به گزارش مشرق، «عباس حاجینجاری» طی یادداشتی در روزنامه «جوان» نوشت:
جمله تاریخی و معنادار مقام معظم رهبری در مورخ 95/7/28 در دیدار استعدادهای برتر علمی، جوانان نخبه با ایشان، آنجا که با اشاره به دستاوردهای علمی کشور در سالهای اخیر از کاهش روند رشد علمی کشور گلایه کرده، اما تأکید میکنند که «بنده در دفاع از جامعه نخبگان و از حرکت علمی کشور تا نفس دارم ذرهای کوتاه نخواهم آمد و میدانم که این حرکت حرکت با برکتی است. انشاءالله عاقبت به خیر است» واجد پیامهای روشنی است که در عین اهتمام رهبری به این نیاز اساسی کشور، حفظ استقلال و ثبات ایران اسلامی و ارتقای جایگاه منطقهای و بینالمللی آن تا حدود زیادی به آن ارتباط مستقیم دارد.
هشدار مقام معظم رهبری نشانگر این است که پیشرفت علمی ایران و دستیابی به اهداف مورد انتظار در سند چشمانداز آنگاه که ایران 1404 را به لحاظ علمی اینگونه تعریف میکند: «ایران کشوری است توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه» با چالشهایی اساسی نهتنها از بیرون و ناشی از فشارها و تحریمهای قدرتهای سلطه، بلکه با مقاومتهایی نیز در داخل مواجه است.
واقعیت این است که پیشرفتها و دستاوردهای ایران پس از انقلاب اسلامی با هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نیست، چراکه اگر برخی از کشورها نظیر کشورهای شرق آسیا در سه دهه گذشته در مقایسه با ایران از رشد علمی و صنعتی بیشتری برخوردار بودند، آن پیشرفتها ناشی از سرمایهگذاری کشورهای غربی و انتقال تکنولوژی با هدف دستیابی به بازار مصرف و همچنین نیروی کار آنها بود. اگرچه از آن طریق سلطه خود را بر آن کشورها تثبیت میکردند و در صورت لزوم هم آنها را با بحرانهایی نظیر بحران اقتصادی (بحران سال 1997 شرق آسیا) به چالش میکشاندند، اما ایران اسلامی نهتنها از سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی آنها محروم بود بلکه با تحریمهای مضاعفی در این عرصهها مواجه بود و دانشمندان جوان ایرانی برای دسترسی به برخی از ابزارها یا یافتههای علمی به ناچار باید از گردنههای سختی عبور میکردند که بعضاً به دستگیری و محاکمه آنها میانجامید یا اینکه با اخراج یا محرومیت از تحصیل در رشتههای خاص مواجه بودند.
آنچه عامل نگرانی قدرتهای سلطه از پیشرفتهای علمی و صنعتی ایران است تنها دستیابی ایران به برخی از پیشرفتهایهای هستهای و نظامی نیست، بلکه مهمترین نگرانی آن تبدیل ایران به کشوری الگو در میان ملل مسلمان مستضعف جهان است که همین الگو بخشی تهدید مضاعفی را برای آنها در پی دارد.
تضادی را که اکنون امریکاییها و اروپاییها در پسابرجام دچار آن شدهاند محصول همین نگاه است، چراکه اگر برجام حداقلهای مورد انتظار برای مردم ایران را در پی نداشته باشد و عملاً به شکست بینجامد، این امر برای آنها که بهزعم خود برای «تغییر» در ایران از طریق تحقق «روح برجام» امید بستهاند شکستی راهبردی در کلان تحولات منطقه است، اگر گشایشهای جدی هم ایجاد شود به دلیل اینکه بر نظام اسلامی سلطه ندارند، طبعاً نمیتوانند کنترل خود را بر ایران اعمال کننند و به همین دلیل است که تلاش دارند با گشایشهای قطرهچکانی هم ابزار تبلیغی و روانی در اختیار مدافعان برجام در داخل قرار دهند. مانند آنکه ورود چند هواپیمای پهن پیکر به مصداق «عظمت» ایران تعبیر شود و هم بستری برای حفظ جریان حاکم در دولت در انتخابات آینده تبدیل شود و هم در نقطه مقابل به فرصتی برای پیشرفتهای علمی ایران تبدیل نشود.
