بر اساس این گزارش فروپاشی ساختار گذشته در خاورمیانه که از زمان امضای توافق سایکس پیکو در سال 1916 تا چند سال اخیر ادامه داشت و تضعیف ساختارهای دولتها در چهار پنج سال اخیر نشان دهنده اوضاع بیثبات منطقهای دارد که این شاخص تا سالهای طولانی ادامه پیدا خواهد کرد. همچنین پدیده داعش نیز با عنوان یکی از مسائل محوری در خاورمیانه مطرح شده است.
وی مشکل دوم تاثیرگذار بر توانمندی های ارتش اسرائیل را محیط عملی این ارتش دانست و نوشت: ما از تجربه یک دهه اخیر متوجه شدیم که چگونه حوادث تاکتیکی میتوانند به سمت وقوع درگیری و حتی جنگ پیش بروند، هنگامی که به تحولات موجود در سوریه نگاه میکنیم، تفاوت اندک میان تاکتیک و استراتژی مشخص میشود و نشان میدهد چگونه حوادث تاکتیکی میتوانند به تحولات استراتژیک برای اسرائیل تبدیل شود.
وی مأموریت بلندمدت ارتش اسرائیل را تقویت قدرت و تناسب آن با چالشهای آینده دانست و تأکید کرد که این موضوع از طریق درک این نکته حاصل میشود که ارتش اسرائیل در برابر آزمایشهایی در فواصل زمانی بسیار کوتاه قرار دارد و چالشهایی که بعد از یک دهه فراروی آن خواهد بود، بسیار پیچیدهتر از چالشهای پیچیده کنونی خواهند بود.
آیزنکوت مشکل سوم را محیط اجتماعی داخلی سرزمینهای اشغالی و تمایل برای تعیین اولویتهای داخلی دانست و تأکید کرد که این پدیده در تابستان سال 2011 همراه با شعار " عدالت اجتماعی " آغاز شد و با جنجالهای رسانهای در زمینه هزینههای امنیتی ادامه پیدا کرد. مطالبی که امروز در رسانهها و روزنامههای اقتصادی به صورت روزانه منتشر میشود و موارد متعددی از آنها نیز خشن هستند. یکی دیگر از شاخصهای این موضوع تشکیل کمیتهای برای بررسی نحوه تعیین اولویتها و کاستن از هزینههای امنیتی در اسرائیل است.
یکی از پیامدهای این پدیده این است که ارتش اسرائیل بدون وجود یک طرح چند ساله فعالیت می کند. این در حالی است که بدون داشتن طرح و برنامه مرتب و برنامهریزی شده و بررسیهای انجام شده در زمینه نحوه معیشت ، آمادگی و توان انسانی نیروهای ارتش ، رسیدن به کمال مطلوب امنیتی و نظامی مشکل به نظر میرسد. یک مقام نظامی رژیم صهیونیستی با وجود افزایش بیسابقه بودجههای نظامی اسرائیل به بهانه ناآرامیهای اخیر منطقه ، نارضایتی خود را از شکاف 5 الی 8 میلیارد شکلی در بودجه اعلام شده و بودجه اختصاص داده شده تا پایان سال اعلام کرده و گفت که این موضوع میتواند به تواناییهای ارتش در ایجاد امنیت و تحقق اطمینان مردم به موسسات نظامی اسرائیل آسیب برساند.
متغیرات استراتژیک
گادی آیزنکوت تهدید اساسی فراروی ارتش رژیم صهیونیستی از آغاز سال 2005 تاکنون را ایران دانست و تأکید کرد که شکی نیست که توافق هستهای بین ایران و غرب یک نرمش استراتژیک به شمار میرود. این موضوع تغییرات اساسی در روند فعالیتهای ایران بود و ماهیت نگاه ارتش اسرائیل به تهدید ایران را تغییر داده است. در توافق هستهای خطرات زیادی وجود دارد ، ولی در عین حال فرصتهایی نیز مشاهده میشود. البته نقش و ماهیت ارتش اسرائیل این است که به خطرات و توانمندیهای خود توجه کند و از بررسی اوضاع عبرت بگیرد. ارتش تغییرات ناشی از استراتژی خود در قبال توافق هستهای با ایران و معانی و آثار آن در ایجاد قدرت و استفاده از آن را بررسی میکند.
رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در این مقاله میافزاید : ما باید در دو مدت زمانی به این موضوع توجه کنیم، اولین مدت زمانی برای پنج سال آینده است که در این مدت ایران تلاش خواهد کرد نقش خود را در این توافق ایفا کند تا بتواند فرصتهای مورد نظر را برای خود محقق نماید. مدت زمانی دوم، فاصله 15 ساله است که در چارچوب آن ایران را باید در مورد اولویتها و اهداف مورد پیگیری اسرائیل قرار داد.
به این ترتیب این مقام نظامی رژیم صهیونیستی پیش بینی کرد که عملیات جاری در سالهای اخیر در دایره پیرامونی سرزمینهای اشغالی آغاز شده ، استمرار داشته باشد و خطرات ایران را نیز افزایش دهد. وی تأکید کرد ایران عملاً وارد جنگ با اسرائیل از طریق شاخه های فرعی خود از جمله حزب الله لبنان شده است و خطرات حزبالله برای اسرائیل روز به روز بیشتر میشود.
این مقاله میافزاید: ایران علاوه بر حمایت از سوریه و حزبالله لبنان ، تلاش زیادی را در نوار غزه به کار گرفته است. ایران همچنین تلاشهایی برای تأثیرگذاری بر اعراب سرزمینهای اشغالی انجام میدهند. فرضیهای که مطرح است این است که ایرانیها طی یک یا دو سال بودجههای زیادی را به صورت مستقیم بر ضد اسرائیل هزینه کنند. ایران قدرتهای بسیار زیادی دارد و صنایع نظامی آن پیشرفته و توسعه یافته است. ایرانیها در حال حاضر به حزب الله لبنان سالیانه بین 800 میلیون تا یک میلیارد دلار و به حماس ده ها میلیون دلار کمک می کنند. ارزیابی ما این است که هر اندازه که اوضاع اقتصادی ایران در نتیجه رفع تحریمها بهبود یابد ، توانمندیهای آن برای گرایش به سمت خاورمیانه افزایش پیدا میکند. ایرانیها همچنین ابزارهای مبارزه را برای حزبالله لبنان و حماس ارسال می کنند.
وی در ادامه مقاله خود به اوضاع سوریه پرداخت و تأکید کرد : تغییرات بسیار زیادی طی سالهای اخیر در این کشور ایجاد شده است، حدود پنج سال پیش یعنی زمانی که من فرمانده منطقه شمال بودند ، همواره تیپها و یگانهای ارتش سوریه را در نوار مرزی مشاهده میکردم، اما امروز هنگام گشتزنی و پیشروی در منطقه مثلث مرزی بین اسرائیل ، اردن و سوریه در کیلومترهای اولیه به سمت جبل الشیخ در ابتدا میتوان استحکامات داعش را مشاهده کرد که با نام شهدای یرموک در آنجا مستقر هستند، وقتی بیشتر به سمت شمال و منطقه قنیطره پیش برویم، شبه نظامیان شیعه در آنجا مستقر هستند. در شمال بلندیهای جولان نیز ارتش سوریه و نیروهای حزبالله لبنان حاضر هستند. به این ترتیب میتوان گفت موقعیت مرزهای اسرائیل با سوریه بسیار پیچیده و همواره در حال تغییر است.
در دو سال اخیر گروهی در سوریه روی کار آمده است که ارتش اسرائیل هرگز آن را در برنامههای کاری خود قرار نداده بود . این گروه بخشهای وسیعی از اراضی سوریه را در اختیار گرفته بود. هزاران عرب مسلمان از مناطق خاورمیانه و کشورهای مختلف غربی به این گروه یعنی داعش پیوستند که میتوان به حضور بیش از 600 نفر از بلژیک ، 1000 نفر از فرانسه و حامیانی از انگلیس، استرالیا و حتی اسرائیل در آن اشاره کرد. این افراد با سه یا چهار هفته آموزش به جنگ ارتشهای نظامی میروند. باوجود ائتلافهای مهمی که بر ضد این پدیده شکل گرفته است ، اما میتوان گفت این پدیده بین سالهای 2014 و 2015 دستاوردهای تأثیرگذاری را برای خود محقق کرده است.
