ناظم الشریعه که اکنون سرمربی تیم سوم جهان است، در گفتوگویی صریح و شفاف به سوالات ما پاسخ داد. او صحبت های جالبی درباره حواشی پشت پرده فوتسال مطرح کرد و از برخی هجمه ها قبل از جام جهانی گلایه کرد.
متن کامل صحبتهای سرمربی تیم ملی فوتسال را در ادامه میخوانید:
*آقای ناظم الشریعه! شما الان تیم
ملی ایران را به مقام سومی رساندهاید و طرفداران زیادی هم پیدا کردهاید
اما اوایل که شما به عنوان سرمربی انتخاب شده بودید مخاطبان عام فوتسال به
خاطر سابقه کمتان در عرصه مربیگری لیگ برتر انتقاد داشتند.
این انتقادها را قبول ندارم. من از سال ۷۵ تا ۸۵ بازی میکردم اما متاسفانه
نگاه مردم به سه، چهار حضورم در لیگ برتر است. من جزو معدود مربیانی هستم
که بلافاصله بعد از اتمام بازیکنیام وارد مربیگری شدم. فوتسال در سال ۷۵
وارد ایران شد. آن موقع فوتبال سالنی میگفتند نه فوتسال و من از آن زمان
بازی میکردم. در باشگاههای صدرا، گیتی پسند و حفاری حضور داشتم و همیشه
هم در باشگاهها سرمربی بودم. همچنین از سال ۸۲ تا ۸۵ مربی ملی بودم و با
روزبهانی و منزس کار کردم اما خیلی اهل هیاهو نیستم. همین امروز درودگر با
من تماس گرفت. من سالهای زیادی با او در تماس هستم. درودگر کسی است که مرا
در سال ۸۲ به تیم ملی برد و امروز هم بعد از ۱۳ سال با من تماس میگیرد و
مشورت میدهد. با این حال در چند سال اخیر به فکر مربیگری در تیم ملی نبودم
تا اینکه افتخاری با من تماس گرفت و گفت کارت را در تیم حفاری دیدهایم و
شیوه جدیدی را در فوتسال پیاده میکنی، به همین دلیل مرا به کمیته فوتسال
دعوت کرد.
* فکر نمیکنید برخی اوقات سکوتتان اشتباه بوده است؟
نه، به هیچ وجه. من به یک دلیل هیاهو نمیکنم. به این دلیل که هدفم
سرمربیگری نبوده است. این خیلی مهم است. شما وقتی مجبوری از یک رشته ورزشی
امرار معاش کنی، کار برایت سخت میشود. من امرار معاشم از فوتسال نبوده
است؛ همه این را میدانند. بعضی وقتها اتفاق میافتد و سختی میکشیم اما
دنبال نتیجه بودیم. بعضیها میگفتند به خاطر سکوتت فردا یقهات را
میگیریم اما من میدانستم این تیم فقط با آرامش نتیجه میگیرد. اولین باری
بود که همه میگفتند از این نیمکت آرام لذت بردیم. آرامشی که روی نیمکت
حاکم بود باعث شد بازیکنان عصبانی نشوند و کاری که ما میخواهیم را با
خونسردی تمام انجام دهند. من هم که شیرازیام و خونسردی خصلت اصلی ماست.
* شما سومین مربی هستید که از دستیاری به سرمربیگری میرسید، پیش
از شما صانعی دستیار شمس بوده و خسوس دستیار صانعی. شما نیز به عنوان
دستیار خسوس در تیم ملی شروع به کار کردهاید.
من زمان بسیار کمی دستیار خسوس بودم و معتقدم عیب هم نیست چون باعث میشود
تفکری که در کادرفنی وجود دارد، ادامه پیدا کند. همان موقع برخی از من
ایراد میگرفتند که چرا حرف نمیزنم اما دستیار نباید ایرادها را در
رسانهها مطرح کند. من نظراتم را میگفتم و با خسوس صحبت میکردم اما اینکه
بخواهم در کار کسی بگذارم، وجود نداشت. اتفاقا روزی که خسوس میخواست از
ایران برود در اصفهان با او جلسه داشتم. من خیلی با او صحبت کردم و شاید تا
آن روز آن همه به خسوس نزدیک نبودم. من به او گفتم اشتباه میکنی که
میخواهی بروی؛ این درست نیست که تیم ملی را بلاتکلیف گذاشته ای. از او
خواستم کاری که شروع کرده را تا آخر ادامه دهد اما ته دلش خالی شده بود.
