سرویس جهان مشرق - «زالمای خلیلزاد»، سفیر پیشین آمریکا در عراق، افغانستان و سازمان ملل و عضو حلقه مشاوران نومحافظه کار جرج دابلیو. بوش، در مقاله ای در وبسایت «نشنال اینترست»، پرده از سناریوی ایالات متحده برای موصل و نقش منفی اقدامات ترکیه در تحقق این سناریو برمی دارد. خلیلزاد با تکرار خط مخرب رسانه ای محور غربی-عربی درباره نقش منفی رزمندگان شیعه عراقی(حشدالشعبی)، نگرانی واشینگتن را از حضور این نیروها و افزایش بیش از پیش نفوذ ایران ابراز می کند.
آن گونه که از مقاله او برمی آید، واشینگتن و آنکارا، درباره راهبرد جلوگیری از حضور و نقش آفرینی ایران از طریق نیروهای نیابتی کاملا همسو هستند، ولی به لحاظ تاکتیکی با هم ناهماهنگ عمل می کنند. در واقع، اقدام شتابزده و خودسرانه ترکیه در فرستادن سرباز به درون خاک عراق، در روند اجرای سناریوی ائتلاف به رهبری آمریکا در موصل ایجاد اشکال کرده است، چرا که با نقض آشکار حاکمیت ملی عراق، افکار عمومی این کشور را به شدت علیه انکارا و واشینگتن برانگیخته است.
با خواندن این مقاله به قلم سفیر پیشین آمریکا در عراق و افغانستان و یکی از مهره های کلیدی دولت جنگ طلب بوش، آشکار میشود که هدف اصلی آمریکا از مشارکت در عملیات موصل، نه نابودی داعش، که مهار ایران و تضعیف نقش شیعیان عراق است.
آنها چون از کنترل نفوذ و قدرت نیروهای متمایل به ایران در بغداد و سایر نقاط کلیدی عراق ناامید شده اند، قصد دارند هدفی را که داعش، به نیابت از محور غربی-عربی تاکنون موفق به تحقق آن نشده (تجزیه عملی عراق) با ایجاد یک منطقهی تحت تسلط کردها و ترکمن ها و عرب های سنی، یعنی حوزه ای جدا از تسلط دولت مرکزی عراق، خود اجرا کنند. به این ترتیب، آمریکا هم یک اهرم فشار علیه ایران و نیروهای متمایل به آن در شمال عراق به دست می آورد، و هم از آن مهم تر، مسیر زمینی تدارکات و پشتیبانی ایران از دولت سوریه و حزب الله از طریق عراق را قطع می کند یا تحت کنترل می گیرد. به بیان دیگر، آمریکا در چشم انداز کلان تر خود در عملیات آزادسازی موصل، ایجاد گسست در محور مقاومت را دنبال می کند.
زالمای خلیلزاد
در این میان، ترکیه با تکروی و شتابزدگی اردوغان برای امتیازگیری در موصل، برنامه خزنده آمریکا را با اختلال مواجه کرده است، و خلیلزاد سعی دارد به واشینگتن این گرا را بدهد که هر چه زودتر در مذاکرات پشت پرده، مقامات انکارا را توجیه کند و با دادن وعده تضمین امتیازات، جلوی نواختن ساز ناهماهنگ با ائتلاف به رهبری آمریکا را از سوی آنکارا بگیرد.
عملیات آزادسازی موصل آغاز شده است و آمریکا، حکومت عراق، نیروی پیشمرگه کرد، ایزدی ها، مسیحیان و نیروی محلی سنی همه در تلاش هستند(خلیلزاد عامدانه از حشد الشعبی نام نمی برد). تلاش آن ها با چالش هایی چند مواجه است. یکی از مهم ترین آن ها جدال میان آنکارا و بغداد بر سر حضور سربازان ترک در بعشیقه در شمال موصل است. اگر به موقع به آن رسیدگی نشود، این خطر هست که جنگ درون جنگ پیش آید که می تواند به چشم انداز باز پس گیری و باثبات سازی موصل آسیب بزند.
