در این نشست ضمن بحث درباره چند بعدی بودن مسأله اقتصاد مقاومتی و پیوند آن با سیاست و فرهنگ، ضرورت استفاده از ظرفیت های تاریخی ملت ایران مورد تأکید قرار گرفت.
مهدی مسعودی، دبیر اجرایی این همایش در ابتدا توضیح داد: با توجه به اینکه فهم درستی از موضوع اقتصاد مقاومتی در میان نخبگان و حتی دولت های مختلف صورت نگرفته است و حتی دیده می شود مفاهیم اقتصاد مقاومتی به نوعی مصادره شده و تعبیری لیبرالی از اقتصاد مقاومتی ارائه می شود، ضروت برگزاری چنین همایشی در پیوند با مسائلی مانند سیاست و فرهنگ و اقتصاد لازم به نظر می رسد.
وی افزود: این همایش در خرداد ماه امسال اعلام موجودیت نمود و اولین نشست خبری خود را برگزار کرد. علاوه بر وجه علمی و نظری همایش که مبتنی بر دریافت مقاله است، هدف اصلی آن تبیین و ترویج موضوع اقتصاد مقاومتی است.
مسعودی ادامه داد: رئیس شورای سیاست گذاری این همایش حجت الاسلام رضا غلامی، رئیس همایش موسی نجفی، دبیر علمی همایش موسی حقانی و عضو ارشد شورای علمی هم عادل پیغامی است.
وی گفت: همایش مجموعه محورهای مختلفی دارد. ضمن این همایش ۵ کتاب در حال تدوین است که یکی از محورهای آن جایگاه اقتصاد مقاومتی در دوره فرآیندی و تاریخی علمای شیعه است. اقتصاد مقاومتی سابقه ای بیش از ۱۰۰ سال در میان علمای شیعه دارد. اسنادی در این خصوص وجود دارد که در ضمن همایش رونمایی خواهد شد. لذا اقتصاد مقاومتی جایگاه ویژه ای در تفکر شیعه دارد.
وی گفت: از میان مقالات رسیده به همایش، ۱۵ مقاله برتر به عنوان کتاب منتشر خواهد شد. این همایش با همکاری مراکز مختلف مانند مرکز پژوهش های صدرا، دفتر تاریخ و تمدن، خانه مشروطیت، دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری(موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی) و... در اسفند ماه برگزار می شود.
مسعودی گفت: مجموعه جلساتی با محور بحث اقتصاد مقاومتی با گروه های مختلف به عنوان مثال تجار برتر، اساتید دانشگاه و... برگزار خواهد شد و ما می خواهیم در مسئله اقتصاد مقاومتی در مرحله اجرایی جهش و حرکتی اتفاق بیفتد.
چیستی و ضرورت همایش «اقتصاد مقاومتی، پیوند سیاست، فرهنگ، اقتصاد»
در ابتدای این نشست موسی نجفی در مورد چیستی همایش و توضیح ضرورت آن گفت: ما سابقه بحث اقتصاد مقاومتی را در تاریخ و در موضوع تحریم داشته ایم. موضوع اقتصاد مقاومتی یک بعد سلبی و یک بعد ایجابی دارد. ما فکر کردیم این بحث را باید به عنوان یک منظومه فکری تمام عیار نگاه کنیم. وقتی طرح ناقص باشد و ناقص مطرح شود، ناقص هم فهمیده می شود.
وی ادامه داد: ما وقتی کلیت طرح را ولو اینکه همه آن قابل اجرا نباشد نگاه کنیم می فهمیم تا کجا رسیده ایم. لذا این طرح باید در قالب طرح های کلی دیگر در منظومه فکری رهبری مثل بومی سازی و تحول علوم انسانی، جنبش نرم افزاری، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دیده شود. اما اگر به خط استراتژیک و بزرگ که همان تمدن نوین اسلامی است، نگاه کنیم، اقتصاد مقاومتی جایگاهی ویژه و فراتری از اقتصاد پیدا می کند.