* مگر چه اتفاقی افتاده بود؟
قیاس او با کیروش کار را خراب کرد. او به سرمربی تیم ملی فوتبال نگاه
میکرد و وقتی میدید کیروش پرهزینه و پرتوقع است ناراحت میشد. با این
حال دوست داشتم در ایران بماند و از تجربیاتش استفاده کنم.
* شما با سختی زیاد به جام جهانی رفتید و بدون شک روزهای سختی هم
در کلمبیا داشتید. کجای کار واقعا احساس کردید که تنهایید و خسته شدهاید؟
من واقعا تنهایی را حس نکردم نه به خاطر اینکه الان هاشم زاده کنارم نشسته
است. من کادر بسیار خوبی داشتم و همیشه زمانی که فشارهای روانی زیاد می شد
هاشم زاده یا صانعی میگفتند برو در گوشهای بنشین و خلوت کن. اینها خیلی
تاثیر گذاشت. من هیچ وقت احساس نکردم خسته شدهام در حالی که مربیگری سومین
شغل پراسترس دنیاست و همه دوست دارند مربی تیم ملی باشند چون افتخار زیادی
دارد اما از یک طرف هم فشار ۸۰ میلیونی مردم را باید تحمل کنیم. ۸۰
میلیونی که میدانند جایگاه فوتسال ایران بالاست؛ ما ایرانیها خوب
میدانیم شخصیتمان جور دیگری ساخته شده و به لحاظ تمدن و مذهب متفاوت فکر
میکنیم. به هر حال در جام جهانی هم فشار بالا بود. من هر روز ساعت ۵ صبح
از خواب بیدار میشدم و به کوه و جنگل میزدم تا با خودم خلوت کنم و تخلیه
شوم. ۲۵ روز در کلمبیا برنامه من همین بود و با جنتی، ماساژور تیم ورزش می
کردیم. البته بیشتر در مدئین برنامه من همین بود. همچنین بازیکنانی مثل
کشاورز، طاهری، حسن زاده و جاوید طوری حرف میزدند که من متوجه میشدم
میخواهند مرا آرام کنند.
* قبل از رفتن تیم ملی به جام جهانی گفته می شد شما با حفاری اهواز
قرارداد بستهاید و بعد از مسابقات هدایت این تیم را بر عهده میگیرید.
مگر میشود این همه غیرحرفهای رفتار کنیم؟ من با اهوازیها رفاقت دلی
دارم؛ آنها به من زنگ میزنند و با همه بازیکنانشان رفیق هستم. خدای نکرده
نمی خواهم بگویم در کارشان دخالت میکنم اما آقای حاجتی مدیرعامل حفاری
اهواز شخصیت متفاوتی دارد و من سالها با او ارتباط خانوادگی داشتم. به هر
حال به نوعی بچه اهواز هستم و با ورزشکارانشان رفیقم. موضوع قرارداد با
حفاری را هم مثل شما شنیده بودم اما خداوکیلی صحت نداشت. ما خیلی به امید
اعتقاد داشتیم. اگر قرار بود با این شرایط به جام جهانی برویم قطعا موفق
نمیشدیم.
* خودتان قبل از مسابقات فکر میکردید به جمع چهار تیم برسید؟
ما مطمئن بودیم اما بقیه افراد به خاطر وضعیت نامطلوب تدارکات و سابقه
نتایج تیم ملی هیچگاه چنین فکری نمیکردند. بعد از نشست خبری سه شنبه هفته
گذشته خبرنگار یکی از خبرگزاریها مقابل در فدراسیون به من گفت ۳۰-۴۰ مطلب
آماده کرده بودیم تا بعد از باخت تیم ملی به برزیل منتشر کنیم. من خیلی جدی
به او گفتم آدم نامردی هستید. شما که بازی تیم ملی را دیدهاید و میدانید
ما قهرمان آسیا هستیم چرا این حرف را میزنید. فوتسال ما تهاجمی است و همه
لذت میبرند. البته بگویم خبرنگارها آدمهای بسیار خوبی هستند اما باید
صادقانه به قضیه نگاه کنند. اینکه فقط به دنبال ایجاد هجمه هستند تا
تغییرات ایجاد شود منطقی نیست. ما حتی اگر به برزیل میباختیم نباید برای
رفتنم هجمه وارد میکردند.