بغداد و آنکارا بر هدف بیرون راندن دشمن توافق دارند، ولی در دیگر موارد، چنین توافقی در کار نیست. بر اساس مکالماتی که طی دیدار هفته گذشته خود از ترکیه و کردستان(استان کردستان عراق) داشتم، این ناسازگاری 5 عامل دارد.
نخست، جنگ های داخلی به هم پیوسته در سوریه و عراق، محصول نزاع ژئوپلیتیکی است که در آن ترکیه و ایران بازیگران کلیدی هستند که از گسل های نژادی و فرقه ای همسایگان خود استفاده می کنند. علی رغم همکاری میان ایران و ترکیه در موضوعات دوجانبه- همچون نقش کردها در سوریه- بین آن دو برای (گسترش) نفوذ در عراق و سوریه رقابت وجود دارد. از منظر آنکارا، عدم توافق با بغداد درباره حضور سربازان ترک در بعشیقه، بیش از آن که بین ترکیه و عراق باشد، بین ترکیه و دولت شیعه متمایل به ایران در بغداد است. به علاوه، آنکارا معتقد است که مشروعیت دولت عراق طی سال های جنگ داخلی و سیاست های فرقه گرایانه، که موجب ظلم به عرب های سنی، ترکمن های سنی و کردها شده، تحلیل رفته است.
دوم، آنکارا نه تنها نگران خود موصل، که نگران مناطق اطراف آن هم هست، جایی که ایران به دنبال ایجاد یک موضع مسلط در نقطه تلاقی عراق، سوریه و مناطق کرد نشین جنوب شرق ترکیه است. کنترل این قلمرو به ایران اجازه اعمال قدرت را- مستقیم یا باواسطه- به نفع دولت سوریه می دهد. به علاوه، ایران می تواند دولت اقلیم کردستان را در عراق اذیت کند. ترکیه بر این باور است که ایران به دنبال یک دالان زمینی به سواحل مدیترانه ای سوریه و لبنان است که موصل کوتاه ترین مسیر برای آن است- ترکیه می خواهد این مسیر را مسدود کند.
ترکیه پیوندهای تاریخی و فرهنگی با موصل و جمعیت عرب و ترکمن سنی آن دارد. این طرز فکر در سیاستمداران ترکیه وجود دارد، چنان که توسط مشاور ارشد اردوغان، «ایلنور چِویک، به صراحت ابراز شده، که این منطقه(موصل) بعد از جنگ اول جهانی هیچ گاه نمی بایست (از جانب ترکیه) رها می شد. رهبران عرب(سنی) همین دیدگاه را درباره تاریخ مشترک(با ترکیه) دارند و به روابط قوی به ترکیه به عنوان یک عامل حیاتی در ایجاد موازنه در برابر تهدید شبه نظامیان شیعه و ایران می نگرند. ترکیه معتقد است که جمعیت سنی ترکمن این منطقه آسیب پذیرند و درباره طرحهای احتمالی ایران و شبه نظامیان شیعه برای تغییرات جمعیتی اجباری، از طریق جا به جایی جمعیت سنی ترکمن از مناطق پیرامون موصل، ابراز نگرانی کرده است.
سوم، آنکارا یک رابطه راهبردی با حزب دموکرات کردستان(حزب مسعود بارزانی) دارد که شامل تعهد به همکاری دفاعی با اربیل در برابر تهدیدات هم می شود، حتی تهدیدات از جانب بغداد. آنکارا چند سالی است که در منطقه کردیشمال عراق- غیر از بعشیقه- حضور داشته است.
