به گزارش مشرق، انتخابات امسال ریاست جمهورى آمریکا برخلاف سنتهاى گذشته، چهره خشنى از روند انتقال قدرت را در این کشور به نمایش گذاشته است. بهعنوان مثال، چندى پیش به دفتر حزب جمهوریخواه در ایالت کارولیناى شمالى حمله شد. ستاره به نام دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه در بلوار مشاهیر در بورلى هیلز لس آنجلس توسط افراد معترض تخریب شد.
همچنین در برخى از تجمعات انتخاباتى، میان هواداران دو حزب اصلى آمریکا درگیرىهاى خونینى روى داد. حتى در جریان برگزارى انتخابات درونحزبى نیز، هواداران دو نامزد همحزبى رو در روى یکدیگر قرار گرفتند و نامزدهاى انتخابات در بهکارگیرى توهینهاى شخصى و خشونتهاى کلامى علیه یکدیگر، ابایى نداشتند.
این موارد نشان مىدهد جامعه آمریکا، ازجمله سیاستمداران و فعالان حوزه سیاست و اجتماع، بهشدت خشمگین هستند و خشم خود را از طریق حملات بىسابقه کلامى یا اقدامات خرابکارانه آشکار مىکنند. این خشم نیز در اثر فعل و انفعالات و تحولات سیاسى و اجتماعى آمریکا در چند دهه اخیر انباشته شده و اکنون در جریان انتخابات ریاست جمهورى، خود را بروز داده است. نوشتار حاضر، انتخابات آمریکا را از منظر خشونت کلامى و چالش بین کاندیداها به تصویر مىکشد.
مشکلات و نابسامانىها در فرآیند انتخابات در آمریکا، اعتراض وزیر امور خارجه این کشور را نیز بهدنبال داشته است . جان کرى، وزیر امور خارجه آمریکا در همایشى با جوانان در لندن، با شرمآور خواندن مناظرات انتخابات ریاست جمهورى این کشور گفت، این مناظرات کار او را براى گفتوگو در مورد دموکراسى با سران خارجى دشوار کرده است. کرى افزود، زمانى که وزیر امور خارجه آمریکا از وزیران امور خارجه در دیگر کشورها یا روساى جمهورى و نخستوزیرهاى کشورهاى دیگر مىخواهد محکمتر به سمت دموکراسى گام بردارند، مىتوانید ببینید که در ذهن آنان درباره دموکراسى در آمریکا چه مىگذرد.
مشکلات و نابسامانىها در فرآیند انتخابات در آمریکا، اعتراض وزیر امور خارجه این کشور را نیز بهدنبال داشته است . جان کرى، وزیر امور خارجه آمریکا در همایشى با جوانان در لندن، با شرمآور خواندن مناظرات انتخابات ریاست جمهورى این کشور گفت، این مناظرات کار او را براى گفتوگو در مورد دموکراسى با سران خارجى دشوار کرده است. کرى افزود، زمانى که وزیر امور خارجه آمریکا از وزیران امور خارجه در دیگر کشورها یا روساى جمهورى و نخستوزیرهاى کشورهاى دیگر مىخواهد محکمتر به سمت دموکراسى گام بردارند، مىتوانید ببینید که در ذهن آنان درباره دموکراسى در آمریکا چه مىگذرد.
یکى از عمدهترین نقدها به نظام انتخاباتى آمریکا، تضعیف نقش مردم در انتخاب رییس جمهورى آمریکا است. در حقیقت، یک مجمع 538 نفرى به نمایندگى از مردم آمریکا، رییس جمهورى این کشور را برمىگزینند. در این شیوه منحصر به فرد، چهبسا نامزدى با کسب اکثریت آراى مردمى، بهدلیل نداشتن حدنصاب لازم در مجمع انتخاب کنندگان نتواند به سمت ریاست جمهورى آمریکا دست یابد؛ اتفاقى که آخرینبار در سال 2000 رخ داد و به پیروزى جورج دبلیو بوش در برابر آلگور انجامید. در عین حال، در آمریکا این امکان وجود دارد که نامزدى بدون داشتن اکثریت آراى رأیدهندگان به ریاست جمهورى برگزیده شود.
