به گزارش مشرق، متن یادداشت حسین جابری انصاری ، معاون عربی و آفریقای وزارت امورخارجه، به شرح زیر است:
در رویداد خونین بمباران مجلس عزاء در صنعا پایتخت یمن، از سوی جنگنده های متجاوز عربستان؛ صدها یمنی بی پناه و مظلوم دیگر، قربانی تجاوز و بی خردی سیاستمداران عربستان شده اند. عربستان بر خلاف جهت حرکت عقربه های زمان و در آرزوی بازگشت یمن به وضعیت گذشته، یک سال و نیم است که خود را گرفتار جنگی مستقیم با مردم یمن کرده است.
سودای جنون آمیز عربستان البته هیچگاه محقق نخواهد شد و یمن از میانه خون و آتش، ققنوس وار خارج شده و به آینده قدم خواهد گذاشت؛ هر چند در هنگامه این زایش و تحول تاریخی، بخشی از حجر و بشر و شجرش در آتش خشم و جهل و کینه میراث خواران بوجهل و بوسفیان خواهد سوخت.
این نخستین جنگ از این قبیل نیست که در تاریخ روی می دهد، قاعدتا آخرینش نیز نخواهد بود.«باربارا تاکمن» نویسنده و مورخ آمریکایی در کتاب ارزشمند خود بنام «تاریخ بی خردی از تروا تا ویتنام» از این جنگ ها و سرنوشت محتوم شکست برای آغازکنندگانش به تفصیل گفته و در آغازین فراز کتاب خود دردمندانه نوشته است:
«پیروی حکومت ها از سیاست های مغایر با منافع خویش یکی از پدیده های مشهود سراسر تاریخ صرف نظر از زمان و مکان است. انسان ظاهرا در حکومت بیش از هر رشته دیگر از فعالیت های بشری بی کفایتی نشان می دهد. خرد که ... داوری بر پایه تجربه و عقل سلیم و اطلاعات موجود است، در این رهگذر کمتر به کار می افتد و اغلب سرخورده و ناکام می ماند. چرا زمام داران این همه برخلاف عقل و منافع خردمندانه خویش عمل می کنند؟ چرا شعور چنین به ندرت وارد کار می شود؟» *
تاریخ بی خردی سیاستمداران در دوران معاصر ما دو نمونه بزرگ دیگر نیز داشته است، جنگ افغانستان و جنگ لبنان. اتحاد جماهیر شوروی سابق با همه قدرت خود نتوانست از جنگ افغانستان پیروز بیرون آید. اسرائیل نیز با همه قدرت نمایی و برخورداری از حمایت گسترده قدرتهای جهانی و دوستان پنهان منطقه ای خود نتوانست از جنگ لبنان پیروز بیرون آید.
جنگ یمن نیز مشمول قاعده مندی موجود در تاریخ بی خردی انسان است و سیاستمداران عربستان همچون اقران خود در برابر ایمان و ایستادگی مردم یمن در این معرکه سرنوشت ساز، نتایج «قدرت ضعف» و «ضعف قدرت» را لمس کرده و شکست محتوم را تجربه خواهند کرد.
کشتار اخیر صنعا نماد شکست عربستان در جنگ یمن است و نتایج اولیه ای که در پی داشته تنها به مثابه نوک کوه یخ واقعیتی است، که از دل جنگ جاری؛ در برابر عربستان و همه سر بر خواهد آورد. این سنت الهی و درس تاریخ و از جمله اموری است که دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
«... کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرین... چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند! و خداوند، با صابران و استقامتکنندگان است.» **
عربستان در یمن در هر دو جبهه جنگ و سیاست به بن بست رسیده و اینک می بایست یکی از دو گزینه بد و بدتر فراروی خود را انتخاب کند: یا همانند اسرائیل در لبنان شکست را پذیرفته، فرار را بر قرار ترجیح داده و به سیاست عقیم و جنگ بی حاصل خود پایان دهد یا همچون اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان به جنگ فرسایشی موجود ادامه داده و دیر یا زود محصول سیاست ها و کشته های سیاستمداران خود را درو کند.
«تاجداران یک دنده و خشک مغز» عربستان که مطابق تعابیر «تاکمن»، «چهار گونه سوء حکومت» یعنی «استبداد و ظلم، جاه طلبی بیش از حد، بی کفایتی و انحطاط، و بالاخره بی خردی و اصرار در کژاندیشی» *** را یک جا با هم جمع کرده اند، هنوز حق انتخاب دارند؛ اما نه برای همیشه. چه کسی می داند شاید آنان همین روزها و شب ها « تاریخ بی خردی» را بعنوان کتاب بالینی خود انتخاب کرده و با درس آموزی از عبرت های تاریخ، خود و عربستان را از حق انتخاب محدود موجود محروم نکنند.
........
* تاکمن، باربارا، تاریخ بی خردی از تروا تا ویتنام، ترجمه حسن کامشاد، نشر کارنامه، ۱۳۸۷، ص ۲۳.
** قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۴۹.
*** تاکمن، باربارا، همان، ص ۲۴.
در رویداد خونین بمباران مجلس عزاء در صنعا پایتخت یمن، از سوی جنگنده های متجاوز عربستان؛ صدها یمنی بی پناه و مظلوم دیگر، قربانی تجاوز و بی خردی سیاستمداران عربستان شده اند. عربستان بر خلاف جهت حرکت عقربه های زمان و در آرزوی بازگشت یمن به وضعیت گذشته، یک سال و نیم است که خود را گرفتار جنگی مستقیم با مردم یمن کرده است.
سودای جنون آمیز عربستان البته هیچگاه محقق نخواهد شد و یمن از میانه خون و آتش، ققنوس وار خارج شده و به آینده قدم خواهد گذاشت؛ هر چند در هنگامه این زایش و تحول تاریخی، بخشی از حجر و بشر و شجرش در آتش خشم و جهل و کینه میراث خواران بوجهل و بوسفیان خواهد سوخت.
این نخستین جنگ از این قبیل نیست که در تاریخ روی می دهد، قاعدتا آخرینش نیز نخواهد بود.«باربارا تاکمن» نویسنده و مورخ آمریکایی در کتاب ارزشمند خود بنام «تاریخ بی خردی از تروا تا ویتنام» از این جنگ ها و سرنوشت محتوم شکست برای آغازکنندگانش به تفصیل گفته و در آغازین فراز کتاب خود دردمندانه نوشته است:
«پیروی حکومت ها از سیاست های مغایر با منافع خویش یکی از پدیده های مشهود سراسر تاریخ صرف نظر از زمان و مکان است. انسان ظاهرا در حکومت بیش از هر رشته دیگر از فعالیت های بشری بی کفایتی نشان می دهد. خرد که ... داوری بر پایه تجربه و عقل سلیم و اطلاعات موجود است، در این رهگذر کمتر به کار می افتد و اغلب سرخورده و ناکام می ماند. چرا زمام داران این همه برخلاف عقل و منافع خردمندانه خویش عمل می کنند؟ چرا شعور چنین به ندرت وارد کار می شود؟» *
تاریخ بی خردی سیاستمداران در دوران معاصر ما دو نمونه بزرگ دیگر نیز داشته است، جنگ افغانستان و جنگ لبنان. اتحاد جماهیر شوروی سابق با همه قدرت خود نتوانست از جنگ افغانستان پیروز بیرون آید. اسرائیل نیز با همه قدرت نمایی و برخورداری از حمایت گسترده قدرتهای جهانی و دوستان پنهان منطقه ای خود نتوانست از جنگ لبنان پیروز بیرون آید.
جنگ یمن نیز مشمول قاعده مندی موجود در تاریخ بی خردی انسان است و سیاستمداران عربستان همچون اقران خود در برابر ایمان و ایستادگی مردم یمن در این معرکه سرنوشت ساز، نتایج «قدرت ضعف» و «ضعف قدرت» را لمس کرده و شکست محتوم را تجربه خواهند کرد.
کشتار اخیر صنعا نماد شکست عربستان در جنگ یمن است و نتایج اولیه ای که در پی داشته تنها به مثابه نوک کوه یخ واقعیتی است، که از دل جنگ جاری؛ در برابر عربستان و همه سر بر خواهد آورد. این سنت الهی و درس تاریخ و از جمله اموری است که دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
«... کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرین... چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند! و خداوند، با صابران و استقامتکنندگان است.» **
عربستان در یمن در هر دو جبهه جنگ و سیاست به بن بست رسیده و اینک می بایست یکی از دو گزینه بد و بدتر فراروی خود را انتخاب کند: یا همانند اسرائیل در لبنان شکست را پذیرفته، فرار را بر قرار ترجیح داده و به سیاست عقیم و جنگ بی حاصل خود پایان دهد یا همچون اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان به جنگ فرسایشی موجود ادامه داده و دیر یا زود محصول سیاست ها و کشته های سیاستمداران خود را درو کند.
«تاجداران یک دنده و خشک مغز» عربستان که مطابق تعابیر «تاکمن»، «چهار گونه سوء حکومت» یعنی «استبداد و ظلم، جاه طلبی بیش از حد، بی کفایتی و انحطاط، و بالاخره بی خردی و اصرار در کژاندیشی» *** را یک جا با هم جمع کرده اند، هنوز حق انتخاب دارند؛ اما نه برای همیشه. چه کسی می داند شاید آنان همین روزها و شب ها « تاریخ بی خردی» را بعنوان کتاب بالینی خود انتخاب کرده و با درس آموزی از عبرت های تاریخ، خود و عربستان را از حق انتخاب محدود موجود محروم نکنند.
........
* تاکمن، باربارا، تاریخ بی خردی از تروا تا ویتنام، ترجمه حسن کامشاد، نشر کارنامه، ۱۳۸۷، ص ۲۳.
** قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۴۹.
*** تاکمن، باربارا، همان، ص ۲۴.