* کارلوس کیروش بعد از پیروزی ایران مقابل پرتغال پیام تبریک منتشر کرد و بسیار خوشحال بود.
چون او آدم حرفهای است و منطقی فکر میکند. من قرار است جلسهای با کیروش
داشته باشم و چند ساعتی با او صحبت خواهم کرد. به نظرم باید به دنبال
مربیگری حرفهای باشیم. ما در ایران حرفهای نیستیم اما کیروش این اصول را
میداند. میخواهم چیزهایی را از او یاد بگیرم که کسی در ایران نمیداند.
به هر حال مملکتمان برای کیروش هزینه کرده و قطعا نقطه نظرات خوبی را
میتواند به من انتقال دهد. او جمله معروفی دارد که من همیشه از آن استفاده
میکنم. کارشناسان پرسیدند چرا بایرنمونیخ آلمان همیشه به دنبال قهرمانی
است اما تیمهای دیگر نمی توانند به آن برسند. هیچ کس نتوانست به این سوال
جواب درستی دهد. کیروش در پاسخ به این سوال گفت: جزئیات، جزئیات، جزئیات.
ما واقعا در بسیاری از جزئیات مشکل داشتیم ولی با شخصیت بازیکنان و کادرفنی
آن را حل کردیم. حتی یک بار اجازه ندادم به بازیکنانم بیاحترامی شود و آن
ها اذیت شوند یا برنجند. بسیاری از بیاحترامیها را برای خودم خریدم.
شاید بگویند این بازیکن سالاری است اما من تفکر دیگری دارم. در مورد بازیکن
سالاری هم باید بگویم یکی از بازیکنانم یک شب در اردو گفت میروم و فردایش
میآیم، او رفت و نیامد و من خطش زدم. به این چیزها اعتقاد داشتم. درست
است لباس آیدادس و چمن خوب به بازیکنی میدهی، انگیزه میگیرد و همین
جزئیات است که موفقیت یک تیم را می سازد. بنابراین ضمن حفظ قداست مربی،
باید بازیکن با فراغ بال کار کند. متاسفانه ما در این بازیها از حداقل
امکانات بهرهمند نبودیم. لباس محمد هاشم زاده مشکل داشت و کلمه ایران پشت
پیراهنش ناقص تایپ شده بود. او با این لباس روی نیمکت نشست و خدا را شکر
سوژه عکاسان نشد.
* بسیاری از مربیان در ایران از شما حمایت کردند اما شنیده میشد
برخی از آنها قبل از بازی با برزیل منتظر بودند تا جانشین شما بشوند.
من به همه مربیان حق میدهم که به فکر مربیگری در تیم ملی باشند و اصلا
ناراحتی ندارد. نه اینکه الان نتیجه گرفتهام و این حرفها را میزنم، باید
قبول کرد هر کسی دوست دارد سرمربی تیم ملی باشد و هر کسی میتواند نظرش را
بدهد اما نظر دادن ایستادن روی لبه تیغ است. اگر تیم ملی خوب بازی میکند
باید بگویی خوب است. چه زمانی ایران این همه حمله میکرد؟ تا به حال مقابل
اسپانیا اینقدر نزدیک دروازه اش نشده بودیم. ما موقعیت زیادی مقابل این تیم
ایجاد کردیم ولی پنج بر یک باختیم. بازی برزیل اوج کار ما بود و ما ۵۴۰
پاس در این بازی به ثبت رساندیم در حالیکه برزیل ۵۱۰ پاس داشت. اینها تفاوت
هایی است که در درازمدت به آن پی خواهند برد. میگفتند این بهترین تیم
تاریخ است اما من مخالفش بودم.