نجفی افزود: لذا ما اسم همایش را گذاشتیم «اقتصاد مقاومتی با پیوند سیاست، فرهنگ، اقتصاد» که نشان دهیم یکی از محورهای اصلی ما اقتصاد است که باید در یک چشم انداز هویتی و فکری خیلی وسیع دیده شود.
اهمیت اقتصاد مقاومتی از منظر تاریخی
در ادامه نشست موسی حقانی با اشاره به اهمیت اقتصاد مقاومتی از منظر تاریخی گفت: اگرچه موضوع اقتصاد مقاومتی چند سالی است در ایران مطرح شده است اما ریشه های تاریخی عمیقی دارد. ما به این بحث صرفا از منظر اقتصادی نگاه نمی کنیم. اقتصاد مقاومتی جنبه های هویتی هم دارد که بیانگر یک جریان در تاریخ ماست.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم از منظر هویتی به بحث اقتصاد مقاومتی نگاه کنیم در مکتوبات و منشورات علما و جریاناتی که قائل به مقاومت در برابر تهاجم اقتصادی غرب هستند صیانت از سرمایه ملی را می بینیم که در خصوص پیشرفت با الگوهای ایرانی و اسلامی طرح و برنامه دارند.
وی افزود: تاریخ از یک منظر علم بررسی و نشان دادن ظرفیت هایی است که هر ملتی دارد. ما پیشینه چند هزارساله تاریخی داریم و در آن فراز و فرودی داشتیم.
حقانی اظهار داشت: یکی از کارهایی که ما باید انجام دهیم نشان دادن این ظرفیت هاست. اگر ما بتوانیم عقبه تاریخی مقاومت ملت ایران در برابر تهاجم غرب را نشان دهیم می توانیم زمینه به فعلیت درآمدن آنچه که آرزوی مردم ایران و مرجعیت شیعه بوده را به وجود بیاوریم.
هویت چندضلعی اقتصاد مقاومتی
عادل پیغامی نیز در مورد برگزاری همایش «اقتصاد مقاومتی، پیوند سیاست، فرهنگ، اقتصاد» با طرح این سوال که نقطه اصابت و اثر این همایش کجاست؟ گفت: من نقطه اصابت این همایش را در ماهیت شناسی اقتصاد مقاومتی می دانم. همان چیزی که در مقام اجرا و عمل دچار این مسئله می شویم که به اسم اقتصاد مقاومتی ممکن است خیلی کارها صورت بگیرد و آن هویت و اصالت معنایی و اصالت غایی و کارکردی که کلمه اقتصاد مقاومتی برای انقلاب اسلامی در نظام سازی در نیل تمدن سازی خودش می خواست ایفا کند را تضعیف کند.
وی ادامه داد: آنچه برای من دغدغه است و در این همایش به عنوان نقطه اصابت تعریف می شود به نوعی تاکید هویت چندضلعی اقتصاد مقاومتی است. اگر ما اقتصاد مقاومتی را از آن زمینه اصلی خود یعنی سیاست، فرهنگ، تمدن سازی و نظام خارج کنیم اساساً اقتصاد مقاومتی تبدیل به یک پروژه می شود به جای یک پروسه. اقتصاد مقاومتی کاملا به لحاظ مفهومی و هویتی این استعداد را دارد که با انواع جریانات و پروژه های دیگری که در دنیای امروز ساری و جاری است مصادره به مطلوب شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: آنچه من از اقتصاد مقاومتی می فهمم این است که گویا انقلاب اسلامی ایران هم در پروسه تکاملی خود به لحاظ ایجابی و هم در مواجهه با جریان استکبار در مبارزه های مختلفی که لایه به لایه در فرهنگ و اندیشه حتی قبل از انقلاب داشته و در تاریخ معاصر ما در غایت خودش رسیده است، بلوغ و تکامل انقلاب اقتضا می کرده که به یک ضلع جدیدی از تقابل در ساخت اقتصادی تاکید کند.
