لبنان به عنوان یکی از دروازههای کشورهای عربی به اروپا و کشور قدرتمند هم مرز با رژیم صهیونیستی و سوریه از اهمیت ویژهای برخوردار است. حضور قدرتمند حزبالله به عنوان یکی از قویترین دشمنان رژیم صهیونیستی و حضور این کشور در محور مقاومت از دیگر ارکان توجه ویژه بینالمللی به این کشور است. علاوه بر این که لبنان منابع نفت و گاز قابل توجهی در سواحل دریای مدیترانه دارد که با برنامهریزی و خروج از بحران سیاسی در کشور امکان بهرهبرداری از آن به نفع مردم لبنان و به ضرر سلطه جویی های صهیونیست ها وجود دارد.
لبنان در گذشته تاریخی نه چندان روشن مملو از جنگهای داخلی و درگیریها بین گروههای سیاسی را تجربه کرده است و هیچ یک از جریانهای سیاسی حاضر در لبنان تمایل به بازگشت به دوره سیاه جنگ داخلی در این کشور ندارند. اشغالگری رژیم صهیونیستی که تا آستانه تسلط کامل پایتخت لبنان پیش رفته است نیز یکی از نقاط تاریک تاریخ این کشور به شمار میرود که البته با مقاومت مردمی جنبشهای آزادیبخش در آن زمان، هزینههای این اشغالگری برای صهیونیستها افزایش پیدا کرد و آنها به تدریج عقب نشینی کردند تا اینکه نهایتا در سال 2000 از جنوب لبنان نیز خارج شدند.
لبنان به عنوان مهد قومیت های مختلف و همزیستی مسالمتآمیز میان این قومیتها و تنوع احزاب معروف است، با این وجود، این کشور پس از استقلال بویژه در دهه های اخیر ، به علت مداخله های خارجی و وابستگی مطلق برخی جریانهای سیاسی حاضر در این کشور با مشکلات عدیده ای مواجه بوده است.
دوره های دوازده گانه ریاست جمهوری لبنان
آنچه در این بخش از گزارش به آن اشاره میشود، خلاصهای از زندگینامه و عملکرد 12 رئیسجمهور لبنان از تاریخ اعلام استقلال این کشور تاکنون است.
بشاره الخوری؛ اولین رئیس جمهور لبنان بعد از کسب استقلال این کشور بود. وی از خانوادهای سرشناس بود که در شهرک "رشیما" از شهرستان عالیه به دنیا آمد. وی وکیلی معروف و سیاستمداری کار کشته بود که حدود نیم قرن نقش فعالی در عرصه سیاسی لبنان ایفا کرد. وی در زمانی که لبنان تحت قیمومیت فرانسه بود، دو بار تصدی پست نخست وزیری را در این کشور بر عهده گرفت. خوری به دلیل درخواست برای استقلال این کشور به همراه "ریاض الصلح" نخست وزیر و تنی چند از کابینه دولت توسط نیروهای فرانسوی در قلعه"راشیا" بازداشت شدند. ولی سرانجام فرانسویها تحت فشارهای داخلی و خارجی مجبور شدند آنها را آزاد کنند و استقلال لبنان را در تاریخ 22 نوامبر سال 1943 به رسمیت شناختند و بدین ترتیب وی توانست در مقابل جریان طرفدار ادامه قیمومیت فرانسه بر لبنان به پیروزی برسد. خوری بعد از آن به عنوان رئیس جمهور لبنان برگزیده شد و بدین ترتیب نام وی به عنوان اولین رئیس جمهور بعد از استقلال در تاریخ این کشور به ثبت رسید. وی در سال 1952 بعد از برپایی تظاهرات گسترده به دلیل اتهام به فساد، مجبور به استعفا شد ولی به دلیل وخامت اوضاع در لبنان، "فواد شهاب" فرمانده ارتش را فراخواند و استعفای خود را تسلیم وی کرد و شهاب را مامور تشکیل دولت نظامی برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری کرد.