* شاید این حرف را به این خاطر میزدند تا اگر روزی به تیم ملی آمدند فشاری روی آنها نباشد.
نمی دانم شاید هم به این خاطر بوده باشد اما خوب نیست اینطور در تیم ملی
قضاوت کنیم. شما از حیدریان، شمسایی و نظری میگذرید؟ در بازی با برزیل در
جام جهانی ۲۰۰۸ ما یک بر صفر باختیم اما چند گل باید میخوردیم؟ همه آن
بازیکنان ستاره بودند. کشاورز، هاشم زاده و حسن زاده بازیکنان کوچکی هستند؟
* مصاحبههای زیادی علیه شما قبل از جام جهانی انجام میشد. نمونه
آن پیشنهاد برکناری بعد از تساوی مقابل چین یا انتخابتان بر اساس مراوده
اقتصادی با آیت اللهی بود.
من با این رفتارها کنار می آمدم. آخر مرواده اقتصادی من با فرد دیگری چه
ربطی به فدراسیون فوتبال دارد؟ نمیخواهم در مورد فرد خاصی صحبتی کنم. تنها
می گویم خدا که بالای سر مان است همه چیز را میبیند. من یک سال خیلی
حرفها را شنیدم. حرفهایی که به یزید هم نسبت نمیدهند. گفتند این آدم که
سرمربی تیم ملی شده بسیار کوچک است، کوچکی آدمها مگر دست شما است؟ خدا
مشخص می کند که چه کسی ذات کوچکی دارد. بسیاری از آدمها از جایگاه بزرگی
برخوردار هستند، ولی ذاتشان کوچک است. در آن زمان تنها یک مصاحبه کردم و
گفتم که از این حرفها ناراحت هستم و به این موضوع اشاره کردم که فاصله بین
ریا و صداقت یک مو است. ما کارهای زیادی میکنیم که مردم شاید فکر کنند که
ریا است، اما به قلب آدم بر میگردد. من بچه سید هستم و اگر مقصر باشم،
بلایش سرم میآید. کوچکی آدمها را خدا و زمان مشخص میکند. همان زمان
بچههای تیم می گفتند هر کسی که علیهات حرفی زد هفته بعدش در لیگ باخت.
خدا وکیلی از این موضوع خوشحال نمیشدم. نمیخواهم که برداشت بدی کرده و
فکر کنید ما کسی هستیم. مگر از این بدتر هم داریم که جلوی هشتاد میلیون
هموطن بگویند کوچکی؟ این حرفها برای این است که مربی تیم ملی شدهام؟
این نامردی است. با این حال به نظرات احترام گذاشتم و قبول کردم و گفتم اگر
کوچک هستم آن را قبول میکنم. حالا مگر قرار است ما همیشه نتیجه بگیریم؟
نه آقا! این توپ گرد است و یک روز میچرخد و یک روز نه.
* این حملات و فشارها تا قبل از بازی با برزیل هم ادامه داشت و این بار فرد دیگری پیشنهاد برکناری شما را به تاج داد.
بیشتر رسانهها گفتند که ترابیان این پیشنهاد را داده است، ولی فکر نمیکنم
که این قدر آدم بی معرفتی باشد. ما در جام جهانی کلمبیا با هم صبحانه و
ناهار و شام میخوردیم و با یکدیگر شوخی داشتیم و رفاقت میکردیم. من به
نان و نمکی که با اطرافیانم میخورم اعتقاد دارم. حال یک سوال می پرسم؛ اگر
قبل از بازی با برزیل من را بر می داشتند چه کسی سرمربی میشد؟ علی صانعی؟
محمد هاشمزاده؟ کدامشان قبول میکردند که به جای من بر روی نیمکت
بنشینند؟ خیلیها میخواهند که فقط خودشان مربی تیم ملی باشند. باور کنید
که من این مدلی نیستم. با این حال می دانم بعد از این موفقیت باز هم برخی
دست بردار نیستند و قطعا روزی مرا کله پا میکنند، اما من به این فوتسال
وصل نیستم و هیچ گاه به دنبال امرار معاش از آن نبودم، اما خیلیها هستند.