وی اظهار داشت: طبیعتا اگر صورت مسئله این باشد، هر گونه غفلت از زمینه های فرهنگی، سیاسی، هویتی و تاریخی اقتصاد، آن را به یک تفاله روبنایی و تهی تبدیل می کند که به راحتی با انواع معناهای دیگر فلسفی، اندیشه ای، تاریخی و هویتی غربی پر می شود.
حوزه اقتصاد نباید بریده از فرهنگ، سیاست، تاریخ و اندیشه باشد
عادل پیغامی گفت: نقطه اصابت این همایش باید تاکید بر این مسئله در فضای نخبگانی باشد که حوزه اقتصاد نباید بریده از فرهنگ، سیاست، تاریخ، اندیشه و سایر مسائل دیگر باشد که اگر غفلت شود عملا این پروسه از کارآمدی خود می افتد.
باید به اقتصاد مقاومتی در پس زمینه های تمدن اسلامی نگاه شود
موسی نجفی در ادامه این نشست اظهار داشت: نقد ما به دولت بر مبنای نهضت بیداری اسلامی و تمدن نوین اسلامی است. دیدگاه ما یک دیدگاه اعتدال گرا در زمینه هویت دینی و اسلامی است که اسم آن بیداری اسلامی است. منظور من بیداری اسلامی منطقه نیست. بیداری اسلامی آن حرکت عمیقی که به وسیله مرجعیت شیعه خودمان قبل از نهضت تحریم تنباکو شروع شده و هنوز هم ادامه دارد و آن سر تکاملی اش هم تمدن اسلامی و نهایت آن هم مهدویت است.
وی افزود: ما اقتصاد مقاومتی را نه در پس زمینه های لیبرالیسم که در پس زمینه های بیداری و تمدن اسلامی نگاه می کنیم.
نجفی گفت: اگر کلیت لیبرالیسم در بعد تمدنی نقد نشود، ملاک های خود را در همه ابعاد ما تحمیل می کند که کرده است. وقتی دولتمردان و مسئولین و حوزه های ما دیدگاه تمدنی نداشته باشند، در یک جایی دیدگاه تمدنی غربی ولو اینکه تعلق فرهنگی ما دینی باشد آن تعلق تمدنی کار خود را می کند و اقتصاد مقاومتی هم از این مقوله جدا نیست.
انقلاب اسلامی ایران با انقلاب فرانسه چه تفاوتی داشت؟
عادل پیغامی با طرح این سوال که انقلاب اسلامی ایران با انقلاب فرانسه چه تفاوتی داشت؟ گفت: اگر بخواهم در یک جمله این تفاوت را بگویم باید گفت انقلاب اسلامی ایران یک امتداد هویتی نسبت به گذشته و آینده خود دارد. انقلاب فرانسه نسبت به دویست یا سیصد سال گذشته خودش هیچ امتدادی نداشت.
وی ادامه داد: انقلاب ایران و امتداد هویتی آن ماهیتی منحصر به فرد دارد و نمی توان آن را با هیچیک از الگوهای غربی مقایسه کرد. به همین دلیل هر آنچه که جزو برنامه ها و ماموریت های این انقلاب است اصلا به لحاظ هویتی قابل مقایسه با هیچ جا نیست. لذا اقتصاد مقاومتی ما هم یک امتداد هویتی با گذشته و آینده دارد.
پیغامی گفت: اگر ما بخواهیم اقتصاد مقاومتی را مثل سایر کلیدواژه هایی که در غرب مطرح می شود -مثل حکمرانی خوب که بعد از پنجاه سال دیگر وجود ندارد- ببینیم، چیزی نصیب انقلاب نخواهد شد. اما اگر با هویت خودش ببینیم قطعا برای ما یک معنا و ضلع جدیدی از ماموریت ها باز کرده است. اینجاست که ما می گوییم اقتصاد مقاومتی نباید بریده از حوزه فرهنگ، سیاست، اندیشه شیعی و اسلامی ناب دیده شود.
