سرویس سیاست مشرق - اتهام تقلب در انتخابات سال 88 که ضدانقلاب را به خیابانها کشاند و موجب بحران آفرینی سیاسی 8 ماهه شد توسط برخی از افراد مطرح شد که یکی از آنها عفت مرعشی، همسر هاشمی رفسنجانی بود.
وی پس از اینکه رای خود را به صندوق انتخابات ریخت، خطاب به خبرنگاران و حضار گفت که اگر کاندیدای مورد نظر او انتخاب نشود به معنای تقلب در انتخابات است و مردم را تشویق به حضور در خیابانها کرد.
اما به نظر میرسد که این رویه همیشگی خاندان هاشمی است که هر جا نتیجه انتخابات را به سود خود نمیبینند شائبه تقلب را مطرح میکنند.
چندی پیش نیز فاطمه هاشمی، دختر هاشمی رفسنجانی در یادداشتی که برای روزنامه ایران به مناسبت سالگرد پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نوشت دوباره ادعای تقلب در انتخابات را مطرح کرد اما اینبار بیان داشت که تقلب انتخابات سال 92 را تهدید میکرده است. وی دراینباره نوشت: «روز رأیگیری تندروها مطمئن شدند که قافیه را باختهاند و تلاش شد در شمارش آرا و اعلام نتیجه انتخابات را به دور دوم بیندازند که با مراقبت افرادی مؤمن و دلسوز به نتیجه نرسید. دکتر روحانی رئیس جمهور شد و تندروها خواب چنین روزی را هم نمیدیدند. ولی مسئولان و جامعه فهمیدند که آرای مردم چیست؟ و چه میخواهند؟ مردم با رأی خود نشان دهند به دنبال تغییر اساسی و اصولی هستند.»[1]
جالب اینجاست که درمورد انتخابات سال 92 فاطمه هاشمی اظهار میدارد که اگر دلسوزان مراقب نبودند، تقلب صورت میگرفت. اما وی نگفته است که این دلسوزان در انتخابات سال 88 و سال 84 که خانواده هاشمی در آن شکست خوردند و مدعی تقلب هستند کجا بودند که از آرای آنان محافظت نکردند؟
اما این تمام ماجرای اتهامزنی برای تقلب در انتخابات نبود. اخیرا فائزه هاشمی دیگر دختر هاشمی رفسنجانی طی یک مصاحبهای شائبههای جابهجایی رای در انتخابات را دوباره مطرح کرده است.
وی درباره شائبه تقلب در انتخابات مجلس پنجم اینگونه میگوید: « بابای من معتقد است تو نماینده اول در مجلس پنجم بودی، ولی دوم خواندنت. ولی من واقعا استدلالی ندارم که بگويم من اول بودم! مادرم میگويد آمدن بابات را دیدند که اجازه بدهید فائزه نفر دوم اعلام بشود. بابا اصلا رد میکند، میگويد اصلا چنین چیزی نیست.... ولی مامان زیر بار نمیرود و میگويد نه، آمدند راضیاش کردند که بگو، اجازه بده که فائزه نفر دوم باشد.»[2]
فائزه هاشمی میافزاید:«انتخابات سال ٨٤ را خودِ دوستان اصلاحطلب توی وزارت کشور اعلام کردند انتخابات از دست ما خارج است و ما اصلا نقشی در انتخابات نداریم! انگلیس بودم. به بابام زنگ زدم که من بیام کمک کنم برای انتخابات؟ گفت: نه تو همانجا باشی بهتره! تو کنار ما نباشی امنتر هستیم! آن موقع توی سیاست هم نبودم، دنبال هم نمیکردم.»[3]
اشاره فائزه هاشمی به سخنان پدرش است که پس از پيروزي احمدي نژاد در تيرماه ۱۳۸۴ طي مصاحبهاي با القاي ترديد درباره نتيجه انتخابات و دستکاري آراي مردم به ايجاد تشکيک در جامعه دامن زد و با صدور بيانيهاي تفرقهانگيز، انتخاباتي که همفکران وي برگزار کرده بودند را زير سوال برد. هاشمي در ديدار با حزب اراده ملت ادعاي تقلب در انتخابات ۸۴ را تکرار کرد و در اين ديدار گفت حتي مرحله دوم، استاندارها- که همه اصلاحطلب بودند- کار را به کلي رها کردند، اصلا کاري نداشتند که چه چيزي در صندوقهاي راي اتفاق بيفتد؛ او مدعي شد: «هرچه خواستند در صندوق ريختند و هر چه خواستند خواندند.»[4]
برادر وي محمد هاشمي نيز چند سال بعد طي مصاحبهاي انتخابات را مخدوش دانست: «من معتقدم از ابزار غير رايي استفاده شد، حال اسمش را هر چه ميخواهيد بگذاريد من دست کاري در آرا، تعويض راي و استفاده از امکانات دولتي در انتخابات را ابزار غير رايي ميدانم اگر شما کشوري را به من نشان دهيد که در دو دوره انتخابات راي هفت ميليوني به هفده ميليون و راي بيست ميليوني به ده ميليون تبديل شده باشد من حرف شما را ميپذيرم.»[5]
با این اوصاف به نظر میرسد ادعای نسنجیده هاشمیها در مورد تقلب در انتخابات به عنوان رویه همیشگی این خانواده در مقابل شکستهای انتخاباتی کاربرد دارد. اما با توجه به اینکه این ادعا همواره مطرح میشود تقریبا به یک حربه نخنماشدهای تبدیل شده است که نمیتواند کسی را قانع کند.