به گزارش مشرق، فوتبال ایران با ادبیات منتقدانه و بعضا طلبکارانه کارلوس کیروش بیگانه نیست. او در طول سالهای حضور در فوتبال ایران با بسیاری از مربیان و مدیران فوتبال درگیری لفظی داشته است، ادبیاتی که او به کار میبرد خاص است. کیروش در این سالها ثابت کرده بیپروا و بدون هیچ ترسی از نتیجه این مجادلات به هر کسی که خواسته، تاخته است و جالب اینجاست که در اکثر مواقع نیز به خواستههایش دست یافته است.
درگیریهای چندین ماهه کارلوس کیروس سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران با علیرضا اسدی دبیر کل فدراسیون فوتبال آخرین مورد از این جنجالها بود. کیروش در طول آن مدت بیمحابا دبیرکل فدراسیون را مورد حمله قرار داد و به اظهارات او پاسخ میداد. نتیجه این کشمکش بهگونهای پیش رفت که دبیرکل فدراسیون به اجبار سیاست سکوت در پیش گرفت تا شاید حاشیهها به فراموشی سپرده شود. البته این شیوه رفتاری او نیز نتیجه داد و کیروش نیز از ادامه این مجادله لفظی خودداری کرد. ولی در نهایت فارغ از راستیآزمایی این موضوع، این تلقی ایجاد شد که دبیرکل از موضع خود عقبنشینی کرده و کیروش نیز به خواستهاش که عدم دخالت لفظی اسدی در امور تیم ملی بود، رسیده است.
اکنون سرمربی تیم ملی در جدیدترین چالش با مدیران فوتبال ایران، بیپروا و مصرانه به "امیر عابدینی" مدیر تازه منصوب شده بازاریابی فدراسیون فوتبال تاخته است. دلیل این اتفاق نیز اظهاراتی است که عابدینی درباره برخی رفتارهای کارلوس کیروش مطرح کرده و برآیند نظرات او درباره تیم ملی بوده است.
فارغ از قضاوت درباره صحت و سقم حرفهای عابدینی، موضوع رفتار و گفتاری است که کیروش مانند همیشه در پیش گرفته است. کیروش پنجشنبه شب تا بامداد در فدراسیون فوتبال نشست تا امیر عابدینی به فدراسیون برود و به قول خودش تکلیف کیروش را روشن کند. موضعی که نشان از تکرار اتفاقات حاشیهای و تلخ درگیریهای کیروش با مدیران فدراسیون فوتبال ایران دارد.
او از فدراسیون فوتبال خواسته که تکلیف اظهارات عابدینی را روشن کند. کی روش تهدید کرده که اگر به گفتهی عابدینی قرار است بعد از بازی با سوریه اتفاقی درباره او رخ دهد، بهتر است همین الان آن اتفاق بیفتد. آیا این جنجال نیز مانند سایر درگیریها و ماجراهای حاشیهای از این دست بینتیجه و با سکوت مدیران فوتبال به پایان خواهد رسید؟ آیا پایان چالش عابدینی – کیروش، مانند پایان درگیری اسدی – کیروش خواهد بود؟
البته اتفاقات جدید یک تفاوت با اتفاقات گذشته دارد و آن هم حضور مهدی تاج در راس فدراسیون فوتبال است. باید دید که آیا تاج برخلاف رییس سابق خود، علی کفاشیان حاشیههای مربی پرتغالی را با برنامه مدیریت خواهد کرد یا با همان شیوه سابق مدیریت سکوت از کنار آن خواهد گذشت؟
البته ناگفته نماند که 24 ساعت پیش از چالش "عابدینی – کیروش" سرمربی پرتغالی تیم ملی به شدت از فدراسیون فوتبال و مهدی تاج نیز انتقاد کرده بود انتقادی که ظاهرا در نتیجه عدم تشکیل یک جلسه آغاز شده بود ولی در نهایت با کوتاه آمدن تاج و دادن حق به کیروش باز هم مسکوت ماند.
به اذعان بسیاری از کارشناسان، کیروش به لحاظ فنی مربی باتجربه، کارآمد و موثری است و حتما ادامه حضورش در فوتبال ایران نیز به نفع فوتبال ملی کشور خواهد بود اما پرسشی که در این سالها هیچ کس حاضر به پاسخ دادن به آن نبوده، چرایی ایجاد رفتارهای غیرقابل کنترل این مربی پرتغالی است؟ رفتارها و بعضا حرمتشکنیهایی که اگر به درستی مدیریت میشد، شاید مجددا شاهد تکرار آنها نبودیم و حتما برآیند این مدیریت درست به نفع فوتبال کشور تمام میشد.