نقد دیگر، سلطه انحصارى دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بر انتخابات ریاست جمهورى آمریکا است. در 150 سال گذشته، با وجود حضور و فعالیت دهها حزب در آمریکا، سمت ریاست جمهورى آمریکا فقط بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه تقسیم شده است. دلایل فراوانى هم براى ادامه این وضعیت عنوان مىشود ازجمله مقررات سختگیرانه دسترسى به صندوقهاى راى، شرکت در مناظرات تلویزیونى و اختصاص کمکهاى مالى دولتى به احزاب در فصل انتخابات.
از سوى دیگر، نقش تعیینکننده پول و ثروت در انتخابات آمریکا، از دیگر نقدها و اعتراضات به فرآیند مشارکت مردمى در این کشور بهشمار مىآید. هزینههاى سنگین انتخاباتى و وابستگى احزاب و نامزدها به کانونهاى تأمین منابع مالى سبب شده است که تقریباً تمامى منتخبین در انتخابات، کارگزاران و مباشران ابرثروتمندان و کمپانىهاى بزرگ باشند. از اینرو، گفته مىشود که جمهورى آمریکا از آرمانها و سنتهاى سیاسى خود دور شده و به حکومتى اولیگارشى بدل شده است. نظامى که در آن بهجاى حکومت مردم بر مردم به حکومت ثروتمندان بر مردم بدل شده است.
البته علاوه بر موارد فوق که نقد به ساختار نظام انتخاباتى در آمریکا است، رقابتهاى انتخابات ریاست جمهورى سال جارى این کشور نیز با شدت اتهامات اخلاقى نامزدها مواجه شده است. بهعنوان مثال، میزان افشاگرىها علیه دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه به اتهام آزارهاى جنسى و اظهارات رکیک در مورد زنان، یا خلافکارىهاى هیلارى کیلنتون، نامزد دموکراتها در موضوع ایمیلها، چهره سیاستمداران آمریکایى را بهشدت تخریب کرده است؛ تا جایى که حتى وزیر امور خارجه آمریکا نیز از این مچگیرىها و اتهامات ابراز شرم کرده است.
در همین راستا، ماجراى ایمیلهاى هیلارى کلینتون، نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهورى سال جارى آمریکا، صحنهاى از جنگ قدرت را در این کشور به نمایش گذاشته است.
سران حزب دموکرات، جیمز کومى، رییس پلیس فدرال آمریکا، اف.بى.آى را به تلاش براى تأثیرگذارى بر نتایج انتخابات هشتم نوامبر متهم کردهاند.
این در حالى است که جمهوریخواهان معتقدند هیلارى کلینتون بهدلیل زیرپا گذاشتن مقررات امنیتى در استفاده از ایمیلهاى دولتى باید محاکمه و زندان شود.
این اظهارنظرها نشان مىدهد که تقابل جمهوریخواهان و دموکراتها از سطح مرسوم رقابتهاى حزبى فراتر رفته و جنبه جنگ قدرت به خود گرفته است. پیش از این، در اغلب انتخابات ریاست جمهورى آمریکا، نامزدها به برنامهها یا حداکثر شخصیت سیاسى یکدیگر حمله مىکردند. اما در انتخابات سال جارى، بحث بر سر آینده آمریکا است. دونالد ترامپ، انتخابات هشتم نوامبر را آخرین فرصت براى نجات آمریکا عنوان کرده است.
کلینتون نیز تأکید دارد که این انتخابات، راهى براى نجات دموکراسى در این کشور است. تأکید بر چنین مواضع کمسابقهاى، سبب شده است که دو اردوگاه محافظهکاران و لیبرالها براى پیروزى در نبرد سرنوشتساز، به هر ابزار و وسیلهای متوسل شوند. کمپین کلینتون به پشتگرمى آنچه «تشکیلات» در آمریکا خوانده مىشود، رقیب را بهلحاظ اخلاقى و نوع ارتباط با زنان، رسوا کرده است. آنان ویدئویى را به نمایش گذاشتند که در آن، ترامپ 11 سال پیش در حین گفتوگوى خصوصى با یک خبرنگار، الفاظ رکیکى را در مورد زنان به کار برده بود. به نظر مىرسید این ویدئو بهعنوان «اکتبر سورپرایز» شانس تصاحب کرسى ریاست جمهورى آمریکا را از ترامپ و حامیانش در حزب جمهوریخواه برباید.