کمیل شمعون؛ دومین رئیس جمهور لبنان پس از کسب استقلال این کشور بود. وی از 23 سپتامبر 1952تا 22 سپتامبر 1958به عنوان رئیس جمهور لبنان انتخاب شد. وی همچون سلف خود بشاره الخوری از اهالی جبل لبنان در شهرک "دیر القمر" و عضو فراکسیون "ائتلاف قانون اساسی" و یکی از برجستهترین شخصیتهای سیاسی بود که علیه بشاره الخوری قیام کرده و جبهه مخالف اصلی در مقابل او شکل داد. وی وکیل و سیاستمدار دارای گرایشهای غربی بود ولی شعارهایی با هویت عربی سر می داد. دوره ریاست جمهوری وی با شورشهای همراه بود که به حوادث سال 1958 معروف شد. وی خواستار تمدید دوره ریاست جمهوری خود بود ولی برخی از جریانهای سیاسی لبنان که با سیاستهای وی مخالف بودند با تمدید دوره ریاست جمهوری وی مخالفت کردند.
فواد شهاب؛ وی فرمانده سابق ارتش لبنان بود که از 23 سپتامبر 1958تا 22سپتامبر سال 1964 ریاست جمهوری این کشور را عهده دار شد. وی از خانواده اشرافی و فئودال مسلمان و سنی بود که شاخهای از آن از جمله شاخه فواد شهاب به مسیحیان مارونی تبدیل شد. وی بعد از انقلاب 1958 ریاست جمهوری را در این کشور بدست گرفت و در ساخت لبنان موفق عمل کرد و دست به یک سری اصلاحات گسترده در نهادها و ادارات دولتی زد و بعد از آن خود را به عنوان رئیس جمهور توافقی تحت شعار "نه غالب و نه مغلوب" مطرح کرد. وی بعد از حوادث سال 1958 و در پی جنگ داخلی در لبنان به جانشینی "کمیل شمعون" برگزیده شد. او روابط خود را با دیگر کشورهای عربی بهبود بخشید. حکومت وی در اول ژانویه 1961هدف کودتای نافرجام قرار گرفت.
شارل حلو؛ از 22 سپتامبر سال 1964 تا سپتامبر سال 1970رئیس جمهور لبنان بود. وی روزنامه نگار، نویسنده و وکیل مارونی روشنفکری بود که اصالتش به شهرک بعبدا مرکز جبل لبنان باز میگردد. وی روز 23سپتامبر1964 با کسب 92رای در مقابل پنج رای و دو رای سفید در مقابل رقیب خود یعنی پیر جمیل به پیروزی رسید. دوره ریاست جمهوری وی با حوادث مهم و عدیدهای همراه بود. جنگ 67، آغاز برخورد بین ارتش لبنان و پناهندگان فلسطین در اردوگاههای این کشور بود که به امضای توافقنامه "قاهره" انجامید.
سلیمان فرنجیه؛ در 23 سپتامبر سال 1970 تا 22 سپتامبر سال 1976 تنها با اختلاف یک رای (50 در مقابل 49رای) در مقابل رقیب خود "الیاس سرکیس" به پیروزی رسید و به عنوان رئیس جمهور لبنان برگزیده شد. وی یکی از اعضای اصلی نیروهای ملی لبنان به رهبری "سمیر جعجع" بود تا این که در سال 1978به علت این که رابطهاش با سایر اعضای این جبهه خراب شد از آن جدا گردید. این اختلاف تا آنجا پیش رفت که عناصری از نیروهای لبنانی به رهبری سمیر جعجع به محل اقامت وی در منطقه"أهدن" حمله ور شدند و طی آن پسر وی "طونی" فرمانده شبه نظامیان جریان "المرده" کشته شد. وی رابطه خوبی با حافظ اسد رئیس جمهور فقید سوریه داشت.