امید است مهدی تاج، فارغ از برآیند و دلایل شکلگیری این حاشیهها که بعضا مواردی از آنها نیز طبیعی و جزیی از اتفاقات فوتبال است، رفتارهای همه مربیان و مدیران فوتبالی را به گونهای مرزبندی کند که همه تنها در چارچوب وظایف محوله و قانونی خود عمل کنند و اصل حفظ حرمتها نیز رعایت شود تا شاید فوتبال ایران نیز از این چرخه بیهوده حاشیهها رهایی یابد.
درگیریهای چندین ماهه کارلوس کیروس سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران با علیرضا اسدی دبیر کل فدراسیون فوتبال آخرین مورد از این جنجالها بود. کیروش در طول آن مدت بیمحابا دبیرکل فدراسیون را مورد حمله قرار داد و به اظهارات او پاسخ میداد. نتیجه این کشمکش بهگونهای پیش رفت که دبیرکل فدراسیون به اجبار سیاست سکوت در پیش گرفت تا شاید حاشیهها به فراموشی سپرده شود. البته این شیوه رفتاری او نیز نتیجه داد و کیروش نیز از ادامه این مجادله لفظی خودداری کرد. ولی در نهایت فارغ از راستیآزمایی این موضوع، این تلقی ایجاد شد که دبیرکل از موضع خود عقبنشینی کرده و کیروش نیز به خواستهاش که عدم دخالت لفظی اسدی در امور تیم ملی بود، رسیده است.
اکنون سرمربی تیم ملی در جدیدترین چالش با مدیران فوتبال ایران، بیپروا و مصرانه به "امیر عابدینی" مدیر تازه منصوب شده بازاریابی فدراسیون فوتبال تاخته است. دلیل این اتفاق نیز اظهاراتی است که عابدینی درباره برخی رفتارهای کارلوس کیروش مطرح کرده و برآیند نظرات او درباره تیم ملی بوده است.
فارغ از قضاوت درباره صحت و سقم حرفهای عابدینی، موضوع رفتار و گفتاری است که کیروش مانند همیشه در پیش گرفته است. کیروش پنجشنبه شب تا بامداد در فدراسیون فوتبال نشست تا امیر عابدینی به فدراسیون برود و به قول خودش تکلیف کیروش را روشن کند. موضعی که نشان از تکرار اتفاقات حاشیهای و تلخ درگیریهای کیروش با مدیران فدراسیون فوتبال ایران دارد.
او از فدراسیون فوتبال خواسته که تکلیف اظهارات عابدینی را روشن کند. کی روش تهدید کرده که اگر به گفتهی عابدینی قرار است بعد از بازی با سوریه اتفاقی درباره او رخ دهد، بهتر است همین الان آن اتفاق بیفتد. آیا این جنجال نیز مانند سایر درگیریها و ماجراهای حاشیهای از این دست بینتیجه و با سکوت مدیران فوتبال به پایان خواهد رسید؟ آیا پایان چالش عابدینی – کیروش، مانند پایان درگیری اسدی – کیروش خواهد بود؟
البته اتفاقات جدید یک تفاوت با اتفاقات گذشته دارد و آن هم حضور مهدی تاج در راس فدراسیون فوتبال است. باید دید که آیا تاج برخلاف رییس سابق خود، علی کفاشیان حاشیههای مربی پرتغالی را با برنامه مدیریت خواهد کرد یا با همان شیوه سابق مدیریت سکوت از کنار آن خواهد گذشت؟
البته ناگفته نماند که 24 ساعت پیش از چالش "عابدینی – کیروش" سرمربی پرتغالی تیم ملی به شدت از فدراسیون فوتبال و مهدی تاج نیز انتقاد کرده بود انتقادی که ظاهرا در نتیجه عدم تشکیل یک جلسه آغاز شده بود ولی در نهایت با کوتاه آمدن تاج و دادن حق به کیروش باز هم مسکوت ماند.
به اذعان بسیاری از کارشناسان، کیروش به لحاظ فنی مربی باتجربه، کارآمد و موثری است و حتما ادامه حضورش در فوتبال ایران نیز به نفع فوتبال ملی کشور خواهد بود اما پرسشی که در این سالها هیچ کس حاضر به پاسخ دادن به آن نبوده، چرایی ایجاد رفتارهای غیرقابل کنترل این مربی پرتغالی است؟ رفتارها و بعضا حرمتشکنیهایی که اگر به درستی مدیریت میشد، شاید مجددا شاهد تکرار آنها نبودیم و حتما برآیند این مدیریت درست به نفع فوتبال کشور تمام میشد.
امید است مهدی تاج، فارغ از برآیند و دلایل شکلگیری این حاشیهها که بعضا مواردی از آنها نیز طبیعی و جزیی از اتفاقات فوتبال است، رفتارهای همه مربیان و مدیران فوتبالی را به گونهای مرزبندی کند که همه تنها در چارچوب وظایف محوله و قانونی خود عمل کنند و اصل حفظ حرمتها نیز رعایت شود تا شاید فوتبال ایران نیز از این چرخه بیهوده حاشیهها رهایی یابد.