من برای خودم در شیراز زندگی خوبی دارم و از محبت ائمه اطهار دستم به جیبم
میرسد. زمانی که خیلیها در فوتسال نبودند، من باشگاهداری میکردم. مردم
فکر میکنند که هر کسی که در تیم ملی باشد، فوتسالی بوده است. من
فوتسالیتر از خیلیها هستم. شاید یک نفر از من جلوتر باشد. از سال ۷۵
فوتسال بازی میکردم و اولین کسی بودم که بعد از به اتمام رسیدن دوران
بازیگریام مربی شدم. همچنین از سال ۸۲ مربی ملی بودم و در باشگاهی نیز
همیشه سرمربیگری را بر عهده داشتم. اینها که میگویم منیت نیست. فقط برای
این که ذهنتان باز شود، آن را مطرح میکنم. همیشه گفتهام که اهل هیاهو و
شلوغ کاری نیستم.
* شما بعد از اولین حضورتان روی نیمکت تیم ملی مقابل روسیه استعفا کردید و بعد از آن حمایت فدراسیون هم بیشتر شد.
فکر می کنم کارم منطقی بود. من دوست ندارم به زور در جایی باشم. یک لحظه حس
کردم مرا در مسیری قرار دادهاند و فقط گفتهاند برو. شخصیت من طوری نیست
که این مسائل را تحمل کنم. سرمربی تیم ملی را انتخاب کردهاید و باید
جایگاهش محفوظ بماند. من میتوانستم بعد از بازی با روسیه به دنبال کارم
بروم و هیچ اتفاقی هم نمیافتاد اما توری برای این تیم ندوخته بودم و
نقشهای برایش نداشتم؛ به همین خاطر اصلا سر و صدا نکردم و در مصاحبه هم
نگفتم باید سرمربی تیم ملی شوم. وقتی به من گفتند برای مذاکره به تهران
بیایم مشهد بودم و گفتم چند روز دیگر می آیم چون هدفم از ابتدا رسیدن به
این جایگاه نبود.
* افتخاری را قبل از رفتن به باشگاه استقلال سخت پیدا می کردید، الان کار شما سختتر شده است.
خیلی عجیب است. الان شرایط نسبت به گذشته خیلی فرق کرده و او علاقهمندتر
است. دیروز کفاشیان به شوخی گفت افتخاری دوباره به کمیته فوتسال برمیگردد
(با خنده). معتقدم آرامش افتخاری خیلی به او کمک میکند. شما فکر میکردید
او در استقلال موفق باشد؟ ویژگی اصلیاش آرامش است. همه ما میدانیم در دو
باشگاه استقلال و پرسپولیس چه خبر است. آنجا باید دعوا کنید تا به هدفتان
برسید. اما افتخاری رفت و با آرامش کارها را مدیریت کرد. او روی دینامیت
نشسته بود اما موفق شد. کاری به مسائل دیگر ندارم و تنها میگویم شخصیتش
خوب بوده و مدیر کاربلدی است. بسیاری از اتفاقات تلخ برای فوتسال میافتاد
اما به ما نمیگفت و بعد از اینکه کارها را رو به راه میکرد متوجه
میشدیم. مصاحبه نکردن را او به من پیشنهاد داد و گفت من به تو اعتماد
دارم. میخواهی برای چه مصاحبه کنی؟! ضمن احترام به رسانهها میخواهم
بگویم اگر همه مربیان تیم ملی مصاحبه تند میکردند چه میشد؟ خودم به زور
مصاحبه میکنم، اما چه کسی بدش میآید در روزنامهها و خبرگزاریها باشد؟
ولی تیم ما احتیاج به تمرکز داشت. برگ برنده ما هم همین آرامش بود.
* افتخاری در آخرین مصاحبهاش گفته فوتسال پاکتر از فوتبال است. شما این موضوع را قبول دارید؟
خدایی نکرده نمیخواهم بگویم فوتبال پاک نیست اما فوتسال جوانتر و
باحالتر است. افتخاری روز سومی که به استقلال رفته بود به من گفت چیزهایی
در فوتبال میبینم که دیوانه میشوم. وقتی افتخاری با این همه تجربه این را
میگوید، خیلی حرف است. زمانی که ما به دنیا نیامده بودیم، او مدیر بوده
است.