با این حال ماجراى ویدئوى نامزد جمهوریخواهان، آخرین «اکتبر سورپرایز» انتخابات سال جارى نبود. انتشار نامه رییس اف.بى.آى براى از سرگیرى روند تحقیقات در مورد ایمیلهاى نامزد دموکراتها، «اکتبر سورپرایزى» بود که به طرف دیگر صحنه نبرد وارد شد. 10 روز مانده به برگزارى یکى از حساسترین و سرنوشت سازترین انتخابات ریاست جمهورى چند دهه اخیر آمریکا، رییس یکى از اصلىترین نهادهاى امنیتى آمریکا، نامزد دموکراتها را در معرض اتهام نقض قوانین امنیتى قرار داد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که اف.بی.آی از طریق وزارت دادگسترى، زیرمجموعه دستگاه بروکراسى دولتى بهشمار مىآید و دولت کنونى نیز به شکل قاطع از نامزد دموکراتها حمایت میکند.
مقامات اف.بى.آى و مخالفان کلینتون طى روزهاى گذشته تلاش کردهاند که تصمیم کومى را در چارچوب وظایف سازمانى اف.بى.آى و اقدامى غیرسیاسى و غیرانتخاباتى معرفى کنند. با این حال باز شدن مجدد پرونده ایمیلهاى کلینتون بعد از تبرئه وى در تابستان گذشته، آنهم 10 روز مانده به انتخابات ریاست جمهورى، مفهومى غیر از توجیهات مطرحشده از سوى مقامات اف.بی.آی پیدا کرده است. این موضوع مىتواند نشانهاى از ضد حمله دشمنان کلینتون از سوى بخش دیگرى از «تشکیلات» حاکم بر آمریکا باشد. به عبارت دیگر مىتوان تصور کرد، آن گروه از جریانهاى قدرتمندى که پیروزى احتمالى کلینتون را برنمىتابند، پشت این ماجرا بودند و رییس اف.بی.آی را مستقیم یا غیرمستقیم به سمت تأثیرگذارى بر سرنوشت انتخابات سوق دادند.
تحقیقات و بررسىهاى جامعهشناسى از آمریکا نشان مىدهد مردم این کشور تا اواخر قرن گذشته، با نوعى رضایت نسبى از اوضاع و شرایط کشورشان زندگى مىکردند. در آن دوران، «رویاى آمریکایى» هنوز زنده بود و شهروندان با وجود برخى مشکلات و ناملایمات، به آینده امیدوار بودند. اقتصاد آمریکا در آن دوران، رونق داشت و رشد اقتصادى قابل قبولى را پشت سر مىگذاشت. مردم مالیات کمترى مىپرداختند و فرصتهاى شغلى بیشترى وجود داشت.
تحقیقات و بررسىهاى جامعهشناسى از آمریکا نشان مىدهد مردم این کشور تا اواخر قرن گذشته، با نوعى رضایت نسبى از اوضاع و شرایط کشورشان زندگى مىکردند. در آن دوران، «رویاى آمریکایى» هنوز زنده بود و شهروندان با وجود برخى مشکلات و ناملایمات، به آینده امیدوار بودند. اقتصاد آمریکا در آن دوران، رونق داشت و رشد اقتصادى قابل قبولى را پشت سر مىگذاشت. مردم مالیات کمترى مىپرداختند و فرصتهاى شغلى بیشترى وجود داشت.
به نظر مىرسید آمریکا دوران تلخ تنشهاى نژادى را پشت سر گذاشته و بهنوعى مصالحه نژادى و فرهنگى رسیده است . پایان جنگ سرد، پیروزى سیاسى و اخلاقى آمریکا قلمداد مىشد و مردم این کشور خود را بالاتر از دیگر ملتها تصور مىکردند. به عبارت دیگر پیش از آغاز قرن جدید، رفاه اقتصادى، ثبات اجتماعى و غرور ملى، آمریکایىها را در بر گرفته بود. براى اکثر مردم آمریکا، جز برخى هواداران متعصب حزبى، چندان تفاوتى نداشت که جمهوریخواهان یا دموکراتها کنترل کاخ سفید یا کنگره را در اختیار داشته باشند. حتى زمانى که انتخابات ریاست جمهورى سال 2000 به جدالى حقوقى بدل شد، جامعه آمریکا تنشهاى سیاسى را تجربه نکرد. دوران خوش قرن بیستم براى آمریکایى در اولین سال قرن بیست و یکم پایان یافت.