الیاس سرکیس؛ از 23 سپتامبر سال 1976تا 22 سپتامبر 1982 تصدی پست ریاست جمهوری لبنان را بر عهده گرفت. وی رئیس بانک مرکزی لبنان بود و در بحبوحه جنگ داخلی این کشور انتخاب شد. وی متولد شهرک الشبانیه (المتن جنوبی) بود. سرکش در جلوگیری از شکاف و اختلاف داخلی در لبنان ناکام ماند و پیش از این که دوره ریاست جمهوری وی به پایان برسد در سال 1982 رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد.
بشیر الجمیل؛ وی پس از گذشت 10 روز از تصدی پست ریاست جمهوری و قبل از مراسم ادای سوگند، ترور شد. بشیر پسر کوچک پیر جمیل رئیس حزب "کتائب" لبنان و یکی از رهبران شبه نظامی این حزب بود. وی رهبری متحد کردن شبه نظامیان مسیحی تحت لوای "نیروهای لبنانی" را بر عهده گرفت و در زمان اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی به رئیس جمهوری لبنان برگزیده شد ولی در 14سپتامبر سال 1982 یعنی قبل از گذشت سه هفته از تصدی پست ریاست جمهوریش ترور شد.
امین جمیل؛ از 23 سپتامبر 1982 تا 22 سپتامبر سال 1988 ریاست جمهوری لبنان را عهده دار بود. امین جمیل پسر کوچک پیرجمیل بعد از ترور برادرش بشیر با کسب 77 رای قاطعانه به عنوان رئیس جمهور لبنان انتخاب شد. در زمان ریاست جمهوری وی جنوب لبنان تحت اشغال بود و این درحالی بود که دولت لبنان فاقد قدرت و حاکمیت لازم بود.
خلأ اول ریاست جمهوری؛ درسال 1988هنگامی که دوره ریاست جمهوری « امین الجمیل » به پایان رسید، تا پس از توافق طائف که به جنگ داخلی 15 ساله لبنان پایان دهد و به انتخاب «رینیه معوض» به عنوان رییس جمهوری جدید منجر شد، کرسی « بعبدا» خالی ماند. با پایان دوره ریاست جمهوری جمیل بدون این که نمایندگان پارلمان بر سر جانشین وی به توافق برسند و با وجود این که چندین اسم برای تصدی این پست مطرح بود، وی قدرت ریاست جمهوری را به فرمانده ارتش آن زمان "میشل عون" واگذار کرد. در پی این اقدام وزرای نظامی که نمایندگان طوائف سه گانه اسلامی یعنی شیعیان، سنیها و دروزیها بودند از سمت خود استعفا دادند و بدین ترتیب دو دولت رقیب بر کشور حاکم شد یک دولت صددرصد مسیحی به رهبری عون و دولتی دیگر به رهبری سلیم الحص و در نهایت این امر بعد از امضای توافقنامه طائف با انتخاب سلیم الحص به عنوان رئیس دولت وحدت ملی خاتمه پیدا کرد.
رینیه معوض؛ وی 5نوامبر 1989 تا 22 نوامبر 1989 به عنوان رئیس جمهور لبنان بعد از امضای توافقنامه طائف برگزیده شد، ولی پس از سپری شدن مدت کوتاهی از ریاست جمهوری وی در انفجاری که کاروان حامل وی را هدف قرار داد، ترور شد. وی وکلالت،نمایندگی مجلس و پست وزارت در این کشور را بر عهده داشت.
الیاس هراوی؛ 24نوامبر 1989تا 24 نوامبر 1998تصدی پست ریاست جمهوری لبنان را عهده دار بود. وی فرزند خانواده مارونی و سیاستمداری سرشناس از حومه شهر زحله بود. او بعد از ترور رینیه معوض به این سمت رسید. دوره ریاست جمهوری وی همزمان بود با پایان جنگ داخلی لبنان. بعد از تعدیل قانون اساسی لبنان در اکتبر سال 1995 با اکثریت 110 رای موافق و 11رای مخالف، دوره ریاست جمهوری وی به مدت سه سال دیگر تمدید شد. وی در سال 2006 در سن 80 سالگی درگذشت.