با این وجود در ماههای اخیر تغییرات مهمی در سوریه ایجاد شده است ، موفقیت این محافل بر ضد بشار اسد رئیسجمهور این کشور متوقف شده و آنها در برخی مناطق عقبنشینی نیز داشتهاند. با این وجود به نظر میرسد درگیری در این کشور سالهای طولانی ادامه داشته باشد. سختیهای زیادی در مسیر رسیدن به یک سازش سیاسی یا دستیابی به دستاوردهای واقعی نظامی در این جنگ وجود دارد. حتی اگر ضربات زیادی به داعش وارد شود، این فرضیه وجود دارد که درگیریها بر ضد گروههای سلفی در این کشور تا سالهای طولانی ادامه پیدا کند.
آیزنکوت می افزاید: موفقیتهای به وجود آمده بر ضد داعش این امکان را مطرح میکند که فعالان داعش در نهایت سلاحهای خود را بر ضد اسرائیل و اردن نیز به کار بگیرند، این موضوع را میتوان در نزدیکی منطقه استراتژیک و ارتباط بین این دو طرف یا استقرار نیروهای داعش در مرزهای اردن و اسرائیل ارزیابی کرد.
تهدیدات مطرح بر ضد رژیم صهیونیستی
تهدید اصلی برای ارتش اسرائیل در شرایط کنونی حزبالله لبنان است ، این گروه طی دهها سال گذشته دیدگاه استراتژیک فراتر از برتریهای اطلاعاتی ، زمینی و هوایی محقق کرده است. حزب الله بر 240 روستا ، شهر و منطقة شیعه نشین در جنوب لبنان مستقر است و سامانههای دفاعی این حزب و سکوهای پرتاب موشک و توپ های ضد تانک و سامانه های فرماندهی و مدیریت جنگ ها در هر یک از این مناطق استقرار دارند. توانمندی اساسی حزبالله لبنان در شرایط کنونی رسیدن به دقت بالاتر توانمندیهای موشکی است. این در حالی است که سطح کمی موشکهای خود را طی دهه اخیر از 10 هزار موشک به حدود 100 هزار موشک رسانده است.
وی در عین حال در تشریح نحوه برقراری آرامش در مرزهای لبنان مدعی میشود که این موضوع از منظر توانمندی های اسرائیل نیز متفاوت است. به گونه ای که از سال 2006 تاکنون توان عملیاتی ارتش اسرائیل و بویژه توان اطلاعاتی آن بهبود یافته است. با این وجود ارتش اسرائیل حزب الله لبنان را ارتشی بسیار قوی و دارای اتفاقات غافلگیر کننده می داند، این موضوع به عاملی دیگر برای برقراری آرامش در مرزهای دو طرف در دهه اخیر تبدیل شده است.
توانمندیهای حزبالله لبنان در برابر ارتش اسرائیل تنها در تقابل توانمندیهای موشکی نیست ، بلکه در نحوه قدرت و استفاده این حزب از نیروی انسانی نیز مشاهده میشود. حزب الله در دو سال اخیر در درگیریهای سوریه وارد شده و تجربه گستردهای را در اوضاع وسیعتر از گذشته به دست آورده است. با وجود اینکه حزبالله لبنان 1300 کشته و نزدیک به 15 هزار زخمی در این درگیریها داده است ، اما با توجه به حجم نیروهای نظامی این حزب که بالغ بر 20 هزار نیروی اصلی و 25 هزار نیروی ذخیره است، توانمندیهایش افزایش پیدا کرده است.
گادی آیزنکوت عرصه فلسطین را در کوتاه مدت نگران کنندهترین عرصه توصیف کرده و میگوید که بعد از یک دهه آرامش نسبی در کرانه باختری واقعیتهای ناآرامی در جنوب سرزمینهای اشغالی شکل گرفته است و سه دوره درگیری با نوار غزه انجام شده است. از اکتبر سال 2015 نیز موج جدیدی از تنش ها دارای ابعاد متفاوت از گذشته شکل گرفته و جوانان و زنان و مردان بدون گرایشهای سازمانی و بدون اخطارهای از پیش اعلام شده عملیاتهای مختلف با سلاح سرد را انجام می دهند که گاها هزینه های خونباری به جای گذاشته است.