* فوتسال ایران تا به حال تقویم سالانه نداشته است. آیا این طلسم خواهد شکست؟
خیلی از معضلات تیم ملی قبل از اعزام به جام جهانی همین بود. البته
فدراسیون در آن نقشی نداشت چون برنامهای نداشتیم اما الان برنامه چهار
ساله تدوین شده و برای تیمهای بزرگسال و پایه در حال برنامه ریزی هستیم تا
بر اساس آن بتوانیم لیگ را هم برگزار کنیم. می دانم کار سختی است اما شدنی
است.
* اصغر حسن زاده و حسین طیبی هیچگاه در یک ترکیب در جام جهانی بازی
نکردند، همه فوتسالیها در جریان رابطه شکرآب این دو هستند، آیا هیچگاه با
آنها در این مورد صحبت کردهاید؟
به قرآن قسم میخورم کاری که ما میکنیم به این مسائل بستگی ندارد. تفکر ما
چیز دیگری است. خودم حس کردم وقتی طیبی در زمین است حسن زاده حمایت عجیبی
از او میکند و در یکی از صحنهها وقتی حسین تکل رفت اصغر داد زد و به خوبی
او را تشویق کرد. برنامه من برای مسائل فنی با این موضوعات ارتباطی نداشت
البته ما با هم حرف زدیم چون من خیلی وقتها با بازیکنانم صحبت میکنم.
میگویند، دیگران برای ناظمالشریعه ترکیب میچینند. شاید بر اساس همین
حرفها، این حرف به من نسبت داده می شود اما من بر اساس تفکرات تاکتیکی تیم
را ارنج می کنم. طیبی و حسن زاده دو برند برای فوتسال ایران هستند. باید
کنار اینها بازیکنی باشد تا بتوانند در یک سطح بازی کنند. ضمن اینکه ما
دقایقی این دو را کنار هم بازی دادیم اما اندک بود.
* علی وفایی و قاسم عروجی در سکوت خبری قبل از جام جهانی خط خوردند
و زمانی که این موضوع را از شما میپرسیدیم سکوت میکردید، در این باره
توضیح دهید که دلیل خط خوردنشان چه بود و چرا زمانی که بهادری و توکلی در
اردوی تیم حاضر نشدند خط نخوردند؟
ابتدا باید بگویم توکلی و بهادری با من هماهنگ کردند و طبق قوانین فیفا
بازیکن میتواند ۴۸ ساعت قبل از بازی به تیم ملی ملحق شود. به خاطر همین
این دو را از جام جهانی خط نزدم چون نمیتوانستند در آن برهه در اردوی تیم
ملی حضور داشته باشند اما به آنها گفتم حواستان باشد از تاکتیکهای تیم
دور نشوید چون توکلی و بهادری یک سال به صورت مستمر بازی میکردند و به
آنها گفتم اگر مصدوم شدید، از من توقع نداشته باشید. مخصوصا از مصدومیت
قدرت خیلی میترسیدم اما به هر حال با تیم عراقی قرارداد بسته بودند و نمی
توانستیم کاری کنیم. در مورد وفایی هم باید بگویم او را خیلی دوست دارم نه
به خاطر بازی کردنش، بلکه به خاطر شخصیت لوتی که دارد. او در قم خدایی
میکند اما روشی که ما بازی میکردیم را نمیتوانست پیاده کند. با این حال
در جام ملتهای آسیا او را تا آخرین لحظه بازی دادم تا خدایی نکرده شخصیتش
از بین نرود. وفایی چشم بسته جزو نفرات اول تیم بود اما فقط میخواست دریبل
بزند ولی من معتقد بودم تنها باید در یک سوم دفاعی حریف دریبل بزنیم و
وفایی این را نمیخواست.
* فکر می کنید بعد از سومی جام جهانی نگاهها به فوتسال تغییر کرده
است؟ در آینده شاهد امکانات بهتری برای تیم ملی فوتسال خواهیم بود؟
بله. این نگاه از فردای جام جهانی تغییر کرد. من می دانم که کمیته فوتسال
به دنبال اسپانسری است و میخواهد اسپانسر فوتبال از اسپانسر فوتسال جدا
شود. موافق مقایسه بین این دو رشته نیستم، ولی اگر اسپانسرهای این دو از
هم جدا شوند رقابت بین آنها خواهد افتاد. افتخاری و کفاشیان واقعا به دنبال
رونق این رشته هستند. افتخاری در ساختارسازی درجه یک است. فوتسال چند سال
پیش تنها دارای یک اتاق کوچک بود، اما در حال حاضر دو ساختمان دارد.