اما در سطح کلان توقف، انحراف و آلودهسازی حرکت علمی ایران هدف اصلی دشمنان است. مقام معظم رهبری در تبیین این راهبرد در دیدار نخبگان فرمودند: «اگر دشمنان در تحقق این هدف ناکام بمانند برای به انحراف کشاندن آن تلاش میکنند و اگر نشد روی بد نام کردن و آلوده کردن آن سرمایهگذاری خواهند کرد، بنابراین همه باید مراقب باشیم با ناشی گریهای خود به تحقق این اهداف کمک نکنیم.»
اما در داخل نیز این حرکت و رشد علمی با چند چالش روبهروست :
عدم اعتقاد و باور برخی مسئولان و دستاندرکاران به توان و قابلیت علمی نخبگان و دانشمندان ایرانی، به گونهای که مشاور رئیسجمهور تنها عرصهای که ایرانیها توان خودکفایی و مزیت نسبی در آن را دارند آبگوشت بزباش و قورمهسبزی میداند.
نگرانی از خودکفایی در عرصههای تولیدات صنعتی که به طور طبیعی منافع برخی را از مزایای واردات کاهش میدهد، سبب میشود که حرکتهای محدودکننده داخلی کمتر از فشارهای بیرونی نباشد.
پیشرفتهای علمی و رشد صنایع و تولیدات داخلی، عاملی اساسی در کاهش روند خروج نخبگان از کشور خواهد بود و این نکتهای است که مطلوب قدرتهای سلطه نیست.
وجود نگاهی در داخل مبنی بر اینکه پیشرفتهای علمی دستوری نخواهد بود سبب میشود که تدابیر رهبری بعضاً حتی در مراکز علمی هم به برنامههای عملیاتی تبدیل نشود و این در حالی است که در همه نظامهای سیاسی مشوق اصلی طرحها و پروژههای بزرگ علمی مدیران جامعه هستند که با هدایت برنامهها و اختصاص بودجههای مناسب برای تحقق و پژوهش عملاً راهگشا و مشوق طرحهای علمی هستند.
تنها راه تحقق شعار ما میتوانیم و حفظ و تثبیت استقلال کشور، تقویت بنیههای علمی و صنعتی کشور است، در این اصل تردیدی نمیتوان داشت که تأثیرگذاری تحریمها در عرصههایی بود که ایران به لحاظ نرمافزاری و سختافزاری ضعف داشت و به همین دلیل در برخی از عرصههای مهم نظیر هستهای یا صنایع نظامی که ایران با اتکا به توان و اندیشه ایرانی بسترهای لازم را فراهم کرده بود، تحریمها تأثیر نداشت.
کند شدن یا توقف طرحهای کلان تحقیقاتی در عرصههای مهمی همچون هوافضا، ماهواره، هستهای و برخی زمینههای دیگر از چالشهای اساسی در روند پیشرفتهای علمی است. مقام معظم رهبری در این زمینه در دیدار نخبگان این امر را باعث خسارات علمی و یأس دانشجویان جوان دانسته و یادآور شدند: «مسئولان توجه کامل کنند که اینگونه طرحهای مهم مطلقاً نباید کند، نیمهتعطیل یا متوقف شود، اینها با ایجاد خسارت علمی، دانشمندان جوان را مأیوس میکنند و این خطر بزرگی است.»
نگاه ابزاری دولتها به عرصه دانشگاهها و نخبگان و بهرهگیری از آن برای تحرکات سیاسی نظیر آنجا که در فتنه 78 و بعد از آن اتفاق افتاد، از آفات اصلی حرکت علمی کشور است که فراز و نشیبهای ادوار گذشته ناشی از آن است و به همین دلیل است که نقش رهبری در هدایت و حمایت از حرکت علمی کشور به دلیل نگاه ملی ایشان به این عرصه، کاملاً برجسته است و جمله تاریخی ایشان در این زمینه «تا نفس دارم ذرهای کوتاه نخواهم آمد»، بیانگر اهتمام ایشان و البته فرصتی طلایی برای جامعه نخبگی و جوان کشور است.