این مقام نظامی رژیم صهیونیستی میافزاید که برای شناخت این موقعیت جدید و تقابل با آن باید گرایشهای عمیق موجود در جامعه فلسطین مورد درک و فهم قرار گیرد. ارتشها و سرویسهای اطلاعاتی عمدتاً بر روی دو موضوع اساسی متمرکز میشوند. قطب اول شامل تصمیمسازان و سازماندهی فرماندهی نیروهای دشمن است و قطب دوم توانمندی های دشمن را در بر می گیرد. اما جریانهای عمیق موجود در نزد طرف مقابل موضوعی است که فهم آن مشکل بوده و در عین حال نگرانی بیشتری را ایجاد می کند.
این مقاله می افزاید که حمله صخره سخت که 51 روز طول کشید، خسارتهای زیادی به طرفین به ویژه طرف فلسطینی وارد کرد، از آن زمان تاکنون آرامش نسبی در جنوب سرزمینهای اشغالی ایجاد شده است. به گفته ایزنکوت درست است که حماس تلاش گستردهای برای احیای مجدد توانمندیهای خود از جمله توان موشکی و حفر تونلهای هجومی به سمت سرزمینهای اشغالی انجام میدهد ، اما سال 2015 آرامترین سال درمیان دوره های نزدیک به خود بود، به گونهای که در آن هیچ نظامی و غیرنظامی دچار آسیب نشد. 24 موشکی که از نوار غزه به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک شد نیز در اراضی باز به زمین افتاد و هیچ آسیب و جراحت انسانی به بار نیاورد. با این وجود در منطقه مذکور امکان گسترده ای از وقوع انفجار بزرگ وجود دارد.
فرمانده ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در این مقاله میافزاید که در کوتاه مدت دو تهدید وجود دارد که رو به کاهش است و دو تهدید دیگر رو به افزایش هستند. تهدید احتمالی اول که به سمت افزایش گرایش پیدا میکند، از دیدگاه های حزبالله لبنان و حماس سرچشمه می گیرد. چرا که این جریانها تلاش خود را برای توسعه سلاح موشکی و افزایش دقت آن بعلاوه حفر تونل های هجومی به سمت سرزمین های اشغالی به کار میگیرند. دومین تهدیدی که رو به افزایش دارد ، تهدیدات الکترونیکی (سایبری) است. تهدیدی که از این منبع ناشی میشود ، در این نکته حائز اهمیت است که از فاصله دور نیز قابل تحقق است و میتواند دستاوردهای زیادی را داشته باشد. چالشهای زیادی در این زمینه وجود دارد و البته ارتش اسرائیل برای پاسخگویی به این تهدیدات توانمندیهای خود را تقویت میکند.
دو تهدید دیگر که از دیدگاه این مقام صهیونیست در حال افول و کاهش است، در درجه اول تهدید نیروی هوایی و نیروی دریایی و وتیپ ها ویگان های دولت های متخاصم با اسرائیل است که رو به کاهش گذاشته اند. تهدید دوم نیز تهدیدهای غیر کلاسیک است که به ادعای این مقام صهیونیست در نتیجه توافق هستهای بین ایران و غرب و خارج شدن سلاحهای شیمیایی از سوریه رو به کاهش گذاشته است.
طرح پنج گانه گدعون
گادی در بخشی از این مقاله به تشریح طرح پنج گانه گدعون پرداخته و مینویسد که در کنار سیاست استفاده از زور بر ضد تهدیدات فرارو، ارتش اسرائیل در سالهای اخیر اقدامات مهمی را در ایجاد یک طرح جدید آغاز کرده است. این طرح باعث تقویت توانمندیهای ارتش اسرائیل می شود که طرح گدعون نام دارد. این طرح از سال 2016 آغاز شده است و دیدگاه اساسی آن مبتنی بر کاهش حجم ارتش اسرائیل و تمرکز بر انجام مأموریتهای اساسی ، تقویت مهارت تیراندازان، تقویت آمادگی و لیاقت عناصر و آموزش و اولویت دادن به این مسایل نسبت به مأموریت های دیگر است.