آکادمیاش راهاندازی شده و تیمهای آسیایی میتوانند برای برگزاری اردو به
ایران بیایند. مهم نیست که ناظم الشریعه باشد یا نباشد. فقط کارها جلو
برود.
* صحبت کشاورز از تلویزیون پخش شد و او به خاطر جملهاش که گفت
"هر کسی که گل کرد دمش گرم و هر کسی که گل نکرد فدای سرش"، از محبوبیت
زیادی برخوردار شد، اما شما هم صحبتهای خاصی با بازیکنان داشتید؛ در این
باره توضیح می دهید؟
من همیشه در بین دو نیمه به بازیکنانم می گویم که دو دقیقه تمرکز کنید،
چرا که آنها نمیتوانند نفس بکشند. پیش از ضربات پنالتی بازی با برزیل به
بازیکنانم گفتم یک دقیقه هیچ چیز نگویید و فقط به خانوادههایتان فکر
کنید، چون ضربات پنالتی تنها تمرکز است و به مسائل روانی بستگی دارد. به
هر حال حرف محمد کشاورز هم تاثیرگذار بود و من هم به آنها گفتم که به
خانواده تان فکر کنید. یکی از بازیکنان بزرگ تیم بعد از بازی به من گفت
که من در آن لحظه حس کردم که فرزندم در آغوشم است و مرا میبوسد.
* در بین بازیکنان به یک مربی خوش شانس معروف هستید و از آنجایی که
ارتباط صمیمی با آنها دارید مدام شما را با این سوژه دست می اندازند.
شانس را خدا به کسی میدهد که حق با او باشد. من بر اساس اعتقاداتم مربیگری
میکنم و نه شانس. به هر حال به ما چیزهایی را نسبت میدهند، ولی وقتی
اعتقاد داشته باشی که در دقیقه ۴۰ میتوانی بازی را برگردانی این اتفاق
خواهد افتاد. من به اسماعیل پور در دقیقه ۴۰ بازی با پاراگوئه گفتم به
زمین میروی و حتما گل میزنی. به هر حال اتفاقات جزئی از فوتسال است و
اسماعیل پور در این دیدار گل حساسی برای تیم ملی فوتسال ایران زد و ما به
نیمه نهایی رسیدیم. البته این را بگویم که برخی از بازیکنان آنقدر خرافاتی
هستند که من آنها را مسخره میکنم. به من می گفتند کت و شلواری را بپوش که
با آن پیروزی به دست آوردهای. آنها من را قسم می دادند که در بازی فینال
جام ملتهای آسیا مقابل ازبکستان کت و شلوارم را عوض نکنم. می گفتم که
خجالت بکشید، این چه حرفی است. اصلا خرافاتی نیستم. در جام جهانی مربی
پاراگوئه قبل از بازی کت و شلوارش را آتش می زد. در تیم ما محمد هاشم
زاده، حسین طیبی و مهران عالیقدر به شدت خرافاتی هستند. آنقدر در گوشم می
خواندند که من هم بعضی اوقات آن را باور میکردم. (با خنده)
* بهترین بازیکن ایران در جام جهانی چه کسی بود؟
واقعا نمی توانم یکی از بازیکنان را اسم ببرم اما کشاورز برای تیم ملی کم
بازی کرد و حساس ترین گل ما را مقابل برزیل زد. جاوید عالی بود و شاید بازی
اش به چشم نیامد. او مسیر صعودی را طی میکند. اصغر هم همیشه تاثیرگذار
بوده و بازیکنی است که نوسان پایینی دارد. همه خوب بودند.