11 سپتامبر سال 2001 آمریکا مورد حمله نظامى قرار گرفت. با فرو ریختن برجهاى دوقلوى مرکز تجارت جهانى نیویورک، احساس امنیت و آسیبناپذیرى مردم آمریکا هم فرو ریخت و هراس، جاى سرخوشى را گرفت. به ناگاه مردم آمریکا متوجه شدند که دولتمردان این کشور با وجود صرف صدها میلیارد دلار بودجههاى نظامى و دفاعى، قادر نیستند امنیت شهروندان را در واشنگتن و نیویورک تأمین کنند.
دولت در واکنش به ترس عمومى از تکرار حوادث تروریستى، شیوههاى پلیسى را در پیش گرفت. در عرصه داخلى، مردم تحت نظارت و تجسس مداوم دستگاههاى اطلاعاتى قرار گرفتند.
تلفنها شنود شد و هرگونه رفتار مشکوک بهمنزله همکارى با تروریستها تلقى شد. در عرصه خارجى نیز دو جنگ پرهزینه و پر تلفات در افغانستان و عراق به مردم آمریکا تحمیل شد. بیش از هزار میلیارد دلار از پول مالیاتدهندگان آمریکایى که مىشد در امورى همچون بهداشت، آموزش و پروژههاى زیرساختى هزینه شود، در افغانستان و عراق به باد رفت.
نتیجه این دو جنگ، هرگز امنیت بیشترى را براى شهروندان آمریکایى به ارمغان نیاورد. در شرایطى که جامعه آمریکا از شرایط کنونى بهشدت ناراضى است، انتخابات ریاست جمهورى این کشور جریان دارد. برنى سندرز، سناتور لیبرالمسلک حزب دموکرات و دونالد ترامپ، نامزد جنجالى حزب جمهوریخواه تلاش کردند با سوار شدن بر موج نارضایتى و خشم عمومى، در انتخابات پیروز شوند. سندرز با سد محکم سران حزب دموکرات مواجه شد و از گردونه رقابتهاى درونحزبى کنار رفت.
اما ترامپ موفق شد با طرح شعارهایى همچون «آمریکا را دوباره شکوهمند سازیم»، حمایت خیل کثیرى از ناراضیان جامعه آمریکا بهویژه در میان طرفداران حزب جمهوریخواه را بهسوى خود جلب کند. این افراد امیدوارند ترامپ، «سوپرمنوار» مشکلات آمریکا را حل کند و این کشور را به دوران سرخوشى گذشته بازگرداند.
ترامپ اعلام کرده است که انتخابات نوامبر 2016، آخرین فرصت براى نجات آمریکا است. از اینرو تعجببرانگیز نیست که آسیبدیدگان از بحرانهاى اقتصادى، اجتماعى و هویتى در آمریکا براى خود و کشورشان به خشونت نیز متوسل شوند. هیلارى کلینتون، نامزد دموکراتها نیز این انتخابات را آخرین شانس براى نجات دموکراسى در آمریکا خوانده است.
هواداران وى نیز براى آنچه نجات دموکراسى در آمریکا خوانده شده است، از بهکار بردن خشونت علیه رقبا ابایى نخواهند داشت. از اینرو مىتوان گفت، خشم سر باز کرده مردم آمریکا، انتخابات سال جارى را به یکى از بىسابقهترین انتخابات این کشور بهلحاظ خشونت زبانى و فیزیکى تبدیل کرده است.
در هر حال برخى شواهد نیز حکایت از آن دارد که این جنگ قدرت حتى با برگزارى انتخابات ریاست جمهورى در آمریکا فروکش نخواهد کرد و چهبسا، نتایج آن فارغ از فرد پیروز، منشأ اختلافات عمیق سیاسى و اجتماعى در این کشور قرار گیرد.