نقش استعمار و استکبار در تاریخ معاصر ایران
موسی حقانی در ادامه نشست با اشاره به نقش استعمار و استکبار در تاریخ معاصر ایران گفت: ما هم باید نقاط قوت خود را ببینیم و هم نقاط ضعف را و بعد هم باید به طور جدی آسیب شناسی شود که چرا در مقاطع مختلف ضعیف بوده ایم. در این بررسی باید چند نکته را لحاظ کنیم. یکی نقش استعمار و استکبار در تاریخ معاصر ایران است که متاسفانه برخی آن را یا نادیده می گیرند و یا نادیده می پندارند.
وی ادامه داد: البته اشتباهاتی در این بین رخ می دهد. مثلا هم روشنفکران غیر دینی ما اشتباه می کنند –غیر از کسانی که تعمد دارند- و هم برخی اوقات کسانی که در دایره روشنفکری دینی قرار می گیرند به خطا می روند. مثلا تعبیری که منتسب به سیدجمال الدین اسد آبادی است که می گوید به غرب رفتم اسلام دیدم و مسلمان ندیدم و به کشورهای اسلامی آمدم مسلمان دیدم و اسلام ندیدم. این بیانگر عدم شناخت دقیق غرب و عدم شناخت دقیق خود و ظرفیت های خودی است.
حقانی گفت: از همان ابتدا که ما با غرب مواجه شدیم، بعضی ها در باغ سبز را به ما نشان دادند و بحث این بود که غربی ها می آیند و ایران را آباد می کنند. حتی فردی مانند ملکم خان پا را از این فراتر می گذارد و می گوید اگر این را پذیرفتید که هیچ وگرنه چون لیاقت استفاده از منابع خودتان را ندارید غرب باید بیاید و این را در اختیار بگیرد و نعمات خدا را به فعلیت برساند. هم تهاجم غرب و هم این تفکری که آن را تئوریزه می کند بسیار مهم است.
ما باید عملاً از غرب عبور کنیم
موسی نجفی با بیان اینکه ما باید عملاً از غرب عبور کنیم، گفت: جمله ای از دکتر فردید نقل است که می گوید هرچند ما به لحاظ نظری از غرب عبور کردیم اما همه ما عملاً در غرب گرفتاریم. این حرف خیلی خوبی است. لباس پوشیدن ما و آداب ما تحت تاثیر آن است. اما یک جایی ما باید عملاً از غرب عبور کنیم و اقتصاد مقاومتی از آن مسائلی است که عملاً می توان از غرب عبور کرد.
وی افزود: این عبور عملی از اینجا شروع می شود که شما به صورت مسئله عمیقاً نگاه کنید و به دنبال یک جواب عمیق باشید. اما یک وقت این جواب عملی خیلی سطحی است و یک نوع غرب زدگی مضاعف در خود دارد. من نقطه مشترکی بین این دولت و دولت گذشته می بینم علیرغم اینکه سلایق ساسی آنها متفاوت است و آن این است که هر دو دولت پاسخ های عملی سطحی به مسائل عمیق دارند. یعنی مسائل از بعد نظری و عمیق فکری خالی می کنند و سعی می کنند با یک جواب عملی بسیار سطحی معضلات بزرگ را حل کنند و وقتی هم که نمی توانند حل کنند فرافکنی می کنند.
نجفی ادامه داد: به نظر من این یک ضرر برای انقلاب است که به مسئله درست پرداخته نشود و نه ابعاد مسئله مطرح می شود و نه جواب. این خطرناک است.
باید مواظب باشیم اقتصاد مقاومتی از آن هویت خود جدا نشود
عادل پیغامی در ادامه نشست اظهار داشت: ما باید مواظب باشیم اقتصاد مقاومتی از آن هویت خود جدا نشود. اگر از هویت تهی شود صرفا بحث های تئوریک دانشگاهی فلسفی می شود که هیچ ربطی به مسائل مملکتی ندارد. دغدغه مقام معظم رهبری از طرح اقتصاد مقاومتی مسئله های واقعی مردم است چراکه اسلام ناب مسئله های واقعی عیال الله و مردم برایش مهم است.