بر اساس دیدگاه آیزنکوت طرح گدعون مبتنی بر این نکته است که ارتش اسرائیل با هزینه واقعی و درست خود سازگاری داشته باشد و به این ترتیب حجم ارتش نظامی و عناصر دائم حاضر به خدمت و افراد ذخیره کاهش پیدا میکند و در عین حال توسعه یگانهای قوی و بسیار آموزش دیده و سازگار با تمامی شرایط در دستور کار قرار میگیرد. این در حالی است که حتی در صورت کاهش حجم ارتش اسرائیل نیز، این ارتش در مقابل ارتش های دیگر بسیار پرحجم است. یکی از تصمیمات بزرگی که ارتش اتخاذ کرده است ، تشکیل شاخه سایبری برای تعامل با تحولات موجود در این عرصه و ادغام بین شاخه زمینی و بخش لوجستیک (حمل و نقل) است. به این ترتیب ساختار یگان های ویژه در یک تیپ جمع آوری می شوند و فرماندهی عمق نیز تثبیت می شود. در این شرایط لشکر 98 به لشکر عمق نظامی تبدیل شده وتوانمندی های لازم برای این مأموریت را کسب می کند.
چالشهای فرا روی ارتش اسرائیل
اولین چالش فراروی ارتش رژیم صهیونیستی حفظ بازدارندگی منطقه ای رژیم و سهیم بودن در شکست داعش و توسعه آرامش و امنیت خود تا حد امکان است. این موضوع از طریق حفظ توافقنامههای سازش و مناسبات ویژه با مصر و اردن قابل تحقق است. البته این چالش در سایه تحولاتی که منطقه شاهد آن است، چالشی ساده به نظر نمیرسد.
چالش دوم موضوع تقویت قدرت چند بعدی ارتش اسرائیل برای دفاع و مانور هوایی ، زمینی و دریایی است. رژیم اسرائیل برای رسیدن به این هدف ابزارهای زیادی را به کار گرفته تا بتواند از موجودیت خود در شرایط عادی و جنگی دفاع کند. نحوه تقابل رژیم صهیونیستی در بخش دریایی در این زمینه از طریق خرید کشتیهای جنگی است. اسرائیل تقویت بخش سایبری را نیز مورد توجه قرار داده است. به صورت کلی ارتش اسرائیل به دنبال تقویت توانمندیهای اطلاعاتی ، هوایی ، دریایی و سایبری در برابر قدرت نیروهای زمینی و چالشهای است که از جبهه لبنان و نوار غزه احساس میکند. در همین راستا اسرائیل نیازمند ایجاد تداخل در تمامی مؤسسات نظامی و تعمیق این تداخل ها و هماهنگی ها با موساد و شاباک و دیگر مؤسسات جاسوسی و اطلاعاتی است تا بتواند قدرت ارتش اسرائیل را افزایش دهد.
چالش دیگر که فراروی رژیم صهیونیستی قرار دارد ، حفظ موقعیت موجود در نوار غزه و از بین بردن تلاشها برای نفوذ زیرزمینی به اراضی اشغالی از طریق حفر تونل ها است. چالش تونل ها به این ترتیب به یکی از اولویتهای اصلی رژیم صهیونیستی تبدیل میشود.
موضوع چالش آفرین دیگر تلاش برای تقویت امنیت و آرامش در کرانه باختری در برابر موج روزافزون ناآرامی ها است. این موضوع با هوشیاری عملیاتی و اطلاعاتی از یک طرف و امید دادن به ساکنان فلسطین از طرف دیگر قابل تحقق است. این مقام ارشد صهیونیستی معتقد است که افزایش فشارها و محاصره مناطق فلسطینی میتواند یک اشتباه بزرگ در این زمینه به شمار رفته و در نهایت به ضرر اسرائیل تمام شود.
آیزنکوت همچنین معتقد است که باید بازدارندگی موجود در عرصه شمالی نیز حفظ شود و علاوه بر این بازدارندگی ، قدرت ارتش اسرائیل به عنوان یک دشمن غیر قابل پیش بینی به رسمیت شناخته شود.
گادی آیزنکوت رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در پایان این مقاله مینویسد: ما در دوره ای از خطرات و فرصتها قرار داریم و باید اسرائیل را به عنوان جزیره ای از ثبات و قدرت نظامی و علمی در منطقه تثبیت کنیم و خود را برای خطرات فرارو و مدیریت خطرات موجود آماده کنیم. بدون مدیریت هوشمندانه خطرات، ارتش اسرائیل به سختی میتواند به سمت جلو حرکت کرده و خود را برای چالشهای فرارو آماده کند.