شب خاطره بر و بچه های تخریب خراسان که هفته قبل همزمان با هفته دفاع مقدس در مشهد برگزار شد، البته یک میهمان یا شاید بهتر است بگوییم یک میزبان ویژه هم داشت؛ سردار حاج اسماعیل قاآنی یا همان آقا اسماعیل فرمانده تیپ 21 امام رضا(ع)در دوران جنگ.

به گزارش مشرق، شب خاطره بر و بچه های تخریب خراسان بود؛ شبی که دوستان و یاران دور هم جمع شده بودند تا خاطرات آن روزهای پرحماسه  را با هم مرور کنند.

این محفل  که هفته قبل همزمان با هفته دفاع مقدس در مشهد برگزار شد، البته یک میهمان یا شاید بهتر است بگوییم یک میزبان ویژه هم داشت؛ سردار حاج اسماعیل  قاآنی یا همان آقا اسماعیل فرمانده تیپ 21 امام رضا(ع)در دوران جنگ.
 
حاج آقا نظافت از رزمندگان تخریب از جمله نفراتی بود که خاطراتش را از آن روزها با جمع در میان گذاشت: آن روزها 13 ساله بودم و با قد کوتاه و صورتی بدون محاسن امکان حضور در جبهه را نداشتم من آن موقع با شناسنامه پسر برادرم (سعید نظافت) که بعدها شهید شد به جبهه رفتم. در خاطرم هست آن قدر نذر ونیاز کردم که از جبهه برنگردانندم. فرمانده گردان شهید هاشمی نژاد که من به گردان ایشان مامور شده بودم، شهید روان پور بود. روزهایی بود که   برای عملیات رمضان آماده می شدیم، آنجا ما را با عده ای ادغام کردند و به من گفتند سرتیم باشم و من شدم مسئول 4 نفر از نیروها و اصلا باورم نمی شد. بالاخره فرماندهی این ها را برعهده گرفتم عملیات که شروع شد دیدم همه این ها نشسته اند از بس که تیر می آمد و هر کار می کردیم نرفتند و ما رفتیم و عملیات مشکلاتی پیدا کرد و دستور عقب نشینی صادر شد، وقتی برگشتیم مجروحان فراوانی بودند که آن طرف کانال بودند و با کمال تاسف هیچ کس نمی توانست آنها را بیاورد.
 
جانبازی همزمان 3 برادر
 
من هم مجروح شدم و رفتم تهران دیدم برادرم صادق هم مجروح شده و در بیمارستان است و برادر دیگرم آقا رضا هم در بیمارستان دیگری است و این گونه ما 3 برادر همزمان مجروح شدیم.
 
آقا صادق ما با دو مجروح دیگر به دیدن من آمدند در حالی که یکی پا و یکی دست و یکی چشم نداشت و هر کدام یاور دیگری شده بود و مشکل او را برطرف می کرد.بعد از عملیات خیبر آمدم گروهان تخریب، فرمانده آموزشی ما شهید محدثی فر بود، این جملات ایشان در خاطرم هست که گفت می دانید کجا آمدید؟ اینجا تخریب است و شما حتما شهید می شوید اگر می خواهید بروید، بروید یعنی از همین جا برگردید. چون حتما یا پاهایتان قطع می شود یا دستانتان.  اتفاقا همان جا بود که شهید غیاث در حین آموزش پاهایش مجروح شد و آقای طاهری هم انگشتان دست خود را از دست داد.با این که برادرم رضا که بعدها شهید شد فرمانده گروهان تخریب بود هیچ گاه با هم گرم نمی گرفتیم چون می ترسیدیم بر اثر رابطه برادری بی عدالتی شود و همیشه می ترسیدم. حتی اوبه من می گفت رفتی مشهد به هیچ کس نمی گویی من فرمانده هستم.
 
اگر عدالت نمی بود
 
علیرضا دلبریان راوی دفاع مقدس هم که از نیروهای واحد تخریب بوده است   ازدیگر خاطره گویان این محفل خاطره است. او با اشاره به سخنان حاج آقا نظافت می گوید: آقا رضا برادر آقای نظافت فرمانده واحد تخریب بود و ما توقع داشتیم که ایشان دائم برود کنار برادرش در ماشین گروهان تخریب بنشینند و بروند اهواز بستنی بخورند و یا با خط (اف ایکس) که مخصوص مسئولان بود با پدر و مادرش تماس بگیرد، فقط برای یک بار   دیدم شهید رضا نظافت که برای سرکشی از ما آمده بود کنار نیزارها با برادرش   نشسته و با هم صحبت می کنند. همین اخلاق و رفتارها بود که با آن تجهیزات کم  ما را در این نبرد نابرابر پیروز کرد. من اگر بی عدالتی می دیدم در آن پاسگاه های شناور ماهور و در  آن سختی ها نمی ماندم. درواقع می خواهم بگویم که این اخلاق و منش اسلامی بود که در آن جا حاکم بود که باعث می شد رزمندگان تا پای جان ایستادگی کنند.
 
در ادامه این محفل ناصر گنجعلی از واحد تخریب لشکر ویژه شهدا و سید حسن هاشمی از واحد تخریب لشکر 5 نصر هم به بیان خاطرات خود پرداختند.
 
پایان بخش این مراسم سخنرانی سردار حاج اسماعیل قاآنی جانشین فرمانده سپاه قدس و فرمانده لشکر امام رضا(ع) در دوران دفاع مقدس بود که به بیان خاطرات دوران پرافتخار دفاع مقدس پرداخت.
 