چهارم، آنکارا می خواهد جلوی گسترش نفوذ حزب کارگران کردستان(پ کا کا) را در شمال عراق بگیرد- که به مدت 4 دهه با دولت ترکیه درگیر است. پ کا کا بعد از مشارکت در بازپس گیری سنجار از داعش در پاییز گذشته، حضور خود را در این ناحیه تثبیت کرده است و ترکیه مخالف مشارکت آن در عملیات موصل است.
ایالات متحده وسط این منازعه پیچیده گیر کرده است. با در نظر گرفتن اهمیت حیاتی بغداد در جنگ با داعش، و اشتیاق برای کمک کردن به العبادی و تعدیل اتکای او به ایران، امریکا به موضع عراق متمایل است. واشینگتن موضع ترکیه را غیرسازنده می داند. واشینگتن حتی رهبران کرد عراق را تحت فشار گذاشته تا از ترکیه بخواهند که سربازانش را از بعشیقه بیرون ببرد. این تلاش، همان جور که انتظار می رفت، موفق نبود.
با این حال، واشینگتن در دغدغه های ترکیه درباره آمال منطقه ای ایران و خطر شبه نظامیان شیعه در موصل شریک است که می تواند منجر به سر برآوردن معضلات فرقه ای، حتی بعد از اخراج داعش از این منطقه شود.
آمریکا، در عوض جانب داری در دعوای بغداد و آنکارا، باید از دیپلماسی برای ایجاد هماهنگی جهت تسهیل عملیات ضدداعش در موصل، خنثی کردن اهداف ایران در موصل شامل عملیات شبه نظامیان شیعه طرفدار ایران در این شهر، جلوگیری از شرمندگی عبادی و افزایش اتکای او به ایران و پیشگیری از درگیری محتمل میان نیروهای عراقی و ترک، استفاده کند.
مقامات ارشد امنیتی عراق و ترکیه دو سه هفته پیش با هم دیدار کردند و به توافقی روی این اصل رسیدند که پایگاه بعشیقه به عنوان پایگاه «نیروهای ائتلاف»(به رهبری آمریکا) استفاده شود، بی آن که نیاز به تخلیه سربازان ترک مستقر در ان باشد. ایالات متحده باید به دنبال اجرای این ایده باشد که سربازان دیگر کشورهای عضو ائتلاف هم بتوانند در کنار سربازان ترکیه و داوطلبان سنی عراقی قرار گیرند. این چند نتیجه مثبت به دنبال خواهد داشت. این می تواند به آمریکا اهرمی علیه شبه نظامیان شیعه و تحرکات آنها در اطراف موصل بدهد، از خراب تر شدن روابط بغداد و آنکارا جلوگیری کند و مانع ایجاد جنگ در جنگ در جریان عملیات موصل شود.
تاکتیکهای سرسختانه ترکیه در دفاع از تداوم حضور سربازانش، اوضاع را پیچیده کرده است. حملات شخصی(اردوغان) و اظهارات غیردیپلماتیک درباره پارلمان عراق، (موضع) ترکیه را تضعیف کرده است. این اقدام ترکیه، غیرسازنده است، چرا که استدلال شبه نظامیان(شیعه) را تقویت می کند که دولت ضعیف است و آن ها باید در موصل حضور پیدا کنند تا از قلمرو عراق در برابر مداخله نیروی خارجی حفاظت کنند. رویکرد خودمحورانه ترکیه حتی برای دوستان سنتی ترکیه و سیاستمداران ضدایرانی(در عراق) همچون «ایاد علاوی»، راهی جز درخواست از ترکیه برای خارج کردن سربازانش از خاک عراق باقی نمی گذارد. حتی برخی از نمایندگان ترکمن هم از رویکرد ترکیه انتقاد کرده اند، با این استدلال که جامعه ترکمن عراق باید تبعات آن را تحمل کند.
اقدام عاجل برای قرار دادن نیروهای ترکیه در بعشیقه تحت امر نیروهای ائتلاف، به مهار تنش ها و جلوگیری از آثار منفی آن بر عملیات آزادسازی موصل کمک می کند.