امیل لحود؛ 24نوامبر 1998 تا 23 نوامبر سال 2007 ریاست جمهوری لبنان را بر عهده داشت. لحود در 12 ژانویه 1936 در شهرک "بعبدات" متولد شد. او فرزند ژنرال جمیل لحود است که در ایجاد ارتش لبنان و تلاشهای این کشور در راستای کسب استقلال نقش بسزایی داشت. در سال 1968 او فرماندهی اولین ناوگان را برعهده گرفت، و از سال 1970 تا 1983 که در مقام ریاست دفتر نظامی وزارت دفاع قرار داشت در سمتهای گوناگونی در ارتش فعالیت میکرد. در مقام رئیس کل قوا از سال 1989 تا 1998 وی ارتش کشور را که در اثر جنگ داخلی تضعیف شده بود بازسازی کرد و آن را به صورت نیرویی سازماندهی شده و غیر وابسته به فرقهها و گروههای سیاسی در آورد. انتخاب لحود به عنوان رئیس جمهور در نوامبر 1998 مورد استقبال عموم کشور قرار گرفت زیرا او به عنوان فردی میهن دوست و مبارز با فساد شهرت داشت. دوره ریاست جمهوری لحود در دسامبر 2004 میبایست پایان می یافت،اما پارلمان لبنان پس از تصویب لایحهای در سپتامبر 2004 دوره ریاست جمهوری او را برای مدت سه سال دیگر تا سال 2007 تمدید کرد. دوره ریاستجمهوری امیل لحود 24نوامبر 2007 به پایان رسید و وی پیش از ترک کاخ ریاست جمهوری طی پیامی با اعلام حالت فوقالعاده در لبنان، کنترل امنیتی کشور را به ارتش واگذار کرد.
خلأ دوم ریاست جمهوری؛ از نوامبرسال 2007 میلادی تا زمان انتخاب «میشل سلیمان» به عنوان جایگزین، خلأ در پست رئیس جمهوری لبنان هشت ماه به طول انجامید و درهای بعبدا (کاخ ریاست جمهوری) بسته ماند.
میشل سلیمان؛ متولد 21 نوامبر 1948 در عمشیت لبنان دوازدهمین رئیس جمهور بود که از 25 مه 2008 تا 25 مه 2014در کاخ بعبدا حضور داشت. انتخاب او به این سمت بنبست سیاسی هشت ماهه در این کشور را که با پایان دوران ریاست جمهوری امیل لحود به وجود آمده بود را پایان داد. او یک مسیحی مارونی است. سلیمان در سال 1970 از آکادمی نظامی لبنان به عنوان ستوان دوم فارغالتحصیل شد و دارای مدرک کارشناسی در علوم سیاسی و اجرایی از دانشگاه لبنان است. وی به دو زبان انگلیسی و فرانسوی تسلط دارد. میشل سلیمان از سال 1970 تا قبل از برگزیده شدنش به مقام ریاست جمهوری لبنان در ارتش این کشور خدمت کرده است و از دسامبر 1998 تا 24 مه 2008 فرمانده ارتش لبنان بوده است.
خلأ سوم ریاست جمهوری؛ از 25 می 2014 بیش از دو و نیم سال کاخ ریاست جمهوری لبنان منتظر ورود جانشین میشل سلیمان رئیس جمهور سابق بود، دهها نشست پارلمان لبنان برای تعیین رئیس جمهور جدید به دلایل مختلف به ویژه کارشکنی جریان 14 مارس و مانعتراشی حکومت آل سعود و ابهام در مواضع گروههای سیاسی و بحران در تحولات منطقه ای بی نتیجه بود و گروه های سیاسی نمی توانستند در این مدت برای تعیین رئیس جمهور به جمع بندی نهایی برسند. در حالی که بیشتر گروه های 8 مارس از همان ابتدا بر روی ریاست جمهوری میشل عون حساب کرده بودند، اما جریان 14 مارس و بویژه شخص سعد حریری بارها گزینه های متعددی را برای تصدی این پست مطرح کردند.