یک قطره اشک، بهشت را بر یک نفر واجب میکند، اما یک جامعه را به سعادت نمیرساند؟! نکند این گریههای ما برای خلاص شدن از عذاب وجدان است! اگر بگویی: «ما برای خودمان آدم خوبی شدهایم و کاری به بقیه نداریم» نشان میدهد اصلاً نفهمیدهای انتظار دین از ما چیست؟ یعنی اینکه داری با گریه برای حسین(ع) خودت را ارضاء میکنی، یعنی داری برای نفس خودت «وجدان خفه کن» میگذاری
* به یک قاضی و یا مدیر محترم در یک ادارهای، میگوییم: «در این اداره چنین مشکلاتی هست که برخی کارمندان به مردم ظلم میکنند» میگوید: «بله، متاسفانه هست!» خُب تو چهکار داری میکنی؟! قیام امام حسین(ع) مقابل یزید سختتر بود یا قیام تو مقابل همکاران خودت؟! اسم خودت را مذهبی گذاشتهای که آبروی مذهبیها را ببری؟! نماز میخوانی که آبروی نماز را ببری؟
*بیان معنوی