سردار قاآنی با بیان این که انقلاب اسلامی ما هم انقلاب بود و هم اسلامی و به معنای واقعی کلمه دگرگونی اساسی ایجاد کرد، گفت: واقعاً این مردم بودند که به رهبری امام عظیم الشأن شان انقلاب کردند و این انقلاب از روز اول بر مبنای اسلام شکل گرفت و رهبری این انقلاب مرجع تقلید مردم بود. یعنی همان کسی که حرام و حلال  زندگی ما را مشخص می کرد رهبری این حرکت عظیم را بر عهده داشت و به برکت وجود  امام و مقام معظم رهبری، انقلاب همان گونه اسلامی پیش رفته البته کسی ادعا نمی کند که کاملاً اسلامی است اما بنای ما حرکت در مسیر اسلام است.در این رابطه باید بگویم که یکی از مهم ترین کارهای امام این بود که سبک زندگی اسلامی را در بخش های مختلف غبارروبی و احیا کرد ضمن اینکه مسئله جهاد نیز از مهم ترین مسائل ما بود  که امام(ره) آن را به مفهوم واقعی با شروع دوره دفاع، احیا کرد. همه این ها در شرایطی بود که از آغاز جنگ تا پایان آن، دشمن هر روز امکاناتش بیشتر می شد به نحوی که در   پایان جنگ دشمن بعثی بیش از 50 لشکر مجهز در اختیار داشت.
 
قاعده با عزت جنگیدن
 
سردار قاآنی بااشاره به الگوی دفاع مقدس گفت: با نوع نگاهی که رهبری نظام به واقعه غدیر داشتند ما به شکل کامل تری   می توانیم به موضوع جنگ نگاه کنیم و آن قاعده و قوانین عزتمدارانه در مقابل کسانی است که همه نوع امکانات در اختیارشان بود،  در حالی که ما امکانات اولیه را نداریم، این در اسلام سابقه دیرینه ای دارد  و رسول ا...(ص)، مولا امیرالمومنین حضرت علی(ع) و حضرت اباعبدا... الحسین(ع) به همین قاعده عمل کرده بودند ولی روی آن غبار فراموشی نشسته بود که حضرت امام(ره) آن را احیا و ثابت کرد،  می توانیم در حالی که امکانات کمی داریم در مقابل دشمن بایستیم و موفق باشیم.
 
آن چیزی که امروز از مسائل اساسی ما با آمریکاست همین است، امروز بسیجی های ما نه تنها دشمن را زمینگیر کردند بلکه درس باعزت جهاد و زندگی کردن را به دیگران هم می آموزند و همه حرف آمریکا این است که شما چرا این مسائل را به دیگران یاد می دهید و تمام این صحنه گردانی ها و بحث تروریسم را مطرح کردن برای همین است و هر کس که تمرین مردانه جنگیدن را می خواهد از ایران بیاموزد انگ تروریسم به او می زنند در حالی که بانیان تروریسم خود آن ها هستند.
 
3 هزار میلیارد دلار هزینه آمریکا در عراق و افغانستان
 
  سردار قاآنی گفت:آمریکا 3 هزار میلیارد دلار در عراق و افغانستان هزینه کرد و با ذلت از آن جا خارج شد و متفکران آمریکایی برای تحقیر اوباما، نوک پای خود را به او نشان می دهند و می گویند ایرانی ها با نوک پا شما را از عراق و افغانستان بیرون کردند.
 
شیوه بی نظیر تخریب
 
این فرمانده دوران دفاع مقدس ادامه داد: چگونه ایران توانست این نابرابری ها را جبران کند و در مقابل دشمنان تا بن دندان مسلح به پیروزی دست یابد، امام عظیم الشأن به ما آموخت که عناصر معنوی در کنار عناصر مادی ضامن موفقیت در کارهاست و این گونه بود که شکلی که ایران در واحدهای تخریب داشت که نه قبل از ما بوده و نه بعد از جنگ ما در هیچ کجای دنیا نخواهد بود، خیلی مسئله عجیبی نیست این کار، همه ارتش های دنیا همین که پشت میدان می رسند متوقف می شوند، اما بچه هایی که در این جلسه هستند و دوستان شهیدی که عکس های آنان این محفل را مزین کرده است میادین مینی که عرض آن 100 تا 300 متر بوده را آنچنان مسلط قبل از تمام عملیات هایی که انجام دادیم خنثی می کردند که در زمانی که بچه ها می خواستند خط را بشکنند تمام این مین ها در شرایطی که شکل مین دست نخورده بود خنثی شده بود و این تنها با توکل، با هنر و فداکاری و رنج فراوان این عزیزان بود که یکی یکی این مین ها را خنثی می کردند تا مبادا دسته گل هایی که شب می خواهند از آن جا رد شوند روی مین بروند و این باعث می شد که یک لشکر به راحتی رد شود و خط را باز کند.
 
همین جا به همه تخریب چی ها می گویم خوشتان نیاید که می گویند جوانان می پریدند روی مین و میدان مین را باز می کردند بنده عرض می کنم حتی در یک عملیات بچه ها را روی مین نفرستادیم، در گردان های تخریب، تدبیر جزو اساسی ترین کارهای ما و تخصص در اوج خودش بود و این که بچه ها بخوابند روی مین ها و راه باز شود، یک مورد نداشتیم، البته اگر جایی بود که برای لشکر مشکل پیش بینی نشده ای ایجاد می شد، ده ها نفر برای این کار آماده بودند ولی هیچ وقت اجازه چنین کاری را نمی دادیم و استفاده از «اژدر بنگال» برای همین بود که به بچه ها آسیبی نرسد و این فداکاری و تعهد و ایثار با توکل بر خدا و توسل به ائمه معصومین(ع) بود که رزمندگان را در مقابل تمام سلاح ها و مین های جهنده – منور و... موفق کرد و تخریب چی های بی نظیر ما را به عنوان خط شکن جبهه ها مطرح کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۶
    0 0
    سلام و درود بر شما

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس