این همه حساسیت و ابراز نگرانی ازسوی رسانهها درباره این نمایشگاه برای چیست؟
ما بارها به جامعه رسانهای و منتقدان توضیح دادیم. این نمایشگاه فرصت مغتنمی است که با داشتههای موزه هنرهای معاصر تهران، آثار ایرانی را معرفی کنیم. کمتر پیش میآید که برای نمایش آثار ایرانی، بتوانیم موزههای دنیا را به خدمت بگیریم و اگر هم موفق شویم، کمتر برای بازدید میآیند، اما در این نمایشگاه از طریق گنجینه موزه، هم آثار خارجی را نشان داده و هم کارهای هنرمندان ایرانی را عرضه میکنیم. به همین دلیل با دو موزه بزرگ دنیا یعنی موزههای برلین و رم تفاهمنامه دولتی بستیم که بتوانیم 30 اثر خارجی و 30 اثر داخلی را نمایش دهیم. کارها سه ماه در برلین و چهار ماه در رم به نمایش گذاشته خواهد شد.
کارها را چه کسی برای شرکت در این نمایشگاه انتخاب میکند؟
چون نمایشگاه به صورت مشترک برگزار میشود، روند انتخاب آثار یکسویه نیست. بخش خارجی با نظر سه موزه و بخش ایرانی را موزه هنرهای معاصر انتخاب میکنند.
درباره بیمه آثار حاضر در این نمایشگاه دغدغههایی وجود دارد. برخی رسانهها و دبیران انجمنهای تخصصی هنرهای تجسمی نسبت به سلامت آثار بعد از برپایی این نمایشگاه ابراز تردید میکنند. خودتان که در جریان هستید مرحوم حسن حبیبی در خاطراتش درباره معاوضه یکی از آثار گنجینه بعد از پیروزی انقلاب خاطراتی نوشته است و فضای این مبادله را بسیار امنیتی توصیف کرده است. با توجه به این موارد چه تدابیر امنیتی برای بازگشت آثار اندیشیده شده و چقدر روی شرکتهای بیمه حساب میکنید؟
موضوع خاطره مرحوم حبیبی فرق میکرد. آنها میخواستند با بخش خصوصی معامله کنند. قرار بود کار دکونینگ را ببرند و بخش خصوصی به ازای آن شاهنامه شاهطهماسب را بدهد، اما اینجا قرارداد بین دو دولت است. درست است که موزهها تفاهمنامه را امضا کردهاند، اما پشت این تفاهم، وزرای کشورها هستند. در واقع توافق بین دو دولت است. از طرفی بیمهها وقتی در دنیا کاری انجام میدهند همه مسائل امنیتی را تدبیر میکنند. ما همه آثار این نمایشگاه را فول بیمه کردیم. یعنی همه احتمالات برای حفظ سلامت آثار اعم از مسائل تروریستی، زلزله، سقوط هواپیما و... را پیشبینی کردیم. به همین دلیل شرکت بیمه (که یک شرکت سرشناس انگلیسی است) اجازه نمیدهد یک نیروی ساده آثار را ببرد. این کارها در همه مراحل با تدابیر خاص منتقل میشود، حتی چوبهایی که قرار است به وسیله آن کارها بستهبندی شود، از جنس چوبهای ضدحریق است که در ایران وجود ندارد.
هر تابلو با یک پرواز حمل میشود؟
نه، اما هیچ وقت بیمه 150 هزار یورو بیشتر بیمه نمیکند. پس همه آثار با یک پرواز انتقال داده نمیشود.
یکی دیگر از مواردی که نسبت به آن نگرانیهایی وجود دارد، این است که چون گنجینه موزه در زمان طاغوت خریداری شده است اگر خاندان پهلوی ادعا کند این کارها به آنها تعلق دارد، یا مثلا بگویند کشورهای دیگر کارها را پس ندهند و... چه میشود؟
این آثار متعلق به گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران است. خریدار کارها موزه بوده است. اگر قرار بود این اتفاق رخ دهد، سال 64 کار دکونینگ با شاهنامه شاهطهماسب عوض نمیشد. ما سال قبل بعد از 37 سال 14 اثر از آمریکا پس گرفتیم. بنابراین همه کارها متعلق به گنجینه موزه است و فرقی ندارد هنگام خرید آثار چه کسی شاه یا ملکه بوده است.
اگر کارها توقیف شود، چه میشود؟
امکان ندارد. چون جدای از بیمه، دولتهای آلمان و ایتالیا هم به ما ضمانت میدهند. این نمایشگاه هم اولین نمایشگاه خارجی ما نیست و پیش از این هم آثارمان را به نمایشگاههای دیگر فرستاده ایم. این بار اتفاقا ضمانت و مراقبت و حساسیت چندبرابر بیشتر از گذشته هم هست.
پس چرا این میزان حساسیت وجود دارد؟
این را باید از رسانهها، منتقدان و انگیزههای آنها پرسید.
یعنی فکر میکنید پشت این اظهارنظرها، دست مافیایی در کار باشد؟
حتما این طور است.
چه اهدافی دارند که با این حرکت ملی در بیفتند؟
باید از آنها پرسید. ما بارها گفتیم وکیل بگیرند ما پولش را میدهیم تا بررسی کنند. اگر اثری آسیب ببیند اولین جایی که در مظاناتهام است ما هستیم. اینطور نیست که موزه خودسر عمل کند. همه خطرات و تهدیدها شناسایی شده است، اما باز هم اگر جایی دوستان احساس نگرانی میکنند دلایل خود را بگویند. میگویند کار ممکن است عوض شود. امروزه آثار عکاسی یووی (UV) میکنند. با پنج لایه تصویربرداری امکان عوض شدن کارها صفر است.
اتفاقا میخواستم همین را بپرسم. اگر اصل کارها را بردند و به جای آن کپی کارها را پس دادند، از کجا متوجه میشوید؟
در هیچ جای دنیانشده که کار عوض شود. این آثار شناسنامه دارند. تاکنون 33اثر موزه برای نمایشگاههای مختلف به کشورهای دیگر رفته و برگشته است؛ حتی در دوران تحریم. طبق کنوانسیونهای جهانی هر چیزی که میرود باید برگردد. مخصوصا که بیمه هم پشتیبانی میکند. این حرفی عامیانه است که کاری ممکن است عوض شود. مگر اینکه بگویید با یک طرف خصوصی معامله میکنید که اگر آن بخش خصوصی هم کار را پس ندهد امکان فروش کار را ندارد. سه کارشناس این کارها را کارشناسی کردهاند. از طرفی کارها همگی تصویربرداری یو وی شدهاند. یک مرمت کار بینالمللی که دارای کد هنری جهانی است باید از خارج بیاید وضعیت موجود کارها را تایید کند تا به همان شکل برگردد. حتی برای دادن کارها به بخش خصوصی هم عکاسی یو وی میکنند.
یکی دیگر از حاشیههای این نمایشگاه تغییر مدیر نمایشگاه به بهانه شرکت در جشنواره کاریکاتور هولوکاست بود. فکر نمیکنید تغییر مدیر طرف قرارداد، ریختن آب به آسیاب صهیونیستها بود؟
ما تغییر قرار داد ندادیم. هنوز هم قراردادها را من امضا میکنم. برای هر نمایشگاه میتوانیم رئیس بگذاریم. ما وقتی دیدیم که صهیونیستها دارند فشار میآورند که این اتفاق نیفتد تغییر روش دادیم. به قول یکی از رسانههای غربی این حرکت جنگ نرم جمهوری اسلامی است. با هنرمندان خارجی داریم هم توان گنجینهای خودمان را به رخ میکشیم ضمن اینکه در کنارش آثار هنرمندان کشورمان را هم در بهترین موزههای دنیا به نمایش میگذاریم. پس ما آقای مرادخانی (معاون هنری ارشاد) را رئیس نمایشگاه کردیم. مهم این است که این اتفاق مثبت برای هنر ما بیفتد.
عواید مادی این نمایشگاه برای ایران چقدر است؟
در هیچ جای دنیا برای امانت آثار نه پول میگیرند و نه پول میدهند. این یک پروژه است. این نمایشگاه یکسری هزینهها دارد شامل بسته بندی آثار، تصویربرداری از کارها، چاپ پوستر، حمل و نقل و بیمه. یکسری هم درآمد دارد شامل بلیتفروشی. درآمد نصف نصف است. براساس قرارداد ما هزینهها را پرداخت میکنیم. اما از آنطرف 50 درصد بلیت فروشی را میگیریم، به اضافه مبلغی از هر موزه که باید صرف بهسازی موزه هنرهای معاصر تهران شود.
این امکان وجود دارد که از محل عواید دریافتی بالاخره شاهد خرید آثار خارجی برای گنجینه موزه باشیم؟ چون بعد از انقلاب هرگز این اتفاق میسر نشده است.
در قرارداد آمده باید صرفا بابت بهسازی موزه شود. اگر این عایدی پول باشد به خزانه دولت میریزیم. اگر پول نباشد میتوان با آن اثر خرید. بههرحال درباره این موضوعات قانونهای بالادستی و سازمان بازرسی کل کشور نظر میدهند.