* در مورد بازی نکردن محمد طاهری در جام جهانی صحبت زیادی شد. شما
همیشه گفتهاید او در برنامه تاکتیکی تیم جایی نداشت. اما این سوال مطرح
است که اگر در برنامه شما جایی نداشت پس چرا او را به کلمبیا بردید؟ می
توانستید بازیکن دیگری را دعوت کنید تا به کار تیم بیاید.
ببینید ما برای هر بازی استراتژی خاص خودش را داشتیم. طاهری در دو بازی
کاملا مصدوم بود. شما اگر بازیکنی که آماده است را به جای بازیکن ناآماده
بازی بدهی، خودت را نمی بخشی.
* در یک برنامه تلویزیونی اعلام کردید مبلغ قراردادتان ۱۲۰ میلیون تومان است اما در نشست خبری چند روز قبل آن را تکذیب کردید.
تکذیب نکردم. من اعلام نکرده بودم چقدر قرارداد بستهام. در برنامه
تلویزیونی از من سوال کردند که درست است ۸۰ میلیون قرارداد بستهای؟ چه
باید میگفتم؟ من گفتم ۸۰ نبوده و ۱۲۰ میلیون تومان بستهام. ضمن اینه
بگویم نسبت به مربیان قبلی تیم ملی بیشتر بوده است. با این حال نمی خواهم
دنبال این موضوع بروم.
* میگویند محمد ناظم الشریعه مربی رفیق بازی است و دوستان شیرازی زیادی در کنار او در تیم ملی هستند.
قبول دارم آدم رفیق بازی هستم، ولی این که بخواهم رفاقت را در مسائل فنی
وارد کنم صحت ندارد. جواد اسفندیاری علیرغم این که همه می دانستند که حقش
است در تیم ملی حضور داشته باشد خط خورد و به جام جهانی نرفت. زمانی که
او را به اردوهای تیم ملی دعوت کرده بودم آمار گلهای خوردهاش را به
منتقدان دادم و آنها پذیرفتند، اما برای جام جهانی ریسک کردم و دو
دروازهبان به کلمبیا بردم. اگر رفیق بازی در میان بود اسفندیاری را می
بردم. مورد بعدی مهران عالیقدر است که از مدرسه فوتبال شاگردم بوده و نزد
من تعلیم دیده است. خیلی از کارشناسان میگفتند که او نباید به جام جهانی
برود، ولی مهران در چهار بازی اول لیگ جزو بهترینها بود. او در تورنمنت
تایلند دو گل زد و سه پاس گل داد. در بازیهای دوستانه مقابل ازبکستان هم
یکی از بهترینهای ما بود. در مورد هاشم زاده که او هم شیرازی است باید
بگویم که او بازیکن تیمم بوده و به لحاظ فنی همه او را قبول دارند. با جلیل
دوران ۳۰ سال است که رفیق هستم و می دانم بدنسازی را به خوبی انجام
میدهد. من نان و نمکی که خوردهام را در حدی ادا می کنم که به مسائل فنی
لطمهای وارد نکند.
* اردوهای تیم ملی تا چه زمان تعطیل است؟
ما حتما با روسیه در آذر بازی خواهیم کرد و همچنین دعوتنامهای از چین برای
ما آمده که در تورنمنت چهارجانبه شرکت کنیم. این تورنمنت با بازی روسیه
همزمان شده است. ما از آنها خواستهایم تورنمنت را عقب بیندازند و قطعا
تیم ملی امید را به چین اعزام خواهیم کرد تا بتواند برای بازیهای آسیایی
اردیبهشت سال ۹۶ آماده شوند. ضمن این که بازی با روسیه در ایران برگزار
خواهد شد و ما این دیدار را در تعطیلات نیم فصل انجام خواهیم داد. بنابراین
لطمهای به لیگ هم نمی خورد.
* اگر سرمربی ایران در جام جهانی ۲۰۲۰ باشید انتظار قهرمانی از شما خواهد رفت.
چهار سال زمان زیادی نیست و زود میگذرد. انتظار قهرمانی به جا نیست اما
روی سکو رفتن درست است. می گویند با شانس سوم شدیم اما من اسمش را غیرت
بازیکنان میگذارم نه شانس. اگر ایران میزبان جام جهانی باشد و همه امکانات
برای تیم ملی فراهم شده باشد، باید روی سکو برویم.