اقتصاد مردمی جریان مردم سالاری دینی در عرصه اقتصاد است
وی گفت: از طرف دیگر ما در اقتصاد مقاومتی کلیدواژه بسیار مهم به اسم اقتصاد مردمی داریم. من این را طوری تعریف کردم که اقتصاد مردمی جریان مردم سالاری دینی در عرصه اقتصاد است. ما فرآیند تحقق مردم سالاری دینی را در عرصه سیاست سالهاست طی کردیم و به تکامل و بلوغ رساندیم. امروز ما یک الگوی عملی در مردم سالاری دینی در ساحت سیاسی داریم. با مقوله بسیج و جهاد سازندگی و... در دفاع مقدس ساحت مردمی شدن مسئله را طی کردیم و مردم سالاری دینی را در عرصه نظامی و انتظامی را به الگوی عملی رساندیم و به همین دلیل هم الان بازدارنده ایم.
پیغامی ادامه داد: حال سوال اینجاست مردم سالاری دینی در عرصه اقتصاد چه ورودی دارد؟ این سوال مبنایی اقتصاد مقاومتی است. این سوال هم مسئله های روزمره زندگی مردم اعم از بیکاری، تورم و... و هم ماموریت های هویتی انقلاب اسلامی را مد نظر دارد.
وی افزود: اما آیا مردمی شدن اقتصاد در اقتصاد مقاومتی با توجه و نگاه ابزاری به مسئله مردم و رفاه مردم در اقتصاد سرمایه داری از یک هویت برخوردار است؟
دگردیسی مفهوم استقلال و جابجایی دو مفهوم استعمار و جهانی شدن
موسی حقانی در مورد دگردیسی مفهوم استقلال و جابجایی دو مفهوم استعمار و جهانی شدن توضیح داد: در آن دگردیسی که در بحث استقلال صورت می گیرد، عملا اینگونه عنوان می شود که در شرایطی که همه دنیا به سمت همگرایی می رود ما چرا باید استقلال داشته باشیم؟ اینجا بحث ما هویتی است و اگر با جهانی شدن مخالفت می کنیم از این حیث است.
وی افزود: جهانی شدن یعنی ادغام در جامعه جهانی، لذا اینجا بحث از دست دادن هویت و پذیرش یک هویت جدید است. این هویت جدید هیچ ارتباطی با مبانی دینی ما ندارد.
حقانی گفت: در قالب جهانی شدن تز های مختلفی هم ارائه می شود. برخی می گوید جهانی شدن حتمی است و ما گریزی از آن نداریم یعنی یک حالت انفعالی توصیه می کنند که این انفعال عملا پذیرش سلطه غرب است. عمده کسانی که این نوع حرف ها را می زنند الان در قالب تکنوکرات ها در ایران سازماندهی شده اند.
وی ادامه داد: بحث این است که اگر قرار باشد ما در جامعه جهانی ادغام شویم دیگر چرا انقلاب در ایران صورت گرفت؟ مبانی دینی ما به ما چه توصیه ای در این زمینه می کنند؟
وی اظهار داشت: هم بحث استقلال و هم اقتصاد مقاومتی می تواند برای پاسخ دادن به این جریانات که یا منفعل عمل می کنند و یا اصلا معتقدند ما باید این مسیر جهانی شدن را طی کنیم، کمک کند.
عادل پیغامی نیز با اشاره به موضوع جهانی شدن در پایان گفت: ما هم جهانی شدن را محتوم می دانیم و حرف ما هم به دنیا همین است که بیایید با جهانی شدن هم نوا شوید. منتهی جهانی شدن چه کسی؟ جهانی شدن مهدوی. این مسیری که ما به عنوان انقلاب اسلامی شروع کرده ایم در حال دیده شدن است که در جاهای مختلف به شکل بیداری در می آید. اگر بیداری ها را هم سرکوب کنند به نحو دیگری در خواهد آمد. حرف ها یکی است منتهی حرف ها خیلی ساده است، جهانی شدن حق یا جهانی شدن باطل؟ بحث حق و باطل است.